خانه

 درباره ما
 ارتباط با ما
 راهنمای فروشگاه

 فروش آثار شما
 نمونه قراردادها
رزومه
 نمونه کارها
 
جهت اطمینان از نماد اعتماد فروشگاه به سمت راست صفحه اول سایت (خانه) مراجعه فرماييد       جزوات معماری       پاورپوینت های معماری       چند جمله از بزرگان : درنگ، بهترین درمان خشم است.        مناعت، بین خودستایی و خود هیچ انگاری است./ ارسطو       می‌توان حقیقتی را دوست نداشت، اما نمی‌توان منکر آن شد./ ژان ژاک روسو       زندگی مسئله در اختیار داشتن کارت‌های خوب نیست بلکه خوب بازی کردن با کارت‌های بد است./ گابریل گارسیا مارکز       جهان هر کس به اندازه ی وسعت فکر اوست. (محمد حجازی)       برای کسی که شگفت‌زده‌ی خود نیست معجزه‌ای وجود ندارد       علت هر شکستی، عمل کردن بدون فکر است. (الکس‌مکنزی)       بهتر است ثروتمند زندگی کنیم تا اینکه ثروتمند بمیریم. (جانسون)       از دیروز بیاموز. برای امروز زندگی کن و امید به فردا داشته باش. (آلبرت انیشتن)       کسی که جرات هدر دادن ساعتی از عمر خود را دارد، ارزش زندگی را نفهمیده .داروین        شما تنها زمانی به قدرت نیاز دارید که قصد انجام کار مضری را داشته باشید در غیر این صورت عشق برای انجام هر کاری کافی ست. چارلی_چاپلین       زیبایی غیر از اینکه نعمت خداست. دام شیطان نیز هست . فردریش نیچه       از زندگانیم گله دارد جوانیم ، شرمنده جوانی از این زندگانیم      
نقش برتر پارس
 

روش و توضيحات خريد
جهت اطمينان از عملکرد و تضمين تحويل محصول به بخش ارتباط با ما بخش مجوز ها مراجعه بفرماييد ، شما مي توانيد به صورت آنلاين از درگاه  پارسيان، ملت و سامان خريد و درهمان لحظه از روي سايت اکثر فايلها را دانلود کنيد براي اين منظور مي بايست کليد افزودن به سبد خريد را در انتهاي هر صفحه کليک نموده و براي خريد به سايت بانک ارجاع داده شويد . با وارد نمودن رمز دوم  خريد را انجام و بلا فاصله فايل مورد نظر را دانلود کنيد ، در معدودي موارد پس از خريد بدليل سنگيني فايل و يا نرسيدن نوبت آپلود و يا هزينه ناشی از نگهداری فايل روی سرور فايل را در ايميل خود دريافت نماييد -پشتيبانی و پاسخگويی در صورت وجود مشکل  در دانلود محصولات سايت فقط با پيامک sms يا پيامرسان  آيگپ همه روزه از ساعت  10صبح الی21 شب روزهاي معمول و ايام تعطيل

  


بنر سمت جپ
 

کمی ثواب ذخیره کنید

https://mahak-charity.org/wp-content/uploads/2020/04/500x500-%D9%BE%D8%B1%D8%AF%D8%A7%D8%AE%D8%AA.png

پشتيبانی آنلاين

واتساپ-پيامک

 


فروشگاه مقالات
 
فهرست مطالب: دانلود پروژه کامل طراحی مجموعه فرهنگی آموزشی

   تعدادبرگ: مطالعات ورد+رندرها+نقشه اتوکد +تری دی اسکچاپ   قیمت: 30000 تومان   حجم فایل: 26037 kb  تعدادمشاهده  5


دانلود پروژه کامل طراحی مجموعه فرهنگی آموزشی
این پروژه دارای مدارک مطالعات ورد+رندرهای تری دی با اسکچ آپ با کیفیت +نقشه اتوکد کامل شامل پلانهای مبلمان طبقات +نما ها و برشها + فایل باز و قابل ویرایش تری دی اسکچاپ


فهرست مطالب و چند صفحه ابتدایی مطالعات

مقدمه :    1
1   -1 عنوان تحقیق:    1
2-1بیان  ضرورت های مطالعه و طراحی:    1
بیان ضرورت های کمی:    1
3-1 اهداف پروژه:    2
اهداف عام:    2
حوزه اداری .    2
انعطاف بذیر بودن فضای اموزشی . فرهنگی    2
مبانی نظری عام:    3
طراحی مجموعه فرهنگی تفریحی جوانان    3
مرکز هنری تهران    3
حیات در معماری    3
طراحی پارک فرهنگی    3
بخش اول:مطالعات پایه و زمینه    4
انواع فرهنگ    6
1-6-1-1 فرهنگ نمادی    6
2-6-1-1 فرهنگ نهادی    6
3-6-1-1 فرهنگ متبلور    6
4-6-1-1 فرهنگ مادی    7
5-6-1-1 فرهنگ غیر مادی    7
1-1-7 ویژگیهای فرهنگ    7
ایستایی فرهنگ    7
عناصر فرهنگی    7
فرهنگ پذیری    8
تاثیر فرهنگ بر فضا    11
تحول فرهنگی و تهاجم فرهنگی    11
امکان مناسب در انطباق پذیری فرهنگی را فراهم می نماید.    11
ضعف یا نفی بعضی از عناصر فرهنگ    11
17-1-1   فرهنگ و ارتباط    13
فرهنگ و شخصیت    13
19-1-1 توسعه فرهنگي :    14
2-1-1  ضرورت پرداختن به فرهنگ    14
1ـ فرهنگ براي همه    16
3 ـ فراهم آوردن امكانات براي ابداع و نوآوري    16
2-1 اوقات فراغت:    16
1ـ تجديد قوا    17
5-2-1 رابطه فراغت با نظام اجتماعی    18
8-2-1فرهنگ و تفریح جامعه ایران    19
4-1مخاطب شناسي :    22
ب )مطالعات زمینه:    28
2-5-1 وضعیت کالبدی شهر    28
1- محورها:    28
مناطق كوهستان شمالي    30
دره بزرگ مياني مشهد    30
- جهت خيابانها    32
6-1 مشهد:    33
1-6-1 وضعيت اقليمي شهر مشهد :    33
4-6-1 باد    34
7-1 معرفی سایت مجموعه    35
عوامل موثر در انتخاب سایت :    36
بررسی محدوده کوهسنگی    37
خیابان کوهسنگی    38
ایوان کوهسنگی    38
نتیجه:لزوم ایجاد مراکز فرهنگی    42
1-2 معماری ارگانیک    42
3-1-2 تعاریف معماری ارگانیک    42
4-1-2 ویزگی های معماری ارگانیک    43
واقع گرا    43
الف - مرکز پژوهش و تحقیقات هنری    43
تالارها    44
معماری داخلی نمایشگاه    47
بخش نقاشی    47
13-2-2     کتابخانه    48
فضاهای عمومی کتابخانه :    48
رستوران و کافی شاپ    49
4-2 بررسی نمونه های مشابه    49
1 - ورودی :    50
- رستوران    52
1-3 - 2 مركز فرهنگي Torsharn :    55
2- ورودي    58
1ـ فرهنگ براي همه    61
بخش پنجم :برنامه فیزیکی    64
8-2-5 فضاهاي آموزشي:    69
16-2-5 پاركينگ عمومي :    71
فضای نقالی.    82
مطالعه در فضای باز .    82
سایت آنالیز سایت انتخابی در باغ فرهنگی کوهسنگی    84
 
 
به نام خدا
مقدمه :
هر معماری تبلوری است از فرهنگ یک ملت درگذرزمان،هنگامی  که سخن از ایجاد بنایی می رود،ساختمان این بنا نمی تواند مستقل از شرایط فرهنگی،سیاسی،اقلیمی و توانایی های فنی زمان خود مطرح باشد. معماری در حقیقت راوی داستان فرهنگ و هنر ملتهاست . هنری که با توجه به امکانات هر زمان و هر مکان واز اندیشه به عمل در امده های دور است ،آینه ای است روشن از شرایط هر جامعه در ادوار مختلف .
1   -1 عنوان تحقیق:
طرا حی مجتمع فرهنگی اموزشی.(پارک فرهنگی)
2-1بیان  ضرورت های مطالعه و طراحی:
 جامعه و شهر ما دچار نابسامانی است.
معماری و شهر سازی ما هم تاثیر گذار و تاثیر پذیر از وضع شهر و مردم ان است.امروزه صحبت از نابسامانی فضای شهری ,بحران هویت معماری,حسرت گذشته به یادگار مانده استو ضرورت تحقیق و طرح مسئله را دو چندان می کند.
بیان ضرورت های کمی:
با نگرشي ساده به طيف جمعيتي كشور متوجه مي شويم كه بيش از 50%ان را جوانان و نوجوانان تشكيل مي دهند.در اين طيف جمعيتي مشهد دومين كلان  شهر ايران به لحاظ جمعيت و وسعت مي باشد. در بررسي ساخت جنسي و گروههاي سني مي‌توان يافت كه حدود 58% جمعيت مشهد در محدوده سن رشد و تربيت هستند (حدود 1 تا 25ساله) بنابرین ضرورت و کمبود فضاهای شهری در مقیاس شهری و فرا شهری و ايجاد ساخت وساز هاي فرهنگي در رابطه با جوانان اين قشر عظيم جامعه احساس مي شود.
بیان ضرورت های کیفی:
 ضرورت ايجاد يك فضاي فرهنگي در رابطه با جوانان زماني بيشتر احساس مي شود كه در مي يابيم :
وقتي يك مجموعه فرهنگي ساخته مي شود در واقع كانون اجتماعي شكل مي گيرد.اين كانون براي حفظ ارزش هاي خود به انسجام مشخصي نياز دارد.اگر به امر فرهنگي در رابطه با جوانان بي توجهي شود ممكن است بخش مهمي از پيكره اجتماع از ان جدا شود و ارتباط خود را با ان از دست دهد.
صرف نظر از مطالب فوق مدتي بيش نيست كه موج عظيمی از تبليغات به داد فرهنگ رسيده است چنان كه گويی عواملی از قبيل هويت فرهنگی و خدشه دار شدن آن، فرهنگ پذيری و تهاجم فرهنگی از دير باز تاريخ بشر و شايد از آغاز آن و تعريف حوزه های فرهنگی تا امروز مورد بحث مردم شناسان و فرهنگ مندان بوده است به تازگی كشف شده باشد.
اين موج اگر در ارتباط با تسخير آنتن ها از سوي ماهواره سازان است و يا مرتبط با هر آن چيز ديگر كه، را در اين مقاله بدان راه نيست، تازه های به عين رسيده ای را می نمايد كه در ارتباط مستقيم با موضوع كار ماست.
خلاصه علی رغم ميزان سرمايه ای كه در اين بخش هزينه مي شود و اهميتی كه نظام براي اين مسئله قايل شده است. شاهد يك هرج و مرج بی هويت هستيم كه هيچ گاه قادر نيست يك نتيجه خواسته را در سطحی قابل قبول و همه گير ـ صرف نظر از لحظاتی خاص در زمان و مكان به دست دهد.
كاوش در پی چگونگی های بسامان كردن و هويت بخشيدن به اين حركت به طوری كه در سطح وسيع ملی قابليت ايجاد تغيير، تحول و تحرك در فضاهای روابط فرهنگی اجتماعی به طور عام را دارا باشد موضوعی اگرنه در نام ان، بكر ولي بسيار جذاب و به طور رسمی هنوز ناگشوده است و كمتر بحثی در اين زمينه به نتايج عينی و عملی خود رسيده است.
 
3-1 اهداف پروژه:
اهداف عام:
هدف کلی این تحقیق،طراحی مجتمع فرهنگی اموزشی(پارک فرهنگی) می باشد.
این طرح به عنوان یک شاخصه شهری جوابگوی نیازهای منطقه ای می باشدو بستری مناسب جهت گذراندن اوقات فراغت ,هدایت برخورد های اجتماعی,بروز خلاقیت ها و تبادل فرهنگ و ... خواهد بود.  
مجموعه فعاليتهايي كه مي تواند در طراحي يك مرکز فرهنگی مدنظر قرار بگيرد(تصویرکلی از برنامه عملکردی فرهنگسرا) به 5 دسته تقسيم مي شود :
فضاهای فرهنگی وهنری.
فضاهای آموزشی و تحقیقاتی .
خدمات نمایشگاهی.
حوزه اداری .
حوزه رفاهی و خدماتی.
اهداف خاص:
ایجاد بستری مناسب جهت ایجاد نگرشی نو نسبت به تعلیم و تربیت
انعطاف بذیر بودن فضای اموزشی . فرهنگی
ارتقائ کیفیت حضور اجتماعی مردم
بالا بردن سطح اگاهی مردم
استفاده از پتانسیل ها و قابلیت های موجود شهری
طرح فضای شهری با کاربرد عمومی فرهنگی و اشاعه فرهنگ محلی
تدوین مبانی و معیارهای لازم جهت سازماندهی فضایی
كيفيت اميزش طرح با محله مربوطه چه از نظر زيبايي فيزيكي وچه از نظر عملكردو ارتباط
تلاش در جهت استفاده از شمايلي از خطوط معماري ايران
تاكيد بر محورها كه از اصول سازماندهي و گونه شناسي معماري ايراني است.
 
