خانه

 درباره ما
 ارتباط با ما
 راهنمای فروشگاه

 فروش آثار شما
 نمونه قراردادها
رزومه
 نمونه کارها
 
جهت اطمینان از نماد اعتماد فروشگاه به سمت راست صفحه اول سایت (خانه) مراجعه فرماييد       جزوات معماری       پاورپوینت های معماری       چند جمله از بزرگان : درنگ، بهترین درمان خشم است.        مناعت، بین خودستایی و خود هیچ انگاری است./ ارسطو       می‌توان حقیقتی را دوست نداشت، اما نمی‌توان منکر آن شد./ ژان ژاک روسو       زندگی مسئله در اختیار داشتن کارت‌های خوب نیست بلکه خوب بازی کردن با کارت‌های بد است./ گابریل گارسیا مارکز       جهان هر کس به اندازه ی وسعت فکر اوست. (محمد حجازی)       برای کسی که شگفت‌زده‌ی خود نیست معجزه‌ای وجود ندارد       علت هر شکستی، عمل کردن بدون فکر است. (الکس‌مکنزی)       بهتر است ثروتمند زندگی کنیم تا اینکه ثروتمند بمیریم. (جانسون)       از دیروز بیاموز. برای امروز زندگی کن و امید به فردا داشته باش. (آلبرت انیشتن)       کسی که جرات هدر دادن ساعتی از عمر خود را دارد، ارزش زندگی را نفهمیده .داروین        شما تنها زمانی به قدرت نیاز دارید که قصد انجام کار مضری را داشته باشید در غیر این صورت عشق برای انجام هر کاری کافی ست. چارلی_چاپلین       زیبایی غیر از اینکه نعمت خداست. دام شیطان نیز هست . فردریش نیچه       از زندگانیم گله دارد جوانیم ، شرمنده جوانی از این زندگانیم      
فروشگاه مقالات
 
فهرست مطالب: مطالعات طراحی مجموعه فرهنگی با رویکرد دیکانستراکشن

   تعدادبرگ: 306 برگ ورد با فهرست رفرنسی   قیمت: 50000 تومان     تعدادمشاهده  2


مطالعات طراحی مجموعه فرهنگی با رویکرد دیکانستراکشن 
  فهرست کلی مطالب
چکیده
مقدمه
تعاریف
فصل اول مطالعات پایه
بیان مسئله
اهداف
ضرورت
روش تحقیق
فصل دوم مبانی نظری
فصل سوم استانداردها و ضوابط
فصل چهارم برنامه فیزیکی و ریز فضاها
فصل پنجم اقلیم و موقعیت قرارگیری
فصل ششم طراحی سایت 
فصل هفتم تاثیر گذاری رویکرد به موضوع
فصل هشتم نمونه های موردی و تطبیقی
تحلیل نمونه های داخلی
تحلیل نمونه های موردی خارجی
فصل نهم ایده و کانسبت
حجم بنا
طراحی
فصل دهم سازه و تاسیسات
فصل یازدهم منابع و ماخذ    
 
 
 
