پاورپوینت بررسی سبک معماری مدرنیسم
مشخصه های معماری مدرنیسم
پیشتازان مدرنیسم
تصاویری از :
خانه اشتاینر-وین-1910
ساختمان اداره مرکزی گولدمن و زالاپ-وین-1911
کاخ دادگستری-چندیگره-اتمام1956(لوکوربوزیه)
خانه آلویس ریل-برلین-1907-لودویگ میس وان در روهه
پاویون بارسلونا
ساختمان کرون هال-ساختمان انستیتوی تکنولوژی ایلینوی-شیکاگو
خانه فارنزورث
آسمان خراش های مسکونی لیک شور-شیکاگو-1951
ساختمان سیگرم-نیویورک-1958-به همکاری فیلیپ جانسون
بخشی از مطلب
اين واژه پيشينه اي دراز دارد واز آن، در همين شكل لاتين ، نخستين بار در قرن پنجم ميلادي براي
متمايز كردن زمان حال آن دوران كه همان دوران مسيحيت بوده ؛ از دوران جاهليت وكفر وحتي
دوران روميان ،استفاده شد . اين واژه از آغاز تاكنون، مفهوم گذر از كهنه به نو را افاده كرده است ودر
هر حال، براي نشان دادن كيفيتي است كه هم جاريست و هم با گذشته تفاوت دارد.
حدود سال 1144 ميلادي، آبوت سوژه 2 معمار قرون وسطا، با ساخت يك هشتي و سپس بازسازي
جايگاه هم سرايان كليساي سن دني 3 پاريس، جايگاه خود را به عنوان معمار گوتيك تثبيت كرد . او
انديشههاي خود در مورد معماري گوتيك و كليساي سن دني را در كتابي به تصوير درآورد و
اُپوس » شيوةنويني را در بازسازي اين كليسا - كه تا آن موقع بي سابقه بود - ابداع نمود . او اثر خود را
90 ) در اصل سوژه بر اين عقيده بود كه شيوه ابداع او، - ناميد (پوزنر، 89:1983 « اثر مدرن » يا « مدرنوم 4
معماري گوتيك، در مقايسه با معماري پيش از آن، معماري رومانسك، شيوه مدرني است كه از دل
معماري گذشته شكل گرفته است . از طرفي، واژه مدرن در بيان آراي نظريه پردازان رنسانس ايتاليا،
مي ناميدند. « سبك باستاني و خوب مدرن 5 » جايگاه خاصي دارد. انديشمندان مذكور سبك رنسانس را
اين در واقع پايه گذاري سبك گوتيك ناميده شد؛ همان كه رنسانس با آن به مخالفت برخاست و آن
دانست. از سدة شانزدهم « سبك مدرن » را زشت و كهنه ناميد و در برابر آن، كلاسيك يونان و روم
به بعد از واژة مدرن براي جدا كردن دورانهاي تاريخي استفاده شده است تا تفاوت و تمايز ميان
نشان داده شود، به عبارتي ديگر مدرن يعني گسست از گذشته و دلبستگي به زمان « سنتي » و « معاصر »
حال و پيدايش دنياي مدرن هم زمان با ظهور انقلاب صنعتي و انقلاب فرانسه صورت پذيرفت.
از سويي، به گمان بعضي از پژوهشگرانِ قرن شانزدهم ميلادي، رويارويي مسائل نوين با سنت هاي
شد، كه از حدود 1460 ميلادي در زبان فرانسه به « مدرن » كهن، تبديل به مهم ترين دلالت ضمني واژة
باقي ،« كنوني و امروزي » كار مي رفت . معناي ضمني اين واژه تا امروز، همراه با معني اصل ي آن، يعني
.( مانده است (احمدي، 4:1377
بسياري از نويسندگان و تاريخ نگاران برآنند كه مدرنيته با رنسانس پديد آمد و در ارتباط با عهد باستان
« مدرنيت و نوطرازي » و به همين دليل واژه هاي « مدرن بودن » تعريف مي شود، از سويي، مدرنيته يعني
را به عنوان معادلهاي آن در زبان فارسي، پيشنهاد شده است (آشوري، 230:1374 ). پيشرفت اقتصادي و
مديريت خردگرايانه را در پي داشت، حساب ارزش از حقيقت و اخلاقيات، از قلمروهاي نظري جدا
ماحصل اين پيشرفتها پيدايش دولت شهرهاي سرمايه داري وصنعتي بود. « سيمل » و « وبر » شد و ازديدگاه
اين انتصاب از ديدگاه تاريخي، بسيار كم دامنه است چرا كه بسي پيش از آن، در سدة دوازدهم،
بسياري از مردم خود را همانطور كه در بالا ذكر شد، مدرن تصور مي كردند و مدرن مي ناميدند . پس
به دشواري مي توان به تمام عواملي كه در پديد آمدن مدرنيته دخالت داشته اند، اشاره كرد . اما
بي ترديد، سفرها و كشفيات سدة پانزدهم، اصلاحگري مذهبي سدة شانزدهم و انقلاب علمي و صنعتي
را به ذهن متبادر كرده است. « روشنگري » سدة هفدهم و هجدهم، واژة
همان طور كه اشاره شد ،مدرنيته با پي دايش انسان گرايي وخرد گرايي دورة رنسانس در قرن 15
ميلادي در شمال ايتاليا همراه بوده است از اين دوره است كه جهان بيني انسان غربي تغيير جهت داده و
از آسمان به سمت زمين متوجه شده است . اين تغيير جهان بيني و بينش فكري چنان گسترده و فراگير
بوده كه باعث واژگوني ب سياري ازباورهاي ذهني شد و تفسير و قرائت جديدي از اصول و
چهارچوبهاي هنري، مذهبي، علمي، فلسفي، سياسي، تكنيكي، اجتماعي و فرهنگي ارائه گرديد.
را مي توان تلاش براي محوريت بخشيدن به انسان و به خصوص عقل انساني در « مدرنيته » ، به طور كلي
همة شئونات، از مذهب و طبيعت گرفته تا امور اقتصادي و علمي، دانست. مدرنيته يعني باليدن سرمايه
داري، مطالعه درباب اجتماع و تنظيم امور دولت و همچنين اعتقاد به پيشرفت و بهره وري كه به
سيستمهاي انبوه صنعت، نهادسازي، ادارة امور كشور و نظارت و مراقبت، منتهي مي شود.و.....