خانه

 درباره ما
 ارتباط با ما
 راهنمای فروشگاه

 فروش آثار شما
 نمونه قراردادها
رزومه
 نمونه کارها
 
جهت اطمینان از نماد اعتماد فروشگاه به سمت راست صفحه اول سایت (خانه) مراجعه فرماييد       جزوات معماری       پاورپوینت های معماری       چند جمله از بزرگان : درنگ، بهترین درمان خشم است.        مناعت، بین خودستایی و خود هیچ انگاری است./ ارسطو       می‌توان حقیقتی را دوست نداشت، اما نمی‌توان منکر آن شد./ ژان ژاک روسو       زندگی مسئله در اختیار داشتن کارت‌های خوب نیست بلکه خوب بازی کردن با کارت‌های بد است./ گابریل گارسیا مارکز       جهان هر کس به اندازه ی وسعت فکر اوست. (محمد حجازی)       برای کسی که شگفت‌زده‌ی خود نیست معجزه‌ای وجود ندارد       علت هر شکستی، عمل کردن بدون فکر است. (الکس‌مکنزی)       بهتر است ثروتمند زندگی کنیم تا اینکه ثروتمند بمیریم. (جانسون)       از دیروز بیاموز. برای امروز زندگی کن و امید به فردا داشته باش. (آلبرت انیشتن)       کسی که جرات هدر دادن ساعتی از عمر خود را دارد، ارزش زندگی را نفهمیده .داروین        شما تنها زمانی به قدرت نیاز دارید که قصد انجام کار مضری را داشته باشید در غیر این صورت عشق برای انجام هر کاری کافی ست. چارلی_چاپلین       زیبایی غیر از اینکه نعمت خداست. دام شیطان نیز هست . فردریش نیچه       از زندگانیم گله دارد جوانیم ، شرمنده جوانی از این زندگانیم      
فروشگاه مقالات
 
فهرست مطالب: دانلود پاورپوینت بررسی معماری بین النهرین

   تعدادبرگ: 95 اسلاید   قیمت: 8500 تومان   حجم فایل: 2263 kb  تعدادمشاهده  1


سرزمین بین النهرین مرکز یکی از کهن ترین تمدن هاست.نخستین تمدن شناخته شده این سرزمین را سومریان تشکیل دادند.معماری سومر در خدمت معابد بوده است و مردم آن کشاورز بودند.
 
آنان طرز مهار کردن سیل را آموختند و شهرهایی با دیوار قطور ایجاد کردند.از آثار معماری سومریان می توان معبد انانا(از سنگ آهک) ، معبد ستون و معبد سفید را نام برد.
 از دیگر اقوام این منطقه آکادی ها و بابلیان بودند که در اکثر بناها ویژگی معماری سومر را حفظ کردند.برجسته ترین بخش مجتمع ودر واقع شناخته شده ترین ساختمان در دره بین النهرین زیگورات ها بودند.زیگورات در لغت (زبان)بابلی به معنای سکو یا بنای پله پله ای است که عرض و طول هر طبقه از اشکوبه (طبقه یا سقف) پایین کمتر است.احتمالا هر کدام از طبقات ساختمان زیگورات رنگ مخصوص داشته و بر روی آن درخت کاری یا گل کاری شده بوده است.دروازه ایشتار نیز یکی آثار برجسته ی معماری شهر بابل در دوران جدید است. آشوریان از دیگر اقوام ساکن در دره ی بین النهرین (بخش شمالی) بودند و بدلیل فراوانی سنگ در منطقه ی آنان،بناهای مستحکم تری از ساختمان های بابل ایجاد می کردند.هنر آشور آمیخته از هنر سومر و بابل بوده است.ارگ ناتمام سارگون یکی از بناهای ساخته شده توسط آشوریان است.
 
خاور نزدیک (سومر کشور- شهر و زیگورات،پیکر تراشی،میثاق سازی،وحدت عنصر صوری و طبیعی)
 
