بخشی از مطلب
استفاده از طراح های کاشی کاری مدرن برای دیوار پشت تخت شما می تواند جلوه ی دکوراسیون داخلی تان دو چندان کند، و هر بیننده ای را به خود خیره کند، کافی است طرح منحصر به فردی را متناسب با فضای اتاق خواب خود انتخاب کنید و ظاهر آن تغییر دهید، در انتخاب طرح برای فضای اتاق خوابتان توجه داشته باشید که اگر دکوراسیون اتاق خوابتان شلوغ است از طرح های ساده تر و خلوت تر برای کاشی کاری دیوار پشت تخت خوابتان استفاده کنید تا ظاهر فضای شما شلوغ تر و گرفته نشود.
برای این نوع از کاشی کاری های تزیینی با جزییات زیاد می توانید از کامپیوترها نیز کمک بگیرید و حتی طرح مد نظرتان را روی کاغذ به چاپ برسانید و به عنوان کاغذ دیواری در بخش های متنوع دکوراسیونتان نصب کنید و از داشتنش لذت ببرید.
با گسترش دین اسلام در شرق، شیوه معماری در این مناطق خصوصاً در بخش تزئینات تغییر نمود. اسلامیون، آن دسته از آثار هنری که از آداب و رسوم اسلامی خارج بودند و حاوی نماد انسانی و حیوانی بودند را تخریب کردند. در نظر آنان هنر میبایست در خدمت علم و دانش باشد نه پرستش. در عهد اسلامی هنرهای تزئینی و صورتگری فقط از جهت صحنههای یادگاری و حماسی باقی ماندند. نقاشی مشجر خطوط هندسی و نوشتههای کوفی مزین و آمیخته با گل و برگ و غیره روی بناها یقیناً از سده سوم هجری به بعد رواج یافتهاند. این گونه تزئینات را میتوان در خشتهای بنای آرامگاه اسماعیل سامانی در بخارا در حدود سالهای ۳۰۰ هجری قمری (۹۶۰ میلادی)، مقبره پسر علمدار ۴۱۸ قمری (۱۰۲۷ میلادی)، نقاشی گل و برگ لوحه سنگی مرمر سلطان محمود غزنوی حدود ۴۰۰ قمری (۱۰۰۹ میلادی)، آثار نقاشی روی سنگ گچ دیوارهای انبیه عصر سامانیان و اوایل دوره غزنویان مشاهده کرد. بعد از آن در آسیای میانه شاهد پیشرفت نقاشی در عصر سلجوقی هستیم که نمونههای زیبا و دلکش آن را میتوانیم در محراب مسجد جامع اولیا در حدود ۴۶۰ قمری (۱۰۶۷ میلادی)، بناهای مسعود سوم و منارهای غزنه حدود ۵۰۰ قمری (۱۱۰۶ میلادی)، بقایای بناهایچشت شریف، مسجد جامع هرات ۵۶۷ قمری (۱۲۰۰ میلادی)، نقاشیهای بنای مرقد امام خورد (یحیی بن زید) در سرپل حدود ۴۳۰ قمری (۱۱۳۵ میلادی) و مدرسه چونه بادغیس ۵۷۰ قمری (۱۱۷۵ میلادی) مشاهده کنیم.
شیوه تزئینی بناهای اسلامی در دوره تیموریها در هرات نفوذ بیشتر کسب کرد و به اوج تکامل خود رسید. نمونههای قابل توجه تزئینی و ساختمانی اسلامی در افغانستان عصر تیموریها شامل موارد زیرند: کاشیهای مسجد جامع هرات، مقبره گوهرشاد، کاشیهای منارههای مصلی، کاشیهای منار تیموری در قلعه اختیارالدین، کاشیکاری مقبره شاه ولایت ماب (که به عقیده بعضی از پژوهشگران، هفتصد نوع کاشی در آن به کار رفته) و کاشیکاری مقبره خواجه عبدالله انصاری. تعدادی از آثار تاریخی دیگر از قبیل منارههای مساجد، زیارتگاهها و مقابر در نقاط مختلف افغانستان چون بلخ،لشکرگاه، هرات، قندز، غور، غزنه، و کابل و سایر گوشه و کنار افغانستان که تا کنون موجود است هر کدام شاهد انواع شیوههای تزئینی رایج در افغانستان بوده است.
