رساله طراحی مجتمع مسکونی پایدار با رویکرد زمینه گرایی
 
فهرست کلی مطالب
چکیده
مقدمه
تعاریف
فصل اول مطالعات پایه
بیان مسئله
اهداف
ضرورت
روش تحقیق
فصل دوم مبانی نظری
فصل سوم استانداردها و ضوابط
فصل چهارم برنامه فیزیکی و ریز فضاها
فصل پنجم اقلیم و موقعیت قرارگیری
فصل ششم طراحی سایت 
فصل هفتم تاثیر گذاری رویکرد به موضوع
فصل هشتم نمونه های موردی و تطبیقی
تحلیل نمونه های داخلی
تحلیل نمونه های موردی خارجی
فصل نهم ایده و کانسبت
حجم بنا
طراحی
فصل دهم سازه و تاسیسات
فصل یازدهم منابع و ماخذ  
 
بخشی از مطلب 
هر زميني شكل، ابعاد و اندازه، و مساحت خاصي را داراست. لذا محدوده بسته اي را براي جانمايي بناي مدنظر براي طراحي تعيين مي كند. طراح بنا بايد در اين محدوده به جانمايي قاعده بناي خود پرداخته و نوعي رابطه ما بين فضاي بسته و فضاي باز طرح خويش مشخص سازد . در اين راستا مسائلي نظير وسعت بناي مدنظر براي طراحي و تصميم اينكه در يك طبقه و يا چند طبقه توزيع گردد، ميزان و نوع محوطة سبز و بازي كه براي اطراف بنا مورد نياز است، مسير حركت خورشيد از طلوع تا غروب و قابليت هاي بهره مندي از تابش آن در نقاط مختلف زمين، و راه هاي دسترسي به زمين و محل هاي ورودي (پياده و سواره ) و ... از مواردي هستند كه مي توانند به طراح در تصميم گيري هاي مربوط به محل استقرار بنا، فرم، و چگونگي جهت گيري آن ياري رساند(Russ, 2002)
شرايط اقليمي و آب و هواي حاكم بر بستر نيز از جمله ويژگي هاي محيط طبيعي است كه شناخت آن كمك بسياري به طراح بنا مي نمايد. او با اتكا به اين گونه اطلاعات مي تواند فرمي سازگار و جوابگو با شرايط آب و هوايي محل را طرح كند. به اين طريق اولاً به ايجاد بنايي كه آسايش ساكنان را فراهم مي سازد، همت مي گمارد و ثانياً موجبات استفادة بهينه از انرژي هاي فسيلي و غيرطبيعي لازم جهت به كارگيري دستگاه هاي تنظيم شرايط هوايي را زمينه سازي مي كند(Simonds, 1978)
به موازات بررسي ويژگي هاي فيزيكي محيط پيرامون بستر، و همچنین وجود مشکلات آتی شناخت ويژگي هاي فرهنگي و اجتماعي و اقتصادي حاكم بر منطقه مورد شناسايي نيز در خور توجه و نيازمند به دقت و حساسيت است. در حقيقت ساختار فيزيكي برايند و محصول بافته شده بر روي تاروپودهاي در هم تنيده فرهنگي و اجتماعي و اقتصادي موجود در محل است. لذا شناخت ساختار اخير موجب درك هر چه بهتر و عميق تر ساختار فيزيكي و فهم بنياني تر محيط كالبدي شده و سبب مي گردد تا معمار با علم بيشتري در جهت طراحي و ارائة راهكارهاي جديد و بديع گام بردارد و ناخودآگاه در جهت بي احترامي و يا حرمت شكني ساختارهاي مردم، حركتي انجام ندهد.
ارتباط فضاهای یک واحد مسکونی با طبیعت و استفاده از زمینه گرایی به ساکنین شادابی می‌بخشد و با تقابل مجموع واحدهای مسکونی با طبیعت پیرامونش، یک جامعه‌ی سرزنده و پرنشاط حاصل خواهد آمد(عابدی، آرزو، مهدوی پور، حسن، ۱۳۹۲).
لذا در این پروژه سعی بر آن است که موضوع زمینه گرایی و رابطه متقابل ساختمان و محیط، با استفاده از روش‌های معماری هماهنگ با بستر در تلفیق با راه‌کارهای معماری، در قالب مجتمع مسکونی با رویکرد زمینه گرایی ارائه گردد. لذا در این پروژه سعی بر آن است تا این مسئله‌ی نوظهور، معماری زمینه گرا با محیط و با استفاده و ترکیب با راه‌کارهای معماری مناسب در مجتمع‌های مسکونی ارائه گردد.
و.....