بخشی از مطلب
توحید، از ریشه «و ح د»، به معنای یکی گفتن است.
در عربی جدید به معنای یکی کردن نیز به کار میرود.کلمه وحد ــ که واژههای واحد، وحید، وَحْد (وَحدَهُ، وحدَک، وحدی)، وحدانیت، وحدانی و اَحد (همزه جانشین واو) از آن اشتقاق یافته ــ دلالت بر یکی بودن دارد و کاربرد این کلمات برای خدا نیز ناظر به همین معناست.
طبق احادیث، پیامبر(ص) واژه توحید را به معنای تصدیق گزاره «لااله الاّ اللّه وحدَه لاشریک له » و مانند آن به کار بردهاند.این کاربرد در احادیث امامان نیز وجود دارد.
از قرن دوم به بعد کاربرد واژه توحید در همین معنا و سپس در اشاره به مجموعه مباحث مرتبط با وجود و صفات و افعال خدا رایج شد و در احادیث شیعه نیز در همین گستره معنایی به کار رفت.
بعدها این توسعه معنایی مبنای تدوین آثاری با عنوان کتاب التوحید شد که به مباحث مربوط به این آموزه میپردازند. حتی دانش کلام از آن رو که اساسیترین مبحث آن بحث توحید است، به نام علم التوحید وگاه علم التوحید و الصفات نام گرفت.
جایگاه توحید در دین اسلام
آموزه توحید، محوریترین آموزه اسلام و مهمترین پیام قرآن است. این مطلب از تاکید قرآن و روایات بر این آموزه به روشنی نمایان است، به طوری که حدود یک سوم آیات قرآن در ارتباط با آن است و به تصریح قرآن، پیام تمامی پیامبران عقیده به توحید بوده است.
دین اسلام توحید را پایۀ اصلی خداشناسی و مایۀ حیات واقعی انسان معرفی کرده و شرک را گناهی نابخشودنی دانسته است:
إِنَّ اللّهَ لاَ یغْفِرُ أَن یشْرَکَ بِهِ وَیغْفِرُ مَا دُونَ ذَلِکَ لِمَن یشَاء وَمَن یشْرِکْ بِاللّهِ فَقَدِ افْتَرَی إِثْمًا عَظِیمًا (ترجمه: خداوند (هرگز) شرک را نمیبخشد، و پایینتر از آن را برای هر کس بخواهد (و شایسته بداند) میبخشد، و آن کس که برای خدا همتایی قرار دهد گناه بزرگی مرتکب شده است.)
در روایتی از امیرالمومنین(ع)، توحید را پایه و اساس شناخت خداوند دانستهاند.
از منظر تاریخی نیز دعوت پیامبر اسلام، از همان آغاز، دو وجه ایجابی و سلبی داشت: وجه ایجابی و اثباتی آن دعوت به بندگی انحصاری خدای یکتا و وجه سلبی آن کنار گذاشتن بندگی بتها و هر باور یا رفتار شرکآمیز بود. سایر آموزهها و شرایع بر محور این آموزه دو وجهی سامان یافت.
نخستین جمله حضرت محمد(ص) خطاب به مردم مکه، در آغاز دعوت آشکار، نیز متضمن همین دو جنبه توحید بود: شهادت بر یکتایی خدا و وانهادن شرک.[۱۱] نمایندگان اعزامی آن حضرت به شهرها و نزد قبایل نیز مأمور بودند پیش و بیش از هر سخنی، مردم را نسبت به شهادت و پذیرش به یکتایی خدا دعوت کنند.
اهمیت و جایگاه محوری اعتقاد به توحید در میان مسلمانان باعث شده تا برخی توحید را به منزله نشانه مسلمانان و وجه تمایز آنان از پیروان دیگر ادیان به کار بردند؛ از این رو مسلمانان را اهل التوحید بخوانند
وقتی سخن از سنت اسلامی میشود، بعضا این تلقی ایجاد میشود که بناست صرفا موضوع بحث محدود به منابع اصلی دین اسلام؛ یعنی قرآن و احادیث، شود اما بر مبنای برخی نظریات، آنچه تحتتاثیر متون اصلی اسلامی نیز در کشورهای اسلامی ایجاد شده، بخش جدایی ناپذیری از سنت است، یا به عبارت دیگر، تجسم بیرونی این سنت است.