کاشی و کاربرد آن
کاشی از لحاظ تاریخی پنجمین شیوه اساسی و بنیادی در تزئینات ساختمانهای آبده یی و ساختمانهای عادی میباشد. استفاده از این شیوه در معماری اسلامی بسیار رایج است و طرحهای جالب، جلو رشد و کشف تزئینات خشتی و گچی را گرفت و همه علاقمند تزئینات با کاشی شدند. استفاده از کاشی به نحوی که روی دیوار را کاملا بپوشاند اولین بار در قرن ۱۳ و در قونیه به کار رفته است. کاشی کاری بصورت هنر تزئینی در کشورهای اسلامی به اوج شکوفایی خود رسید و یکی از ویژگیهای برجسته معماری اسلامی به شمار میرود کاشیهای که برای تزئین عمارات به کار میرود عموما سه نوع بوده که ذیلا توضیح میگردد.
الف: کاشی معرق: با تلفیق تکههای کوچک گوناگون ساخته میشود که به اساس طرح اصل یکایک تراشیده میشود ودر جای معین آن نصب میگردد.
ب: کاشی معقلی: دارای طرحهای هندسی است واز تلفیق اشکال هندسی ساخته میشود.
ج: کاشی مشبک:
د: کاشی گره:
ه: کاشی خشتی (هفت رنگ): از تلفیق خشتهای ظریف لعاب دار که هریک از آنها بخشی از طرح کلی را در بر دارد ساخته میشود واز قرن پنج قمری با گسترش و پیشرفت سایر شاخههای هنر اسلامی کاشی کاری نیز ترقی بیشتر کسب نمود.
اساتید
• از اساتید معاصر این رشته از هنر ایرانی میتوان از مرحوم استاد علی پنجه پور اصفهانی نام برد که آثار بجای مانده از ایشان در جای جای ایران و جهان حافظ سبک اصیل کاشی کاری و معماری ایرانی و شایسته تقدیر میباشد. از جمله آثار ماندگار این استاد برجسته ایرانی، میتوان به گلدستههای حرم مطهر حضرت زینب کبری در کشور سوریه(به عنوان مرتفع ترین گلدستههای کاملا پوشیده شده از کاشی معرق در دوران معاصر در سطح جهان) اشاره نمود. در حال حاضر نیز فرزندان استاد علی پنجه پور ادامه دهندگان و حافظان سبک هنری وی میباشند.
کاشی معرق
کاشیکاری به سبک گره معرق در زمینه رسمی بندی شده در سطح زیرین گنبد آرامگاه حافظ
معرق کاری عبارت است از قطعههای بریده شده کاشی که نقوش مختلف را از رنگهای متفاوت تراشیده و در کنار یگدیگر قرارداده و به شکل قطعاتی بزرگ در آورده و روی دیوار نصب میشود تازینت بخش بنأ گردد. این نقوش گاهی از نقشهای گرهکشی و گاهی از نقشهای مختلف مانند گل و بوتهسازی اسلیمیها که هرکدام جداگانه میتوانند بنایی را زینت بخشد.
ساختن یا نصب کاشیها را به طریق فوق معرق میگویند. معرقکاری کاشی در دوره سلجوقیان یعنی در قرن ۴ هجری به سمت کمال رفت و بسیار متداول گردید. درقرن هشتم هجری هنرمندان معرقکار به مراتب از هنرمندان عهد سلجوقی جلو افتادند. دراین قرن موفق شدند اجزای راکه اشکال معرق از آنها تشکیل مییابد کوچکتر کنند و لطیفترین وزیباترین اشکال بنایی وهندسی را در مجموعهای از رنگهای زیبا براق که جز در هنر شرق خصوصأ ایرانی دیده میشود نمایش دهند. مخصوصأ ارزانی بیشتر موجب رواج بیشتر آن گردید. هنر معرقکاری در قرنهای ۹و ۱۰ هجری به روشهای شرقی خود رسید در این دوره مراکز مهم معرقسازی در شهرهای اصفهان، یزد، هرات و سمرقند ایجاد گردید. اما در اصل باید گفت که مرکز اصلی این کار در دوران صفویاردبیل بوده است. یکی از با قدمت ترین این آثار را میتوان به مسجد کبود تبریز و بعد آن به شیخ صفی اشاره کرد. که بعدها با تغییر پایتخت از اردبیل به اصفهان این هنر نیز همانند هنرهای دستی دیگر به دستور شاه به اصفهان منتقل شدند، و شرو به ساخت بناهای تاریخی چون میدان امام کردند. کاشی معرق این حسن را دارد که بر سطوح غیر مسطح همچون بدنه گنبدها و گلدستههای کوچک و حتی مقرنسهای ظریف قرار میگیر و چنانچه نیاز به مرمت پیدا کند کمتر دچار عدم هماهنگی با بقایای کاشیهای سالم مانده میشود.
