سرفصلها صفحه
چکیده 1
مقدمه 1
فصل اول:شناخت موضوع
هنرچیست 5
تمایزهنروزیبائی 5
هنرایرانی 6
هنربودن معماری 6
تعلیم وتربیت معمار 8
نگرشی به روشهای آموزش معماری درگذشته وحال 9
تاریخچه ی دانشگاه درغرب وجهان 10
بوزارفرانسه 12
مدرسه ی باوهاس 13
دانشگاه معماری لندن 16
مدارس معماری ایتالیا 16
بررسی سیستمهاواهداف آموزشی دردانشگاههای مهم خارج ازکشور 16
دانشگاه بروکلی آمریکا 16
ذانشگاه معماری A-A 17
دانشگاه MIT 24
تاریخچه ی آموزش عالی درایران 25
انگیزه ها ی ایجاددانشگاه تهران 26
فصل دوم:نمونه های داخلی وخارجی دانشکده
دانشگاه هنرتوکیو 30
دانشکده ی هنرومعماری سین سیناتی 36
دانشکده ی معماری دانشگاه شهیدبهشتی 39
دانشکده ی معماری دانشگاه علم وصنعت 41
دانشکده ی هنرهای زیبای دانشگاه تهران 42
فصل سوم:استانداردهاوضوابط طراحی
مشخصات عمومی کلاسهای درس نوررسانی طبیعی کلاسها 46
عایق سازی صوتی 46
خصوصیات عمومی آتلیه های طراحی 47
آرایش میزهادرآتلیه ی طراحی 47
روشنایی 48
کارگاه طراحی وساخت ماکت 48
کلاسهای سمیناروگردهمائی 49
کتابخانه ی تخصصی 50
فضاهای خدماتی وتسهیلی رفاهی
فضای نمایشگاهی 52
سالن غذاخوری 52
واحدانتشارات وخدمات چاپ 52
استانداردها
پلکان 53
راهروومسیرهای شیبدار 53
دربها 55
کیفیت هوا 55
راندمان دید
روشنائی مصنوعی 56
روشنائی روز 57
رنگ 57
طرح وبافت 61
نویز اغتشاش صوتی 62
مسیرهای پیاده رو 65
دسترسی ومسیرگردش یاسیرکولاسیون 65
تئاترهاوسالنهای سخنرانی 66
شکل اساسی 67
سالنهای سخنرانی:مقررات آتش نشانی 70
آکوستیک 70
فصل چهارم:برنامه ی فیزیکی 72
فصل پنجم:تحلیل سایت 80
چکیده
رساله حاضر، تلاشي است در جهت رفع يكي از مهمترين موانع آموزش معماري در كشور و هدف آن دست يابي به يك الگوي كالبدي ـ تحت عنوان دانشكده ی هنرومعماري ـ با توجه به مباني و مفاهيم معماري از يك سو و ضوابط و معيارهاي خاص مربوط به طراحي در فضاهاي آموزشي از سوي ديگر است.
هدف اصلی نگارنده در اين تحقيق، نبود فضاي آموزشي مناسب ـ چه به لحاظ كيفي و چه به لحاظ كمي ـ براي دانشجويان رشته معماري بوده و سعي در آن دارد، مكاني مناسب و پاسخگو از هر حيث، براي بهره وران آن ـ هر چند در قالب يك پروژه طرح نمايد.
مقدمه
هنر يك فعاليت انساني و عبارت از اين است كه انساني آگاهانه و به ياري علايم مشخصه ظاهري (حركات واشارات و خطها و رنگها و صداها و نقشها و كلمات) ، احساساتی را كه خود تجربه كرده است به ديگران انتقال دهد؛ به طوري كه آنها نيز آن احساسات را تجربه نمايند و از همان مراحل حسي كه او گذشته است بگذرند. يا بطوركلي مي توان گفت كه : فعاليت هنري عبارت است از فعاليتي كه منجر به خلق اثر مي شود كه افزون به كاركردهاي نخستين و اوليه پيام ياكاركردي خاص در زمينه انتقال مفاهيم آرمانها و خواسته ها داشته باشد.