بخشی از مبانی نظری
دیکسانستراکشن در فارسی به ساختار زدایی شالوده شکنی واسازی بنیان فکنی، ساختارشکنی و بن فکنی ترجمه شده است شاید این کثرت اسامی به دلیل آن باشد که دیکانستراکشن یک نگرش چند وجهی و چند معنایی به دال و مدلول و هر نوع متنی دارد و شاید هم به دلیل  آن است که هنوز ابهامات و سوالات زیادی در مورد دیکانستراکشن در کشور ما وجود دارد .
 از آنجایی که مبانی دیکانستراکشن مستقیماً از فلسفه دیکانستراکشن استخراج شده و به لحاظ آشنایی نسبتاً اندک معاران با فلسفه این مکتب برای استنباط معماری دیکانستراکشن ابتدا لازم است فلسفه دیکانستراکشن  و مهم تر از آن، زمینه های نظری این نحله فکری تبیین شود.
 در نیمه اول قرن بیستم مهم ترین مکتبی که ادامه دهنده فلسفه مدرن محسوب می شد فلسفه اصالت وجود بود ژان پل سارتر (1980-1905) فیلسوف فرانسوی پایه گذار این مکتب است او خرد گرای مدرن که توسط دارت کانت و سایر بزرگان مدرن مطرح و تبیین شده بود را اساس فلسفه خود قرار داد سارتر معتقد به خرد استعلایی (transeddental mind) است از نظر وی فرد ماهیت خودش را شکل می دهد ونباید از این عامل در مسیر شخصیت فرد غافل ماند سارتر آزادی بی قید و شرط را از امکانات ذهنی آدمی دانست به نظر او آدمی آزاد است هر چه می خواهد اختیارکند و به همین جهت است که باید او را مسئول انتخاب های خود دانست.
 از نیمه دوم قرن اخیر فلسفه مدرن و مکتب اصالت وجود و خرد باوری از طرف مکتب جدید ی به نام مکتب ساختارگرایی مورد پرسش قرار گرفت این مکتب در ابتدا توسط فردیناند دو سوسور زبان شناسی سوییسی و لوی استراوس مردم شناس فرانسوی مطرح شد .
 ساختارگرایی واکنشی در مقابل خرد استعلایی و ذهنیت مدرن است .
 ساختارگراها معتقدند که عاملی مهم تر از ذهن وجود دارد که پیوسته مورد بی مهری قرار گرفته و آن ساختار زبان است از نظر اندیشمندان ساختارگرا می باید ساختارهای ذهن بشری را مطالعه کنیم و این ساختارها بسیار مهم هستند. ساختار ذهن مبنایش زبان است انسان به وسیله زبان با دنیای خارج مرتبط می شود هر ذهنیتی موکول به ساختار زبان است لوی استراوس زبان و ساختار ان را در فهم ماهیت ذهن آدمی سخت واجد اهمیت شمرد و گفت تحلیل ساختارهای ژرف پدیده های فرهنگی به آدمی مدد می رساند تا ساخت و کار ان را بشناسد و از این رهگذر به رموز تحولات اجتماعی و فرهنگی واقف گردد. به نظر او ساختارهای فرهنگی و انگاره های زبانی پیروی می کنند.
 استراوس ماهیت بشر رسالت بشر و آزادی بشر را که سارتر مطرح کرد به زیر سوال برد از نظر استراوس سارتر موجودی است پاریسی با بینش پاریسی استراوس می گوید : ژان پل سارتر ذهنیت و شعور تکوین یفاته درمحیط های دانشگاهی پاریس را به کل بشریت در همه نقاط عالم و در سراسر تاریخ تعمیم داده و تعینات تاریخی رانادیده گرفته است. استراوس به آمریکای جنوبی سفر کرده و ساختارهای ذهنی و زبانی قبایل بومی آمازون را مطالعه نمود .پس از بازگشت کتابی به نام ذهن وحشی به رشته تحریر در اورد. از نظر 
استراوس ذهن بدوی دارای منطق خاص خودش است وقویتر می باشد اگر به عقیده دکارت همه چیز آگاهانه شکل می گیرد به نظر استراوس ساختارهای فرهنگ اساطیر و اجتماع آگاهانه نیست همه آنها در ساحت ناخود آگاه شکل می گیرد و مولفی ندارد استراوس استیلای سیصد ساله ذهن استعلایی را زیر سوال برد اگر از دوره دکارت انسان موجودی الست خردورز از نظر استراوس انسان موجودی است فرهنگی و ماهیت انسان در بستر فرهنگ شکل می گیرد لذا جهت رهیافت به ماهیت بشر باید زبان فرهنگ و قومیت را مطالعه کنیم.
 به طور کلی روش ساختار شناسی یافتن و کشف قوانین فعالیت بشری در چار چوب فرهنگ است که با کردار و گفتار آغاز می شود. رفتار و کردار نوعی زبان است به همین دلیل ساختار گراها ساختارهای موجود در پدیده ها را استخراج می کنند چنانچه ژان پیاژه (1980-1896) روان شناسی فرانسوی مطالعات وسیعی در مورد ساختارهای رشد ذهن کودک و شخصیت کودک انجام داد .
 