مبانی نظری عام:
با توجه به خصو صیات مجتمع فرهنگی می توان دیدگاه های زیر را در این طرح  در نظر گرفت:
طرح یک شاخصه شهری(land mark ) با در نظر گرفتن قابلیت تعمیم
طراحی صحنه به منظور بالا بردن کیفیت سیمای شهرو ایجاد پشت صحنه ادراک بصری مجموغه شهری
فعال کردن کل سایت از طریق تدوین و طراحی حوزه های مختلف در ارتباط با طبیعت و طراحی فضای بازمانند:الاچیق های فرهنگی,امفی تئاتر رو باز,باغ مجسمه,فضاهای طراحی شده برای مطالعه در فضای باز و....
انگیزه ایجاد این فعالیتها :
                             ـ اموزش همراه با تفریح .
                             ـ فعال کردن کل سایت .
                             ـ هدفدار بودن حرکت در سایت .
                                  ـ ارتباط فضای باز با فضای بسته .
توجه و طراحی فضای سبزمانند: پرورش گیاهان(طراحی گلخانه,برکه های کم عمق و...).
برنامه زمان بندی:
مراحل تحویل طرح به شرح زیر می باشد:
Paper:1386/2/13
مطالعات پایه.:1386/3/15
طراحی و ارائه طرح:1386/6/15
منابع و ماخذ:
طراحی مجموعه فرهنگی تفریحی جوانان
طراحی فرهنگسرا
مرکز هنری تهران
حیات در معماری
مجموعه فرهنگی تفریحی (پارک علمی)
مجموعه فرهنگی تفریحی چابهار
طراحی پارک فرهنگی
پایان نامه ها
صابر حقیقت دوست-مجتمع فرهنگی یزد
احمد خوشنواز وحسن زاده-کانون جوانان-جلد1-جوان شناسی
کیاوش قزوینی –طراحی فرهنگسرا در مشهد
سید مهدی حجت-میراث فرهنگی در ایران-فصل تعریف و ارزش های میراث فرهنگی
محل قرارگیری سایت:
 با توجه به کاربری پروژه ترجیج دادیم پروژه را در باغ فرهنگی کوهسنگی که در خود پروژه های فرهنگی دیگر نیز دارد ( در حال ساخت یا طراحی) انتخاب گروه بررسی دسترسی به داخل مجموعه با توجه به تقسیم کوهسنگی به هفت باغ دسترسی ها و ورودیها طوری در نظر گرفته شده که دسترسی به نقاط مختلف راحت باشد و در کنار هر ورودی پارکینگی ترتیب داده شده است البته به جز ورودی مستقیم سمت خیابان کوهسنگی با توجه به همه این عوامل وجود باغ فرهنگی بسیار مناسب به نظر می آید. گرچه در طرح مشاور بافت شهر به این قسمت باغ فرهنگی زیاد توجه نشده است ( با وجود پتانسیل های زیاد و خصوصا دید و منظر بسیار به نواحی مختلف) و فقط در بخشی از سایت منوریلی در نظر گرفته شده که حذف آن هم ضرری ندارد.
در نهایت مساحت حدود 5/1 هکتار در داخل باغ فرهنگی و به موازات استخرهای کوهسنگی با دید و منظری مناسب در نظر گرفته شده است.
پروزه:فرهنگی . اموزشی(طراحی پارک فرهنگی)
ماریو بوتا : ((اماکن فرهنگی کاتدرال های جدید شهر امروز هستند و علاوه بر سرو کار داشتن با خاطرات جمعی نشانه های شهری محسوب می شوند.))
بخش اول:مطالعات پایه و زمینه
الف )مطالعات پایه:
           1-1 فرهنگ
      1-1-1تعریف فرهنگ
فرهنگ واژه ای فارسی و مرکب از دو جزء ( فر) و ( هنگ) است: فر پیشوند و به معنی جلو، بالا بر و پیش آمده و در قالب اسمی به معنی شکوه، درخشندگی و بزرگ است. ( هنگ) از ریشه اوستای ( تنگنا) و به معنای کشیدن، سنگین و وزن می باشد. این واژه مرکب از نظر لغوی به معنی بالا کشیدن بر کشیدن است، و در جای دیگر به معنای علم ادب و دانش، معرفت، تعلیم، تربیت و اثار عملی و ادبی یک قوم آمده است.
در کارنامه اردشیر بابکان به معنی فنون و ارزشها آمده، فردوسی واژه فرهنگ را به معنی و مترادف با دانش و هنر می داند. در قابوسنامه واژه فرهنگ مترادف با هنر و به معنی آموختن و بکاربستن آمده است و امروزه با شروع تعلیم و تربیت جدید در ایران، واژه فرهنگ به معنی آموزش و پرورش بکار رفته است.
   2-1-1تعریف فرهنگ به معنای خاص ( نظام فرهنگی)
در این مفهوم فرهنگ هر جامعه در یک زمان مشخص مجموعه معانی مورد قبول آن جامعه است که برای حمایت از آن در نهایت از اجبار فیزیکی ( زور) نیز سود می جوید و برای درونی کردن آنها تلاش می کنند ( نهادهای آموزشی به وجود می آورد) نهادها خود بر اساس آن معانی شکل می دهند و نمادهای نشان دهنده آن معانی را تقویت می کند. در این جا فرهنگ معنای خاص می یابد به مجموعه ایی از معانی در حوزه وسیع فرهنگ ( به عنوان یک مقوله) اطلاق می شود.
این معنای فرهنگ را با عنوان نظام فرهنگی مشخص می کنیم حاصل این نام گذاری آن که در هر جامعه ای مجموعه ایی از معانی مورد قبول وجود دارد که اجباراجتماعی از آن حمایت می کند. بعضی از معانی این مجموعه اصلی و بعضی دیگر فرعی هستند. اما بنا به وحدت جامعه همه آنها از نظمی سیستمی پیروی می کنند و شکل نسبتا منظم به خود می گیرند. به همین دلیل می توان آن را نظام فرهنگی نام نهاد.
تعاریفی از قبیل هویت جمعی تمایز بخش جوامع از یکدیگر است. امری که در همه وجوه زندگی اجتماعی ساری و جاری است، امری که مفهوم نهادها محسوب می شود و نظایر اینها چنین معانی از فرهنگ را مد نظر دارند در این معنی ( نظام فرهنگی) فرهنگ مبنای شکل گیری و تداوم هویت جمعی و جامعه است.
3-1- 1    تعریف فرهنگ عمومی
حوزه ای از معانی و فرهنگ را که اجبار حکومتی از آن حمایت می کند. حوزه رسمی فرهنگ ( نظام فرهنگی) و حوزه ای از معانی و فرهنگ را که اجبار اجتماعی ( اجبار اعمال شده از سوی هر شخصی در نقش غیر حکومتی) از آن حمایت می کند حوزه عرفی فرهنگ ( نظام فرهنگی عمومی) می نامیم.
می توان از تقابل مذکور ( دو نوع نظام فرهنگی براساس دو نوع اجبار حامی هر یک) به عنوان تقابل رسمی و غیر رسمی یا دولتی و مردمی هم یاد کرد و با تبدیل مفهوم مردمی یا غیر مردمی یا غیر مردمی به مفهوم   عمومی از فرهنگ عمومی در مقابل با فرهنگ رسمی نام برد براساس تقسیم بندی فرهنگ عمومی حوزه ای از نظام فرهنگی جامعه است که پشتوانه ان اجبار قانون و رسمی نیست بلکه تداوم آن در گروه اجبار اجتماعی اعمال شده از سوی آحاد جامعه و تشکلها و سازمانهای غیر دولتی ( غیر رسمی) است.
بر خلاف حوزه فرهنگ رسمی که در نهایت اجبار فیزیکی از آن حمایت می کند. حوزه فرهنگ عمومی عمدتا" بر پذیرش و امتناع استوار است و عدم پایبندی به آن مجازات را در پی ندارد. فرهنگ عمومی در کنار فرهنگ رسمی در همه حوزه های زندگی اجتماعی خانواده حکومت، اقتصاد، آموزش و پرورش و... و نظایر اینها حضور دارد. از این رو نیم توان آن را به حوزه مشخصی محدود نمود.
فرهنگ عمومی سازندگان و حاملان خاص خودش را داراست که دوست تنها به بخشی از آنها نظارت دارد. نزدیک شدن به فرهنگ عمومی و اصلاح آن از طریق بخشنامه میسر نیست و بر مبنای شناختی که از آن ارایه شد. گذراندن مصوبه قانونی برای فرهنگ عمومی نامناسب ترین و احتمالا ناکارآمدترین شکل برخورد می باشد چرا که با ویژگی های فرهنگ عمومی مبانیت دارد. بلکه تدبیرهای مدیریتی ( مردم گرایانه) لازم است تا با ایجاد ساز و کارهای مناسب در اصلاح آن بکوشند.
4-1-1      تعاریف فرهنگ از دید جامعه شناسان
-    ادوارد تایلور ( مردم شناسی انگلیسی) : فرهنگ مجموعه علوم، دانشها، هنرها، افکار و عقاید، اخلاقیات، مقررات و رسوم و عاداتی است که انسان به عنوان یک عضو جامعه کسب کرده باشد.
-    دکتر علی شریعتی : فرهنگ را مجموعه تجلیات معنوی، هنری، تاریخی، ادبی، مذهبی و احساس یک قوم به صورت سمبلها، علایم، آداب و رسوم، سنتها، آثار و رفتار جمعی که در طول تاریخ یک قوم فراهم آمده می داند که این تجلیات جنس، روح، فطرت و خصوصیات اجتماعی و زیست مادی، روابط اجتماعی و ساختار اقتصادی آن جامعه را توجیه نماید.
 فرهنگ بعنوان یک نیاز ضروری جامعه : فرهنگ بعنوان یک نیاز ضروری جامعه در شکل پیچیده و تکامل یافته امروزی، نیازها و ملزوماتی دارد و این نوشتار درصدد توضیح و تشریح فیزیکی کالبدی فعالیتهای فرهنگی است. اگرچه امروزه وسائل ارتباط جمعی همچون تلویزیون و رادیو امواج فرهنگی خود را همه روزه داخل خانه ها انتشار می دهند لیکن بسیاری از امور فرهنگی تنها در مکانهای مخصوص به خود صورت می پذیرد.
مکانهایی همچون کتابخانه ها، سینماها، تئاترها امروزه جزء فضاهای قطعی یک مجموعه شهری در آمده و بدون آن شهر از خلا فرهنگی محسوسی رنج خواهد برد. اگر چه این قبیل فضاها به لحاظ کمی مخاطبان کمتری نسبت به وسائل ارتباط جمعی دارند، اما نمی توان مدعی شد که ازنظر کیفی از اهمیت کمتری  برخوردار هستند مزیت عمده مراکز و مجموعه های فرهنگی نسبت به رسانه های گروهی در آن است که فرد ابتدا احساس علاقه کرده و سپس اراده می کند و به یک مرکز فرهنگی برای مشاهده و یا انجام یک کار فرهنگی می رود. بنابراین او با میل خود بسوی یک کار فرهنگی رفته، لذا بنحو بارزتری از آن بهره مند می شود.
در حالی که برای مثال تلویزیون امروزه یک پدیده تا حدی تحمیلی و یکطرفه در خانه می باشد، بینندگان حتی در صورت عدم اشتیاق از برنامه های آن استفاده می کنند. بنابراین می توان نتیجه گرفت که مراکز فرهنگی از قدرت تاثیرگذاری بیشتری روی فرد و جامعه برخوردار بوده و همچنین به علت قدرت انتخاب استفاده کننده از این مراکز، این مراکز باید واجد شرایط کیفی و جاذبه خاصی بوده و تا بتواند استفاده کننده را بخود جذب نماید و بعد از این مرحله قدرت تاثیرگذاری مجموعه های فرهنگی بر فرد استفاده کننده به حداکثر می رسد.
   5-1-1فولکور ( folkore ) یا فرهنگ مردمی
فولکور عبارت است از ( باورها و اعمال گروهی بدون نظریه علمی و فاقد پشتوانه ای منطقی) دارای خصوصیات زیر:
فولکور، اعمال و رفتارهای جمعی و گروهی است که در بین عامه مردم رایج باشد. بنابراین عمل و رفتار یک نفر یا یک خانوار را نمی توان فولکور نامید.
اعمال و رفتارهای فولکوریک به مناسبت و بنابر مقتضیات تکرار می شود یعنی آنچه که یک یا چند مرتبه یا فقط در دوره ای محدود اتفاق می افتد در شماره فولکوریک نیست.
فولکوریک، نه به طور خاص، بلکه در مجموعه فعالیتهای زندگی نقشی را بعهده دارد.
ابداع کننده و بوجود آورنده و زمان شروع رفتارها و اعمال فولکوریک معلوم نیست و این پدیده ها به تدریج بوسیله عامه مردم بوجود آمده است.
مقدار زیادی از اعمال و رفتار فولکوریک بی ادبانه و خارج از نزاکت تلقی گردیده و معمولا در محافل رسمی از بیان یا انجام آنها خودداری می شود.
6-1-1      انواع فرهنگ
1-6-1-1 فرهنگ نمادی
هنگامی که فرهنگ در قالب نمادها ظاهر می شود می توان از جلوه دیگری از فرهنگ یاد نمود که با این عنوان در فرهنگ نمادین، نمادی شده مشخص می شود. تفهیم و تفهم و آموزش از طریق فرهنگ نمادین انجام می شود و آثار هنری کتب و نوشته ها نیز از این نوع هستند.
2-6-1-1 فرهنگ نهادی
شکل دیگر بروز فرهنگ ( معنی) بروز آن در رفتار یا عمل فرد است، رفتار افراد در جامعه در طی زمان با هم ترکیب و رسوب بندی شده و شکل هایی از رفتار را تثبیت می کند که از آن به عنوان نهاد یاد می شود هنگامی که فرهنگ در شکلهایی از رفتار تثبیت شده بارز گردد و مورد عمل قرار گیرد به ان فرهنگ نهادی شده گویند.
3-6-1-1 فرهنگ متبلور
تجلی فرهنگ در رفتار تنها محدود به رفتارهای رسوب بندی شده نیست. به عبارت دیگر فرهنگ تنها در قالب نهادهای متضمن معنی و تعیین کننده شکل یا شیوه رفتار متجلی نمی شود بلکه فراتر از اینها در تغییراتی که انسان در طبیعت ایجاد می کند نیز بارز می شود.
 از جمله در ابزار و آثار که آنها هم معانی را در خود حفظ می کنند. این مجموعه را می توان آثار فرهنگی نام نهاد که شامل ابزارها نیز می شود آثار مزبور مادی هستند و به کار عمل می آیند بعد از خلق بیشتر مادی هستند تا معنوی، اما همیشه بدان معنایی هستند. که در خلق آنها منظور شده و همیشه وابسته به حوزه معنا باقی می مانند.
اگر این تقسیم بندی را بپذیریم می توان فرهنگ را واقعیتی دانست که در چهار شکل تجربه می شود: درون تجربه ای به واسطه نمادها ( از طریق تجربه درونی و تجربه نماد به صورت تجربی) نهاده، آثار، ابزار.
4-6-1-1 فرهنگ مادی
به مجموعه فعالیت هایی اطلاق می شود که محسوس و ملموس و قابل اندازه گیری با موازین کمی و علمی است. مانند: فنون، ابزارهای کاربردی و تولیدی، داروهای شیمیایی، برقی و...
5-6-1-1 فرهنگ غیر مادی
به موضوعات و مسایلی گفته می شود که قابل اندازه گیری با موازین کمی نیست و به آسانی نمی توان آنها را مقایسه و ارزیابی نمود مانند: معتقدات، ضوابط خویشاوندی، زبان و هنر، ادبیات و رسوم و... که در واقع هویت فرهنگی یک جامعه را تشکیل می دهد و بالطبع از دست دادن یا به عاریت گرفتن آن ضایعه ای است که قومیت یک گروه اجتماعی را تهدید می کند. در صورتی که فرهنگ مادی را می توان با گرفتن از فرهنگ های دیگر توسعه داد و غنی کرد.
بعضی از تقسیم بندی ها فقط فرهنگ غیر مادی را ( فرهنگ) نامیده و مطالعه ی آن را کار مردم شناسی و فرهنگ مادی را ( تمدن) دانسته، و تحقیق درباره ی آن را موضوع جامعه شناسی می دانند.
  1-1-7 ویژگیهای فرهنگ
جامعه شناسی فرهنگ برای فرهنگ ویژگی هایی قائل است:
فرهنگ ردای حیات اجتماعی است.
همواره در حال تغییر است.
تغییر و تحول فرهنگها ریشه در شرایط بیرونی و درونی آنها دارد.
میزان نوع و تاثیر عوامل جهت تغییر در فرهنگها را معین می کند.
مجموعه تغییرات در بخش های مختلف غیر فرهنگی به تحول فرهنگی می انجامد که حاصل آن تکامل فرهنگهاست.
عنصر در تحول فرهنگها نوع رابطه بین آنهاست.
بین فرهنگ و جامعه رابطه ای دو سویه وجود دارد.
8-1-1      ایستایی فرهنگ
فرهنگ به عنوان موجودب پویا و نه تنها حاوی و متضمن معنی بلکه سرشار معنی همیشه در معرفی دگردیسی و تحول است پس می توان گفت ایستایی را یکی از آسیب های بنیادی فرهنگ قلمداد نمود.
روحیه مناسک گرایی یعنی تقدم یابی پاره ای از هنجارها که در زمانی خاص هنجارهای مقبول و پذیرفته شده و شاید موثری بوده اند یکی از عوامل یا دست کم یکی از انواع مهم ایستایی فرهنگی است.
9-1-1    عناصر فرهنگی
ساخت فرهنگی به طور معلوم از عنصر فرهنگی، ترکیب فرهنگی و حوزه فرهنگی تشکیل می گردد. بدین معنی که کوچکترین موضوع و واحد قابل تعریف و تشخیص را عنصر فرهنگی و مجموعه ترکیبهای فرهنگی را که در یک منطقه دارای شکل و محدوده متمایز است ( حوزه فرهنگی) می گویند.
فرهنگ دارای سه عنصر مهم است که عبارتند از: عناصر عمومی، عناصر تخصصی و عناصر اختراعی یا ابداعی
1-    عناصر عمومی  : راه یا راههای مشترک زندگی مردم، طرز تهیه غذا، راه تهیه لباس، طرز تکلم و زبان و ادبیات رابطه افراد جامعه با هم و... جزء عناصر عمومی فرهنگ یک جامعه قلمداد می شوند و همه در معرض تغییر هستند.
2-    عناصر تخصصی : مخصوص گروههای معین هستند مثل مشاغل و راه انجام آنها و اینکه چگونه در تامین اجتماعات جامعه موثر می باشند و از جهات مختلف تغییر می کنند.
3-    عناصر ابداعی یا اختراعی : که فقط در میان معدودی از افراد یک جامعه پیدا می شوند در اینجا باید دو نکته را در نظر داشت اول اینکه تغییرات اجتماعی در سایه همین عناصر اختراعی و ابداعی بوجود می – آیند یعنی اگر راههای تازه افکار جدید و وسایل نو در یک جامعه پیدا نشوند، تغییرات مهمی در شئون زندگی جامعه رخ نمی دهد. نکته دوم اینکه تغییرات وقتی عمیق و اساسی می شوند که در عناصر عمومی و تا اندازه ای در عناصر اختصاصی تاثیر کنند تا راه و رسم زندگی یک گروه از مردم راعوض نمایند.
10-1-1      فرهنگ پذیری
فرهنگ پذیری به دو فرم مادی و غیر مادی می باشد.
