مطالعات طراحی مرکز تولید موزیک و استودیوی ضبط موسیقی با رویکرد معماری پایدار
فهرست کلی و بخش بندی مطالب
چکیده
مقدمه
تعاریف
فصل اول مطالعات پایه
بیان مسئله
اهداف
ضرورت
روش تحقیق
فصل دوم مبانی نظری
فصل سوم استانداردها و ضوابط
فصل چهارم برنامه فیزیکی و ریز فضاها
فصل پنجم اقلیم و موقعیت قرارگیری
فصل ششم طراحی سایت
فصل هفتم تاثیر گذاری رویکرد به موضوع
موسیقی در فرهنگ ایرانی،اسلامی
فصل هشتم نمونه های موردی و تطبیقی
تحلیل نمونه های داخلی
تحلیل نمونه های موردی خارجی
فصل نهم ایده و کانسبت
حجم بنا
طراحی
فصل دهم سازه و تاسیسات
فصل یازدهم منابع و ماخذ
بخشی از مطلب
موسيقی صنعت ترکيب اصوات و صداهاست، به طوری که خوشايند باشند و سبب لذت سامعه و انبساط و انقلاب روح گردند. « موسيقی در لغت يونان، الحان است و لحن را به دو معنی استعمال می کنند: اول جماعتی نغمه ی مختلف که آن را قوسی محدود می باشد و ديگر جماعتی نغمه که آن را قوسی محدود باشد و کلام مفيد به آن مقرون و بر اساس اين تفسير، آنچه قراء و خطبا بر آن ترنم می کنند، لحن باشد و يا به عبارتی لحن عبارت است از اجتماع نغمه های مختلف که آن را تربيتی محدود باشد. »
علم موسيقی به طور کلی از شناختن انواع الحان و آنچه از آنها تاليف می شود بحث می کند و روشن می سازد که الحان برای چه غرض هايی تاليف می شوند و چگونه بايد تاليف شوند و چگونه تاثير آنها بيشتر و دلنشين تر گردد. از اين رو موسيقی بر پايه ی دو علم تعريف شده است:
1-علم موسيقی عملی 2- علم موسيقی نظری ( تئوری )
موسيقی عملی که الحان را در آلات طبيعی يا مصنوعی به صورت محسوس ايجاد کند، آلت طبيعی شامل حنجره، گلو، بينی و آلات مصنوعی شامل نی، عود و . . .
و اما موسيقی نظری شامل پنج بخش می باشد:
اول: گفتار در مبادی آداب اوليه ای که برای استخراج آنچه در اين علم است مورد استفاده قرار می گيرد
دوم: گفتار در اصول اين صناعت، شامل استخراج نغمه ها و تعداد و چگونگی آنها
سوم: گفتار در تطبيق چيزهايی که در اصول ثابت شده و بحث درباره ی آلات و شيوه ی ايجاد الحان در آلاتچهارم: گفتار در ترکيب الحان و چگونگی ساختن آنها
پنجم: گفتار در ايقاعات
يا به عبارت ديگر:
1- قواعد نت نويسی:حالات و کيفيات صداها و طرز تشکيل گامها و اوزان مختلف موسيقی
2- علم صدا شناسی: يکی از مباحث فيزيک که بر دو قسم است: يک قسم از نظر علمی و از روی قواعد رياضی آن بحث می شود که فرا گرفتن آن جز برای آشنايان به اصول فيزيک و رياضی ميسر نيست. قسم ديگر از نظر موسيقی از آن گفتگو می شود و در اين صورت تا کسی با موسيقی آشنايی نداشته باشد،به درستی از آن استفاده نخواهد کرد.
3- علم هماهنگی: يا علم توافق و تناسب اصوات که در آن از آميختن صداهای مختلف صحبت می شود.
4- علم ترکيب موسيقی يا سازندگی: ساختن يک قطعه موسيقی برای يک يا چند صوت يا برای يک يا چند ساز
تئوری موسيقی
مهمترين عاملی که به معنای اعم، پايه و اساس جدی در آموزش موسيقی به شمار می رود،" سلفژ " است که از دو قسمت تشکيل شده است:
1- قسمت عملی 2- قسمت نظری ( علمی )
قسمت عملی شامل خواندن و تلفظ نتها به شکل آوازی ( SIGHT-SINGING ) و به شکل وزن خوانی (SIGHT-READING) است و قسمت نظری ( THEORY ) شامل شناخت کليه ی علامتها و قواعدی است که در طی قرون متمادی، به منظور اجرای هرچه دقيق تر موسيقی، به تدريج ابداع شده و تکامل يافته اند تا بتوان شناخت هنری ( ART COGNITION ) را که واقعيتی درونی است و بيشتر جنبه ی عاطفی دارد، با اين علامت ها و قواعد، به شناخت علمی ( SCIENTIFIC COGNITION ) تبديل نمود. به جز بعضی از کشورهای شرقی که در آنها ساز و آواز به روش سينه به سينه تعليم داده می شود، در تمامی مدارس و کنسرواتورهای موسيقی، تئوری از جمله مباحث بنيادي به شمار می رود. تئوری موسيقی علمی است که از قواعد و اصطلاحات موسيقی گفتگو می کند، قواعدی که بی ارتباط با قواعد رياضی نیستند.
ارسطو، فيلسوف بزرگ يونان، فلسفه را دو قسم می داند: فلسفه ی علمی و فلسفه ی نظری. فلسفه ی نظری شامل رياضی و طبيعی و علم الهی است و موسيقی هم يکی از شعب رياضی به شمار می رود. فيلسوفان اسلامی هم تقسيم بندی ارسطو را در کتابهای فلسفه ذکر کرده و موسيقی را در شمار رياضی محسوب داشته اند. پس با توجه به نظرات ايشان، موسيقی يکی از شعب رياضی است و در حقيقت می توان آن را علم موسيقی گفت، زيرا عنصر اصلی موسيقی يعنی صوت و زير و بم اصوات، در اثر نسبت های رياضی پديد می آيند. از طرف ديگر چون تمام قواعد موسيقی، مانند قواعد رياضی مسلم و بدون تغيير نيست و ذوق سازنده هم در آن دخالت بسزایی دارد، پس می توان آن را هنر ناميد.
در نتيجه موسيقی در عين حال دارای دو جنبه است: جنبه ی علمی و جنبه ی هنری؛ همچنين موسيقی را می توان به زبان هم تعبير کرد. زيرا همانطور که زبان از ترکيب حروف، کلمات و جمله ها تشکيل می شود، از ترکيب اصوات و صداها هم جمله های موسيقی پديد می آيد. آنچه را که می توان در مجموعه ای تحت عنوان تئوری موسيقی بررسی کرد شامل چند عامل اصلی می شود، از جمله: وزن، ريتم، تناسبات، تصادف، تکرار، قرينه سازی، والر و هماهنگی زير و بمی بين درجات، فرم و شکل اوج و حضيض
و......