خانه

 درباره ما
 ارتباط با ما
 راهنمای فروشگاه

 فروش آثار شما
 نمونه قراردادها
رزومه
 نمونه کارها
 
جهت اطمینان از نماد اعتماد فروشگاه به سمت راست صفحه اول سایت (خانه) مراجعه فرماييد       جزوات معماری       پاورپوینت های معماری       چند جمله از بزرگان : درنگ، بهترین درمان خشم است.        مناعت، بین خودستایی و خود هیچ انگاری است./ ارسطو       می‌توان حقیقتی را دوست نداشت، اما نمی‌توان منکر آن شد./ ژان ژاک روسو       زندگی مسئله در اختیار داشتن کارت‌های خوب نیست بلکه خوب بازی کردن با کارت‌های بد است./ گابریل گارسیا مارکز       جهان هر کس به اندازه ی وسعت فکر اوست. (محمد حجازی)       برای کسی که شگفت‌زده‌ی خود نیست معجزه‌ای وجود ندارد       علت هر شکستی، عمل کردن بدون فکر است. (الکس‌مکنزی)       بهتر است ثروتمند زندگی کنیم تا اینکه ثروتمند بمیریم. (جانسون)       از دیروز بیاموز. برای امروز زندگی کن و امید به فردا داشته باش. (آلبرت انیشتن)       کسی که جرات هدر دادن ساعتی از عمر خود را دارد، ارزش زندگی را نفهمیده .داروین        شما تنها زمانی به قدرت نیاز دارید که قصد انجام کار مضری را داشته باشید در غیر این صورت عشق برای انجام هر کاری کافی ست. چارلی_چاپلین       زیبایی غیر از اینکه نعمت خداست. دام شیطان نیز هست . فردریش نیچه       از زندگانیم گله دارد جوانیم ، شرمنده جوانی از این زندگانیم      
فروشگاه مقالات
 