● سومر
قریبا" در اوایل هزاره چهارم بیش از میلاد ، حادثه ای عظیم در بین النهرین به وقوع پیوست و آن مسکون شدن دره های بزرگ رودخانه ها بود . پس از این حادثه بود که نوشتن ، هنر ، معماری ساختمانی ، و شکلهای جدید سیاسی در بین النهرین و مصر ، اما با تفاوتهای چشمگیری در کارکردشان ، به ظهور می رسند . هنری فرانکفورت در این باره می نویسد :
کهن ترین اسناد مکتوب بین انهرین ... شناخت واحدهای بزرگ اقتصادی یعنی اجتماعات کنار معابد را آسانتر کرد . نخستین اسناد مکتوب مصری ، نوشته هایی بر روی ساختمانهای شاهی یا کنده کاریهای مهر گونه ای برای شناسایی مأموران پادشاه بودند . نخستین آثار هنری بین انهرین ، غالبا" جنبه مذهبی دارند ؛ در صورتی که در هنر مصری به ستایش از کارهای پادشاهان مربوط می شوند و موضوعات تاریخی را نمایش می دهند . معماری ساختمانی در بین انهرین شامل معابد و در مصر شامل آرامگاههای پادشاهان می شود . نخستین جامعه متمدن در بین النهرین به صورت هسته های جداگانه ، چندین شهر مجزا و مستقل – حکومتهای مشخص و متکی به خود – با سرزمینهای قابل کشت در اطرافشان ، تبلور یافت . جامعه مصر شکل قلمرو واحد ، یکپارچه ولی روستانشین یک پادشاه مستبد را به خود گرفت .
بدین ترتیب ، نه یک تمدن بلکه دو تمدن در این نقاط به ظهور رسیدند و هریک خصلتهای ویژه ای برای خود داشت . از آن لحاظه به بعد تاریخ جهان به صورت ثبت پیدایش ، رشد ف زوال تمدنها و خیزش و سقوط خلقتها ، دولتها ، و ملتها در چارچوب آنها درآمد . با پیدایش همین دو تمدن قدرتمند و متضاد درر منطقه ساحل شرقی دریای مدیترانه است که درام بشریت غربی ، حقیقتا" آغاز می شود .
در دره حاصلخیز سفلای رودهای دجله و فرات ، بشر احتمالا" چیزی همپای باغ عدن که در سفر پیدایش از آن ستایش می شود و مدتهای مدید بخشی از سنتهای بین النهرین به شمار می رفت ساخته بود . به محض آنکه بشر با فنون آبیاری و تا اندازه ای مهار کردن سیلها آشنا شد ، امکان ایجاد واحه ای بزرگ را دریافت . تاریخ پرآشوب بین النهرین ثابت می کند که این سرزمین با چشم اندازی که برای ایجاد یک زندگی مرفه و بی سابقه داشت ، انسان را شدیدا" به خود جلب می کرد .
● کشور- شهر و زیگورات
دین پس از غلبه بر زندگی و معنی بخشیدن به آن ، شکل جامعه و طرز بیان یا نمایش آن در معماری و هنر را نیز تعیین کرد . کشور – شهر بین النهرین ، در زیر حمایت خدای شهر بود ؛ پادشاه نماینده او در روی زمین و مباشر داراییهای زمینی او بود . رابطه پادشاه با خدایان آسمانی و زیردستان زمینی اش را می توان از دعایی که یکی از نخستین پادشاهان سومری به درگاه انلیل خدا در شهر نیپور کرده است ، دریافت : ای انلیل ، سلطان کشورها ، از تو می خواهیم به آنو بگویی دعای مرا به گوش پدر محبوبش برساند ؛ بر زندگی ام روحی تازه بخشد ، و آرامش را از این سرزمینها دور نگرداند ؛ جنگاورانی به من ارزانی دارد که تعدادشان به تعداد علفها برسد ؛ ا ز رمه های آسمانی چشم برندارد ؛ این کشور را غرق نعمت کند ؛ نعمتهایی را که خدایان به من ارزانی داشته اند تغییر ندهد ؛ و من همواره آن چوپانی باشم که بالای سر گوسفندان است .
نقشه شهر ، این مرکزیت خدا را در زندگی خود نشان می داد ، زیرا معبد خدا هسته ساختمانی با عظمت آن را تشکیل می داد.
این معبد نه فقط کانونی برای دین شهر بلکه مرکز فعالیتهای اداری و اقتصادی آن نیز بود . معبد ، در واقع قلمرو خدایی بود که در نزد مردم زمیندار و رمه داری بزرگ و ثروتمند و نگهبان شهر به شمار می رفت . وظیفه اصلی شهر ، خدمت به خدا در مقام یک ارباب بود ، همچنان که وظیفه همه شهروندان به طور کلی خدمت به خدایان بود . مجتمع گسترده و بزرگ معبد که در نوع خود شهری در دل شهری دیگر بود ، وظایف و نقشهای بیشمار داشت . کارمندان معبد شامل کاهنان و کاتبان ، امور و ستد شهر را می چرخاندند و از داراییهای خدا و پادشاه مراقبت می کردند . احتمالا" در چنین محیطی بوده است که نوشتن ابزاری دقیق در دست برخیها تبدیل شد ؛ کهن ترین نمونه های آن به نگه داری حسابها ، شرح معاملات ساده ، و ذخایر موجود مربوط می شوند .
برجسته ترین بخش مجتمع معبد و در واقع شناخته شده ترین ساختمان در دره بین النهرین ، زیگورات نامیده می شد . ازز چگونگی پیدایش یا نقش این ساختمانهای عظیم و چند طبقه خشتی اطلاعی به دست نیامده است . بعضی ها این ساختمانها را « پلکانهایی از آسمان » یا کوههای ساختگی توصیف کرده اند و وجودشان را به این اعتقاد همگانی در جهان باستان که نوک قلل رفیع را جایگاه خدایان می دانست مربوط کرده اند ( مقایسه کنید با جبال اولمپوس در دین یونانی ) . زیارتگاههای بالای این زیگوراتها « اتاقهای انتظار » یا « اتاقهای گذری » می نامیدند و احتمالا" آنها را همچون تالارهایی می پنداشته اند که انسان مؤمن می توانسته است در آنها به انتظار ظهور خدا بنشیند .
بیشتر شهرهای ویران شده سومر – اور ، وارکا ، نیپور ، لارسا ، اریدو – همچنان در پای زیگوراتهای نابود شده خود قرار دارند . زیگورات اور ، نمونه مناسبی از این مورد است که به دوره سومری نوین – از سده ۲۲ تا سده ۲۱ پیش از میلاد – مربوط می شود ؛ در این دوره ، معماران می کوشیدند بلندترین و کوه پیکرترین بنای ممکن را روی زمین برپادارند . در تصویر نخست کوهی از خشت خام را می بینیم که در اثر عواملی چون زمان ، آب و هوا ، و تاخت و تاز دشمنان تقریبا" به صورتی بی شکل درآمده است ؛ در تصویر دوم بازسازی طرح گونه همان بنا دیده می شود .
بر روی شالوده ای از این به ارتفاع ۱۵ متر ، دو طبقه سوار برهم قرار دارند که به ترتیب کوچکتر می شوند ؛ و از آن دو احتمالا" طبقه بالا در حکم پی زیارتگاه بوده است . سه پلکان خرپشته ای ، هریک با یکصد پله ، در یک نقطه ، به دروازه برج دار زیگورات می رسند و از آنجا احتمالا" پلکان دیگری به زیارتگاه یعنی مرکز نمایشهای آیینی منتهی می شود . ساختمان این زیگورات ، کوه محکمی از خشت خام با نماسازی ضخیمی از آجر پخته با ملات قیری است .
آجر پخته را به این علت با ملات قیر در نماسازی به کار می بردند که بر قدرت و استحکام ساختمان در برابر سیلها و اثر دیگر عوامل طبیعی بیفزایند . طبقات زیگورات ، احتمالا" در اصل به رنگهای متفاوت با معنی نمادینی ساخته می شده اند و احتمالا" در محوطه پشته آنها درختکاری و گیاهکاری نیز می شده است . ارتفاع زیاد این بنا و دشواری صعود و دستیابی به نوک زیارتگاه ، احتمالا" مانند مذاهب دیگر ، نمادی از گونه ای تدارک دشوار روح برای روشنایی گرفتن از خدا به شمار می رفته است . بدون تردید رفعت زیگوراتهای بزرگ ، که ظاهرا" به قلب اسمان می رسیدند تأثیر ژرفی بر عبریان کهن داشته است . زیرا زیگوراتی در بابل به نام برج بابل ساختند و به یادگار گذاشتند که نشانه ای از غرور بلند پروازانه نوع بشر .
سه کشف بزرگ سومریان – شبکه ای از خدایان و روابط میان خدایان و آدمیان ، خود کشور – شهر ، و هنر نوشتن – شالوده ای برای سازماندهی جدید جامعه بشر پی افکند . در کشور – شهر ، که به علت حضور خدای شهر به صورت موقوفه درآمده بود ، انسانها روابط جدیدی با خدا و میان خودشان برقرار کردند و با ثبت این روابط به صورت مکتوبی ، صورتی رزمی و دائمی به آنها دادند . زندگی دارای نظم شد و وظایفی که پیشتر در دوش فرد بود بر دوش اجتماع گذاشته شد مانند دفاع از حملات انسانهای دیگر و نوسانات طبیعت .
این دگرگونی به اضافه تقسیم کار ( تخصصی شدن کار هرکس ) ، که هرگاه تعداد زیادی از مردم به صورت یک اجتماع همبسته در جایی متمرکز شوند تشویق و تسریع می شود ، ساکنان کشور – شهر را از رسیدگی به الزمات زندگی روزانه رها کرد به طوریکه ایشان توانستند مهارتها و استعدادهای خود را به شکلی باور نکردنی در اجتماعات سیال و چند پارچه آن روزگار بروز دهند و به کار گیرند . حالت نسبتا" ثابت کشور – شهر نیز هویتی پایدار به عنوان یک شهر با خدا و پادشاهی شناخته شده و موجود به این اجتماع داد . این حس هویت ، تک تک اهالی را نیز شامل شد زیرا اینان نیز به عنوان اعضای اجتماع ، هویتی داشتند و متوجه نوع روابط خویش با شهر ، خدا ، پادشاه ، و شهروندان دیگر بودند . زبان مدون جدید نیز احتمالا" به این هویت یابی رشد یابنده کمک کرد و فرد خود را با نامی در میان نامهای اشیاء و کارهای دیگر بازشناخت . بدین ترتیب ، با پی ریزی الگوهای ثابت زندگی توسط سومریان ، آن احساس هویت و احساس خودآگاهی تاریخی آدمی آغاز می شود که در تمدن یونان بالغ می شود و به اوج تکاملش می رسد .
 