فرهنگ پذیری در زمینه های فرهنگ مادی مانند تکنیک ها، ابزارها، فنون، نظریه های علمی و... که قابل اندازه گیری و مقایسه کمی می باشد. نه تنها امری الزامی و روندی طبیعی درحیات اجتماعی است بلکه باید به استقبال و جستجوی آن به نقاط دیگر نیز رفت. در زمینه های فرهنگ غیر مادی روند پذیرش دارای پیچیدگی ها و پیوستگی های روحی عاطفی، روانی، عقیدتی و سنتی است که به آسانی نمی توان اندازه گیری کرد و یا با فرهنگ جامعه دیگر مقایسه نمود. پدیده هایی چون اعتقادات، نظام خویشاوندی، زبان، هنر، ادبیات، ذوقیات و آداب و رسوم و سنتها که هویت فرهنگی جامعه را شکل می بخشد از آن جمله اند.
11-1-1      خصوصیات فرهنگ پذیری
مبحث ویژگی های فرهنگی، ملاحظه گردید که دو جامعه ی همسایه یا دارای ارتباط، به علت رفت و آمدها، داد و ستدها، مهاجرت ها و تهاجم ها در یکدیگر اثر می گذارند و خواهی نخواهی به مرور ایام تغییرات و تحولاتی را هر قدر اندک در خود بوجود می آورند و جامعه ای را نمی شناسیم که از این فرهنگ پذیری یا اشاعه یا انتقال فرهنگی و یا اقتباس مدنیت بر کنار مانده باشد.
با توجه به تفاوت ها تشابهاتی که در وسعت سرزمین، مقدار جمعیت، سابقه ی تاریخی، امکانات تکنولوژی و تحولات فکری با یکدیگر دارند که نسبت هر یک از این عوامل وضعیت فرهنگ پذیری را تغییر می دهد. فرهنگ پذیری جوامع و گروه های همسایه یا دارای ارتباط را می توان به صورت و وضعیت تقسیم کرد.
زمانی که فرهنگ پذیری با میل و به دلخواه انجام می گیرد: در این مورد ممکن است که هیچ گونه نابرابری اجتماعی یا سیاسیبین دو گروه نباشد و هیچ کدام برتری مادی یا معنوی نسبت به دیگری نداشته باشد. این نوع فرهنگ پذیری دو جانبه است و در بین اقوام و گروه های هم جوار و تا حدودی مشابه صورت می پذیرد.
وقتی که پدیده های فرهنگی یک جامعه بردیگری تحمیل می شود. این تحمیل در سایه ی برتری تکنولوژی، قدرت نظامی، امکانات بیشتر اقتصادی و فنی، سیاست های نظام یافته ی توسعه طلبی و سلطه ی سیاسی انجام می گیرد.
گروه های اجتماعی را از نظر پذیرا شدن فرهنگ های دیگر به چند دسته می توان تقسیم کرد :
الف- گروه های بسته : جوامعی هستند که نو آوری های اقوام دیگر را به سختی می پذیرند و در تکنولوژی و سنن و زبان جامعه خود متعصبند. موقعیت جغرافیایی و عدم آمد و رفت با گروه های دیگر می تواند از جمله عوامل این امر باشد.
ب- گروه های باز : بعضی از جوامع به علت موقعیت مکانی ( محل عبور گروه های دیگر، حالت های بندری) یا مسافرت های افراد و عوامل دیگر، آمادگی پذیرفتن، عاریت گرفتن و تقلید در زمینه های مختلف فرهنگی را دارند که به اصطلاح به آن ها گروه های باز و گروه های مستعد می گویند.
پ- گروه های مهاجر : برخی از گروه ها به صورت دسته جمعی یا به صورت پراکنده( در اثر سیل، خشکسالی، جستجوی کار، مسایل سیاسی یا عوامل دیگر) مجبور شده اند به محل دیگر کوچ کنند. این گروه ها به اجبار برای انطباق با جامعه جدید را می پذیرند و ممکن است بعدها برای حفظ یا احیای هویت ملی خود بعضی از جنبه های فرهنگ گذشته را رواج دهند. نمونه های مختلفی از این قبیل را در بین مهاجرینی که از نقاط مختلف جهان به آمریکا سفر کرده اند می توان دید.
ه- گروه های مهاجم : هنگامی است که گروه یا گروه هایی در اثر تهاجم سیاسی و نظامی جامعه ی دیگر را اشغال می کنند یک ارتباط فرهنگی بین دو گروه برقرار می گردد. تاریخ نشان داده که گروه های مهاجمی که برای همیشه مانده اند به آسانی فرهنگ آن جامعه را پذیرفته اند و نه به آسانی توانسته اند فرهنگ خود را اشاعه دهند و شواهد حاکی است که گروه مهاجم مواردی از فرهنگ جامعه مغلوب را پذیرفته و در مسائلی بر عکس توانسته است فرهنگ خود را تحمیل کند یا اشاعه دهد.
12-1-1   فرهنگ پذیری در عصر حاضر
با وجود موارد مشابهی که اشاعه و فرهنگ پذیری دارد. با وجود این کاربرد این دو کلمه در مردم شناسی به یک نحو نیست. به طور معمول هر جا سخن ازاثر فرهنگ ها در یکدیگر در ادوار گذشته باشد، اصطلاح شاعه به کار برده می شود. هر جا بحث درباره ی رواج و نفوذ فرهنگ ها در جوامع امروز باشد اصطلاح فرهنگ پذیری به کار می رود و بعضی از مردم شناسان، اشاعه را انتقال فرهنگی انجام یافته و فرهنگ پذیری را انتقال فرهنگی در حال انجام تعریف می کنند.
در عصر حاضر، با توجه به تقسیم بندی کشورها به پیشرفته و عقب مانده، صنعتی و غیر صنعتی و بالاخره توسعه طلبی های سیاسی و اقتصادی و امکانات سریع نقل و انتقال وشیوه های جدید تبلیغات، فرهنگ پذیری از حالت خود به خودی و طبیعی و متعارف بیرون آمده و به مسابقه ای برای نفوذ و تسخیر و بالاخره تحمیل فرهنگی برنامه ریزی شده تبدیل گردیده است.
نفوذ و سلطه و بدست آوردن مستعمرات از راه لشکر کشی های نظامی در جهان امروز شیوه ای مقبول و مقدور و با صرفه نیست که به آسانی امکان پذیر باشد و اغلب اجرای این مقاصد بیش از یک قرن است که با عناوین تبلیغ مذهبی، رواج تکنولوژی، ترویج زبان، انجمن های خیریه، ترویج بهداشت، سواد آموزی و... و به عبارت دیگر به نام سیاست های فرهنگی و فرهنگ پذیری انجام می گیرد.
 عناوین و نام هایی که از نظر نوع دوستی، انسانیت و مهربانی نمی توان آن ها را مورد تردید قرار داد. ولی تاریخچه این روابط و خدمات نشان داده است که این برنامه ریزی های دقیق، فرهنگ پذیری نیست بلکه تحمیل فرهنگی است که خود وسیله ای برای انقیاد کامل اجتماعی، اقتصادی و سیاسی می باشد.
با توجه به این که همواره فرهنگ جوامع- کم یا زیاد، مستقیم و یا غیر مستقیم- در یکدیگر وارد می شود و اثر می گذارد یا جایگزین یکدیگر می شود. با توجه به این که هیچ گاه و هیچ کجا جامعه ای را سراغ نداریم که از نظر فرهنگی ( فرهنگ به مفهوم وسیع کلمه) دست نخورده، مستقل و بدون اثر مانده باشد.
و با توجه به این که در عصر حاضر کشورها به توسعه یافته و توسعه نیافته و یا عقب مانده و پیشرفته تقسیم شده و روند اشاعه و فرهنگ پذیری های برنامه ریزی شده، اغلب سیاسی، تحمیلی، یک طرفه و به قول معروف استعماری است و این پرسش پیش می آید که پس چگونه می توان به عنوان جامعه ای در جهان سوم، در برابر طیف وسیعی از ابداعات، صنایع، فنون، اندیشه ها، ذوقیات و... با آن همه تبلیغات امکانات و برنامه ریزی ها قرار گرفت و ضمن استفاده و بهره برداری و اقتباس از آن ها، هویت فرهنگی و سیاسی و اعتقادی خود را نیز حفظ کرد.
این بحثی نیستکه بتوان به آسانی برای آن دستور العملی نوشت یا نمونه ای یافت که ازهر نقطه نظر بتوان آن را سرمشق قرار داد. جامعه شناسان، روان شناسان، اقتصاد دانان، سیاستمداران، صاحب نظران دینی و مردم شناسان، هر کدام از دیدگاه تخصصی و تجربی و عملی و اجتماعی خود این موضوع را مورد بحث و ارزیابی قرار داده اند.
 مردم شناسان، اشاعه و پذیرش فرهنگ را ( با در نظر گرفتن مقتضیات ویژه ی زمانی و مکانی و کیفی و...) در همه ی زمینه ها یکسان نمی دانند و اثرات و پیامدهای فرهنگ پذیری در پدیده های فرهنگ مادی و غیر مادی به یک صورت نمی بینند. فرهنگ پذیری در زمینه های فرهنگ مادی که قابل اندازه گیری و مقایسه ی کمی می باشد، نه تنها امری الزامی و روندی طبیعی در حیات اجتماعی است، بلکه باید به استقبال و جستجوی آن به نقاط دیگر ( به قول معروف ولو به چین) نیز شتافت.
در زمینه های فرهنگ غیر مادی، روند پذیرش دارای پیچیدگی ها و پیوستگی های روحی، عاطفی، روانی، عقیدتی و سنتی است که به آسانی نمی توان اندازه گیری کرد و یا با فرهنگ جامعه ی دیگر مقایسه نمود. پدیده هایی چون اعتقادات، نظام خویشاوندی، زبان، هنر، ادبیات، ذوقیات، عصبیت ها و آداب و رسوم و سنت ها که هویت فرهنگی جامعه را شکل می بخشد از آن جمله اند.
بدین ترتیب جوامعی که علاقمند به حفظ و نگهبانی هویت فرهنگی خود هستند در حفظ و نگهداری فرهنگ غیرمادی جامعه خویش می کوشند. این کوشش البته بدان معنی نیست که بتوان ( یا باید) فرهنگ غیر مادی را به طور کامل دست نخورده و ثابت و ( اصیل) نگه داشت.
 زیرا همان طور که در ویژگی های فرهنگ ملاحظه گردید، تغییر از خصوصیات فرهنگ است ولی این تغییر در صورتی به هویت فرهنگی آسیب نمی رساند و باعث ازهم گسیختگی آن نمی شود که جریان کند، طبیعی، عادی و خودبخودی را بپیماید. بدین معنی که تغییرات سریع، تقلید، تبلیغات و وسایل ارتباطی جدید که درفرهنگ مادی می تواند ( و در مواردی باید) اثر داشته باشد- فرهنگ غیر مادی را نمی تواند تحت اثر خود قرار ندهد. و در هر حال وارد شدن و جای گرفتن یک تکنولوژی جدید که در شمار فرهنگ مادی است، بالطبع ارزش های جدیدی را با خود خواهد آورد و ارزش هایی را نیز نتزلزل خواهد ساخت و این انتقال و پذیرش آسان نخواهد بود.
هر گروه اجتماعی دارای تاریخ، ضوابط خویشاوندی، شیوه ی اقتصادی، مققرات مناسک اعتقادی، زبان، ادبیات و هنر مختص به خود می باشد. این خصوصیات، که فرهنگ یک جامعه را از جوامع دیگر متمایز می سازد، معرف شناسنامه فرهنگی آن جامعه است. به عبارت دیگر گذشته تاریخی، حماسه های آباد و اجداد سرزمین نیاکان، زبان مادری، باورها و سنت های طایفه ای، مفاخر ملی، اسوه های دینی، عصبیت های قومی، هنر وادبیات موروثی هویت فرهنگی جامعه را تشکیل می دهد. هر جامعه ای به طور معمول در همه جا و همه وقت بر اصالت، هویت فرهنگی خود پافشاری می کند و می کوشد که با قدرت و غرور مشخصه های این هویت را زنده دارد و از آن دفاع کند.
امروز در کشورهای جهان سوم ومستعمرات که نفوذ کشورهای مسلط و مهاجم فرهنگ جامعه را تضعیف کرده وتهدید به انسان شناس و پزشک سنگالی که آثارمتعددی درباره ی فرهنگ آفریقا دارد در مقاله ای در این زمینه می نویسد موقعیت فرهنگی یک جامعه به سه عامل بستگی دارد: تاریخی، زبانی، روان شناسی. اهمیت عوامل فوق در موقعیت های تاریخی و اجتماعی مختلف یکسان نیست. هرگاه این عوامل به طور کامل در یک ملت یا فرد وجود نداشته باشد، هویت فرهنگی ناقص می شود. تلفیق موزون این عوامل یک وضعیت ایده آل است. هرگاه یکی از عوامل مزبور مورد اثر قرار گیرد، شخصیت فرهنگی جمعی یا فردی تغییر می کند و این تغییرات ممکن است تا ان جا ادامه یابد که موجب یک بحران هویتی شود.
13-1-1    تاثیر فرهنگ بر فضا
«دوام فرم ها متناسب با دوام نحوه زندگي ماست. در پروسه تغيير، عملكرد زودتر از شكل تغيير مي كند و حتي تا مدتها عملكرد جديد با شكل هاي آشنا و مئالوف قديمي كنار مي آيد. هميشه بكار بردن نمادهاي گذشته در كارهاي فعلي، ابتداي كار است. تحول و توسعه مفاهيم باعث بوجود آمدن شكلها و فرم هاي نو خواهد شد. اما سير اين نو آوری به سبب همان توجه دائمی به استعدادها و ذخاير فرهنگي مسير خاصي است. (مانند معماري ديروز و امروز و فرداي ژاپن).
امروزه فرهنگ جهاني و ملي با هم تركيب شده و فرهنگ زمان حال بوجود آمده است. ايده هاي معماري ما به خودي خود از ذهنيت تركيبي حاصل مي شود، حامل بار ملي و جهاني است. در معماري گذشته ايران اصولا جدايي بين فرهنگ و معماري وجود نداشته، معماري فرهنگ را همراه خود مي آورده است و بخشي از فرهنگ، معماري گذشته مان است، براي مثال نماي رومي، حاصل فرهنگ و سليقه امروز است. گرچه معماران بايد با خلق فرم ها وفضاهاي ناب و جذاب، نظر مردم را اعتلا دهند. شناخت فرهنگ مردم، اولين قدم است.
14-1-1      تحول فرهنگی و تهاجم فرهنگی
تحول فرهنگی شامل موارد زیر است:
نوآوری- فرهنگی داشته باشد.
امکان مناسب در انطباق پذیری فرهنگی را فراهم می نماید.
بین بخش ها یا کلیت فرهنگها ارتباط وجود داشته باشد.
تهاجم فرهنگی شامل موارد زیر است:
تزریق یا تحمیل عناصر غیر کارا بر فرهنگ جدید
ضعف یا نفی بعضی از عناصر فرهنگ
اولویت یافتن اهداف سیاسی یک گروه یا ملت خاص نسبت به سایر مفاهیم فرهنگی
ارتباط ناهماهنگ بین فرهنگی که زمینه ساز اختلال درون- فرهنگی می شود.
بر اساس موارد ذکر شده شدت و مدت تحول پذیری فرهنگی به میزان نوع جذب عناصر مفید و سازگار و دفع عناصر غیر مفید و ناسازگار ازدیگر فرهنگها بستگی دارد.
15-1-1       فرهنگ و تمدن
واژگان فرهنگ و تمدن با مفاهیمی گاه مترادف و گاه متفاوت و گاه با رابطه ی عموم و خصوص بیان گردیده، که در اینجا کوشش می شود ضمن بیان و تعریف، مرزبندی و شناخت موضوعی آن ها مشخص گردد. واژه ی تمدن، عربی و از ریشه ی مدن و به معنی دارا بودن اخلاق و آداب، اهل شهر( مدینه) می آید.
ادوار تایلر کلمات فرهنگ و تمدن را مترداف یکدیگر به کار برده و در تعریف آن ها آورده است: کلمه فرهنگ یا تمدن به مفهوم وسیع کلمه که مردم شناسان به کار می برند، عبارت از ترکیب پیچیده ای شامل: علوم، اعتقادات و هنرها، اخلاق و قوانین و آداب و رسوم و عادات دیگری است که بوسیله ی انسان در جامعه خود بدست می آید.
 در ترجمه های انگلیسی به فرانسوی گاهی ملاحظه می شود که این اصطلاحات معادل یکدیگر قرار گرفته اند، به عنوان مثال کتاب نمونه های فرهنگ نوشته ی مردم ناشناس آمریکایی خانم اتبنهدیکت، که تحت عنوان نمونه های تمدن به زبان فرانسوی ترجمه گردیده است. ولی با این همه، غالب صاحب نظران علوم اجتماعی در تبیین و تحلیل های خود بین این دو اصطلاح تفاوت قایلند.
 به نظر مک ایور فرهنگ معادل است با بیان حالات زندگی ( جهان بینی، دین، ادبیات) و تمدن عبارت است از تشکل جامعه و نظام و کنترل شرایط اجتماعی ( تکنیک ها، سازمان های اجتماعی).
 و یا کروبر فرهنگ را به ارزش های اجتماعی و تمدن را به واقعیت های اجتماعی مرتبط می داند. ویل دورانت بین فرهنگ و تمدن مرز مشخصی قایل است بدین معنی که اندیشه ها و فعالیت های فرهنگی جوامع را وقتی در شمار تمدن می آورد که شهر نشینی تشکل یافته باشد. وی تمدن را عبارت ازنظم اجتماعی می داند که دراثر وجود ان خلاقیت فرهنگی امکان پذیر می شود و جریان پیدا می کند.
16-1-1    فرهنگ و هنر
کشش و کوشش انسان در جهت زیبا سازی و خویشاوندی یکی از ویژگی های فرهنگ است. جوامع انسانی پس از آنکه از تهیه ی غذا، لباس و مسکن، یعنی نیازهای اولیه مختصر فراغتی یافتند به ظرافت زیبایی، نقاشی، شعر، سرگرمی و بالاخره آفرینش هنری پرداختند تا غذا، لباس، مسکن و اندیشه را راحت تر و خویشاوندتر مورداستفاده قرار دهند.
روان شناسان و روان کاوان و فلاسفه هر کدام هنر را از دیدگاهی بررسی کرده اند. برخی آن را ناشی از غرایز ( میل به بازی و سرگرمی، امیال جنسی، میل به خودنمایی و...) دانسته اند.
دانشمندان یونانی هنر را هدیه ی خدایان می پنداشتند و در پیدایش آن نیروهای طبیعی و اعتقاد را اثر گذار می دانستند و بعضی دیگر ماهیت بیولوژیکی انسان و عقده ها را ( چون عقده ادیب و...) عاملی در بوجود آمدن هنر می پنداشتند. عده ای از روان شناسان و هنرشناسان، آثار هنری را شاهکارهایی می دانند که موضوع و مخلوق افراد خاص ( غیر از عامه مردم) است.
مردم شناسان و جامعه شناسان بدون این که بخواهند اثر غرایز را در ایجاد آثار هنری به کلی نفی کنند، بر نیازهای زندگی اجتماعی و شرایط فرهنگی هنر و آثار هنری تکیه می کنند. به عبارت دیگر هیچ گاه آثار هنری را جدا از پدیده های فرهنگی در نظر نمی گیرند.
 لرواگوران در این زمینه می نویسد: در ه اثر هنری دو جذبه هست، نخست زیبایی اثر، دوم انگیزه ی آفرینش آن. کسی که دستاورد هنری مشهوری را تماشا می کند به سهولت جنبه ی دوم یعنی انگیزه ی آفرینش اثر را از یاد می برد. زیرا تماشاگر اغلب مسحور اندیشه هایی است که انگیزه ی هنرمند بوده، لذا به خود زحمت تحصیل چیزی را که در گذشته به گونه ای حاصل شده است، نمی دهد. زیبایی اثر در درجه ی دوم اهمیت قرار دارد. بوروس درتعریف هنر می گوید: هنر عبارت است از هر نوع فعالیت یا حاصل فعالیت انسانی، که هدفش مافوق نیازمندی های اولیه است یعنی هدفش ارضای نیازمندی های ذوقی و لذت بخشی است که در نتیجه ی ساخت کلی و روابط بخش های کوچک نسبت به کل به وجود می آید و این خوشایند ذوقی و لذت بخشی چیزی جز تجربه و درک زیبایی نیست.