فهرست مطالب: پاورپوینت بررسی مبانی نظری آموزش در معماری

   تعدادبرگ: 35 اسلاید   قیمت: 10000 تومان     تعدادمشاهده  1


پاورپوینت بررسی مبانی نظری آموزش در معماری
 
بخشی از مطلب
تعلیم و تربیت معمار، نه تدریس معماری، باید معمار باز آورد (و از بالاتر انسان) تعلیم یعنی علم¬آموزی در اینجا یعنی آموختن دانش مربوط به معماری، معماری از طرفی با انسان زاده شده و با او زندگی می¬کند انسان را دربرمی گیرد و در جسم و روحش اثر می گذارد اثری بس شدید و عمیق و از طرف دیگر، در اجتماعی  نسل میراث فرهنگی و انسانیت است بسیارند آثار معماری که قرنها مانده¬اند و هنوز هم قابل استفاده¬اند و عمرشان به بیش از هزار سال هم می¬رسد.
پس معماری از لحظه¬ای که تصمیم ایجاد و خلقش در فکر یکنفر نطفه می¬بندد، تا بعد از مرگش بیشتر از هر مصنوع دیگر با انسان در تماس مستمر است، انس و علاقه فرهنگی ایجاد می¬کند و با انسان در تأثیر متقابل و مستقیم است، یعنی انسان برترین و اساسی¬ترین عامل است و در معماری، از قبل از تولد تا بعد از مرگ و چنین مصنوعی باید از انسانیت سرچشمه بگیرد و با انسانیت عجین شود و برای انسان و انسانیت باشد. تعلیم عملی معماری باید تا بعد چهارم و حتی بالاتر پیش برود. ماکت بعد سوم کار است. مسائل پیچیده دیگر باید به آن اضافه شود. روابط اجزاء مصالح حجم¬هایش با همدیگر و رابطه خودش با محیط اطراف و بازمان خود نیز مورد مطالعه قرار گیرند و مثمر ثمر گردند.
حالت دنیای منزوی را برای خود نگهداشته، شاگرد معماری از زندگی رفتار مردم بی خبر است آنچه که در زندگی رخ می دهد را لمس نمی¬ند و با مردم زمانه خود در رابطه نیست. شاگرد تماسش به دوستان، همردیفان، همسایگان و احیاناً معلمش ختم می¬شود، در قلب اجتماع نیست و معمار می¬شود. در حالیکه با و حیات انبوه مردم کوچه و بازار آشنائی ندارد. در نتیجه آنچه که می سازد، ناآشنا، ناهنجار، غلط و غیرقابل استفاده از آب درمی¬آید. معمار باید پیوند آشنا با مردم زمانه خود داشته باشد با آنها اختلاط کند و با زندگی، روحیات عقایدشان از نزدیک آشنا شود، شناخت فرهنگ محیطی که در آن اثر معماری زائیده می¬شود جزء پایه-های مطالعاتی است.
مفاهیم انسانی، موقعیت جغرافیائی فلسفه است، اقتصاد و تکنولوژی است و هنر است که خود از یک سو  با عواطف اجتماعی دارد. تربیت معمار بعهده دانشکده نیست. تربیت یک نفر مهندس  و شیمیست بعهده دانشکده است. از دانشکده شروع می¬شود و باتکاء مقداری معلومات اولیه در مورد معمار چنین نیست. کسیکه وارد رشته معماری می¬شود باید مایه، استعداد و پایه¬ای اساسی مباحث معماری، معلومات عمومی و اجتماعی داشته باشد و اینها را باید تعلیمات قبل از دانشگاهی فراهم  کند و متأسفانه قبل از دانشگاهی ما از مباحث معماری و آنچه که پایه و مقدمه¬ای برای تعلیم و تربیت  باشد اثری نیست.
باید به معمار تعلیم داد که یک اثر معماری را با چشم می-توان ارزیابی کرد، پا را فراتر از مشاهدات عینی نمی-گذاریم، در صورتی که مشاهدات و ارزیابی ها باید ذهنی باشد نه عینی.
معماری پدیده¬ای فیزیکی نیست بلکه پدیده¬ای معنوی و وسیله-ای برای پیشبرد سطح فرهنگ اجتماعی است.
معماری از یک سو به مسائل عینی و از سوی دیگر به ذهنیات و روح انسانی وابسته است که این دومی تابع نامعین است و یا حداقل تا به امروز شناخته نشده است.
معمار امروز مثل بقیه، آدمی است صاحب فرهنگ قطعه قطعه شده، صاحب اخلاق متزلزل صاحب ترجیح غیرمنطقی – آدمی است مصرف کننده و محصولاتی که مصرف می¬کند بسیار متنوع چه بسا بسیاری از آنها زائد است. فقط فکر می¬کند خوشبختی و تکامل در رفاه بیشتر است و رفاه بیشتر از مصرف بیشتر ناشی می¬شود.
خوب امروزه می¬خواهیم معمار تربیت کنیم دانشکده¬های ما مجبور هستند با ضوابط جامعه حرکت کند برای اینکه تعلیم دهنده ها هم از جامعه خودمان هستند. قضیه به طوری به دور تسلسل می¬افتد. مردم ما را می سازند و ما مردم را.
جامعه¬ای که سریع پیش می¬رود فوراً احتیاج به ساختمان دارد. دانشکده معماری فوراً باید معمار تربیت کند. نه تبع فوراً کنکور تربیت داده می¬شود و فوراً 60 نفر جای خالی هست این انتخاب طبیعی نیست نتیجه اینست که مؤسسه¬ای مقداری ضوابط عده¬ای یاد می¬دهد و آنها را به صورت تکنسین هایی با الگوهای فرهنگی درمی¬آورد. اینها ادعای معماری دارند ادعای مواجهه با متافیزیک فرهنگی و روابط اجتماعی و تبدیل آن به فیزیک و عینیت مادی (ساختمان) ولی فقط کارگرانی هستند که مقداری قوانین می¬دانند.
روشن است که سرتاسر شهر را که نگاه کنیم و عکس العمل این ترتیب دیده می¬شود هزاران مشکل و هزاران تناقض در یک نقطه شهر تمام ساختمان از شیشه است کنارش تماماً بسته، اولی کاملاً آمریکائی است دومی بی شباهت به کارهای ایتالیائی نیست و سومی که از همه خنده¬دارتر است شبیه بناهای باستانی یونان است این ترجیح ها ریشه فرهنگی دارد و معماری که اولی را ترجیح می¬دهد از فرهنگی دیگر تغذیه شده و دومی از یک یدیگر و همه درد در پشت ریشه گلی است. برای آنکه ما خودمان را نمی¬شناسیم.
اشکال اساسی ما فرهنگ است به تکنیک ما ، باد فرهنگ و یا مغز اگر کار کنیم از تکنیم می¬توانیم استفاده بریم و گرنه تکنیک تنها یک شوخی است به درد آدم بی تصمیم و بی فرهنگ و بدون آموزش لازم و بی منطق نمی¬خورد.
 