چرا که سنت اسلامی، به مثابه یک سنت وحیانی و الهی، طبیعتا ظرفیتهایی را درون خود دارد که این ظرفیتها توسط پیروان یا مخاطبان این سنت در طول تاریخ به نحو آگاهانه یا ناخودآگاه، متجسم شده است. یکی از مهمترین عرصههایی که قابل تاملترین تجسمهای سنت اسلامی در آن مشهود است، عرصه هنر و بهویژه معماری است.
هنر اسلامی به واسطه روح توحیدی این سنت، دارای مشخصههایی است که در آثار و رشتههای مختلف هنری متعلق به دورههای متفاوت اسلامی مشهود است.
در هنر اسلامی به تبعیت از روح آموزههای اسلامی، هم جهان مادی دیده میشود، و هم جهان اخروی. هم کثرت مشهود است و هم وحدت ملحوظ. هم بشر اصیل است و هم خدا معبود. هم خیر مطلوب است و هم وجود شر، پذیرفته شده است.
معماری اسلامی از جمله رشتههای هنر اسلامی است که درخشش آن، نمود بیشتری بین دیگر رشتههای هنر اسلامی دارد.
آثار متفاوت هنر معماری اسلامی در شهرهای مختلف کشورهایی که فرهنگ اسلامی در آنها راه یافته، بیانگر معانی ژرفی است که سالهای سال پژوهشگران مختلف هنر از سراسر دنیا را به این کشورها میکشاند تا در باب معانی و نشانه شناسی آنها به مطالعه بپردازند. هند، ترکیه، اسپانیا و مهمتر از همه، ایران، دربردارنده آثار معماریای است که هم دارای جذابیت بصری است که حتی ناآشناترین بیننده با مفاهیم پژوهش هنر و فرهنگ اسلامی را جذب خود میکند و هم قابلیت مطالعات ژرف زیبایی شناسی و نشانه شناسی را دارد.
در میان کشورهای یاد شده، ایران جایگاه خاصی را به لحاظ کثرت آثار معماری اسلامی موجود دارد. در هر یک از شهرهای با سابقه تاریخی ایران؛ همچون اصفهان، شیراز، کاشان، و...، مساجد و خانههای سنتی و تاریخیای یافت میشود که هریک نمایانگر روح فرهنگ حاکم بر دوره خلق این آثار بوده است.
اما بسیاری از این آثار در عین حال که نمایانگر روح فرهنگ دینی حاکم در دوره مربوط است، از نبوغ و توانایی و خلاقیت صاحبان و طراحان اثر نیز حکایت میکند. شیخ بهایی، فقیه و ریاضی دان مسلمان از آن دسته علمایی است که آثار هنری او در عمارتهای معماری ای که وی دستی در آنها داشته، مورد توجه بسیاری از شرق شناسان قرار گرفته است.
برخی از این عالم بنام خرده میگیرند که چرا به دربار سلاطین نزدیک شده و شأن مستقل یک عالم و فقیه را رعایت نکرده است. اما نزدیکی شیخ بهایی به دربار، نه به طمع قدرت، بلکه با هدف استفاده از منابع این قدرت برای خدمت به فرهنگ اسلامی صورت گرفته است.
امام خمینی (ره) در رد این گونه شبهات چنین میفرماید: ?... میبینیم که یک طایفه از علما، اینها گذشت کردهاند از یک مقاماتی و متصل شدهاند به یک سلاطین با این که میدیدند مردم مخالفند، لکن برای ترویج دیانت و ترویج تشیع اسلامی و ترویج مذهب حق، اینها متصل شدهاند به یک سلاطین، و این سلاطین را وادار کردهاند، خواهی نخواهی برای ترویج مذهب تشیع و اینها آخوند درباری نبودند. این اشتباهی است که بعضی نویسندگان ما میکنند.... اینها اغراض سیاسی داشتند، اغراض دینی داشتند. نباید یک کسی تا به گوشش میخورد که مثلاً مجلسی رحمه الله، محقق ثانی رحمه الله، شیخ بهایی رحمه الله با اینها روابط داشتهاند و میرفتند سراغ اینها، همراهیشان میکردند، خیال کنند که اینها ماندهاند برای جاه و عزت، و احتیاج داشتند به این که سلطان حسین و شاه عباس به آنها عنایتی بکنند. اینحرفها نبوده در کار، آنها گذشت کردند، یک مجاهده نفسانی کردهاند برای این که مذهب را به وسیله آنها، به دست آنها ترویج کنند. ?