کاشی هفت رنگ
سبکی از کاشیکاری است که در آن از کاشیهایی با شکل و ابعاد منتظم بنا بر سلیقه استادکار و ویژگیهای محل اجرای اثر و اصولاً به شکلهای مربع، مستطیل، شش ضلعی و یا اشکال دیگر و در اندازههای متداول ۱۵×۱۵ و ۲۰×۲۰ سانتیمتر و برای مناره و گنبد در ابعاد ۱۵×۷٫۵ یا ۲۰×۱۰ سانتیمتر به صورت خشت با رنگ زمینه غالباً سفید تهیه شده، در کنار هم چیده و طرح یا خط مورد نظر بر روی کاغذ به وسیله سمبه سوراخ شده، سپس طرح اولیه به کمک گرده ذغال برروی کاشی کپی میشود و پس از آن به وسیله اکسید منگنز، قلمگیری شده و بعد با رنگهای مختلف امّا پایه حرارتی پایینتر از رنگ اول کاشی رنگ آمیزی میگردد و دوباره به کوره رفته وآماده نصب میشود.
هفت رنگ اصلی و متداول جهت رنگ آمیزی این آثار عبارتند از سیاه، سفید، لاجوردی، فیروزهای، قرمز، زرد و حنایی که امروزه از سایر رنگها مثل طلائی، سبز و … نیز استفاده میشود.
سرعت اجرای کاشیکاری به سبک هفت رنگ نسبت به سبک معرّق بیشتر است. از این نوع کاشیها در اماکن متبرکه و تاریخی استفاده شدهاست.
خط بنایی وسیله تزئینی در کاشی
خط بنایی الهام گرفته از خط کوفی و به عنوان یکی از دشوارترین خطوط در زمینه خوانش و نگارش بوده و در کاشیکاری و معماری اسلامی جایگاه ویژهای دارد و زینت بخش کتیبه های داخل محرابها و بالای منارها و پشت و پهلوی قوس است. این نوع خط کاربرد زیادی در کاشیکاری و آجرکاری دارد به این خاطر که برش آن آسانتر است مانند سایر خطوط کنج و کنار و پیچ و تاب زیادی ندارد. به همین سبب نام خط بنایی را بر این خط گذاشتهاند.
از استاد مهدی پنجه پور میتوان به عنوان یکی از معدود اساتیدی نام برد که علاوه بر مهارت کامل در تمامی زمینههای معماری و کاشی کاری سنتی ایرانی، قادر به خوانش، نگارش و اجرای خطوط بنایی میباشد. وی فرزند استاد علی پنجه پور است.
در کاشی کاری شیوههای تزئینی دیگری هم وجوددارد که زیرنام اسلیمی، گرهچینی، خط بنایی، مقرنس کاری، رسمی بندی،چشمه و کاسه سازی یا شمسه زیاد و غیره که هر یک در جایش از ارزش خاصی برخوردار است.
نتیجه گیری
در میان انبوهی از مصالح معماری چون، گل، گچ، خشت، سنگ، چوب و غیره کاشی نقش عمده را ایفا میکند در حقیقت کاشی مکمل کار در معماری است. و هنرمندان ما به خوبی تشخیص دادند که در یک کشور اسلامی و یا در مجموع جهان اسلام یگانه عنصری که میتواند اهداف هنر اسلامی را متحقق کند کاشی است. آثار گرانبهایی از این عنصر معماری و تزئیناتی را در اکثر مراکز متبرکه کشورهای اسلامی مشاهده مینمایم که همه آنها حاصل دسترنج توانای هنرمندانی است که زندگی خود را وقف هنر کردند و رسالت خود را در قبال جامعه اسلامی و اهداف هنر اسلامی از طریق هنر کاشی کاری انجام دادند.