هنر چنانچه متافيزيستها مي گويند، تجلي مسيح تصور مرموز تجلي زيبايي با خداوندنيست هنر تظاهر احساسات سركش كه با علائم ظاهري جلوه گر شده باشد نيست،هنر وسيله ارتباط انسانها است، براي حيات بشر و براي به سوي سعادت فرد و جامعه انساني موضوعي ضروري و لازم است، زيرا افراد بشر را با احساساتي يكسان به يكديگر پيوند مي دهد.
آیا گفتگو درباره معماری ارزشی دارد؟ درعرصه عمل است که ارزش معماری معلوم خواهد شد یعنی معماری خواهد توانست بی واسطه منتقدان و هنرسنجان، خود با مردم با قلب و روحشان سخن بگوید؟
تا بنائی برپا نشود معماری ظهور پیدا نمیکند و گویا روزگاری بوده است که برای تذکر ارزش آن زیاداز الفاظی کوتاه چون زیبا، موزون یا با شکوه بر زبان نمی رفته و پیداست که اگر روزی طبع زیباپرستی از کار باز ایستد از تحلیل و استدلال کاری برنخواهد آمد، اما افزون بر اینکه از روزگار قدیم آموزش هنر و از جمله معماری با تعریفها و معیارهایی همراه بوده موجبات جدیدی برای بحث درباره معماری پیدا شده است.
یکی اینکه از روزگار ما روزگار سیطره علم تحلیلی است و عرصه هنر هم از آن برکنار نمانده، دیگر اینکه معماری در دامان حرفه و حرفه در دامان فرهنگ رشد میکند و امروز که حرفه در تکنیک و فرهنگ در مردم پذیری داخل شده است، معماری هم بیش از پیش موضوع نقد وتفسیر قرار گرفته و آخر آن که نقد و تفسیر در فضای مردم پذیری به قیل و قال تنزل یافته، صفای دریافت بی واسطه را مکدر کرده است.
معماری در حقیقت گهواره رشد بشریت بوده و معماران سازنده این مهد بشریتند آن چنان که جسم نوزاد بشر درگهواره به آسودگی امکان رشد و نمو مییابد. جسم و روح بشریت نیز در بستر معماری مجال نمو و بالندگی خواهد یافت.
در جوامعی که ارزش این بستر مادی تکامل بشر و ارزش معماری و بهای تک تک عناصر و جزء جزء بدنهها و سطوح فضاهای آن شناخته شده است. بهای کار معماران نیز به درستی سنجیده و محترم شمرده میشود و حاصل پویایی هر چه بیشتر معماری و تکاپوی معماران آن جامعه برای بهبود کیفی و کمی معماری در سطح جامعه بومی و حتی در مقیاس جهانی است. جامعه ایران در گذشته و حال دارای معماران بنام و گمنامی بوده است که در تلاش و کوشش در این راستا بوده و هستند و اینکه تا چه حد موفق بودهاند و عوامل رشد معماران و یا عوامل بازدارندۀ تلاش و پیشرفت آنان چه بوده و هست جای تفحص بسیار دارد.شناخت این عوامل و تأثیر آن بر محیط آموزشی این گروه خاص اجتماع میتواند در جهت طراحی فضاهای مستعد مفید واقع شود.
معماری و شهرسازی در هر کجای دنیا با فرهنگ شیوۀ زندگی و اقلیم ارتباط ناگسستی دارد و معماری مطلوب آن است که بتواند با مسائل مادی و معنوی جامعه هماهنگ باشد و چنانچه نتواند پاسخگوی وجه هنری و روانی سرزمین و مردم آن باشد با شکست مواجه خواهد شد.
با توجه به آنکه یک معمار چه در دوران تحصیل و چه در زندگی حرفهای خویش همواره میکوشد تا با توجه به تواناییهای طراحی خویش فضای شایسته متناسب با احتیاجات مادی و معنوی انسان را خلق کند، بنابراین فضای تربیتی چنین شخصیتی نقش بسیار.........