 
 
 
 
 
 
 
 
اگر چه مکتب ساختار گرایی فلسفه و جهان بینی مدرن را مورد شک و تردید قرار داد ولی خود این مکتب نیز مورد سوال و نقد فلاسفه پست مدرن و خصوصاً پساساختارگراها قرار گرفت. چنانچه میشل فوکو که خود از بطن ساختارگراها ظهور کرد در مورد مکتب فوق می گوید (( کلیت بخشیدن به ساختارها ما را از مسائل عینی فرهنگ و جامعه غافل می کند منطق آنها منطق خشکی است و به ما اجازه نمی دهد به هویت ها در دوران های مختلف توجه کنیم. لذا مکتب ساختارگرایی را می توان یک مکتب بینابین دو مکتب مدرن و پست مدرن تلقی کرد.
 مکتب دیکانستراکشن که یکی از شاخه های مهم فلسفه پست مدرن محسوب می شود نقدی به بینش ساختارگرایی و همچنین تفکر مدرن است مکتب دیکانستراکشن جزو زیر مجموعه پسا ساختارگرایی هم محسوب می شود زیرا اکثر اندیشمندان این مکتب پرورش یافته دوره ساختارگرایی می باشند. پساساختارگراها منطق گرایی افراطی ساختار وافراط ساختارگرایان در مورد ساختار را مورد پرسش قرار می دهند. پساساختارگراها  معتقدند که اهمیت و پویایی زبان باید در سیلان و ناپایداری معناها جست و جو گردد.
 سوسور مدعی بود که دال و مدلول چنان با یکدیگر پیوند دارند که گویی دو روی یک سکه هستند . ولی رولان بارت فیلسوف پساساختارگرای معاصر فرانسوی در مورد دال ( دلالت کننده ) مدلول ( دلالت شونده ) معتقد است (( دال به مثابه همتا و همسفر دقیق مدلول نیست)) 
 مکتب فکری دیکانستراکشن توسط ژاک دریدا (1930) فیلسوف معاصر فرانسوی پایه گذاری شد دریدا با ساختار گراها  مخالف است و معتقد است که وقتی ما به دنبال ساختارها هستیم متغیرها غافل می مانیم فرهنگ و شیوه های قومی هر لحظه تغییر می کند پس روش ساختارگراها نمی تواند صحیح باشد دریدا از سال 1967 یعنی زمانی که سه کتاب او منتشر شد در مجامع روشنفکری و فلسفی غرب مطرح گردید . این سه کتاب عبارتند از گفتار پدیدار، نوشتار و دیگر بودگی و نوشتار شناسی. در این کتاب ها هدف اصلی دریدا حمله به ساختارگرایی استراوس و پدیدار شناسی هوسرل بود. از نظر دریدا فلسفه غرب دچار نوعی ورشکستگی است و در حال حاضر پویایی خودش را از دست داده است.
 به عقیده دریدا یک متن هرگز مفهوم واقعی خودش را اشکار نمی کند زیرا مولف آن متن حضور ندارد و هر خواننده و یا هر کس که آن را قرائت کند می تواند دریافتی متفاوت از قصد و هدف مولف داشته باشد (( نوشتار مانند فرزندی است که از زهدان مادر ( مولف ) جدا شده هر خواننده ای می تواند برداشت خود را داشته باشد)).
 از نظر دریدار نوشتار ابزار خوبی برای انتقال مفاهیم نیست و یک متن هرگز دقیقاً همان مفاهیمی را که در ظاهر بیان می کند ندارد متن به جای انتقال دهنده معنا یک خالق است به همین دلیل در بینش دیکانستراکشن ما در یک دنیای چندی معنایی زندگی می کنیم هر کس معنایی و استنباطی متفاوت با دیگران از پدیده های پیرامون خود قرائت میکند.
 تقابل های دو تایی موضوع دیگری است که دریدا نقد کرده است تقابل های دو تایی همچون روز و شب، مرد و زن، ذهن و عین، گفتار و نوشتار، زیبا و زشت و نیک و بد همواره در فلسفه غرب مطرح بوده است زمان افلاطون تاکنون همواره یکی بر دیگری برتری داشته است ولی به نظر دریدا هیچ ارجحیتی وجود ندارد او این منطق سیاه و سفید و مسئله یا این یا آن را مردود می داند.
