بخشی از مطلب
در تداوم مینمالیسم کانسپچوال آرت ایجاد شد و به عنوان یک جنبش مفهومی و بیان گرا مطرح گردید و در درون خود معنایی کاملا پست مدرن را نهفته دارد . در این ارتباط می خوانیم : مینیمالیسم یعنی واپسین سبک و مشرب هنری مدرن بر توده پاره آجر هایی که به عنوان اثر هنری بر کف نمایشگاه انباشته شده بود سقوط کرد و بلافاصله از پدیده ای به نام کانسپچوالیسم و اصافت اندیشه . . . از آن بیرون آمد . با پیدایش این هنر هنر شکل نوعی ارائه سند را به خود گرفت این کار در واقع نوعی آفرینش ناب بود .
در جنبش هنری کانسپچوال فکر و هدف هنرمند از خلق اثر اهمیت اساسی دارد . کانسپت واژه ای لاتین است که به فکر عقیده فهم و درک مفهوم ( عینی ) دلالت می کند . در بیان کلی کانسپچوال آرت به معنای (( هنری مفهومی )) است که در آن نه شی و اثر هنری بلکه ÷یام معنی و مفهوم آن دراای ارزش و اعتبار می باشد . در این توصیف مشارکت ذهن و نظر مخاطب ( تماشاگر ) نیز نادیده گرفته نمی شود . بدین لحاظ در این جنبش هنری هنرمند در مرحله اجرا خود را محدود به مواد یا عناصر خاص نمی کند و از مواد گوناگون و حتی نامتجانس در کنار یکدیگر برای رساندن مفهوم مورد نظرش بهره می گیرد . حیطه ارائه اثر هنری در کانسپچوال آرت بسیار فراتر از میدان هنرهای بصری و نمایشی است و مبحث نور صوت ، حرکت ، نمودار ، فیلم ، عکس و حتی اجرا را نیز در درون خود دارد .
در ارتباط با نحوه شکل گیری این جنبش هنری می خوانیم : در دسامبر 1966 دانیل بورن ، الیوه مسه ، میشل پارمانتیه و نیل تورونی گروهی با عنوان اختصاری BMPT تشکیل دادند . این هنرمندان که در چهار چوب هنر مفهومی کار می کردند با عرضه آثار خود در چهار نمایشگاه شکلهای سنتی و قرار دادی آفرینش را نفی کردند . به اعتقاد آنان اثر هنری فقط مبین شیوه های تولید بی نام و نشان است و به جنبه مادی خود محدود می شود .
سل لویت هنرمند مو نظریه پرداز این جنبش در مقاله خود در سال 1969 در بیان کانسپچوال آرت نوشت : ضرورت ندارد که همه ایده های هنری قالب یک شی معین مانند تابلو یا مجسمه را به خود یگرند . از نظر او نقد هنری دیگر ضرورت ندارد زیرا خود هنرمند می تواند هنرش را تحلیل کند و همان نوشته ها و تحلیلها نیز شان هنری دارند .
هنر مفهومی به ایده و نظر هنرمند بیش از وسیله بیان و کار نهایی آن اهمیت می دهد . این هنر در ابتدا به گونه های مختلف اجرا می شد ولی در مراحل بعدی به گزارش یک رویداد یا واقعه و یا فعالیت های فرهنگی و کاوشگریهای بسنده کرد . در این جنبش هنری هنرمند می کوشد با استفاده از مطالب مکتوب ، نمایش فیلم ویدیویی و یا نمایش اشیای رخداد خاص و یا با ارائه سند و یا عکس مربوط به آن به ارائه نظر ایده و تفکر خود بپردازد .
هدف اصلی در ارائه این آثار آن بود که یک اثر هنری را از قید ارزشهای تجاری و مادی سوداگران هنری رها سازد و ارزش معنوی و حقیقی آن را که همانا رساندن پیام و بیان یک محتواست به آن بازگرداند .
کانسپچوال آرت به واسطه گستردگی مفهومی و بیانی که در درون خود دارد و از آنجا که می تواند اطلاعات و مفاهیم را به صورت روایی ارائه کند به نوعی همخوانی و ارتباط تنگاتنگ با سایر جنبشهای دهه هفتاد و هشتاد قرن بیستم پیدا کرده است .
هنر اجرایی (Performance Art) هنر اتفاقی (Happaning Art) هنر محیطی (Enviroment art) هنر زمینی (Earth Art) هنر چیدمان (Installation Art) هنر ویدیویی (Video Art) هنر صدا (Audio art) هنر چند رسانه ای (Multimedia Art) و حتی هنر رسانه های نوین (New Media Art) همه انواع جنبشهای هنری سه دهه آخر قرن بیستم هستند که به نوعی در خدمت هنر مفهومی قرار گرفته اند .
و....