از آنجا که هنر به وسیله علایم و قردادهای اجتماعی توصیف می شود و هنرمند شکوفای آثارش را از اجتماع گرفته و بالاخره هنر او در اجتماع اثر می گذارد.
بنابراین هنر جزیی یا تبلوری از فرهنگ است و هنر در حقیقت در جهت نیازمندی ها و سودمندی های فردی و اجتماعی و فرهنگی است.
17-1-1   فرهنگ و ارتباط
ارتباطات عبارت از تبادل نظر بین مردم است. به هر حال این تبادل ارتباطات به ندرت متعادل است. مردم با اهداف و انتظارات مشخصی در ارتباطات شرکت می کنند و اثر تبادل عقاید در نهایت، بستگی به ادراک و برداشت شرکت کنندگان دارد. مردم با کلمات یا روش های غیر کلامی ارتباط برقرار می کنند. روند ارتباطات، روندی است که به تاثیر منتهی می شود.
ارتباطات در بین مردمی که دارای زمینه های مشترک ( اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی) دانش، تجربه، زبان و سبک های ارتباطی مشترک هستند، آسان تر صورت می پذیرد. بدیهی است که ارتباطات و فرهنگ محکوم به هم زیستی هستند. ارتباطات محصول فرهنگ، و فرهنگ مشخص کننده ی رمز، ساختار، فضا و زمینه ی ارتباطی هست که صورت می گیرد. از سوی دیگر ارتباطات محمل و مسیر فرهنگ است. " هیچ فرهنگی بدون ارتباطات قادر به بقا نیست."
بنابراین بعضی دانشمندان تا آنجا پیش می روند که فرهنگ را با ارتباطات در یک رده قرار می دهند. محل یا مکان فیزیکی که ارتباط در آن برقرار می شود، بر روند و نتیجه ی ارتباطات ( چه از نظر فنی و چه از نظر احساسی و روانی) تاثیر می گذارد. جنبه های فنی به اکوستیک و شرایط بصری مربوط می شود که می تواند میزان درک را افزایش یا کاهش دهد. در ارتباطات میان فردی معمولا از مکانهایی استفاده می شود که اختلالات سمعی و بصری آن کم است و طرفین می توانند روی روند ارتباطات متمرکز شوند.
 این که مردم بخواهند در محلی ساکت دور هم جمع شوند نشان دهنده ی توجه ی آنها به ارتباطات است. بعضی مکان ها مانند مسجد، سالن اجتماعات، سالن سخنرانی، دادگاه و تئاتر به سبب اندازه، نوع ساختمان و عملکردشان، ارتباطات را به روندی یک طرفه تبدیل می کنند. بنابراین انتخاب محل با هدف، شکل و سبب ارتباطات همبستگی دارد.
18-1-1      فرهنگ و شخصیت
در زندگی انسان هیچ گاه نمی توان فرهنگ و شخصیت و فرد را جدا از یکدیگر در نظر گرفت و حتی به صورت تخیلی در افسانه ها و اسطوره ها، اگر قهرمان داستان فردی منزوی و پرورش یافته در دامان طبیعت است از زمانی مورد توجه قرار می گیرد که فرهنگ جامعه او را احاطه می کند. به عنوان مثال زندگی انکیدو در افسانه گیل گمش از این گونه است.  بنابراین: رفتار و وضع نفسانی اشخاص، آینه ای فرهنگ نما است و فرهنگی جدا از افرادی که آن را دارا هستند، وجود ندارد.
 از سوی دیگر می توان گفت که شخصیت بر اثر جریان فرهنگی شدن به وجود می آید و مفهوم شخصیت لااقل تا حدودی نماینده ی جذب عناصر و موارد موجود در محیط است.
19-1-1 توسعه فرهنگي :
  توسعه فرهنگي به عنوان نيروي محركه توسعه اقتصادي و هدف نهايي توسعه بطور كلي است. بدين سان فرهنگ محصولي براي مصرف نيست بلكه بايد چون يك رويه در جهت تأكيد بر شخصيت اصلي ملت نگريسته شود واقعيت آن است كه هر چيزي كه انسان و اجتماع را قادر مي سازد كه وضع خود را در جهان و در برابر ديگران بدرستي تعيين نمايند جنبه فرهنگي دارد و هر چيزي فرهنگي است كه فرد را به درك بهتر موقعيت خود قادر سازد به شكلي كه اگر ضروري باشد بتواند در آن تجديد نظر و بر آن غلبه كند آنچه امروز به عنوان فرهنگ عرضه مي شود يا در جنبه محدودي مخصوص سردمداران و طبقات ممتاز فرهنگي است و دسترسي به آن براي همگان بسيار دشوار و عموما پر سوال و بي جواب و يا شبه فرهنگ است و صرفا توليد و مصرف انبوه فرهنگي و به قصد پر كردن اوقات فراغت (با استفاده از وسايل ارتباط جمعي، تفريحات و ورزش و غيره ... ) و در نتايج بسيار ضعيف و بي مايه، عقيم و بي ثمر، موجب خود فراموشی و در مقابل استيلاي فرهنگ بيگانه، درمانده مي باشد.
بنابراين اولين و مهمترين گرايش اصلي در سياست  توسعه فرهنگي توجه به مباني ايدئولوژيك جامعه و دستاورد فرهنگ ملي است. نكته مهم ديگر سياست فرهنگي، سياست همگاني كردن فرهنگ و تربيت عمومي جامعه است. اين امر نه به معني آن است كه صرفا به توده هاي وسيع مردم امكان دستيابي به اثار فرهنگي داده شود، بلكه عبارت از دادن قدرت و اختيار تصميم گيري براي فرهنگ پذيري و فرهنگ آموزي به همه مردم است. شرايط و امكاناتي كه براي برقراري تماسها و مبادلات فرهنگي فراهم آمده يا خواهد آمد. تنها عده معدودي را در بر نگيرد، بلكه جامعه و فرهنگ را در دو مقوله تفكيك ناپذير از يكديگر و دوري يك سكه بدانيم. هدف از همگاني كردن فرهنگ، از بين بردن نا برابريهاي فرهنگي موجود ميان طبقات و قشرهاي مختلف جامعه و تمركز زدايي است. يعني وسعت بخشيدن به ميزان دسترسي و مشاركت مردم در امور فرهنگي به طريقي كه كليه طبقات اجتماعي، نواحي و گروههاي سني ساكن شهرها و روستاها و غيره را شامل گردد. هر انسان همانگونه كه حق استفاده از آموزش و كاركردن را دارد حق بهره مندي از  فرهنگ را نيز دارا ميباشد.
     2-1-1  ضرورت پرداختن به فرهنگ
•    تاثير فرهنگ بر فضا :
تجلي همه پديده ها، خصيصه ها و عناصر تشكيل دهنده فرهنگ در صورت فضاهاي معماري يكسان صورت نمي پذيرد و برخي از تجليات را به سادگي و برخي ديگر را به دشواري مي توان مورد شناسايي قرار داد. به عنوان مثال يكي از جلوه ها و بازتابهاي فرهنگ را در هنرها مي توان به صورت اهميت يافتن برخي از عددها و شكلها دانست. شايد بتوان اظهار داشت كه يكي از علل توجه به اعداد مربوط به درك انسان از نظم جهان در گذشته بود كه آنرا به ملموس ترين شكل يعني نظم عددي دريافت مي كرد.
روح فرهنگهاي سنتي را چنين مي توان تعريف كرد: افاق فكري ماورائي، ازادي بسيار كم براي فرد، سلطه رأس هرم اجتماعي اعم از مذهبي يا سياسي، حاكميت مرگ و حضور آن در زندگي و مراسم و غيره روح فرهنگ و آفاق فكري مردمان داراي ثبات بيشتر، تحرك كمترو بدون پويايي، حاكميت انواع سلسله مراتب قومي و نژادي، مذهبي وآييني، تقدس راس هرم قدرت اجتماعي مركز گرايي را در همه عرصه ها تقويت مي كرد. بازتاب اين الگوهاي نظري و جانمايه هاي فرهنگي در الگوي زيبا شناسي تأثير خود را بر شكل و فضاي معماري بر جا مي گذاشت.
غول آسائي و عظمت، جلال و جبروت، سكون و تسليم، وحدت مدل هاي فضايي، مركز گرايي و سلسله مراتبي بدون فضاها، تمايز درون و برون و توجه به بالا و آسمان به عنوان نماد ماوراء از ويژگي هاي فضايي و زيبايي شناسانه در گذشته های دور است. در دوران مدرن چارچوبهاي كهن در هم فرو ريخت و عناصر شاکله اصلي فرهنگ زميني و انسان خود جايگزين پارادايم هاي آييني و ماورايي شده، توجه انسان از آسمان و آن جهان به زمين و اين جهان معطوف شده، افاق فكري، بشري و دنيوي، عقلي و مفاهمه اي شد. به تدريج از حاكميت و اقتدار مرزهاي زن ـ مرد، نژادي و قبيله اي، ملت ـ دولت، غني ـ فقير، پاك ـ نجس ، حاكم ، خودي ـ بيگانه ، كاسته شد. قدرت و حكومت جنبه قدسي خود را از دست داد. تحرك و پويايي جايگزين نايت، هم شكلي و يكسان سازي جايگزين سلسله مراتب، وحدت عالم جايگزين تجزيه، عالم و تمركز زدايي و مركز گريزي جايگزين برتري جويي مركز گرا شد. به اين ترتيب در الگوهاي زيبايي شناسانه تغييرات شگرفي پديد آمد، مقياس انساني جاي جبروت خدايان را گرفت، كوچك زيبا شد. فرديت و تشخيص از بين رفت، فن آوري خود منطق دنيايي شد و جهان وطن گرايي رشد كرد و تحرك و عصيان جاي ثبات را گرفت. گرچه بطور همزمان در دوران اخير (فرا مدرن) گرايش هايي به برخي ويژگي هاي فرهنگي سنتي پيدا شده كه عكس العملي در برابر فقر فرهنگي دوران مدرن است و به دنبال اين گرايش ها در ترجيحات حسي زيبايي شناسانه نيز ميل به اخذ برخي از نمادها و ويژگي هاي سنتي رشد كرده است، با اين حال اين گرايشها به معناي بازگشت آفاق فكري گذشته نيست.
در اين جستار، داراب ديبا مفاهيم بنيادي معماري ايران را اينگونه توصيف مي كند:
1ـ درون گرايي: وجود فضا در باطن و پوسته ظاهري، پوششي مجازي است. 2ـ مركزيت: سير تحول عناصر پراكنده (كثرت ها) به وحدت مركزي 3ـ انعكاس: خط حركت عمودي در فضاهاي باز بطرف آسمان و انعكاس بعنوان نتيجه بصري 4ـ پيوند معماري با طبيعت: سلسله مراتب و مفصلها در عبور از فضاهاي باز، نيمه باز و بسته 5ـ هندسه: جدايي ناپذيري هنر (حس) و علم (عقل) 6ـ شفافيت و تداوم: نقطه مقابل مفهوم فضاي بسته و تمام شده 7ـ راز و ابهام: احاس عظمت معنوي در كمال سادگي و خلوص راز و ابهام در برابر كاربرد، تفكر مجدد 8ـ كمال موزون/ توازن احساس: تعادل موزون بين ساختمان و محيط طبيعي 9ـ چشم دل: درك معناي باطني همراه با معناي ظاهري و حسي، شخصا در بين اين مفاهيم جنبه هايي از فرهنگ هستند كه در سطوح ناخود آگاه ذهن اشخاص نقش بسته اند و از باورهاي عميق و ارزشها و مخصوصا راههايي كه در فرهنگ، دنياي اطراف طبقه بندي تعريف شده است، تشكيل شده اند كه ثابت هستند و تاثير زيادي در شكل دادن به واقعيتها و نحوه تغيير مردم از محيط فيزيكيشان دارند و براحتي تغيير پذير نيستند ولي جنبه هاي آگاهانه آنها قابل تغيير هستند و همين دليل نمي توان اصول ثابت و خاصي را در تمام زمانها براي تأثيري كه فرهنگ در شكل فضاي معماري مي گذارد نام برد.
جوهر فرهنگ ارزشها هستند، فرهنگ ساختار زندگي است و تفكر شاخص زندگي است. فرهنگ، آييني متعلق به عموم مردم جامعه است و تعلق به گروه خاصي ندارد. ليكن نوع اين فعاليت در گروههاي مختلف، متفاوت است. فرهنگ همواره در حال تغيير است. يكي از عوامل اين تغيير، رابطه بين فرهنگهاست كه هدف آن تكامل و تعادل فرهنگي است. اين نوع انتقال فرهنگي از طريق تماس صورت مي پذيرد. روز بروز با تماس فرهنگها، تفاوتهاي فرهنگي و تعداد فرهنگها كمتر مي شود ولي اختلافات فرهنگي تا زماني كه گروههاي مشخص مردم وجود دارند باقيخواهد ماند. نوع ديگر تغييرات فرهنگ روي جنبه هاي آگاهانه فرهنگ متمركز است و از طريق عناصر ابداعي يا اختراعي فرهنگ صورت مي پذيرد و سپس با تاثير روي عناصر عمومي و اختصاصي، عميق واساسي مي شود. بدليل تغيير پذيري و تحول فرهنگ، يك فعاليت فرهنگی فعاليتي كاملا پويا و متغير است و فعاليتي است كه به پيشرفت منجر مي شود.
بنا به سخن كانت در «فرهنگ پذيري از دو مسير علم و هنر ممكن است» و طريقه انتقال فرهنگ در نسلها از طريق تعليم و تربيت و از طريق مشاهده و معاينه است.
رابطه فرهنگ و آموزش داراي دو وجه است. وجه اول حالتي است كه فرهنگ به نهايت رسيده رو به ذهن هاي جوان تر منتقل مي شود. وجه دوم حالتي است كه فرهنگ در مرحله اي از فرايند توسعه است و ذهن هاي جوان تر تربيت مي شوند تا هم آنرا بپذيرند و هم اصلاحش كنند. بنابراين هدف آموزش فرهنگ عبارتست از انتقال ميراث فرهنگي، ارزش سنجي ان و توسعه و پيشرفت ميراث فرهنگي، آموزش و يا تعليم فرايندي است كه طي آن اجتماع مي كوشد فرهنگش را به عمومي منتقل سازد و يك روند ارتباطي عرضه گرا و يك طرفه مي باشد. ترويج، شامل آگاه كردن مردم و آموزش مردم و تغيير رفار بشر است كه روند ارتباطي عرضه گرا و تقاضا گرا مي باشد.
بقاي فرهنگ به ارتباطات وابسته است و ارتباطات ميسر فعاليت فرهنگي است ارتباطات محصول فرهنگ و فرهنگ مشخص كننده ساختار ارتباط است. توسعه فرهنگي شامل فراگيري، بحث، عمل و ارزيابي، فرايندي مستمر از صورت بندي تغيير و كاربرد ايده هاست.
با توجه به مبناي ارائه شده هدف سياست توسعه فرهنگی ايران مشخص و واضح مي شود كه اصول آن عبارتند از :
 1ـ فرهنگ براي همه
 2 ـ توجه به ميراث فرهنگي
 3 ـ فراهم آوردن امكانات براي ابداع و نوآوري
 4 ـ ارتباط دو طرفه فرهنگ ايران و جهان.
بدین ترتیب مفاهیمی که می تواند در این پروژه و مرتبط با موضوع آن نقشی در هدف ما یعنی ارتقاء فرهنگ و متعادل ساختن فرهنگ در جامعه ایفا کند عبارتند از:
پیدا کردن عناصر با دوام فرهنگی و ارتقاء دادن آنها
تماس و ارتباط دو طرفه فرهنگی بین بیرون و درون
توجه به نیازهای زمان و استفاده از نقش فرد برای ساختن عناصر ابداعی وابتکاری و فرهنگ زمان و این اهداف در سه مرحله تحقق می یابد که عبارتند از:
مرحله اول: تحقیق و پژوهش، مرحله دوم: آزمون، مرحله سوم: ترویج و نتایج این اهداف سه گانه اساس تئوری ذهنی، را در مورد مساحت فرهنگی این پروژه شکل می دهند.
  2-1 اوقات فراغت:
       1-2-1مفاهیم و تعاریف
فراغت: در فرهنگ سازي «دكتر معين» فراغت به معناي آسودگي، استراحت و نياز به معناي مجال و فرصت است، ولي بطور روز مره وقتي از اوقات فراغت سخني به ميان مي آيد، عده اي آن را به بيكاري و گروهي با تفريح مترادف مي گيرند. در صورتيكه از نظر جامعه شناسان اين مفهوم صرفا به اوقات بيكاري و زمان تفريح اطلاق نمي شود، بلكه به تغييرات اوقات فراغت زمان آزادي است كه بعد از انجام كار موظف براي شخص باقي مي ماند و در چگونگي گذراندن اين اواقت اراده انسان مورد توجه است. تعريف جامعه واقعي كه بيشتر مورد اتفاق نظر دانشمندان است به شرح زير بيان مي گردد.
اوقات فراغت عبارتست از زماني كه بعد از كار روزانه بدون اجبار، صرف اموري مي شود كه تا حد امكان ريشه اقتصادي نداشته و منبع درآمدي براي شخص نباشد و منجر به رفع خستگي، استراحت سبك شدن، ايجاد سرگرمي و فراهم آوردن امكان رشد فكري و جسمي شود.
       2-2-1هدف های استفاده از اوقات فراغت
اگر بخواهيم اغراض و مقاصد فراغت را به تفضيل با توجه به مفهوم جديد آن عرضه كنيم بايد به هفت دسته اشاره كنيم.
1ـ استراحت و تجديد قوا
2ـ تفريح، بازي، ورزش، نظاره و تماشا و مطالعه
3ـ پرورش شخصيت و شكوفايي انديشه و خلاقيت
4ـ ايجاد آثار هنري و كسب اطلاعات
5ـ تماس با افراد ديگري اجتماعي و همبستگي بيشتر با جامعه
6ـ رسيدن به آرامش روحي
7ـ تفكر و سير درون و رسيدن به تكامل معنوي
2-2-1اوقات فراغت، ضرورتها و كارکردها:
 نتيجه يك پژوهش 16 ساله توسط دانشگاه آريزونا آمريكا نشان مي دهد كودكاني كه پس از پايان وقت مدرسه بطور منظم به ورزش و يا ديگر فعاليتهاي فوق برنامه مي پردازند در مقايسه با كودكاني كه صرفا به درس و مشق مي پردازند از وضعيت درسي بهتر و موفقيت آتي بيشتري برخوردارند.
نتيجه اين پژوهش همچنين بيانگر اين نكته است كه فعاليتهاي فوق برنامه دانش آموزان ارزشي بيش از پر كردن اوقات فراغت پس از مدرسه داشته و به آنان مي آموزد تا در زندگي آينده خود، يافتن مشاغل مناسب بر موقعيت بيشتري دست يابند. پژوهشگران اين طرح دريافته اند كه نوع فعاليتهاي فوق برنامه نيز در شكل گيري زندگي و شخصيت هر فرد تأثير بسزايي دارد. گذراندن اوقات فراغت براي يك زندگي سالم و رشد پايدار ضروري است و براي گذراندن آن كار كردهايي وجود دارد كه اهم آن عبارتست از:
1ـ تجديد قوا
2ـ تدارك زمينه لازم براي تأمين بخشي از بهداشت رواني.
3 ـ فراهم آوردن بسترهاي لازم براي شكوفايي خلاقيت.
4ـ اوقات فراغت و آسيب پذيري اجتماعي.
5ـ اوقات فراغت و اشاعه فرهنگ عمومي.
6ـ اصلاح رفتار و تعالي شخصيت انسان .
7ـ فراهم آمدن زمينه هاي رشد اجتماعي .