 به عنوان مثال، در فلسفه غرب همیشه گفتار برنوشتار به دلیل حضور گوینده ارجحیت داشته است ولی به عقیده دریدا  معنای متن را گوینده تعیین نمی کند بلکه شنونده و یا خواننده متن است که با توجه به ذهنیت وتجربه خود این معنا را که می تواند متفاوت از منظور و غرض گوینده یا مولف باشد مشخص می کند، لذا لزوماً گفتار بر نوشتار ارجح نیست.
 باید عنوان شود که تعریف دقیق و مشخصی از دیکانستراکشن وجود ندارد زیرا هر تعریفی از دیکانستراکشن می تواند مغایر باخود دیکانستراکشن تفسیر و تاویل شود ولی در اینجا چند نمونه از مباحثی که در مورد توضیح دیکانستراکشن عنوان شده ذکر می شود.
حسینعلی نوذری نوسینده و نظریه پرداز معاصر می نویسد ((شالوده شکنی ساخت گشایی، روش یا متد تحلیل پست مدرن ، هدف آن گشودن یا باز کردن تمام ساختارها یا شالوده ها است  مکتب شالوده شکنی متن را به اجزا و یا پاره های مختلف آن تفکیک کرده و آنها را از هم مجزا ساخته و عناصر متعدد و متشکله آن را پاره می کند و از این طریق تناقضات و مفروضات آن را آشکار می سازد))
دکتر محمد ضمیران مولف کتاب دریدا و متافیزیک حضور می نویسد:
((قرائت متن چیزی است شبیه بی جویی آنچه در محاق غیاب و نیسان قرار داد و این را می توان غایب بن فکنی شمرد)) 
دکتر ضمیران نظر دریدا را در این مورد چنین می نویسد (( بنیان فکنی روشی است که آدمی را از خواب یقین آورد دکارتی بیدار می سازد و وثوق و اطمینان خیالی را ز او سلب نموده و دغدغه تازه ای می آفریند))
خود دریدا می گوید دیکانتسراکشن کردن یک متن به معنای بیرون کشیدن منطق ها و استنباطات مغایر با خود متن است. در واقع گسترش درک مجازی است )) 
 به طور کلی دیکانستراکشن نوعی وارسی یک متن و استخراج تفسیرهای آشکار و پنهان از بطن متن است انی تفسیرها  و تاویل ها می تواند با یکدیگر و حتی با منظور و نظر پدید آورنده متن متناقض و متفاوت باشد لذا در بینش دیکانستراکشن آنچه که خواننده استنباط و برداشت می کند و واجد اهمیت است و به تعداد خواننده، برداشتها، و استنباطات گوناگون و متفاوت وجود دارد خواننده معنی و منظور متن را مشخص می کند و نه نویسنده ساختاری ثابت در متن و یا تفسیری واحد از آن وجود ندارد . ارتباط بین دال و مدلول و رابطه بین متن و تفسیر شناور و لغزان است .
 شخصی که این مباحث فلسفی را وارد عرصه معماری نمود پیتر ایزنمن معمار معاصر آمریکایی است آیزنمن نه تنها با مقالات و سخنرانی های خود بلکه با فضاها، کالبدها و محوطه سازی های متعددی که ساخته فلسفه دیکانستراکشن را به صورت یکی از مباحث اصلی معماری در طی دهه هشتاد میلادی در آورد.
 آیزنمن در مقاله ای به نام ((مرز میانی)) هم فلسفه مدرن و هم معماری مدرن را به باد انتقاد گرفت. از نظر وی معماری مدرن بر اساس علم و فلسفه قرن نوزده بنا شده است . به عقیده آیزنمن بحث ارزشی هگل در مورد تز آنتی تز و سنتز دیگر در جهان امروز کار برد ندارد فیلسوفان پشت مدرن مانند نیچه، فروید هایدگر، و دریدا رابطه ما را به جهان هستی عوض کرده اند.
 علم قرن نوزده و یقین علمی آن دوره دیگر اعتبار خود را از دست داده است قوانین جدید فیزیک مانند قانون نسبیت آلبرت اینشتیر واصل عدم قطعیت ورنرهایزنبرگ دریافت ما را از جهان پیرامون تغییر داده است .
