پاورپوینت بررسی نقش فضا در معماری
• فضا ، نخستین عنصر مورد استفاده ی طراح و رکن اصلی طراحی داخلی است. ما نه تنها در این فضا حرکت می کنیم ؛ بلکه در آن شکل ها را می بینیم؛ صداها را می شنویم ؛ نسیم ملایم و گرمای خورشید را احساس می کنیم و رایحه ی گل ها را استشمام می کنیم. فضا ، ویژگی های لذت بخش و زیبای چنین عناصری را از پیرامون خود می گیرد.
فضا همچون سنگ و چوب ، یک ماده ی اصلی است ، اما بی شکل و نامتراکم. فضای لایتناهی تعریف نشده است ؛ با این حال ،هنگامی که عنصری در حوزه ی آن قرار بگیرد ، روابط چندگانه ای - هم بین فضا و عناصر و هم بین خود این عناصر- ایجاد می شود. بنابراین ، چنین روابطی فضا را شکل می دهند و ما هم آن را درک می کنیم.
•
• فضاهای معماری
•
• با نظم دادن به عناصر هندسی نظیر نقطه ، صفحه ، و حجم می توان به بیان چگونگی و تعریف فضا پرداخت. در مقیاس معماری ، این عناصر اصلی در مورد ستون ها و تیرها به شکل خط و در مورد دیوارها ، کف ها و سقف ها به شکل صفحه در می آیند.
• یک ستون نشانگر یک نقطه در فضا است و آن را قابل روئت می کند.
دو ستون ، پرده ای فضایی را در ذهن تداعی میکند که می توان از میان آن گذشت.
هرگاه ستون ها به عنوان تکیه گاه یک تیر قرار بگیرند ، جبهه های صفحه ای شفافی را در فضا ترسیم می کنند.
• یک دیوار ، صفحه ای است برای جدا کردن مکانی از مکان دیگر.
کف ، به کمک مرزهای داخلی محدوده ی فضا را مشخص می کند.
سقف ، سرپناهی است برای فضای زیرین خود.
• عناصری که نام برده شد در طراحی بنا در کنار یک دیگر قرار می گیرند تا به بنا شکل بدهند؛ درون و بیرون آن را از یک دیگر جدا کنند و مرزهای فضای داخلی را مشخص کنند
• .
• فضاهای خارجی
•
• شکل ، اندازه ونظم خاص یک بنا ، گویای واکنشی است که طراح نسبت به نیازهای کاربردی ، جنبه های فنی و ساختاری ساختمان ، جنبه های اقتصادی و ویژگی های حاکی از نقش و حالت آن دارد. علاوه بر این ، یک معمار باید بافت فیزیکی محل بنا و فضای خارجی آن را نیز در نظر داشته باشد.
یک بنا می تواند از چند طریق با محل خود در ارتباط باشد : امکان دارد در آن ادغام شده و یا بر آن مشرف باشد. ممکن است که بخشی از فضای خارجی را احاطه کرده و یا آن را به تصرف خود در آورد. بعضی مواقع هم یکی از نماهای بنا به شکل خاصی در آورده می شود تا یکی از ویژگی های آن را منعکس کند و یا مرز آن با فضاهای خارجی را نشان دهد. در هر دو صورت ، بایستی به روابط بالقوه ای که دیوارهای خارجی بنا ، بین فضای داخلی و خارجی به وجود می آورند توجه زیادی شود.
•
• از خارج به داخل
•
• دیوارهای خارجی یک بنا ، مرز میان فضای داخل و خارج را تشکیل داده و نشانگر ویژگی های هر کدام هستند. این دیوارها ، ممکن است ضخیم و سخت بوده و مرز کاملا مشخصی را میان محیط محدود داخل و فضای خارج ایجاد کنند و یا این که نازک و شفاف باشند و تا حدی فضای داخل و خارج بنا را در یک دیگر ادغام کنند.
• پنجره ها و راهروهای ورودی که در دیوراهای جانبی بنا تعبیه می شوند ، فضای ارتباطی بین داخل و خارج آن را تشکیل می دهند. معمولا شکل ، اندازه و آرایش آنها بیان گر برخی از خصوصیات فضای داخل بناست. بعضی از فضاهای ارتباطی ، هم به خارج و هم به داخل بنا پیوستگی دارند، به گونه ای که می توان از آنها به عنوان رابطی میان این دو محیط استفاده برد.
یکی از انواع معمول چنین فضاهایی در بناهای مسکونی، ایوان است. تنوع در فرهنگ و در اقلیم، موجب پیداش اشکال مختلفی از این ساختار شده است که از آن جمله می توان ایوان سراسری، ایوانک سرپوشده را نام برد.
•
• فضای داخلی
•
• به محض ورود به یک بنا، احساس می کنیم در بند و محصور شده ایم. علت این امر، وجود عناصری چون کف ، دیوار و سقف است که فضای داخل بنا را ممحصور کرده اند. این عناصر معماری، حد و مرز فیزیکی بناها را مشخص می کنند؛ فضا را محصور می کنند؛ برای آن مرز تعیین می کنند و آن را از فضاهای داخلی اطراف و فضای خارج آن متمایز می سازند.
کف، سقف و دیوارها، تنها مشخص کنندگان کمیت فضا نیستند ؛ چرا که ظاهر و شکل این عناصر و طرح پنجره ها و ورودی ها ، این فضای محصور را با ویژگی های خاص مربوط به معماری و فضا ، می آرایند. کاربرد اصلاحاتی نظیر تالار اصلی، فضای سرپوشده، اتاق نورگیر و شاه نشین تنها برای نمایاندن کوچکی و بزرگی فضا نیست؛ بلکه اندازه و ابعاد، میزان دریافت نور، ویژگی های سطوح محصورکننده و چگونگی ارتباط آن با فضاهای مجاور نیز مشخص می شود.
طراحی داخلی- به ناچار- از تعریف معماری از فضا، پا فراتر می نهد. یک طراح داخلی باید هنگام برنامه ریزی جهت نظم دادن به فضا، مبله کردن و آرایش آن ، هم از خصوصیات بالقوه ی بنا در زمینه ی اصلاح و آرایش آگاه باشد و هم بر ویژگی های معمارانه ی آن، وقوف کاملی داشته باشد. روی این اصل، طراحی فضای داخلی نیاز به درک نحوه ی شکل گیری این فضا توسط نظام ساختمانی بنا و تعریف آن دارد. با چنین نگرشی ، طراح قادر خواهد بود تا عملا با یک فضا کار کند ؛ به همان شکل آن را ادامه دهد و ترکیبی را که در مقابل ویژگی های ضروری یک فضای معماری قرار می گیرد، اریه دهد
و....