       4-2-1اوقات فراغت و اسیب پذیری اجتماعی
متاسفانه به دلاليل متعدد از جمله عدم ايجاد نگرش توجيهی در حسن بهره وری از فرصتهای آزاد، بررسيها و مطالعات انجام شده در ارتباط با بزهكاريها حاكي از آن است كه در اغلب موارد، انحرافات اخلاقی و آسيب پذيريهای اجتماعی با اوقات فراغت همبستگی دارد. اوقات فراغت پر ارزش ترين سرمايه عمر آدمی، مناسب ترين شرايط و مطلوبترين مثبت در اذهان نسبت به اوقات فراغت، نبودن برنامه های آموزشی، موقعيت براي انديشه و تفكر خلاق و تبلور رفتارهای مطلوب و خوشايند فردی و اجتماعی است. بدون ترديد هدايت فكری و حمايت مستمر و موثر كودكان و نوجوانان و جوانان در اوقات فراغت به ويژه در تعطيلات نسبتا طولاني تابستان نه تنها آسيب پذيري اجتماعي و كجرويهاي اخلاقي آنان را در هر شرايطي به حداقل مي رساند بلكه آنان را در برابر همه آسيبها و تهاجمات فرهنگي مصون مي كند.
اوقات فراغت از دو جهت در تعالي بخشيدن به شخصيت نقش دارد.
اولا: اوقات فراغت به عنوان مناسب ترين فرصت به انسان اين امكان را ميدهد تا رفتار فردي و اجتماعي خود را مورد ارزيابي و ارزشيابي قرار دهد.
دوما: ????????
       5-2-1 رابطه فراغت با نظام اجتماعی
در هر جامعه انساني فراغت به نحوي و به صورتي و به اندازه اي است، فراغت در جوامع پيشرفته از نظر كميت اصلي تر از كشورها، در حال رشد و توسعه است، همانطور كه هر فردي در زمان فراغت خويش به امري مي پردازد، هر جامعه اي نيز بر حسب خصوصيات اجتماعي خويش به گونه اي گذران وقت آزاد دارد. توصيه مي شود در جوامع مراكزي بوجود بيايد كه وابستگي اجتماعي و روح همياري و دوستي و تجمع را تقويت نمايد در نتيجه: براي فراغت انسانها اماكني بوجود آيد كه آنها را به يكديگر فراخوانده، به هم مجتمع كنند، ميل به تجمع در هر جامعه اي بيشتر مي باشد اين اماكن از استقبال بيشتري برخوردار است. مردم گريزي انسانهاي يك جامعه از يكديگر سبب كاهش ميل به تجمع در اين اماكن مي گردد.
       6-2-1 فراغت و فرهنگ
فراغت نقش نیرومند و دوگانه در تحول سطوح فرهنگی دارد. فراغت می تواند عامل سازگاری یا ناسازگاری اجتماعی پیشرفت یا واپس ماندگی فرهنگی در رابطه با نیازهای فکری و عملی جمع و فرد باشد.  به همین خاطر سازمانهای خصوصی و دولتی با آگاهی افزون در این نیروی دوگانه فراغت سعی در تحول جامعه داشته و به طور آگاهانه و سازمان یافته بر شرایط و محتوای فراغت تاثیر می گذارند.
 این اقدامات در جوامع دموکراتیک به نیاز سه گانه ای پاسخ می دهد.
الف - فراغت باید حداکثر مشارکت کلیه طبقات و گروهها و افراد را در زندگی شغلی خانوادگی و اجتماعی تسهیل کند در غیر این صورت رهبری سازمانهای خانوادگی و اجتماعی حتی در کشورهای دموکراتیک به دست روساء و متخصصین می افتد.
ب - این جوامع به توسعه مشارکت همگان در زندگی فرهنگی و تفاهم و آشنایی با فرآوردها ( فنی، علمی، هنری) نیازمند است. زیرا در غیر این صورت فرهنگ یاد شده تنها در انحصار عده معدودی قرار خواهد گرفت. در حالیکه توده مردم با وجود داشتن تحصیلات مدرسه ای در یک حالت واپس ماندگی فرهنگی خواهند ماند.
ج - در این جوامع پیوستن داوطلبانه کلیه افراد را به این سیاست نیازمند است این جوامع باید بوسیله مشارکت اجتماعی- فرهنگی نوعی تعادل واقعی میان استراحت، تفریح و شکفتگی شخصیت برای هر فرد بوجود آورد.
برای ارضاء این نیاز سه گانه هر جامعه ای روی فراغت یا بوسیله فراغت به نحوی خودکامانه ( غیرقانونی و غیراخلاقی) یا آزادمنشانه به صورتی واحد و متکثر فعالیتهایی در جهت دفاع، ترتیب، تنظیم، جهت دادن، سازمان دادن، برنامه ریزی کردن و یا مطلع ساختن انجام می دهد.
       7-2-1چگونگی گذراندن اوفات فراغت و نیازهای اجتماعی
از 24 ساعت زندگي  شبانه روزي هر فرد ساعاتي به كار و فعاليت اقتصادي و ساعاتي به استراحت و امور ضروري حياتي مثل خواب، سفر و تفريح روزانه مي گذرد. ساعاتي كه باقي مي ماند معمولا تحت عنوان «اوقات فراغت» شناخته مي شود و در جوامع امروز بويژه جوامع شهري گذراندن اوقات فراغت در فرهنگ و تمدن جامعه نقش موثري داشته و در امور اجتماعي توجه به آن مورد لزوم است. اوقات فراغت در سنيني نوجواني و جواني بيشتر و در سنين ميانسالي و بزرگسالي به علت فعاليتهاي اقتصادي كمتر است ولي در سنين پيري و كهنسالي كه دوران بازنشستگي است اوقات فراغت افزايش مي يابد. متاسفانه در ايران نزديك به نيمي از اوقات فراغت (41% زمان فراغت) در خانواده هاي شهري صرف تماشاي تلويزيون و يا گوش دادن به راديو مي شود. همچنين وقتي كه صرف ديدار دوستان و آشنايان و يا ديد و بازديد اقوام مي شود در مرتبه دوم قرار دارد و معادل 8/15% زمان فراغت آنهاست.
زمانهاي صرف شده براي فعاليتهاي ورزشي معادل 5/5%، مذهبي 2/5%، روزنامه و مجله و كتاب (مطالعه) 3/8% و فعاليتهاي هنري و آموزشهاي مربوط به آن 3/1% گزارش شده. از اين آمار مي توان نتيجه گرفت، در ايجاد در احداث مركز فرهنگي ـ تفريحي به ترتيب اولويتها، سهم عمده اي براي كتابخانه، محل قرائت عمومي، امور ورزشي  كارگاههاي آموزشي و همينطور سالن نمايش در نظر گرفت.
       8-2-1فرهنگ و تفریح جامعه ایران
       9-2-1 معماری اوقات فراغت
       10-2-1   تاثیر فرهنگ در شکل گیری فضای معماری
      11 -2-1 بر رسی یک تحقیق(شهرداری و اوقت فراغت شهر وندان)
   12-2-2 ارزیابی کلی:
•    مجموعه هاي فرهنگي:
ـ مكاني براي ارتقاي سطح فرهنگ (در قالب آموزش و پرورش) و به نمايش گزاردن فرهنگ جامعه.
ـ مكاني مناسب براي انجام فعاليتهاي فرهنگي كه با توجه به مفهوم فرهنگ و فعاليت فرهنگي، ويژگي هاي خاص خويش را دارا مي باشد.
ـ مجموعه فرهنگي بايد امكان برخورد بين جنبشهاي مختلف فرهنگي و هرني زمان را فراهم آورد.
ـ به مراجعه كننده امكان انتخاب بر اساس تمايلات شخصي را بدهد.
ـ ارتقاء سطح فرهنگ   آموزش و پژوهش
ـ آشنايي با مظاهر فرهنگ جامعه   نمايش
ـ دوري از تك بعدي بودن اين نوع فضاها   توجه به بعد تفريحي و امكانات مكمل در كنار بعد فرهنگي .
3-1 مراکز فرهنگی:
در اواخر دهه 1950 و 1960 م ساختن مراكز فرهنگي به عنوان راه حلي براي مشكلات سازماندهي آثار هني و در دسترس قرار دادن آنها امور توجه قرار گرفت. اين مراكز مي توانستند انبوهي از فعاليتهاي گسترده را به وجود آورند و امكان رويارويي و مقايسه هاي هنري را فراهم آوردند، به تدريج با توسعه و گسترش علم و دانش و فرهنگ بر تعداد مراكز فرهنگي افزوده گشت به نوعي كه به تدريج تعداد مدارس، مكاتب كتابخانه ها و مراكز فني و فرهنگي مقياس پيشرفت هر جامعه گشت.
در نتيجه براي گسترش و توسعه فرهنگ جوامع شرط لازم ايجاد اين مراكز و شرط كافي تعدد اين فضاها و استفاده بهينه از آنهاست به قسمي كه همه مردم  به راحتي توانايي استفاده و بهره برداري از آنها را داشته باشند.
مكانهاي فرهنگي مانند مدرسه، مسجد، كتابخانه، سينما و تئاتر مي تواند در ارتباط با مردم موجب غناي فرهنگي و بالا بردن سطح سلايق و خلاقيتهاي ذهني و فكري آنها شود. اما چند دهه است كه در سطح جهان مبحث هم نشین كردن اين فضاهاي با هم و ارتباط متقابل آنها با يكديگر مطرح شده است و آنچه در مطرح كردن اين نظريه درجه اول اهميت را داراست، استفاده مفيد تر از اين گونه فضاهاست براي مثال، فردي كه قصد گذراندن اوقات فراغت خود، در يك سينما يا تئاتر را دارد با بودن يك كتابخانه در كنار اين مكان به مطالعه و بررسي در زمينه سينما، تئاتر و يا هر زمينه ديگر مورد نظرش تشويق مي گردد يعني نفس وجود امكانات انسان را تشويق به حركت براي يافتن مطلب جديد مي كند.
پس در اينجا فضاي كتابخانه و فضاي كتابخانه و فضاي سينما با هم خدمات مشترك ارائه مي دهند كه هر يك مكمل ديگري خواهد بود.
   در زندگي ماشيني امروز كه وقت اهميت فوق العاده اي پيدا كرده است مجموعه هاي فرهنگي مي توانند سمبل استفاده مفيدازوقت وجلوگيري از پراكندگي، كه باعث به هدر رفتن نيروهاي خلاق جوان مي شود باشند.
        1-3-1 ویزگی های عمومی مراکز فرهنگی
        2-3-1فوائد و مزایای مراکز فرهنگی
        3-3-1 سیاست های فرهنگی کشور
نكاتی كه در مورد سياست توسعه فرهنگی قابل بررسی می باشد اجمالا عبارت از موضوعات ذيل می باشد:
اول: ريشه داشتن توسعه فرهنگی در عمق فرهنگ ملی:  از آنجاييكه فرهنگ حيات جامعه است و همه ابعاد زندگی اجتماعی را در بر گرفته و مدار اصلی آن مردم هستند، بنابراين هدف هر سياست فرهنگی كه به همگانی كردن فرهنگ گرايش دارد و می خواهد فرهنگ اندوزی را در جامعه اعتلا بخشد بايد متكی بر ميراث فرهنگی (ايدئولوژی و فرهنگ ملی) آن جامعه و مشاهده رفتار جمعی و عنايت به نيازهاي مردم در بستر زمان باشد. در ايران تا چندي پيش، فرهنگ هيچگاه جداگانه و به عنوان ارزش خاص (بنام فرهنگ و مثلا در كنار آموزش) مطرح نبوده است. بلكه در همه جا ـ در خانه و كاشانه و در محل كسب و كار در مكتب و مدرسه زندگي همراه با فرهنگ اندوزی بوده است و اين خود روش زندگی متاثر از ميراث تاريخي ما بوده است.
در دنيايی كه اطلاعات، تكنولوژی متنوع و هر دم متغير، با كمك شبكه های ارتباط جمعی (بخصوص سيستمهای ماهواره ای جديد كه تمامی نقاط كره زمين را پوشش خواهند گرفت) و روابط وسيع بين المللی و استفاده از كليه امكانات و وسايل اشاعه فرهنگی، زندگی همه ملتها را دستخوش بحرانهای مختلف اجتماعی ساخته است، تنها توسعه رشد توسعه و رشد فرهنگی بر پايه ميراثهای فرهنگی است كه می تواند معارف درونی و بيرونی جامعه را در تقابل سودمند و متعادل ساخته و فهم او را از جهان و انسان متكامل سازد بدون آنكه هويت ملی خود را از دست بدهد و در برهوت دنياي امروز بدون جانپناه بماند.
        4-3-1حوزه بندی فرهنگسراهاو مجموعه های فرهنگی
1-4-3-1    برنامه ریزی عمومی:
می توان برای فرهنگسرا حوزه های مشخص فعالیتی و برنامه ای منظم در هر حوزه را تدوین کرده با توجه به موقعیت قرارگیری هر نهاد و به فراخور امکانات زیربنایی و میان شالوده ای که می تواند دراختیار بگیرد و هم چنین امکانات موجود در جوار خود که به نوعی می تواند از آن ها در جهت اهداف خود کمک بگیرد یا در آن ها به طریقی مشارکت داشته باشد. هر نهاد می تواند میزان اختصاص فضا و تمرکز فعالیتش را در هر کدام از حوزه های فوق افزایش یا کاهش دهد.
2-4-3-1حوزه فعالیت
حوزه های فعالیت را می توان به طور مقدماتی بدین صورت تقسیم کرد:
1-2-4-3-1    حوزه فعالیت های هنری
این حوزه تمامی فعالیتهای مطرح در سطح جامعه و همچنین آن قسم از فعالیت ها را که تصمیم به گسترش به آن ها گرفته می شود شامل خواهد بود. بنابراین به لحاظ امکانات زیربنایی می بایست قدرت این فعالیت ها را داشته باشد یعنی دارای سالنهای نمایش، فیلم یا تئاتر، سالن های نمایشگاهی، فضاهایی به منظور آموزش هنرهای مختلف و برگزاری جلسات نقد و بررسی و برگزاری اجراهای موسیقی و غیره باشد. که همان طور که گفته شد با توجه به موقعیت هر کدام از نهادها می توان این فضاها را به تناسب بزرگ، کوچک و یا حذف و اضافه نمود.
2-2-4-3-1    حوزه فعالیتهای اقتصادی
این حوزه تا حد امکان گسترده خواهد بود. و نقش عمده ی آن ایجاد الگوهای درست در زمینه های اقتصادی در سطح منطقه خواهد بود. فعالیتهای اقتصادی که به طور سالم به اجرا در می آیند یا سایر فعالیت های اقتصادی منطقه را اصلاح خواهند کرد و یا در زمینه ی رقابت آنها را پس می زنند. حوزه ی فعالیتهای اقتصادی هیچ گونه محدودیتی نخواهد داشت و متناسب با منطقه ی قرارگیری می تواند تعریف شود.
3-2-4-3-1    حوزه ی فعالیتهای ورزشی
این حوزه نه تنها به منظور پر جاذبه تر کردن کل مجموعه که بعنوان یکی از ارکان اصلی یک نهاد فرهنگی می بایست در طراحی مجموعه منظور شود. ایجاد یک فرهنگ سالم برای ورزش و در اصل ترویج ورزش در سطح جامعه به عهده ی این نهاد خواهد بود. این حوزه متناسب با منطقه ی وقوع خود می تواند ورزش متفاوتی را در خود پذیرا باشد یا به ترویج ان ها بپردازد.
4-2-4-3-1حوزه ی فعالیت های آموزشی
یکی از نتایج به دست آمده از تحقیقات صورت گرفته بر روی قشر در حال آموزش و جوان جامعه اینست که هیچ تغییر عمده ی پرورشی در یک نسل شکل نخواهد گرفت مگر آن که از مدرسه آغاز شده باشد. لذا نهاد فرهنگی اگر بخواهد موفق باشد و در فعالیتهای مربوط به قشر جوان نیز بتواند تحول آفرین باشد می بایست فعالیتهای خود را در سطح مدارس بگستراند. علاوه بر این ایجاد یک مجتمع آموزشی ( آموزش های موظف در سطوح مختلف از ابتدایی تا متوسطه) خواهد توانست به عنوان یک الگو در سطح منطقه مطرح باشد و نظام اداره ی ان راه حلی فراسوی سایر مدارس منطقه.
در کنار این مجتمع آموزشی ایجاد مراکز آموزشی فوق برنامه و کلاسها برای سنین مختلف و به صور مختلف قابل بررسی و طراحی اند.
5-2-4-3-1    حوزه ی فعالیتهای مذهبی
یکی از ارکان اصلی فرهنگسرا حوزه ی فعالیتهای مذهبی است این حوزه در ارتباط با مساجد و سایر مراکز فرهنگی منطقه خواهد توانست ریشه های مذهب را در منطقه زنده و سالم و همچنان پویا نگه دارد. فعالیت هایی که در غالب این حوزه می توانند شکل بگیرند عبارتند از:
مسجد که می تواند به عنوان مسجد جامع ساماندهی فعالیت های مذهبی در سطح منطقه باشد.
کانون قرآن که به اشاعه ی فرهنگ درست استفاده از قرآن و همچنین به ترویج خواندن قرآن در سطح منطقه می پردازد و سایر فعالیتهایی از این دست.
6-2-4-3-1    حوزه ی فعالیتهای اجتماعی
شاید بتوان گفت رفتارهای اجتماعی و برخوردهای صحیح فرد در جمع از معضلات عمده ی اجتماع امروز ماست. در اصل جامعه ای را به ارث برده ایم با پاره ای رفتارهای جا افتاده اما غلط، جامعه ای که بی تفاوتی از عمده ترین بارزهای فرد فرد آنست. جامعه ای که افراد آن نسبت به حیاتی ترین موضوعات بدون فکر و بسیار دهن بینانه موضع می گیرند اگر بگیرند و گرنه هم که باری به هر جهت موضوع را برگزار می کنند. تشکل های اجتماعی فوق العاده  ضعیف و بی معنا هستند.
شاید در حال دور افتادن از مدنیت هستیم. در چنین جامعه ای ایجاد بینش های لازم و خلق فضاهای کارآمد برای ایجاد برخوردهای اجتماعی و روشن کردن فرد نسبت به وظایفش در قبال جامعه از وظایف عمده ی نهاد فرهنگی است. حوزه ی فعالیت های اجتماعی می تواند شامل فضاهایی باشد که برخوردهای آزای اجتماعی را امکان دهند. فضاهای مکث و تجمع، برخورد و صحبت، هم چنین فضاها و امکاناتی که خدمات مشاوره ای در هر زمینه ی مدنی یا اجتماعی در اختیار افراد می گذارد و در زمینه ی کارهای اداری، حقوقی و قضایی راهنمای آنانست و فضاهایی برای ارایه و نظرسنجی در مورد هر موضوع تازه اتفاق افتاده در سطح منطقه از ساخت یک بنا گرفته تا قوانین جدید و غیره.
 در حقیقت این حوزه پل ارتباطی میان مردم، فرهنگسرا و سایر ارگانها و سازمانهای دولتی است. علاوه بر آن چه ذکر شد تعداد زیادی عملکردها وجود دارند که بعضی به طور الزامی هم جوار فضاهای فرهنگسرا خواهند بود که از آن ها به عنوان فضاهای خدماتی نام می بریم و در هر فرهنگسرا با توجه به نوع فضاهای موجود تعداد و وسعت آنها متغیر است.
ازاین دست فضاها می توان از فضاهای خدماتی تفریحی مانند رستوران، فضاهای باز و سبز، فضاهای مربوط به بازی کودکان و غیره نام برد و تعدادی دیگر عملکردها که ممکن است در حوزه های پیش گفته به طور مستقیم بدانها اشاره نشده باشد ولی بنا به دلایل موجه می توانند در غالب فرهنگسرا شکل گرفته و به فعالیت بپردازند.
 