لذا اگر معماری علم است باید این معماری بر اساس علم و فلسفه امروز و دریافت کنونی ما از خود و محیط اطراف باشد معماری امروز ما باید از علم و فلسفه قرن نوزده گذر کند و خود را با شرایط جدید منطبق سازد. همچنان که معنای مفاهیم و نمادها  در علم  و فلسفه عوض شده در معماری نیز باید عوض شود.
آیزنمن معتقد است که مدرنیست ها مدعی هستند که مدینه فاضله را باید در اینده جست و جو کرد .پست مدرنیست ها نیز به دنبال این مدینه فاضله در گذشته هستند ولی معماری امروز باید این مدینه فاضله را در شرایط امروز پیدا کند در این مورد وی از واژه presentness به معنای (( اکنونیت )) استفاده کرده و معتقد است که معماری در هر زمان و مکان باید اکنونیت داشته باشد متعلق به زمان و مکان حاضر باشد.
برای رسیدن به شرایط فوق باید قوانین گذشته معماری را بر هم زد و از آنجایی که این قوانین قراردادی هستند و نه طبیعی ، لذا بر هم زدن آنها ممکن است حقایق و نمادهای گذشته باید شکافته شوند ( دیکانستراکت شوند ) و مفاهیم جدید مطابق با شرایط امروز از دل آنها استخراج شود.
پیتر آیزنمن بر این باور است که در زندگی امروز ما دو گانگی هایی مانند وضوح و ابهام، ثبات و بی ثباتی زشتی و زیبایی سودمندی و عدم سودمندی، صداقت و فریب، پایداری و تزلزل، صراحت و ایهام وجود دارد نمی توان از یکی برای استتار دیگری استفاده کرد بلکه این تقابل ها و دوگانگی ها می بایست در ساحت معماری به عنوان تجلی گاه شرایط زندگی امروز ما به نمایش گذاشته شود.
در گذشته و همچنین در معماری مدرن و پست مدرن آنچه که حضور داشته تقارن تناسب، وضوح، ثبات، مفید بودن و سودمندی بوده است . در این تقابل های دو تایی همواره یکی بر دیگری ارجحیت داشته اما آنچه که مورد غفلت قرار گرفته و غایب بوده عدم تقارن، عدم وضوح، ابهام، ایهام، بی ثباتی ، فریب، زشتی و عدم سودمندی است . معماری  امروز ما باید منعکس کننده شرایط ذهنی و زیستی امروز ما باشد و آنچه که در معماری امروز ما مورد غفلت قرار گرفته بخشی از زندگی امروز ما است.
در معماری دیکانستراکشن سعی بر این است که برنامه و مشخصات طرح مورد مطالعه و وارسی دقیق قرار گیرد. همچنین خود سایت و شرایط فیزیکی و تاریخی آن و محیط اجتماعی و فرهنگی ای که سایت در آن قرار گرفته نیز مورد بازبینی مو شکافانه قرار می گیرد . در مرحله بعد تفسیرها و تاویل های مختلف از این مجموعه مطرح می شود . در نهایت کالبد معماری به صورتی طراحی می شود که در عین برآورده نمودن خواسته های عملکردی پروژه تناقضات و تباینات بین موضوعات اشاره شده در فوق و تفسیرهای مختلف از  آن را ارائه شود. لذا شکل کالبدی به صورت یک مجموعه چند معنایی ابهام برانگیز، متناقض و متزلزل ارائه می شود که خود طرح زمینه را برای تفسیر و تأویل بیشتر آماده می کند.
 آیزنمن در مقاله  ( مرز میانی ) از واژه catachresis  استفاده کرده که به معنای دو پهلو یا ایهام است . دو پهلو مرز میانی است . در دو پهلو یا ایهام ارجحیتی وجود ندارد. هم این است و هم آن – نه این است و نه آن. آیزنمن در این مقاله می نویسد: دو پهلو حقیقت را می شکافد و این امکان را می دهد که ببینیم حقیقت چه چیزی را سرکوب نموده است.