● پیکر تراشی
دیدیم که در میان نقاشیهای درون غارها تصویر انسان تقریبا" هیچگاه دیده نمی شود ؛ او هنوز به عرصه خودآگاهی گام ننهاده است . گرچه تصویر انسان عملا" در نقاشیهای پناهگاهی شرق اسپانیا ظاهر می شود ، این نمایش جنبه ای صرفا" طرح گونه دارد و نوعی خط تصویر نگاری به شمار می رود.
بدین ترتیب ، تدارکی برای آفرینش سردیس زیبای زن از وارکا دیده نمی شود . اصل و نسب این سردیس ناشناخته است ، و چون در نخستین دوره پیدایش خط ساخته شده ، سردیس کاملی نیست ، بلکه چهره ای از مرمر است که برای نصب در زمینه ای چوبی و احتمالا" گذاشتن گیسوانی زرتار بر آن آفریده شده است . کاسه های گود کره چشم و دو چشم این سردیس از صدف یا سنگ رنگی پر شده بود . قالب گیری صاف و نرم گونه ها ، احساس برانگیز بودن دهان ، تردیدی که در تشخیص ملاحت و دلتنگی به بیننده دست می دهد ، او را نه فقط در نظر ما به شخصی فریبنده و اسرار آمیز تبدیل می کند ، بلکه حکایت از چنان پیشرفت مهارتی در کار هنرمند دارد که از حد انتظار ما برای آن زمان فراتر می رود . در سردیس متعلق به واکا بیننده بی درنگ متوجه بزرگی بی تناسب چشم ها می شود . این ویژگی گروه بزرگی از پیکره هایی است که از تل اسمر به دست آمده اند .
● میثاق سازی
درست همان طور که دین رسمی و زندگی شهری سومریان در سپیده دمان تاریخ مدون گونه جدیدی از تجربه انسانی را پی افکند ، همینان با استفاده از خط و هنر پیکری نیز شیوه جدیدی را برای بازنمایی آن تجربه ابداع کردند . خط یا نوشتن از طریق ساده و تبدیل کردن تصاویر ف به علایم یا الفبای میخی با ترکیبهای بیشمار که با قلمی نوک تیز درر الواح گلی نقر می شد ، ابداع گردید . در هنر پیکری ، به کمک روند ساده سازی مشابهی ، انبوه شکلهای ظاهر اشیاء موجود در دنیای بصری ، به چند ویژگی مؤثر و کافی برای نمایاندن پیکره انسان و عمل انسان تقلیل یافتند . این روند ساده سازی را با اصلاحات و واژه های گوناگونی چون طرح پردازی ، سبک سازی ، میثاق سازی ، تعمیم ، رسمی سازی نامیده اند .
ساده سازیهای قرار دادی پیکره انسان عام هستند و صرفا" به هنر دنیای کهن تعلق ندارند . در واقع تمام سبکهای هنری ، از این لحاظ ، در جوامعی که مسلطند و به طور ضمنی به عنوان وسیله شبیه سازی جامعی شناخته شده اند ، قراردادی یا میثاقی هستند . میثاقها ممکن است پر دامنه یا کم دامنه ، یا مانند روزگار ما بطئی التغییر یا در معرض بازنگری همیشگی باشند . به هر حال از معیارهایی چون وفاداری به « واقعیت » بصری ، نباید در ارزیابی سبک هنری استفاده شود . گرچه از دهه ۱۸۸۰ – ۱۸۸۹ به بعد گرایشهای اصلی هنر مدرن از« واقعیت » بصری فاصله گرفته اند ، وگرچه هنرمندان امروزی در بیشتر موارد عملا" « حقیقت » عکس گونه را نادیده می گیرند ، تصاویری که می آفرینند – مانند تصاویری که در کارتونهای روزنامه ای و هنر تجارتی و آگهیها می بینیم – برای ما تماما" پذیرفتنی هستند .
سومریها که دست اندر کار تدوین الگوها و میثاقهایی بودند که به زندگی جدید و در واقع ابداعی خود ایشان را تنظیم می کرد ، برای ساختن چهره های انسان نیز میثاقهایی مقرر کردند . چشمهای درشت پیکره های وارکاوتل اسمر ، تنها جزئیات قراردادی شده نیستند . در پیکره های کوچک یک صندوق مرصع کاری شده با صدف که پرچم اور نامیده می شود . چندین روش شبیه سازی می بینیم که روایت را ساده تر می کنند ، عمل را شرح می دهند ، و حتی احساس حرکت را به بیننده القا می کنند . این قاب تزیینی تجسمی از یک پیروزی نظامی سومریها و رویدادهای پس از آن – پیشروی سربازان پیاده ، حمله گردونه ، صفوف اسیران و خدمتکارانی را که غنایم .
● وحدت عنصر صوری و طبیعی
روی کاسه مرصع کاری شده جنگ به دست آمده از اور در صفحه اول از بالا پیکره ای از یک پهلوان سومری که با دو گاو دارای سر انسان کشتی می گیرد ، و در دو صحنه زیر آن جانورانی واقعی و خیالی دیده می شوند که مقدمات یک میهمانی را فراهم می آورند . پیکره های نخستین صحنه این مرصع کاری با تقارنی اشاراتی نمایانده شده اند و صرف نظر از اینکه سرها تماما از روبرو دیده می شوند ، حالت قراردادی و قالبی قای تزئینی پرچم اور را به نمایش در می آورند . از طرفی دیگر پیکره های جانوران در صحنه های پایین ، با فورمالیسم و به مراتب تخفیف یافته تری نشان داده شده اند.
نیم تنه های این پیکره ها به طور طبیعی مانع دید دستهایی می شوند که در سمت بیننده نیستند ، و پاهای سمت بیننده مانع دیده شدن پاهای دیگر می شوند . کتفها در جای درست خود قرار داده شده اند ، و خطوط و برجستگیهای چهره با دقت نمایانده و طراحی شده اند ، پیکره های پهلوان مانند انسانها از رسمیتی برخوردارند که در جانوران غیر طبیعی روی نشان نجابت خانوادگی به آن بر می خوریم ، ولی جانوران صحنه های این میهمانی، خیلی راحت اند یا دست کم به نظر می رسد که از رژه باشکوه خدمتکاران و نوازندگان تقلید می کنند.
روی همان چنگ ، سر با شکوه گاو نر دیده می شود که با ورق طلا ساخته شده است و تزئینات ریش و کاکلش از سنگ لاجورد است . گاو نر که تمثیلی از باروری و قدرت است ، طبیعتا جانوری شد که نخستین انسانهای گله دار به پرستشش پرداختند ؛ و دعا کنان از او می خواستند که دشمنان طبیعی احشام – خشکسالی و جانوران درنده – را نابود کند . هنرمند روزگار باستان ، از لحاظ بازنمایی دقیق خطوط و برجستگیهای چهره جانوران ، و به بیان دیگر از لحاظ بازنمایی شخصیت آنها ، نبوغی همپای سلف پیش از تاریخ خویش دارد . در سراسر خاور نزدیک باستانی و سرزمینهای اطراف مدیترانه ، گاو جانوری بود که به آن احترام گذاشته می شد . در این نمونه ، ریش ممکن است افزوده ای فوق طبیعی به نشانه قدرت گاو نر باشد . ریش و نشانه های انسانی دیگری چون سر آدم که قدرت گاو نر باشد . ریش و نشانه های انسانی دیگری چون سر آدم که در صحنه بالایی کاشه چنگ بر گاوها افزوده شده اند ، گاوها و شیرهای دارای سر آدم را که مدتها بعد در آشور ساخته می شوند تحت الشعاع قرار می دهند .
ستیز میان نیروهای طبیعی و فوق طبیعی در دنیای بین النهرینی ها به شکل مبارزه ای میان جانوران و هیولاها نمایانده و بیان می شود . چنین مبارزه ای را به شکل مینیاتوری بر روی یک مهر استوانه ای به بلندی تقریبا ۴ سانتی متر که نقش آن با ظرافتی بیمانند کنده کاری شده است می بینیم . مهر از یک تکه سنگ استوانه ای معمولا به بلندی ۳ یا ۴ سانتی متر یا سوراخی برای گذراندن نخی از آن ، ساخته می شد . مهر که از سنگهای رنگارنگ متفاوت ، سخت و نرم ، مانند سنگ بلور ، عقیق ، عقیق سرخ و یشم ، سنگ لاجورد ، مرمر ، و مرمر سفید ساخته می شد چنان با یک طرح کنده کاری ( نقره شده ) تزیین می شد که هر گاه آن را روی رس نرم می غلتاندند نقشی بر جسته از خود برجا می گذاشت . انسان سومری با استفاده از این وسیله نامه و اسنادش را که روی الواح گلین نوشته می شدند مهر می زد ، امضاء می کرد و هویت شان را می شناخت . در تصویری که ما آورده ایم ، خود مهر و نقش برجسته حاصل از غلتاندنش بر روی رس نرم دیده می شود . پهلوانی با یک گاو نر می جنگند ، و موجودی نیمه انسان نیمه گاو با یک شیر دست و پنجه نرم می کند . نگرشها و دسته بندیهای اشارتی این نقش ، بازتابی از روش صوری بازنمایی اند ، ولی حتی در سطح محصور و کوچک این مهره ، هنرمند ماهر ، شکل جانور را چنان استادانه نشان می دهد که بیننده گمان می کند غرش شیر و ماغ کشیدن گاو پیکارگر را نیز می شنود
 