کاشی یکی از نمادهای مهم و از عناصر برجسته تزئینی در معماری ایران زمین است. اگرچه این هنر از دوران باستان در معماری ایران رواج داشت و نمونه هایی از آن در بناهایی مانند کاخ آپادانای شوش بهدست آمده است اما استفاده گسترده از كاشی در بناهای ایرانی به دوران پس از اسلام بازمی گردد. تا پیش از سده پنجم هجری، بناها را با نقاشی های دیواری تزئین می كردند، اما از این زمان كه مقارن با حكومت سلجوقیان بود، استفاده گسترده از كاشی همه گیر شد.
كاشی های سلجوقی به شكل ستاره یا صلیب بودند و بهترین نمونه آنها را می توان در گنبدخانه حرم امام رضا(ع) در شهر مشهد تماشا كرد. در این دوره، كاشان مهم ترین مركز تولید كاشی بود و در كارگاههای بزرگ آن یك نوع كاشی برجسته و درخشنده به نام كاشی زرین فام تولید می شد.
در حرم امام رضا دو محراب زرین فام برجای مانده كه در سال های آغازین سده هفتم هجری بهوسیله خاندان هنرمند ابی طاهرساخته شده اند. همچنین محراب زرین فام امامزاده علی بن جعفر قم كه صد سال بعد از محراب های حرم رضوی ساخته شد، آفریده یكی دیگر از اعضای این خاندان است. در این دوره، استفاده از كاشی منحصر به درون ساختمان ها بود و در مساجد نیز كمتر به كار می رفت، زیرا بسیاری از مردم بر این باور بودند كه نقش و نگار و درخشش كاشی، سادگی مسجد را از میان می برد و مانع توجه كامل به خداوند است. اما از دوره ایلخانان مغول، نه تنها كاشی حضور پررنگی در مساجد پیدا كرد، بلكه برای نخستین بار در تزیین نمای بیرونی ساختمان ها بهكار گرفته شد.
گنبدهای آجری مراغه اولین آثار شناخته شده ای هستند كه دیوار بیرونی شان با كاشی تزئین شده است. این هنر در دو دوره تیموری و صفوی به اوج کمال رسید و از دوره قاجار به بعد تحت تأثیر هنر غربی، تا حدودی از زمینه تاریخی خود جدا شد. کاشیهای قاجاری اگرچه به زیبایی و ظرافت کاشیهای تیموری و صفوی نیستند اما در نوع خود جالب توجه به شمارمی روند و از حیث طرح و رنگ تنوع بالایی را به نمایش میگذارند.كاشیها علاوه بر جنبه هنری، از نظر علمی نیز حائز اهمیت به شمار میروند، زیرا نمایانگر جنبه های مختلفی از پیشرفت صنعتی در ادوار مختلف تاریخی هستند.
آنچه مسلم است این است که کاشیکاری یکی از جنبه های بارز بناهای تاریخی ایران به شمار میرود که آنها را از بناهای غیرایرانی متمایز می کند و بینندگانش را به وجد می آورد. اگرچه در ترکیه و هند نیز هنر کاشیکاری رواج داشته و دارد اما به هیچ روی همپای کاشیکاری ایرانی نیست.
شوش کاخ آپادانا
یکی از قدیمی ترین نمونه های کاشیکاری در معماری ایران در کاخ آپادانا در شهر شوش (استان خوزستان) بهدست آمده است. این کاخ که در فاصله سالهای 521 تا 515 میلادی توسط داریوش اول هخامنشی بنا شد، بیش از 10 هزارمتر مربع مساحت دارد و دارای بیش از 110 فضای معماری کشف شده است.
تا اواخر دوره قاجار، کاخ آپادانای شوش زیر خاک بود تا اینکه در اواخر قرن نوزدهم یک زوج فرانسوی به نام مارسل دیولافوا و مادام ژان دیولافوا آن را از زیر خاک بیرون کشیدند و از آثار کاخ هرآنچه را که قابل حمل بود، به موزه لوور پاریس بردند. از جمله این آثار، کاشیهای خشتی نقش برجسته با تصویر سربازان گارد جاویدان هخامنشی بود که اکنون در موزه لوور پاریس نگهداری می شود و نمونه هایی از آن نیز در بخش ایران باستان موزه ملی ایران قابل مشاهده است.
و.....