یکی از ثمراتی که استفاده شیخ بهایی از امکانات درباری داشته است، آثار معماری ای است که در دوره صفویه با طراحی شیخ ساخته شده است، آثاری که نمایانگر روح فرهنگ اسلامی است و درخشش خاصی حتی در بین آثار همتراز معماری اسلامی دورههای دیگر اسلامی دارد.
تمام ۷۸ سال عمر شیخ بهایی مقارن بود با دوره حکمرانی سلسله صفویه؛ یعنی زمان سلطنت چهار پادشاه این سلسله که عبارتند از شاه طهماسب، شاه اسماعیل دوم، محمد خدابنده و شاه عباس اول. آثار معماری شیخ بهایی، و به ویژه مسجد امام، واقع در میدان نقش جهان اصفهان، از مهمترین آثار معماری دوران صفویه محسوب میشود.
در کتیبههای مختلف مسجدامام، نامی از شیخ بهایی، به عنوان طراح این مسجد برده نشده است، نام علی اکبر اصفهانی به عنوان معمار و بدیع الزمان تونی بهعنوان فراهم کننده محل مسجد و نقشه بنا، و محب علی بک برده شده است. اما طراحی این بنا منسوب به شیخ بهایی است.
این مسجد، یکی از مسجدهای چهار ایوانی جهان اسلام است و از شاهکارهای کاشیکاری تاریخی در دنیا محسوب میشود.
فضای معماری این مسجد، بسیار زیبا، آرامش بخش و در عین حال باشکوه است و یک انسان موحد در عین دیدن زیبایی و شکوه، همزمان آرامشی را که یادآور این باور اسلامی است که مسجد، خانه خدا و نیز مامن مومن است، تجربه میکند.
مسجد خانه خداست، چنان که این صفت به کعبه نیز نسبت داده شده است و شاید از همین رو بر سر در اصلی این مسجد با خط رضا عباسی نوشته شده است: ?شد در کعبه در سپاهان باز?
انسان در حال عبور از در اصلی و ایوان ورودی مسجد، چرخش ۴۵ درجهای مسیر به سمت راست را احساس نمیکند، و این چرخش نامحسوس بهاین منظور طراحی شده که مسیر به سمت قبله قرار گیرد.
این مسجد دارای حیاط مستطیلی شکل است که محیط آن را رواقهای طاق دار و دو طبقه در برگرفته است و اواسط هر یک از ضلعهای این حیاط، ایوان بزرگی موجود است وبنابراین ۴ ایوان بزرگ در این حیاط مشهود است که دو ایوان از آنها به شبستانهای کوچک راه مییابد و دو ایوان دیگر در محور قبله معرف مدخل و محراب مسجد است.
در میان منارههای بلند این عمارت، گنبد عظیم و باشکوهی نمایان است. این گنبد با ۵۴ متر ارتفاع کاربرد بسیار زیادی داشته است، چرا که صدا را به نحو آشکار انعکاس میدهد. قسمت زیر این گنبد، یکی از باشکوهترین بخشهای این عمارت است. تزیینهای زیر گنبد بسیار زیباست و با مهارت بالایی خلق شده است، و در زیر زمینه آبی رنگ، گل و بوتههای طلایی و سفید منقش شده است، و داخل گنبد کتیبهای موجود است که از آثار عبدالباقی تبریزی است و روی زمینه لاجوردی، به خط ثلث نگاشته شده است.
معماری مسجد امام اصفهان، ناخود آگاه روح باورهای توحیدی خالقانش را به بیننده انتقال میدهد. وقتی بیننده هر یک از ایوانها، رواقها و گنبد عظیم مسجد را که از پایین به بالا مشاهده میکند، آموزه سیر از کثرت به وحدت، یا حرکت از خلایق به سمت حق را که از آموزههای اصلی عرفان اسلامی است، به یاد میآورد.و......