دانلود,پاورپوینت بررسی مبانی فکری کریستین نوربرگ شولتز ,pptx
مطلب مفید
کریستین ـ نوربرگ شولتز یکی از برجستهترین چهرههای پدیدارشناسی در معماری است که تأثیری ژرف بر بسط و گسترش این گفتمان داشتهاست. وی معتقد است که توجه اش به وجوه کیفی نظریهٔ معماری به کتاب "نیات معماری" (۱۹۶۳) باز میگردد که در آن بیشتر متمرکز بر روانشناسی اگون برونشوی و مباحث جامعه شناختی بودهاست. اما وی پس از آشنایی با کتاب "انسان و فضا" ی اوتو فردریش بولنوو(۱۹۶۳) و بالاخص توجه به مفهوم جاستی (دازاین) هایدگر در مییابد که پدیدارشناسی «روشی است کاملاً مناسب جهت نفوذ در جهان روزمره، چراکه معماری به واقع در خدمت کلیت است، کلیتی که اصطلاح "زیست ـ جهان" متضمن آن است و از فرایند علمی دوری میگزیند». ارائهٔ درکی درست و جامع از پدیدارشناسی مورد نظر نوربرگ ـ شولتز جز با مطالعهٔ گستردهٔ آرای او که در کتب و مقالات متعدد بیان شدهاند میسر نیست. به گمان وی، پدیدارشناسی یک روش است و نه نوعی از فلسفه، راه و روشی که بر آن است تا ساختارها و معانی جهان ِ زندگی را فراچنگ آورد. پدیدارشناسی «بر آن نیست تا جایگزین علوم طبیعی گردد، بلکه جایگزین روابط و کل اصول و معیارهایی میگردد که آن علوم بیان میکنند». به نظر وی رویکرد علمی به "چیزها" آنها را از زمینهٔ واقعی شان برمیکند و به آنان چونان اموری "سنجش پذیر" توجه دارد. وی میگوید: «پدیدارشناسی نقطهٔ عزیمت خود را شعار هوسرل مبنی بر "به سوی خود چیزها" و نیز تأکید وی که علم مدرن نتوانست به فهم ما از "زیست جهان عینی" کمک کند قرار میدهد) به واقع زیست ـ جهان، جهان ِ چیزهای خصلتمند و معنادار است، و پدیدارشناسی راه و طریقی است که «رویکردش به چیزها مطابق همان طبیعتمندی ای است که از خود بروز میدهند، یعنی نه چونان موجوداتی جدا از هم، بلکه چونان تجلیهای یک ذاتمندی یا طریقی از بودن که تنها در رابطه با دیگر طرق بودن قابل فهم بوده و در طی زمان مقاومت میکند، بی آنکه این ـ همانی خود را از دست بدهد»
بخشی از مطلب
مبانی فکری کریستین نوربرگ شولتز
کریستین نوربرگ شولتز، معمار اندیشمند نوروژی با تفکرات فلسفی حول
مسائل معماری. با رویکرد پدیدارشناسی
مبانی فکری کریستین نوربرگ شولتز
پدیدارشناسی «بازگشت به چیزها» یعنی مخالفت با تجریدها و ساختارهای ذهنی
او عشق به مکان و زمین را بخشی از« هستی در جهان » خوانده و آن را بر
موضوعات فنی ارجح می داند، به اعتقاد او اوضاع بحرانی کنونی نه با
برنامه های عظیم بلکه با نگهداری از آنچه در کنارمان واقع گشته یعنی
«چیزها» در مسیر بهبود خواهد افتاد. بدین ترتیب سکونت مفهومی بیش از
قرار گرفتن سقفی بالای سر و به زیر پا آمدن چند متر مربعی زمین است،
*طبقه بندی مفاهیم «سکونت» *
* ** آبادی *: به همراه فضای شهری همواره صحنه
ی ایفای نقش سکونت مجتمع
*محیط کل * *نهاد* : یا بنای عمومی تجسم سکونت عمومی
*خانه *: خلوتکده خصوصی ( مکانی که فرد در
آن به مقصود نهایی نائل گردیده
1.
*سکونت **مجتمع *: آزمودن زندگی به عنوان عرصه امکانات گوناگون
(دیدار با دیگران به آهنگ دادوستد تولیدات، اندیشه ها و احساسات)
2.
*سکونت **عمومی *: توافق با دیگران یعنی پذیرش مجموعه ای از
ارزشهای مشترک
3.
*سکونت **خصوصی *: یافتن موجودیت از طریق گزینش جهانی کوچک و از
آن خود
*
محیط کل همواره به آنچه به طبیعت ارزانی داشته ( به چشم اندازی
که علاوه بر دارا بودن کیفیت های عمومی ویژگی های اختصاصی خود را
نیز داراست) وابسته می باشد.
*
با این وجود سکونت مشتمل بر صمیمت با مکان طبیعی می گرددومی توان
آن را بیانگر «تعیین موقعیت» و« احراز هویت» نیز دانست. تعیین
موقعیت و احراز هویت به یاری فضای آراسته و شکل مصنوع که به
اتفاق یکدیگر مکان واقعی را به وجود می آورند میسر می گردند.
مفهوم مکان در مقابل تاکیدی که در حال حاضر بر فضای مجازی روا گردیده
واقع شده و نقطه ی عطفی برای بازگشت به معماری تمثیلی به شمار می
اید، از این رو روش عاری از تمثیل عملکردگرایی (فونکسیونالیسم) این
را پشت سر نهاده و راه را برای برقراری شکلی از معماری که نیاز به
سکونت را به مفهوم واقعی کلمه پاسخگو باشد هموار می سازیم.هنگامیکه
سکونت به مرحله قطعی خود رسد آن گاه به آرزوی خود برای داشتن احساس
تعلق و همیاری جامه عمل پوشانده ایم.