هنر بابلی
 
هنر بابلی (Babylonian Art) و مباحثی پیرامون آن
 
سفال‌گری پیش از آغاز هزاره سوم ق.م در بابل شکوفا شد (البته بهترین نمونه‌های سفالینه‌ها را مردم اطراف بین‌النهرین به ویژه در شوش که تمدن ساده‌تری داشت، می‌ساختند). اسلوب معماری و بناسازی هم تابع مواد در دسترس و نیز چوبی‌ بود که از لبنان وارد می‌شد. سومریان و جانشینان آن‌ها در ساختن معابد، ارگ‌ها و سایر بناها، کشت خام و پخته و ملاتی‌ از قیر به کار می‌بردند. زیگورات مهم‌ترین ساختمان در دره بین النهرین بود
 
در دوران باستان، سرزمین بین‌النهرین را بابل می‌خواندند، که از نام بزرگ‌ترین شهر این منطقه برگرفته شده بود. بنابراین جلوه‌های مختلف هنر این سرزمین از هزاره چهارم قبل از میلاد تا مرحله تکوین هنر آشوری، تحت این عنوان بررسی می‌شود.
 
سومریان در سرآغاز تاریخ، در دره بین النهرین سفلی مستقر شدند ( سابقه این قوم هنوز نامعلوم است). آن‌ها پیش از هزاره سوم ق.م، خط را ابداع کردند، حکومت مستقل در شهرهای مجزا (دولت‌شهر) را تشکیل دادند، نظام خدایان و روابط بین خدایان و آدمیان را بنیاد نهادند.
 
آثار به ‌دست آمده از حفاری‌های شهرهای کهن بابل، اور، لاگاش و ... حاکی از آن است که سومریان در هنرهای گوناگون دست داشته‌اند که بعدها این هنرها توسط اقوام سامی و غیر سامی برداشت شده و به تمام آسیای غربی گسترش یافته است.
 
اکدی‌ها، اولین قوم سامی بودند که به رهبری سارگون، قوم سومری را تحت سلطه خویش درآوردند (۲۳۰۰ ق.م) و دولت متمرکز را جانشین دولت‌شهر کردند. از این پس تا زمان حمله اسکندر (۳۳۱ ق.م) این سرزمین بیشتر شاهد تجاوز دولت‌های مجاور بود تا گسترش مرزها و کشور گشایی.
 
دست‌آوردهای سومریان در هنر و ادبیات، مذهب، و شیوه کلی‌ زندگی،‌ نه فقط برای جانشینان آن‌ها در بین‌النهرین، بلکه برای تمام اقوام شرق کهن، سرمشق واقع شد. در بابل همانند دیگر جوامع کهن، تفاوتی‌ بین هنر و صناعت وجود نداشت. اما هنرمندان احترام بسیاری داشتند. مهارت آن‌ها موهبت مستقیم ائا (خدای خردمندی) دانسته می‌‌شد. شاهان سرزمین‌های همسایه، نجاران، بنایان و آهنگران برجسته بابلی‌ را برای اجرای کارهای هنری فرا می‌خواندند و به هنگام فتح بابل آنها را به غنیمت می‌گرفتند. در حالی‌ که بابل، خود از نظر مواد اولیه غنی‌ نبود، اما مواد مورد نیاز از طریق تجارت با سوریه، آسیای صغیر و ایران تامین می‌ گردید. مواد قابل حصول در بابل و جلگه‌های آبرفتی‌ آن مشتمل بود بر گل و نی‌، نخل، کاه و قیر. هنر بابلی‌ هم عمداتا به گل و نی‌ وابستگی‌ داشت.
 
سفال‌گری پیش از آغاز هزاره سوم ق.م در بابل شکوفا شد (البته بهترین نمونه‌های سفالینه‌ها را مردم اطراف بین‌النهرین به ویژه در شوش که تمدن ساده‌تری داشت، می‌ساختند). اسلوب معماری و بناسازی هم تابع مواد در دسترس و نیز چوبی‌ بود که از لبنان وارد می‌شد. سومریان و جانشینان آن‌ها در ساختن معابد، ارگ‌ها و سایر بناها، کشت خام و پخته و ملاتی‌ از قیر به کار می‌بردند. زیگورات مهم‌ترین ساختمان در دره بین النهرین بود. (مثلا زیگورات شهر اور، متعلق به اوایل هزاره سوم ق.م)
 
زیگورات بنایی‌ است پلکانی و به صورت هرمی‌ که به عنوان معبدی برای پرستش خدایان و نیز امور اداری و دفتری به کار می‌رفته است. در این دوران هنر در خدمت مذهب و حکومت بود. بدین معنا که به تزیین معابد، بناها، تجسم خدایان و بازنمایی‌ شاهان می‌‌پرداختند.
 
در میانه هزاره سوم ق.م، ساختن پیکره‌های سنگی‌ در صور طبیعی‌ معمول بود. در این مجسمه‌ها، طرز نمایش جامگان، چشمان، پاها و به خصوص دست‌ها -که به حالت دعا روی سینه قرار دارد- دلالت بر یک قاعده سنتی‌ دارد. پیکره‌های فرمانروایی به نام گودئا‌ (حدود ۲۱۰۰ ق.م)، نمونه دست‌آوردهای مجسمه‌سازی همه جانبی‌ در بابل را نشان می‌دهد.
 
با این حال حجاری به صورت نقش برجسته در تمامی‌ دوران هنر بابلی‌ اهمیت بیشتری دارد.
نقش برجسته رنگ شده به موازات نقاشی‌ روی دیوار در این دوران تحول یافت. نقاشی‌های دیواری در این دوره از جلوه خاصی‌ برخوردارند. این نقاشی‌ها بیشتر مراسم تشریفات درباری، اعطای مقام و قربانی‌ و شکار شیر را نشان می‌دهند. در آن‌ها بیشتر از رنگ سرخ و سیاه استفاده می‌شود، اما گاه رنگ‌های آبی‌ و زرد و حتی‌ سبز هم دراین آثار دیده می‌شود. محیط اجسام و افراد با رنگ سیاه از پس زمینه سفید جدا می‌شود و داخل آن‌ها رنگ‌آمیزی می‌گردد.
 
نحوه ترسیم پیکرها مثل نقش برجسته‌ها است. سرها و پاها از دید جانبی‌، بدن و چشم‌ها از دید روبرو و صورت‌ها از نیم رخ ترسیم می‌شوند. چیزی که مشابه آن را در هنر مصری هم مشاهده کردیم.
 
ساختن نقش برجسته روی آجرهای لعاب‌دار در نمای بناها از دیگر ابداعات ممتاز بابلی‌ها بود که در دوران هخامنشی‌ در ایران مورد استفاده قرار گرفت. مهرهای استونه‌ای کوچک که روی آن‌ها نقوش و خط میخی‌ نقش شده بود، از دیگر جلوه‌های هنر بابلی‌هاست.
 
در بین النهرین استفاده از مس چه به صورت خالص و چه به صورت آلیاژ مفرغ حتی‌ به دوران ماقبل تاریخ باز می‌گردد. اما کاربرد گسترده فلزات (طلا، نقره، مس یا مفرغ) به میانه هزاره سوم ق.م برمی‌گردد.
 