4-1مخاطب شناسي :
مخاطبين فرهنگسرا شامل همه رده بندي هاي سني مي باشند كه مطابق جدول رده بندي سني در ايران عبارتند از:
ـ كودكان (7 تا 12 سال) ـ نوجوانان (12-18) ـ جوانان (18-35) ـ مسان سالان (35-55) ـ سالمندان (55 سال به بالا)
1-4-1 ويژگي هاي گروههاي مخاطب :
- كودكان :
دوران كودكي از آغاز تولد تا پايان سن 12 سالگي مي باشد؛ البته مخاطبين ما را كودكان 7 سال به بالا تشكيل مي دهند. كودك در اين دوران وظايف اجتماعي محدودتري را بر عهده دارد و بيشتر به بازي و نشاط مشغول است؛ با وجود اين فراگرفتن اصول و ضوابط كي حيات در اين دوران است.
كودك كه پيش از دبستان با اجتماع كوچكتري روبرو بوده با ورود به دبستان با جمعي بزرگتر آشنا مي شود و زندگي اجتماعي او شكل جديدي به خود مي گيرد و با رشد حيات جمعي است كه او به مرحله خشم ـ نفرت ـ مبالده جنبه هاي عاطفي مي پردازد و زندگي اش معنا پيدا مي كند و با نشاط مي شود و بر اثر كودك به رشد جسمي و فكري و رواني مي رسد.
  در اين مراحل از زندگي شخصي كودك هنوز شكل نگرفته و همچون خميري داراي انعطاف پذيري بالايي است و براحتي مي توان آنرا شكل داد؛ كودكي، دوران تقليد و الگوپذيري است بنابراين والدين و مربيان بايد در ايجاد الگويي مناسب براي كودك تلاش كنند.
كودكي دوران آزادي و بيگناهي است و والدين سعي مي كنند كودك را از مسائل جدي زندگي دور نگه دارند و با حداقل مسئوليتهاي اجتماعي او را مواجه كنند البته در گذشته، در جوامع سنتي اين دوران به عنوان مرحله جداگانه اي از زندگي مشخص نمي شد و افراد به طور مستقيم از ما قبل بلوغ به نقشهاي بزرگسالي دست مييافتند در نتيجه هيچگونه شيوه زندگي مجزا و امتيازات و فعاليتهايي كه امروزه براي كودكان در نظر مي گيريم وجود نداشت.
ـ نوجوانان :
دوران نوجواني كه غالبا سن 12 تا 18 سالگي را مي نامند؛ دوراني ما بين كودكي و جواني است؛ فرد نسبت به دوران كودكي رشد فكري بيشتري پيدا كرده و دنياي ديگري را مي بيند؛ در تصميم گيري هاي فراواني است اما هنوز به پختگي جواني نرسيده و چيزهايي را مهم و ارزنده مي پندارد كه در سنين بعدي ممكن است اين افكار ارزش و جايگاه خود را دست دهند.
نوجواني را دوران بلوغ هم مي نامند و فرد در اين سنين در آستانه تكامل جسمي و فكري قرار مي گيرد؛ البته در دوران گذشته تغيير از كودكي به بزرگسالي واضح و ناگهاني بود؛ ولي جوامع صنعتي نوين در جريان توسعه خود مرحله جديدي را به زندگي افزود بدين ترتيب كه به جاي عبور مستقيم از دوران كودكي به دوران بزرگسالي، كودكان از دوران بلوغ عبور مي كنند يعني دوراني كه تقريبا با سالهاي نوجواني منطبق است. دوران بلوغ مانند دوران كودكي يك ابتكار اجتماعي است اين مرحله جديد در نتيجه گسترش آموزش و پرورش، به دوره زندگي افزوده شد.
از آنجا كه دوران بلوغ مرحله اي نسبتا جديد در جوامع سريعا در حال تغيير مي باشد، دوراني مبهم و غالبا مغشوش است زيرا كه حقوق و مسئوليتهاي آن نا معلوم است. نوجوانان به دليل داشتن آزادي بيشتر از كودكان و كمتر از بزرگسالان به طور مداوم سعي مي كنند اقتدار والدين و مربيان را زير سوال ببرند. آنان تمايل به تشكيل حوزه فرهنگي خاص با ارزشها، هنجارها و گرايشهايي دارند كه ممكن است به طور قابل توجهي از فرهنگ جامعه اي كه در آ، زندگي مي كنند متفاوت باشد.
در اين سن آشنايي او با خود و رفتار خود آغاز مي گردد و تدريجا كامل مي شود و در رفتارش بر اي اساس تنوعي پديد مي آيد كه در عين تقليد و تبعيت از ديگران سعي دارد قواعد اخلاقي را هم به ميزان دركش رعايت كند او عاطفه اي نيرومند و شور التهابي دارد كه او را گاهي در معرض سركشي و ناشكيبايي قرار مي دهد كه گاهي عواقب وحشتناگي را پديد مي آورد.
در اين دوران احتياجي سيري ناپذيري به رفاقت و دوستي در او پديد مي آيد و رفيق خواهي به تناسب سن اوج مي گيرد آنچنانكه بخش اعظم اوقات او در كنار دوستان و با الگوگيري از آنان مي گذرد. يك نوجوان به زندگي گروهي علاقمند مي شود و در اين زندگي گروهي روح صنفي بر او حاكم مي شود آنچنانكه مي كوشد از منافع و زندگي ديگر اعضاء گروه دفاع كند او سعي مي كند در جمع مهمتر و وسيعتري وارد و پذيرفته شود و كار و تلاش مشتركشان سبب كشف ها و ابداعات و دستيابي به لذت هاست.
  ـ جوانان :
 جواني دوراني است سرشار از شور و سازندگي روحي، قدرت و نيرومندي، بلند پروازي و اوج خواهي كه در عين حال بيم ها و اميدها و تجربيات مختلفي را در بر مي يگرد؛ در اين مرحله فرد مايل به بيان خويش و عقايدش و كسب جايگاه اجتماعي است.
در مجموعه با توجه به اينكه جوانان در اوايل زندگي به سر مي برند بسيار آرماني به امور زندگي و كل حيات مي نگرند و ديگران و اجتماع را پاك و صادق مي خواهند بنابراين اصلاح طلبي نيز از خصوصيات بارز آنان است كه همواره منشا بسياري از پيشرفتهاي فرهنگي و اجتماعي و ... بوده است.
يكي از خصيصه هاي بارز وجودي انسان استقلال طلبي است كه با رشد و تكامل فرد ابعاد وسيعتري مي يابد و با نزديك شدن به دوره جواني به اوج خود مي رسد. در اين دوران است كه استقلال طلبي شامل استقلال فكري و داشتن حق تعيين خط مشي زندگي، مستقل از خانواده بروز مي كند و جواني براي خود مشي فكري و عقيدتي بر مي گزيند و خواستار احترام ديگران و بخصوص خانواده به اين گزينش مي شود البته هدايت فكري جوان در گزينش صحيح تر اين خط مشي در زندگي از نكات بسيار مهمري است كه بياد مورد توجه خانواده ها قرار گيرد.
در اين دوران بلوغ كامل مي گردد و شخصيت فرد كاملا شكل گرفته و فرد هويت اصلی خود را به دست آورده و تغييرات اساسي در شخصيت او غير متحمل است و او قدرت تفكر و تعقل خاص خود را يافته است.
اين مرحله از زندگي سرشار از انرژي و هيجانات است كه اگر بدان پرداخته نشود و انرژي جوان در مسير مناسب و صحيح خود صرف نگردد نه تنها جوان از اهداف متعالي و آرماني خود دور مي شود چه بسا كه از راه خود منحرف شود بلكه آينده جامعه اش نيز به خطر مي افتد.
دوران جواني دوره آمادگي ها و تواناييها نيز هست و اين توانايي داراي
جنبه عقلاني ـ بدني ـ عاطفي ـ اجتماعي و ... است كه اگر اين تواناييها و قدرتها صرف جامعه و اجتماع گردد باعث آبادني هاي و تحركهاي بسياري در جامعه مي گردد.
 
