پاورپوينت بررسی بناها و آثار شاخص معماري مصر
بخشی از مطلب
دولت مصر را می توان تجسم بخش تمدن مصر دانست. این دولت ابتدا در "ممفیس" مرکز "پادشاهی قدیم" تشکیل شد. بعد در دوره "پادشاهی جدید" مرکز دولت معمولا در "تب" قرار داشت. این دو نقطه مراکز بزرگ مذهبی و مقر مجتمع های ساختمانی سلطنتی بود. آنها واقعا شهرهایی نبودند که مردمان عادی سوای از حکومتیان در آنها زندگی کنند. این امر به این دلیل بود که شاهان مصر مردان بزرگی برخاسته از جامعه دولت-شهری نبودند که نقش وکیل مردم را به عهده گرفته باشند. آنها همچنین مثل دیگران نبودند که بنده خدایانی باشند که بر تمامی مردمان- چه بزرگ و چه کوچک- حکومت می کردند. آنها خودشان خدا بودند.
در مراحل اولیه پادشاهان مصر قدرت فائقه داشتند و این معنی از پیکره های عظیم ابنیه تاریخی قابل تشخیص است. آنها این منصب را از شاهان دوره ما قبل تاریخ به ارث برده بودند که به خاطر قدرتشان در رونق بخشی به کشاورزی و ایجاد فراوانی در نعائم از تقدس خاصی بهرهمی بردند. مردم مصر معتقد بودند که پادشاهان مصر می توانند بالا و پایین شدن سالانه آب رود نیل را برای مردم مقیم ساحل رودخانه حکم مرگ و زندگی را داشت کنترل کنند. نخستین مراسم عبادی پادشاهی مصری که برای ما شناخته شده است به حاصلخیزی، آبیاری و احیا زمین مربوط می شود. اولین تصاویری که از "منس" به جا مانده او را در حال کَندن کانال نشان می دهد.
در دوره مربوط به "پادشاهی قدیم" این عقیده وجود داشت که شاه یا "فرعون" خدای مطلق بود و خیلی زود او را به عنوان یک خدا شروع به پرستش کردند. عدالت آن چیزی است که " فرعون دوست دارد" و شرارت نیز آن چیزی است که "فرعون از آن نفرت داد" . او به شیوه ای مقدس "دانای کل" است و لذا نیازی به قانون ندارد که راهنمای او قرار گیرد. بعدها تحت حکومت "پادشاهی جدید" فراعنه را با قد و قامتی به مثابه جنگجویان بزرگ نشان می دادند که آنها در کالاسکه های خود همچون جنگنده های قهار نشسته اند و بر دشمنان خود می تازند و آنها را مقهور خود می سازند و حیوانات شکاری را با بی رحمی می کشند. با این همه پادشاهی مصر همچنان مقدس و محترم (توام با رعب و وحشت) باقی می ماند. یکی از ماموران کشوری مصر چنین می نویسد: "او خدایی است که با اعمالش انسان حیات می یابد. او به تنهایی و بدون داشتن همتا، هم پدر و هم مادر تمامی بشریت است."
و....