بیشتر اشیای فلزی را در این دوره با تکنیک چکش کاری بر سطح غیر یا چوب می‌ساخته‌اند.
اشیای زرین و سیمین در خوری در گورستان‌های اور یافت شده است که به میانه هزاره سوم ق.م بر می‌گردد، اما سردی مفرغی‌ پرکار از یک فرمان‌روای اکدی با ریش و موی آراسته که در شهر کهن نینوا یافت شده است، محتملا به اندک زمان بعدتر متعلق است.
 
برای ساختن این مجسمه -که از آثار برجسته هنر بابلی‌ است- به جای چکش کاری از روش ریخته‌گری استفاده شده است‌، اما نقوش حک شده بر آن افزوده شده است. بابل از مراکز شیشه‌گری دنیای باستان بود، اما دست آفریده‌های آن‌ها هرگز با هنر مصریان باستان قابل قیاس نبود.
 
بررسی معماری مسکونی دوره ایلامی میانه 
 
در طی حفاری‌های متناوب فرانسویان در شوش و چغازنبیل ساختمان‌های مسکونی متفاوتی نیز کشف و معرفی گشته‌اند. ولی تاکنون کار مطالعاتی جامعی در رابطه با خصوصیات مختلف معماری و فضابندی این ساختمان‌ها به عمل نیامده است. بنابراین فرضیه‌های موجود اغلب در رابطه با معماری بین النهرین می‌باشد. نظریات در مورد معماری ایلامی عمدتاً در رابطه با روند تحول ساختارهای مسکونی بین النهرین می‌باشد.
 
یکی از نکات مهم در این پژوهش مقایسه فضا‌بندی معماری مناطق مختلف این دوره با یکدیگر است. یکی دیگر از موارد مورد بررسی مقایسه فضابندی خانه‌های مسکونی معمولی با فضا‌بندی کاخ‌های شاهی می‌باشد.
 
یکی از نظریات اخیر که توسط میگلوس (Miglous) ارایه شده او معتقد است که فضابندی کاخ‌های شاهی آشوری از همان سنت دیرینه معماری آشور پیروی می‌کند.
 
کهن ترین زیگورات بین النهرین
 
کهن ترین زیگوراتی که ناکنون در بین النهرین (عراق کنونی) توسط باستان شناسان خاکبرداری و شناسایی شده است زیگوراتیست که اورنمو موسس سلسله سوم اور  در سال 2100  قبل از میلاد یعنی 4100 سال پیش در شهر باستانی اور  محل تولد حضرت ابراهیم نبی  بنا کرده بود او این زیگورات را در کنار معبدی که برای نیایش خدایان ساخته بود بر پا داشته است. این زیگورات در اصل دارای سه طبقه بوده است که در حال حاضر تنها طبقه اول آن باقی مانده است. راه دست رسی به بالاترین طبقه بوسیله سه رشته پلکان  رشته پلکان میانی و دو رشته پلکان جانبی  صورت میگرفت. زیگورات با خشت بنا شده بود و پوسته خارجی آن را از آجر ساخته بودند.
 
 
 
 
 
بابل نوین
 
امپراطوری آشور هیچگاه شاهد امنیت و آرامش کامل نبود ، و بیشتر پادشاهان آن مجبور بودند با یاغیانی که در بخشهای بزرگی از خاور نزدیک سر به شورش بر می داشتند به مقابله برخیزند . سده هفتم بیش از میلاد ، روزگار اوجگیری پیوسته مخالفت با حاکمیت آشور بود ، و در آخرین سالهای پادشاهی آشور بانیپال . امپراطوری آشور در راه از هم پاشیدگی و زوال گام نهاد . در زمان سلطنت پسر و جانشین وی ، امپراطوری آشور در اثر یورشهای همزمان مادها از شرق و بابلیان برخواسته از جنوب سقوط کرد بابل یکبار دیگر بپاخواست و در یک دوره احیای کوتاه مدت ( 612 – 538 ق. م . ) فرهنگ کهن بین النهرین جنوبی علی الخصوص در دوره حکومت پادشاه افسانه ای آن سرزمین یعنی بخت نصر ( نبوکد نصر ) که شرح کارهایشان را در کتاب دانیال نبی می خوانیم رونق گرفت . بخت النصر بابل را یکبار دیگر به هفتگانه جهان باستان تبدیل کرد . از معبدی که برای بل ( انلیل ) خالق و فرمانروای زمین و (خدای توفان ) – برج بابل عبریان – ساخته شده بود – فقط بخش کوچکی از زیگورات بزرگ آن باقی مانده است . لیکن هرودوت سیاح یونان باستان و (بدر تاریخ ) گزارش مختصری از بازدید که در سده پنجم پیش از میلاد از مجموعه این معبد به عمل آورده بود ، از خود به یادگار نهاده است : در یک [ بخش شهر] کاخ شاهان بودند ؛ در بخش دیگر ، صحن مقدس زئوس – بل یعنی محوطه محصوری به وسعت 400 متر مربع با دروازه های بزرگی از جنس برنج یکدست دیدم که تا زمان حیات من بر جا مانده بود . در وسط صحن ، برجی از سنگ به دراز و پهنای یک پنج کیلومتر و روی آن برج دومی ، روی آن سومی و الی آخر تا برج هشتم ساخته شده بود . راه صعود به قله این برج در بیرون از صحن واقع شده ، و آن پلکانی است که دور تا دور همه برجها می پیچد . وقتی صعود کننده تا نیمه راه برسد یک استراحتگاه می بیند و می نشیند زیرا اشخاص پیش از رسیدن به قله ، خیلی مایلند چند دقیقه ای در یک استراحتگاه بنشینند . در بالاترین برج ، یک معبد وجود دارد و در داخل معبد تختخوابی بس بزرگ ، با زیورهای گران و میزی از زر در کنارش دیده می شود ... اینان نیز مدعی اند که خدا شخصا به این معبد می آید و روی تختخواب می خوابد ، ولی من به این سخن باور ندارم . 
 
 
 
راه ورود به مجموعه معبد از مسیری دو دیواره به نام مسیر رژه روندگان با شصت پیکره پرشکوه از شیرهایی که با آجرهای رنگارنگ لعابی ساخته شده بودند می گذشت ( تصویر 56 ) . این جانوران پر شکوه ، که وقف الهه ایشتار شده اند، به نقش برجسته قالب گیری شده و با لعاب زرد – قهوه ای و قرمز بر زمینه فیروزه ای یا آبی سیر رنگ شده اند . آجرهای لعابی بابلی مات و سخت اند ؛ احتمالا هر آجر به طور جداگانه قالب گیری و لعاب داده می شد . این احتمال نیز وجود دارد که جانوران مزبور که قدرتمندیشان از پوزه های غزان ، دنبهای دراز و پر گوشت ، و عضلات دقیقا نمایانده شده شان پیداست ، در اثر کاربست این اسلوب ، سبک دارتر و تصنعی تر از نقشهای برجسته آشوریان در شبیه سازی از مراسم شکار است . 
 
مسیر رژه روندگان از دروازه عظیم ایشتار با آجرهای لعابی درخشان ( لوحه رنگی 5 ) می گذشت ؛ طرح این دروازه با برجهای کنگره دار جناحینش با نوع دروازه یافت شده در معماری کهن تر بابلی و آشور مطابقت دارد . آجر کاشی یا آجر لعابی از مدتها پیش مورد استفاده بوده است ، ولی سطح آجرها حتی سطح آجرهایی که بخشهایی از کنگره ها بر آنها ظاهر می شد ، تخت بود . بر سطوح دروازه ایشتار که با زحمات فراوان از نوع بازسازی شده ، ردیفهایی از پیکره های نیم رخ ، اژدهای مردوک و گاو اداد با وقار تمام ، یک در میان ، نشان داده شده اند . در انیجا خصوصیت و رسمیت ویژه هنر بین النهرین به بهترین وجه ممکن به نمایش در امده است . پیکرها شکوهی چون چاوشان دارند و نام خدایان معابدی را اعلام می کنند که این راه مقدس بدانها منتهی می شود روشن است که درسهای پیکر تراشی معمارانه بوغازکوی و خرساباد به خوبی فرا گرفته شده اند و انطباق کاملی که بین پیکره و دیوار در جانوران دروازه ایشتار دیده می شود . قرینه ای نداشته است ؛ بدون تردید در تاریخ معماری ؛چند تزیین رنگی وماندگار دیگر برای سطوحی این جنین شناخته شده است . 
 