ـ ميانسالان :
از 35 تا 55 سالگي را عمدتا دوران ميان سالگي مي نامند؛ در واقع در اواخر دورة جواني آدمي تدريجا به آگاهي هاي بيشتري دست مي يابد و اين باعث مي شود كه خود را با محيط بيشتر سازگار كند.
شور و التهاب مكتسب و يا ناشي از بلوغ به تدريج از دست مي رود، ماجراجويي ها تدريجا تعديل مي يابند و با محيط بتدريج سازگار مي شود و فرد عقلاني تر خواهد شد و اين امر همچنان ادامه مي يابد تا به مرحله اي مي رسد كه خود درباره مسائل صاحبنظر شده است.
دهه چهل و پنجاه سالگي دوران ثبات و استحكام است و تغييرات اساسي در زندگي اقتصادي ـ اجتماعي و شخصي غير ممكن به نظر مي رسد. فرد صاحب شغل و خانواده شده است و تقريبا آن چيزهايي كه در دوران جواني در پي آنها بوده است.
براي بسياري از مردم كه به طور موفقيت آميز وارد اين دوره زندگي شده اند و تا اين نقطه رسيده اند اين دوران جزو سالهاي راحت و رضايت بخش زندگي شان محسوب مي شود اما براي افرادي كه در اين دوران حس كنند بيش از نيمي از زندگي شان سپري شده ولي آنها به خواسته هايشان نرسيده اند بحران ميان سالي بوجود مي آيد و مشخصه آن عبارتست از افزايش ميزان افسردگي ، طلاق ، خودكشي .....
ـ سالمندان :
در اواخر ميان سالي فرد با علائم جسمي و رواني پيري مواجه مي شود و تواناييهاي جسمي و زيبايي ها از بين مي رود و اعمال و رفتار انسان به طور مشهودي متحول مي شود و شيوه فكر و عمل تغيير ميكند كه ممكن است اين تغييرات براي اطرافيان فرد قابل قبول نباشد.
از اين مرحله بتدريج بيماريها در افراد ظهور مي كند و فرد قدرت و توان خود را از دست مي دهد و وارد دوران پيري كه از 55 سال به بالاست مي شود پس از 60 سالگي براي اكثريت دوران ضعف و انحطط قواست البته فرد در اين دوران از نظر عقل و تجربه به پختگي مي رسد. مهمترين مساله اين دوران بازنشستگي فرد و كمتر شدن مسئوليتهاي اجتماعي است و اوقات فراغت افراد افزايش مي يابد كه اگر برنامه ريزي مناسي براي آن وجود نداشته باشد فرد را دچار مشكل مي كند.
ناتواني جسمي برخي از سالمندان ممكن است همچنان كه علت زيستي دارد علت اجتماعي نيز داشته باشد زيرا به علت محدود شدن نقش اجتماعي فرد ممكن است در او احساس بي فايده بودن ايجاد شود كه هم مشكلات جسمي و هم مشكلات روحي ايجاد مي كند.
در جوامع گذشته عموملا به سالمندان بيش از جوانان تمايل نشان مي دادند و پيران قابل احترام بودند، جايگاه افتخار آميزي در خانواده و جامعه داشتند نقشهاي گوناگون خانوادگي  اجتماعي و اقتصادي و مذهبي را بر عهده داشتند ولي اين وضعيت در جوامع صنعتي امروزي كاملا تغيير يافته است، آگاهي نسبت به پيري ممكن است با احساس غربت همراه باشد زيرا ممكن است پيران از چشم بيفتند و حتي فرزندانشان آنها را دوست نداشته باشند و يا وقت كافي برايشان نگذارند.
يك سالمند ممكن است از فرزندان خود دور باشد، همسرش را از دست داده باشد، بازنشت شده باشد پس در تنهايي عميقي به سر مي برد كه اين وضعيت مي تواند مشكلات شديد روحي برايش ايجاد كند پس مستلزم برنامه ريزي دقيق مسئولين براي دوران سالمندي است؛ البته بسياري از پيران مي توانند از دوران بازنشستگي خود لذت ببرند و زندگي را با همه سهمي كه در ارضاي نيازهايشان دارد بگذرانند....


