خانه
نظریه گشتالت علت وجودي تضاد مكتب گشتالت عليه روان شناسي اراده گرايي وونت و رفتارگرايي واتسون جزئ گرايي اين دو مكتب بود. از نظر وونت وظيفه روان شناس مطالعه ي تجارب هشيار آدمي و ساختمان كلي هشياري است. او معتقد بود براي شناخت هر چه بهتر هشياري ، مي توان آن را به عوامل سازنده اش يعني احساس هاي مجرد تفكيك كرد. در نظر رفتارگرایان انسان ذاتا نه خوب است و نه بد ، بلکه یک ارگانیزم تجربه گرا است که استعداد بالقوهای برای همه نوع رفتار دارد. به اعتقاد این گروه انسان در بدو تولد همانند صفحه سفیدی است که هیچ چیزی بر آن نوشته نشده است. او به منزله یک موجود واکنشگر به حساب میآید که در قبال محرکهای محیطی پاسخ میدهد. رفتار او پاسخی به تحریک است که قسمت اعظم این تحریک بیرونی است ولی تا حدودی هم درونی است. او رفتاری قانونمند و پیچیده دارد که به شدت تحت تاثیر محیط قرار دارد و اصولا انسان تا حدود زیادی ماحصل محیطش است. رفتار گرایان مفهوم اراده آزاد را مطلقا انکار میکنند و اعتقاد ندارند که فرد میتواند به شیوهای رفتار کند که به حوادث پیشین وابسته نباشد. انسان را موجودی میدانند که بر اساس شرطی شدنش زندگی میکند نه براساس عقایدش. او موجودی است که خودش را کنترل نمیکند بلکه بوسیله عاداتش کنترل میشود. به نظر آنها انسانهای خوب نیز مانند اتومبیلهای خوب باید تولید شوند و کار مهندسان رفتار و رفتار درمانگران آن است که افراد خوب بوجود بیاورند. به نظر آنها تمام ویژگیهای خوب و بد انسان حاصل محیط است. و..... فهرست زیبایی شناسی نظریات زیبایی شناسی تقسیم بندی زیبایی شناسی گشتالت نظریه گشتالت و نظریه جزء بینی نظریه های اساسی گشتالت قوانین گشتالت قانون مجاورت قانون مشابهت قانون زیاده نمایی یا شکل خوش قانون بستگی قانون تداوم مطلوب قانون تجربه پیش نمایش اسلایدها