 
 
  Oایران
 
نبوکد نصر، یا (شاه شاهان )به روایت کتاب دانیال نبی ،لاف زنان می گوید ( من دیواری محکم را بر ان داشتم که گرداگرد بابل کشیده شود ... تادشمنی که قصد حمله به ما را داشته باشد نتواند تهدیدمان کند ... [ و] شهر بابل را به یک دژ مستحکم تبدیل کردم .) لیکن پس ازحکاکی این دستخط بر روی دیوارمزبور شهر ،به تصرف کوروش پادشاه ایران ایرانیان را به نقاطی بس دورتر از بابل کشانید . مصر در سال 525 ق.م. در برابر ایرانیان تسلیم شد . در سال 480ق.م. امپراتوری ایران از رود سند تا رود دانوب گسترده بود وفقط مقاومت پیروزمندانه یونانیان در سده پنجم پیش از میلاد توانست مانع الحاق اروپای جنوبی به این امپراتوری شود . 
 
 
 
  ■ معماری
 
مهمترین منبع اطلاعاتی ما درباره معماری ایران ، کاخ تخت جمشید ( تصویر 57 ) است که در فاصله سالهای 520 و 460 ق. م. به وسیله داریوش و خشایار شا – جانشین کورش – ساخته شد. 
 
 
 
این کاخ با استحکامات سنگینی ، در فلات مرتفع شرق دره بین النهرین و روی صحنه ای پهناور ، رو به دشت مشرف بر غرب ، ساخته شده است . کاخ تخت جمشید با آنکه به دست اسکندر کبیر و به نشانه نابود کردن قدرت امپراطوری ایران به آتش کشیده و ویران شد ، ویرانه های با شکوه آن امروزه نیز بازسازی کامل آن را ممکن می گرداند . بناهای تخت جمشید بر خلاف کاخ آشوری که به طرز فشرده ای گرداگرد حیاطها ساخته می شد ، به طور پراکنده ساخته شده بودند و خیابانها و فضاهای خالی نامنظمی آنها را از یکدیگر جدا می کرد ( تصویر 58 ) . ساختمان اصلی ، تالار ستونداری پهناور به ارتفاع 18 متر و مساحت 600 متر مربع است . این تالار بار عام عظیم ( آپادانا ) که روی سکویی سنگین به ارتفاع تقریبی 3 متر ساخته شده ، یکی از زیباترین ساختمانهای جهان باستان نامیده شده است . 
 
تالار بار عام از 36 ستون کشیده و خیاره دار 12 متری و سرستونهایی مرکب از سرو سینه گاو یا شیر به منظور تعبیه سر ستون یا قرارگاهی برای سر تیرهای سقف تشکیل می شد . تصویر 59 نمونه حفظ شده ای ا زهمان سر ستونهای مرکب است که از تالار بار عام اردشیر دوم در شوش به دست آمده است . این سر ستونهای بی مانند ، ابداع تزیینی خاص ایرانیان بودند که قرینه شناخته شده ای پیش یا پس از خود نداشتند . ریشه تکوینی تالار چهارگوش و پر ستون نیز که از ویژگیهای کاخ تخت جمشید است ، ناشناخته مانده است . عده ای از پژوهندگان گفته اند تالار مزبور احتمالا از معماری مادها تقلید شده است ؛ درباره این معماری ، هنوز پژوهشی از سوی باستان شناسان صورت نگرفته است . مادها نخست متحدان شمالی و سپس خراجگزار ایرانیان شدند و گویا نقش عوامل واسطی را داشته اند که هنر ایرانی از طریق ایشان گونه های بسیاری از عناصر سبک ایرانی خود را به دست آورد . از سنگ، که به وفوردر محل ساختمان کاخ یافت می شود ، آزادانه برای ساختن صفه ها ، دروازه ها ، پلکانها ، و ستونها استفاده می شد ؛ ولی از آجر برای ساختن دیوارها و از چوب برای ساختن ستونهای کوچکتر و سقفها استفاده می شد . 
 
ویرانه های کاخ داریوش در تخت جمشید ( تصویر 60 ) نشان می دهد که از سنگ برای ساختن کلافهای در و پنجره نیز استفاده می شده است . شکلهای این کلافها از معماری مصری گرفته شده اند زیرا داریوش تحت تاثیر معماری آن سرزمین قرار گرفته بود ، ولی در اینجا ساختمان کلافها به شیوه معمول از سنگ عمودی ، سنگ حمال ، و سنگ کف درگاهی ترکیب نمی شود بلکه به شیوه ای اختیاری تراش داده و به عنوان تزیینهای معمارانه به کار برده شده اند . به بیان دقیق تر ، کل مجموعه بناها ، مخصوصا کاخ آپادانا چنان طراحی شده است که تاثیری بصری در بیننده بر جا گذارد ؛ این مجموعه در حکم نوعی صحنه آرایی برای برگزاری جشنهای با شکوه سنتی وبزرگداشت عظمت امپراتوری ایران و قدرت پادشاه آن بوده است . 
 
  ■ پیکر تراشی
 
راه دستیابی به کاخ آپادانا از دروازه ای عظیم با تندیسهایی از گاوهای آدم – سر و عمود بر تالار بزرگ و رفیع می گذرد ؛ برای صعود و رسیدن به این تالار باید از پلکانی عریض و آراسته با نقشهای برجسته ای از رژه پاسداران کاخ شاهی ، نجیب زادگان و بزرگان ایرانی و ماد ، بار یافتن نمایندگان ملتهای خراجگزار با هدایا و خراجهایی که برای پادشاه آورده اند تزیین شده اند (نصویر61 ) . می گویند . 
 
این نقشهای برجسته ، نمایش مختصری از جشنهایی هستند که به هنگام آغاز سال نو در کاخ تخت جمشید برگزار می شده است . تکه هایی از رنگ که در بناهای مشابهی در دیگر نقاط تاریخی ایران بافته شده حکایت از آن دارد که دست کم بخشهایی از این نقشهای برجسته ، رنگی بوده اند . تاثیر اصلی این نقشهای برجسته ، همچنان که ردیفهای پیکره های دارای رنگهای براق و فروزان با آنچه در جشنهای درباری دیده می شده است رقابت می کنند ، می بایست از تاثیر امروزیشان به مراتب بیشتر بوده باشد . از طرف دیگر حالت برهنه امروزی این نقشهای برجسته ، ارزیابی سبک معماری بسیار پالوده آنها را برای ما آسان می گرداند . برش سنگ ، چه در سطوح دارای برجستگیهای ظریف چه در جزییاتی که با قلمزنی آفریده شده اند ، از لحاظ اسلوب ، عالی و بی مانند است . گرچه ممکن است ایرانیان در این کار از نقشهای برجسته آشوری (تصویر 52 ، 53 ، 54 ) الهام گرفته باشند ، سبک نقشهای برجسته ایرانی تفاوتی چمشگیر با آنها دارد شکلها گردتر و برآمدگی شان از زمینه ، بزرگتر است ، تاکید بر جزییاتی چون کشیدگی رگ و پی ها و برآمدگی عضلا کمتر است ؛ و شاید مهمتر از همه این باشد که پیکره ها با وحدت ارگانیک بیشتری نمایانده می شوند زیرا در اینجا نیم تنه ها با نمای طبیعی جانبی نشان داده شده اند و به همین علت ارتباطشان با سرها و پاها متقاعد کننده از گذشته است . این فرض که بیشتر این پیرایشها و اصلاحات در عناصر صوری سنتی نتیجه تاثیر پیکرتراشی یونانی (ایونی ) است زمانی تقریبا قطعیت پیدا می کند که توجه کنیم چگونه جامههای این پیکره ها موافق شیوه باستانی پیکرتراشی یونانی به شیوه سنتی نمایانده شده اند (ن .ک . فصل پنجم ) . نقشهای برجسته کاخ تخت جمشید علیرغم این پیرایشها نشانه ای از پیروزی شیوه رسمی متعلق به خاور نزدیک در هنر به شمار می روند . هدف و وظیفه این نقشها یعنی ستایش پادشاه به شیوه ای تزیینی و با شکوه ، به موفقیت آمیزترین وجه ممکن تامین شده است .   
 
