پاورپوینت بررسی نظريات پست مدرنيسم و نقد آن از مدرنيسم
بخشی از مطلب
رنه دكارت از پايه گذاران فلسفة مدرن با اين گفته خود كه
من فكر مي كنم، پس ه ستم تأكيد بيش از پيش ذهنيت مدرن بر عقل و عقل گرايي را ابراز كرد . در عصر روشنگري نيز بر عقل، خرد و
استدلال منطقي تأكيد مجدد شد . ولي يكي از وجوه شاخص و عمدة نقد پست مدرنيسم از مدرنيسم،
عقلانيت و خرد عدد انديش مدرن است.فردريك مينچه فيلسوف اواخر قرن نوزده م، نگرش به امور و محدود قرار دادن عقل تك ساحتي را زير سؤال برد . او مشكل بزرگ بشريت را مدرنيته مي داند و به احساس بيش از عقل باور داشته است
و لذا علم مدرن و روش تحقيق دكارتي را زير سؤال برد . به عقيدة او ، عقل خلاقيت زندگي را از بين
مي برد.
« ليوتار در اين مورد گفته هيچ تضميني وجود ندارد كه عقل پيامدهاي آزادبخشي را بيفزايد پست مدرنيسم ها معتقدند كه تاريخ قرن بيستم با قدرت گواهي مي دهد، اين باور كه ترقي تكنولوژي لزوماً باعث پيشرفت تمدن انساني مي شود، دروغين است
زيگموند فرويد روانشناس و انديشمند ات ريشي، نيز عقل مولدي را زير سؤال برد، او ضمير ناخودآگاه و ساحت آن را مطرح كرد . ديگرآنكه، پست مدرنيسم با ايدئولوژي و هر گونه فراروايت مخالف
است. دو ايدئولوژي مهم عصر مدرن، يعني ليبراليسم و كمونيسم و ديگر ايدئولوژي هاي اين دوره، همه
از نظر فلاسفة پست مدرن مورد انتقاد است. لذا پست مدرنيسم معتقد به تكثر و قرائت هاي مختلف و جامعه كثرت گراست و هيچ ابر روايت و يا ابرنظريه را مطلق و حلال تمامي مشكلات نمي پندارد . از نظر آنها، روايت هاي كلان بايد جاي خود را به روايتهاي خرد بدهد و....