کلمات کلیدی مرتبط:
دانلود پروژه کامل طراحی مجموعه فرهنگی آموزشی ,این پروژه دارای مدارک مطالعات ورد+رندرهای تری دی با اسکچ آپ با کیفیت +نقشه اتوکد کامل شامل پلانهای مبلمان طبقات +نما ها و برشها + فایل باز و قابل ویرایش تری دی اسکچاپ , , ,فهرست مطالب و چند صفحه ابتدایی مطالعات , ,مقدمه : 1 ,1 -1 عنوان تحقیق: 1 ,
مقالات مرتبط در این دسته
پروژه طراحی و معماری مجتمع توریستی تفریحی گردشگری
دانلود پروژه کامل طراحی مجتمع توریستی تفریحی
دانلود پروژه نمایشگاه آکواریوم دریایی
دانلود پروژه کامل طراحی مجموعه اقامتي ـ‌آبدرماني (هتل هیدروتراپی)
دانلود پروژه کامل طراحی مجموعه فرهنگی تفریحی
دانلود پروژه کامل مجتمع تفریحی و توریستی ساحلی نوشهر
پروژه کامل طراحی مرکز اقامتی ، تفریحی ، ورزشی ساحلی - دهکده توریستی ساحلی
دانلود پروژه کامل طراحی مرکز هيدروتراپي( آب درماني ) ، اسپا و موزیک درمانی
دانلود پروژه مجتمع تفریحی توریستی اقامتی+مطالعات +نقشه های اتوکدی+تصاویر سه بعدی+شیت بندی+پاورپوینت ارائه+فایل3dmax
پروژه کامل طراحی مجموعه فرهنگی هنری تفریحی
پروژه کامل طراحی دهکده سلامتی - شامل مطالعات ورد+ نقشه های اتوکد +پاورپوینت ارائه و رندرها +شیت بندی + فایل تری دی مکس باز+ فایل اتوکد سه بعدی
پروژه کامل طراحی دهکده ساحلی - دهکده توریستی تقریحی اقامتی ساحلی
پروژه کامل طراحی دهکده سلامت - شامل نقشه های اتوکد +پاورپوینت ارائه و رندرها +شیت بندی + فایل تری دی مکس باز+ فایل اتوکد سه بعدی
دانلود پروژه کامل طراحی مجموعه توريستي و تفريحي
دانلود پروژه طراحی پردیس آرامش بانوان مطالعات کامل+نقشه های کامل اتوکدی +پوستر
دانلود پروژه تفرجگاه و اقامتگاه ساحلی+مطالعات +نقشه های اتوکدی کامل+تصاویر سه بعدی کامل+شیت بندی+فایل ۳MAX
دانلود پروژه پارک شهر+مطالعات +نقشه های اتوکدی کامل+تصاویر سه بعدی کامل+پاورپوینت ارائه+شیت بندی+فایل ۳MAX
دانلود پروژه کامل دهکده آرامش - دهکده تفریحی توریستی گردشگری آرامش روح و روان
دانلود پروژه طراحی مجموعه کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان
دانلود پروژه طراحی پارک علم و فناوری کویری

 


کليه حقوق اين وب سايت محفوظ و متعلق به نقش برتر پارس مي باشد
هرگونه کپی برداری منجر به پیگیری قضایی خواهد شد
Copyright © 2013-2025 - All rights reserved
طراحی سایت مشهد