عشق به شکلهای منظم ، توانی به طراحان بخشید تا زمینه ای غنی و یکسان برای جشنهای رسمی ، به مقیاسی بزرگ فراهم آوردند .
 
ولی ایرانیان توانایی کار موفقیت آمیز به مقیاسی بس کوچکتر را نیز داشتند . ایرانیان زرگران و نقره کارانی چیره دست بودند ، در نمونه معرفی شده یعنی دسته تنگ به شکل بزکوهی بالدار (تصویر 62 ) تجسمی از این هنر ظریف و ماندگار دیده می شود . بزکوهی مزبور که از نقره با مرصع طلا ساخته شده ، بر روی یک نقش برگ نخلی که از سر یک ساتیر می روید ، بالا رفته است . جهش بدن نرم این جانور اوج می گیرد و به جهش فوقانی شاخها می رسد ، و انحناهای ملایم بالهایش بر آرامش این حرکت می افزایند . در اینجا هر آنچه می تواند نشانه وفاداری به طبیعت تلقی شود وجود دارد و کوچکترین دخالتی در بال گشایی آزادانه نیروی خیال نمی کند . پی جویی مراحل توین این بز بالدار ، مانند پی جویی بیشتر عناصر هنر ایران ، کار دشواری نیست . گرچه بدن این جانور ، احتمالا از طریق تاثیرات هنر بین النهرین ، وحدت ارگانیکش زا بازیافته است ، منبع اصلی الهام آن را باید در میان مفرغهای لرستان جستجو کنیم .   
 
 در دسته دیگ ایینی (تصویر 63 ) دو بز کوهی صعود کننده ، قوسهای درهم قفل شده ای تشکیل می دهند که شکل سه بعدی ظرفی را که به آن چسبیده اند به صورتی خطی باز می تابانند ، این بزها با آنکه بال ندارند ، حالت دیده ، و هدف از ساختشان جایی برای تردید باقی نمی گذارد که پیشگامان آن بزکوهی ایرانی اند و تصادفا سرچشمه الهام گیری برای افزودن بال بر این جانور ایرانی ، در نزیین چکش کوبی شده کاسه دیده می شود ؛ در اینجا هنرمند لرستانی ، با جسارتی هر چه تمامتر از گاوهای بالدار و نشانهای مقدس آشوری ( به سبک و اسلوب آشوری ) تقلید کرده است .
 
  ■ در آمیختگی هنر ایرانی
 
هنر ایرانی به قدری از سرچشمه های گوناگون سوای آشور و لرستان متاثر بوده است که برخی از هنرشناسان آن را به عنوان هنری آشکارا التقاطی – یعنی مشتق از هنرهای دیگر و فاقد اصالت درونی – انتقاد کرده اند . البته بررسی سطحی هنر ایران . احتمالا نتیجه ای جز این به بار نمی آورد . سکوهای کاخهای ایرانی از معماری بین النهرین ، و پیکره های نگهبان از اصل آشوری گرفته شده اند ، دقت ماشین گونه ای که در حکاکی جزییات پیکره ها به کار برده شده یادآور پیکره های نقش برسته آشوری است . تالارهای ستوندار احتمالا از نمونه های معماری مصریان یا مادها متاثر ، و خیاره دار کردن ستونها از شیوه یونانی (ایونی )گرفته شده است . با این همه ، شیوه درهم آمیزی این عناصر گوناگون ، مجموعه واحدی پیده می آورد که کاملا تازگی دارد و با هنر ملتهایی که احتمالا الهامبخش این عناصر بوده اند متفاوت است . ستون ایرانی چیزی نیست که بتوان با ستون مصری با یونانی اشتباهش گرفت . و در معماریهای پیشین نیز کاخی به شیوه آپادانای ایرانیان دیده نشده است . هنر ایرانیان پیش از تسخیر خاور نزدیک به دست ایشان ، عمدتا اشیایی با مقیاس کوچک تولید می کرد که بر روی هم (ابزارهای چادر نشینان ) نامیده می شدند . هنر بر سطوت ساختمانهای ایرانیان ، به عبارتی ، (ناگهانی) و زمانی پای به عرصه هستی نهاد که ایشان خودشان را صاحبان و فرمانروایان خاور نزدیک و وارثان و فرهنگ غنی آن یافتند . ایرانیان برای ستایش از دستاوردهای نظامی و سیاسی خویش و جاودانه کردن آنها نه فقط ویژگیها و سجایایی از فرهنگهای بیگانه و مغلوب را که در نظرشان به این کار کمک می کرد اقتباس کردند بلکه از سرزمینهای مغلوب به همراه خود صنعتگرانی را آوده اند که بتوانند این طرحهای بلند پروازانه را تحقق بخشتند . در یک کتیبه ساختمانی که از شوش به دست آمده است از ایوانیان ، ساردیان ، مادها ، مصریان و بابلیان در جمع کارگرانی که کاخ را ساختند و آراستند نام برده می شود . اما این گروه مخلوط با زمینه فرهنگی و هنری بسیرای متنوعش به هدایت استادان صاحب نظر ایرانی ، سبک نوین و همبسته آفرید که تماما برای بیان و نمایش بلند پروازیهای پادشاهان ایرانی مناسب بود . این سبک که یک سبک درباری بود ، مانند سبک درباری لویی چهاردهم در دو هزار سال بعد ، آفریدنندگانش را به ساختن ترکیبی واداشت که در دوره پادشاهی 200 سال سلسله هخامنشی ، به طرز درخشانی یگانگی شکلی خود ر ا حفظ کرد
 
کتیبه های ایرانی بین النهرین(میانرودان) ترجمه می‌شود
 
کتیبه های ایرانی بین النهرین(میانرودان)" به زبان بابلی نو یا همان اکدی نوشته شده که رویداد نامه‌ای از فتوحات کوروش بزرگ است و توسط "رضا مردای غیاث آبادی" به زودی به فارسی ترجمه می‌شود.
 
"رضا مرادی غیاث آبادی" باستان شناس و پژوهشگر تاریخ به خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) گفت: این رویدادنامه تاکنون به صورت کامل به زبان فارسی منتشر نشده و به نظر می رسد که نوشتن این رویدادنامه پیش از نوشتن منشور معروف حقوق بشر کوروش انجام شده باشد.
 
وی در ادامه افزود: تاکنون دو رویدادنامه معروف به نبونید و کوروش را ترجمه کرده‌ام که نخستین رویدادنامه مشهور به پادشاهی 17 ساله نبونید آخرین شاه بابل است و دیگری رویدادهای نخستین سال پادشاهی کوروش بزرگ بر بابل در آن نوشته شده است.
 
"غیاث آبادی" به اهمیت تاریخی این کتیبه ها اشاره کرد و گفت: این کتیبه ها اهمیت تاریخی بسیاری دارند نخست اینکه کهن ترین سند مکتوب از زمان پادشاهی کوروش است و دیگر اینکه کهن ترین منبع بازگویی غلبه کوروش بر سرزمین های دیگر از جمله تصرف بابل است. 
 