یکی از اولین و شاخص ترین ساختمان های سبک دیکانستراکشن مرکز هنرهای بصری و کسنر (1989- 1982) در شهر کلمبوس آمریکا است . در مسابقه ای که در سال 1982 برای طراحی این ساختمان صورت گرفت ، معماران معروفی از جمله مایکل گریوز، سزاپلی، آرتوراریکسون وپیتر آیزنمن شرکت کردند.
 سایت این ساختمان در قسمت ورودی اصلی دانشگاه ایالتی اهایو در سمت شرق دانشگاه قرار دارد . عملکرد بنا نمایش آثار هنرمندان و دانشجویان دانشگاه در آن است هر یک از این معماران ساختمان خود را بین دروازه ورودی و ساختمان های موجود در سایت قرار دادند ولی در کمال تعجب ساختمان طراحی شده توسط آیزنمن به گونه ای بود که فضای باریک بین دو ساختمان موجود در سایت را شکافته و در بین آن دو قرار گرفته بود و تعجب بیشتر آن که طرح وی به عنوان برنده اول اعلام شد از آن زمان سبکی در معماری به نام سبک دیکانستراکشن در مجامع بین المللی معماری مطرح و مورد توجه قرار گرفت.
آیزنمن در تبیین طرح خود عنوان کرد که این نقطه محل ملاقات دو قشر نسبتاً متفاوت است یکی دانشجویان و هنرمندان دانشگاه که کارهای خود را در این ساختمان ارائه می کنند و دیگری شهروندان و عامه مردم شهر که به دیدن این آثار می آیند. لذا دو کد یا نشانه برای یک هر یک از این دو قشر انتخاب شد یکی محورهای شبکه شطرنجی دانشگاه و دیگری محورهای شبکه شطرنجی شهر کلمبوس. این دو شبکه نسبت به یکدیگر 17 درجه اختلاف زاویه دارند .لذا هر دو شبکه به عنوان نشانه ای از هر یک از این دو قشر در محل سایت با یکدیگر تلاقی کرده اند. این دو گانگی در کالبد معماری ساختمان به گونه ای نمایش داده شده که هیچ یک بر دیگری ارجحیت ندارند و این دو محور همانند دو تیغه قیچی بین دو ساختمان راشکافته و خود در آن جایگزین شده اند.
 پس از باز نمودن و شکافتن فضای بین این دو ساختمان در سایت آیزنمن متوجه پی های یک بنای قدیمی شد که مربوط به دانشکده نظامی بود. این بنا در دهه پنجاه میلادی تخریب شده بود، ولی هنوز بخشی از پی های آن در زیر خاک در محل سایت مدفون بود . اگر چه این ساختمان دیگر وجود نداشت ولی آیزنمن با وارسی دقیق سایت متوجه آن شده بود. وی این ساختمان را که دیگر در حاشیه قرا گرفته و به تاریخ سپرده شده بود به عنوان بخشی از متن موجود که همان سایت پروژه باشد قرائت کرد و این قرائت را به صورت کالبدی نمایش داد . لذا در طرح آیزنمن بخش هایی از ساختمان دانشکده نظامی که شبیه یک قلعه نظامی بود در قسمت سر در ورودی ساختمان مرکز هنرهای بصری و کسنر بازنمایی و باز سازی شد .
 در طرح این مرکز هنری آیزنمن بر خلاف سایرین توجه خود را معطوف آن چیزی نمود که در نگاه اول و قرائت نخست به نظر نمی آمد .وی با کنکاشی مو شکافانه ،مواردی همچون تناقضات ،دو گانگی ها و مسائل و تفسیرهای حاشیه ای را عیان و عریان نمود به چه دلیل ؟به دلیل آنکه معماری باید نمود کالبدی ذهنیت و بینش زمان خود –در این مورد دیکانستراکشن –باشد.معماری دیکانستراکشن به عنوان یک سبک فراگیر و جهانی عمر نسبتا کوتاهی داشت و از حدود یک دهه فراتر نرفت ولی تأثیر شگرف و بنیادین بر شیوه  طراحی و نوع بازنمایی معنی و تفسیر در حوزه معماری داشت این سبک به عنوان پیش زمینه با رویکردهای متعاقب آن همچون معماری فولدینگ  و معماری پیدایش کیهانی بود.
و......