این باستان شناس در ادامه سخنانش با اشاره به اهمیت تاریخی کتیبه ها افزود: این کتیبه ها کهن ترین روایت کننده حمله های متقابل آستیاگ و کوروش و معرفی آستیاگ به عنوان آغازگر نبرد و سپس سقوط آستیاگ که به عبارت دیگر سقوط شاهنشاهی ماد است و دیگری بازگویی سال های پادشاهی آخرین شاه بابل و پایان همیشگی استقلال آن است. 
 
"رضا مرادی غیاث آبادی" به نکات قابل توجه در این کتیبه ها اشاره کرد و ابراز داشت: این رویدادنامه نمونه کامل و شایسته ای از تاریخ نویسی است، شیوه نویسنده کتیبه عبارت است از تاریخ نویسی بی طرفانه، منصفانه، بدون اغراق و بدون بزرگ نمایی و کوچک نمایی است و با اینکه در این کتیبه 
 
گفته شده که به نبرد برخاسته و دشمن هم به شمار می رفتند اما نسبت به هیچ کدام از این دو نفر هیچ توهین و تمجیدی به کار نرفته است حتی نام پادشاهان با هیچ لقبی به کار نرفته است، واژه نبونید به تنهایی و کوروش به تنهایی در این رویدادنامه آمده است.
 
این اختر شناس به نکته جالب دیگری در این کتیبه که ورود صلح آمیز کوروش به بابل در آن نمایان است اشاره کرد و با جمله ای از رویدادنامه گفت:کوروش به بابل اندر آمد به پیش گام های او شاخه های سبز افشانده می شد او با مردمان شهر پیمان صلح و آشتی گذارد و به همه مردمان بابل پیام درود و شادباش فرستاد.
 
این پژوهشگر تاریخ برخلاف ادعاهای برخی تاریخ نویسان یونانی به رفتار کمبوجیه اشاره کرد و اذعان داشت: کمبوجیه برخلاف نوشته ها رفتاری تند و متعصبانه به باورهای مردم نداشته زیرا در این کتیبه آمده او به نیایشگاه های خدای بزرگ بابل می رود پیش کش با خود می برد و به نیایش می پردازد و دیگر اینکه به سپاهیان ایرانی که وارد بابل شده بودند اجازه نمی داد که هیچ نیزه و ابزار جنگی وارد نیایشگاه و حرمت آن شکسته شود.
 
وی در پایان سخنانش به شکل ظاهری کتیبه اشاره کرد و گفت: بلندای کتیبه حدود 14 سانتی متر و پهنای کتیبه 15 سانتی متر است و در روی و پشت کتیبه ها نوشته هایی ثبت شده است اما بخش های زیادی از نوشته ها به مرور زمان از بین رفته و قابل خواندن نیست، اگر در لابه لای بخش های سالم مانده برخی از واژه ها و حروف قابل خواندن نباشد در نتیجه متن کتیبه به صورت نقطه چین یا به شکلی ناخوانا و نامفهوم نوشته شده است. 
 
از این نویسنده تاکنون حدود چهل عنوان کتاب چاپ و منتشر شده که برخی از آنها برای چندمین بار تجدید چاپ شده است.
 
معماری بناها و کاخ ها در سومریان در بین النهرین - تاریخ تمدن جهان باستان(ایران، مصر، یونان، بین النهرین(
 
تقریبا در اوایل هزاره چهارم قبل از میلاد مسیح حادثه ای عظیم در بین النهرین به وقوع پیوست و آن مسکون شدن دره های بزرگ رود خانه ها بود.پس از این حادثه بود که نوشتن – هنر – معماری ساختمانی و شکل های جدید حکومتی پدیدار شد.سومریان مردمی کشاورز بودند که طرز مهار میل را آموختند و شهرهایی با دیوار های قطور ایجاد کردند .مانند اوروک (ارخ و ارک به روایات کتاب مقدس)و وارکا و لاگاش را ساختند . اقوام سامی از صحرای غرب آمدند و آموختند و شهرهایی مانند کیش – رکد – ماری- و بابل را ساختند و پادشاهان مهمی همچون سارگن اکدی و حمورابی بابلی در میان آنان شهرت بیشتری دارد .
 
معبد ستون:این ساختمان بطور کامل حفاری نشده است و بر سکویی آجری قرار دارد و از طریق یک دروازه یا ستون بندی به آن وارد می شدند و دو ستون عظیم با قطر 6/2 متر می رسیده و سکو های ساختمان همه با نوعی موزائیک متشکل از مخروط های گلی تزئین می شدندو این هم یکی از ویژگیهای معماری پرستشگاهای سومری است و همچنین طرح های منظمی نیز از گل پخته به وجود می آوردند و این شکل ها همیشه به شکل سرخ سیاه و سفید بود . زیگورات :اکثر مورخان و محققان معتقدند که زیگورات را سومری ها بوجود آورده اند تا این که پارسال از جیرفت خبر رسید که قدیمیترین زیگورات در آنجاست و سومریان به زیگورات کوه می گفتند و بعد ها مورد استفاده بابلیان و ایلامیان بوده و زیگورات اور و چغازنبیل نمونه بسیار عالی آن است.
 
معماری سومری ها به آکادی ها و از آنجا  به بابل به عیلام و پارس و با تفاوت به مصر رفت.


کلمات کلیدی مرتبط:
سرزمین بین النهرین مرکز یکی از کهن ترین تمدن هاست.نخستین تمدن شناخته شده این سرزمین را سومریان تشکیل دادند.معماری سومر در خدمت معابد بوده است و مردم آن کشاورز بودند. , , ,متن مقاله: , ,آنان طرز مهار کردن سیل را آموختند و شهرهایی با دیوار قطور ایجاد کردند.از آثار معماری سومریان می توان معبد انانا(از ,
مقالات مرتبط در این دسته
پاورپوینت بررسی هنر و معماری اسلامی در امتداد هنر و معماری ساسانی
پاورپوینت بررسی معماری 10 ساختمان برتر معاصر با الهام از معماری باستانی
پاورپوینت بررسی تاریخ مرمت و معماری آثار تاریخی جهان
پکیج نمونه سوالات درس آشنایی با معماری جهان با پاسخنامه 
پاورپوینت بررسی معماری ایران در دوره سلجوقی
پاورپوینت بررسی معماری عصر برنز در ایران
پاورپوینت بررسی معماری پارتی ، معماری ساسانیان
پاورپوینت بررسی معماری دوره سومر در تمدن بین النهرین
پاورپوینت بررسی اجمالی تاریخ معماری سرزمـیـن کهـن ایران
پاورپوینت بررسی تاریخ معماری جهان
پاورپوینت بررسی معماري ايران از سلجوقيان تا پايان عصر تيموريان
پاورپوینت بررسی تاریخ تمدن و معماری ژاپن
پاورپوینت بررسی تاریخ تمدن و معماری هند
پاورپوینت بررسی تاریخ معماری ایران و کهن‌ترین بناهای آن
پاورپوینت بررسی تاریخ معماری مصر باستان و بناهای آن
پاورپوینت بررسی معماری بین النهرین
پاورپوینت بررسی معماری معبد کنفوسیوس
دانلود,پاورپوینت بررسی معماری بیزانس روم شرقی,pptx
دانلود,پاورپوینت بررسی تاریخ ایران پیش از اسلام,pptx
دانلود بررسی معماری دوره ساسانیان پاورپوینت

 


کليه حقوق اين وب سايت محفوظ و متعلق به نقش برتر پارس مي باشد
هرگونه کپی برداری منجر به پیگیری قضایی خواهد شد
Copyright © 2013-2025 - All rights reserved
طراحی سایت مشهد