کلمات کلیدی مرتبط:
مطالعات طراحی ,مجموعه فرهنگی , با رویکرد دیکانستراکشن ,فصل دوم مبانی نظری ,فصل سوم استانداردها و ضوابط ,فصل چهارم برنامه فیزیکی و ریز فضاها ,فصل پنجم اقلیم و موقعیت قرارگیری ,فصل ششم طراحی سایت ,فصل هفتم تاثیر گذاری رویکرد به موضوع ,فصل هشتم نمونه های موردی و تطبیقی ,تحلیل نمونه های داخلی ,تحلیل ,
مقالات مرتبط در این دسته
مطالعات طراحی فرهنگسرای هنر
مطالعات طراحی مجموعه فرهنگی با رویکرد ایجاد همبستگی بین انسان و مکان
مطالعات طراحی مجموعه فرهنگی با رویکرد معماري زمینه گرا
مطالعات طراحی فرهنگسرا در شهر بجنورد
مطالعات طراحی مرکز آفرینش های هنری با رویکرد معماری پایدار
مطالعات طراحی و معماری خانه فرهنگ و هنر با رویکرد مقابله با تهاجم فرهنگی
مطالعات طراحی خانه فرهنگ محله زرتشتیان با رویکرد تعاملات اجتماعی
مطالعات طراحی و معماری موزه و مرکز تجارت جهانی فرش
دانلود مطالعات طراحی سرای محله
مطالعات ، برنامه فیزیکی ، ضوابط طراحی فرهنگسرا ، به همراه معرفی و تحلیل نمونه ها ، مجموعه فرهنگی
مطالعات طراحی فرهنگسرای هنر و تجربه
دانلود مطالعات طراحی فرهنگسرا ی گرگان - غیر قابل ویرایش
مطالعات طراحی مجموعه فرهنگی ورزشی تفریحی
مطالعات طراحی فرهنگسرای کودک و نوجوان
مطالعات طراحی و معماری خانه و فرهنگسرای سالمندان
مطالعات طراحی و معماری فرهنگسرای ادیان
مطالعات طراحی مرکز فرهنگی -اسلامی با رویکرد هویت انسانی
مطالعات طراحی پردیس تاریخ و فرهنگ ایران
مطالعات طراحی پرورشگاه کودکان - مطالعات طراحی کانون کودکان بی سرپرست
دانلود مطالعات طراحی موزه فرهنگ و هنر

 


کليه حقوق اين وب سايت محفوظ و متعلق به نقش برتر پارس مي باشد
هرگونه کپی برداری منجر به پیگیری قضایی خواهد شد
Copyright © 2013-2025 - All rights reserved
طراحی سایت مشهد