2-12- نگرشی به روش آموزش معماری در گذشته و حال
در کشور ما تا قبل از رواج روشهای جدید در سالهای اخیر آموزش معماری نیز مانند بسیاری ارزشها به روش انتقال تجربه در حین انجام کار عملی از طرف استاد به شاگرد صورت می¬گرفت. معماری در روش سنتی آن به عنوان فن ساختمان مطرح می¬شد و در مورد اصول فلسفه و جنبه¬های نظری آن به شکل یک سری الگوهای مشخص و مقدس و بدون تغییر که عصاره تجربیات نسلهای پیشین و نشأت گرفته از اصول فرهنگی و عقیدتی آن بود بعنوان قوانین لایتغیر مورد پذیرش نسلهای بعدی قرار گرفته و بکار بسته می¬شد. ابتکار و بدعت گذاریها خارج از چهارچوبهای فکری پذیرفته شده مورد قبول واقع نشده و هر گونه تغییر جزئی تا زمانی که جا افتاده و به صورت اصل پذیرفته شود، احتیاج به گذشته سالها و گاه چندین نسل داشت.
آموزش از طریق قبول شاگردی و کار کردن در نزد استاد کارکشته¬ای شروع می¬شد و تا سالها ادامه می¬یافت و در این امر محدودیت زمانی وجود نداشت. اکثراً شاگردی از سنین پائین شروع می¬شد و مثل اکثر حرفه ها اغلب شاگرد فرزند استادکار بود که رموز و فوت و فن کار را که در بسیاری از مواقع جزء اسرار خانوادگی محسوب می¬کردید، از پدر خود به ارث برده و بعدها او نیز به نوبه خود به فرزندانش منتقل می¬نمود. 
شاگرد در شروع کار خود باید آمادگی انجام هر نوع کار فیزیکی را داشته و تمام مراحل بنائی را باید شخصاً تجربه میکرد و با گذشتن سالیان دراز در حین کار عملی با اصول و الگوهای فکری کار از سوی آشنا می¬گردید و این تجربیات عملی یکی از مهمترین و شاخص¬ترین نکات در آموزش سنتی معماری است. مقام استاد در نزد شاگرد بسیار محترم و والا شمرده می¬شد و شاگرد ملزم به اجزای مو به موی دستورات و آموزشهای استاد خود بود.
برای استاد معماری در جهت ساخت یک بنا لزوم چندانی نداشت تا مثل امروز قبلاً نقشه¬ها و پلان کار آماده شود بلکه استاد کار معمار باد بدن یک زمین هرچند که دارای زوایای نامشخص و شکل غیرهندسی بوده بلافاصله با استناد به الگوهایی که از طرف نسلهای پیشین به او القا شده بود و زمین مورد نظر را در ذهن خود تقسیم¬بندی و تفکیک قضائی کرده و بعضاً بعد از در میان گذاشتن نظریاتش با مالک زمین شروع به ساختن آن می¬کرد، او قبلاً فواره¬ها و تناسبات مناسب را که از یک سو در هماهنگی با ابعاد کالبد فیزیکی بدن انسان و اشیا مورد استفاده اش از قبیل فرش و زیرانداز بوده و از سوی دیگر با ابعاد و خواسته¬های روحی و اعتقادی و فرهنگی¬اش همخوانی داشته، در ذهن به صورت از پیش تعیین شده آموخته و بارها آنرا در عمل تجربه کرده بود و نهایتاً این تناسبات را به کمک ریسمان بنائی روی زمین منعکس کرده و نهایتاً مراحل سفت کاری ساختمان را به انجام می¬رسانید. عناصری نظیر ایوان و شاه نشین و حیاط مرکزی و هشتی ورودی و ... همگی فضاهای از پیش تعیین شده-ای بودند که چه در خانه یک فرد متمول و چه در ساختن خانه برای یک فرد عادی به طور یکسان به کار گرفته می شد با این تفاوت که به اقتضای شخصیت و تمول صاحب بنا هر کدام از این عناصر میتوانست از ابعاد و تزئینات و پیچیدگی بیشتر یا کمتری برخوردار باشد. این الگوهای ذهنی مشخص در مورد ساختن سایر ابنیه از قبیل مساجد و مقابر و یا مدارس و غیره نیز وجود داشت و بنابراین قدرت ابتکار و خلاقیت معمار با در نظر گرفتن همین قالبهای از پیش تعیین شده فقط در برخورد با نحوه اجراهای متفاوت برای این قالب¬ها می توانست متجلی شود.
در معماری سنتی هندسه از پایگاه و جایگاه بسیار مستحکم و پرارجی برخوردار بوده و نظم و پیچیدگی هندسی در تمام مراحل کار از تقسیم¬بندی قضا گرفته تا نحوه جزءجزء تزئینات، حاکمیت خود را تجمیل می¬کند و این شاید انعکاسی منطقی از اعتقاد به نظم کلی حاکم بر جهان هستی، در این میان معمار ملزم به دانستن هندسه بود و از طریق آگاهیهایش بر همین مقوله توانائی یافت تا پیچیدگی¬های تحسین برانگیزی در کار خود خلق کند.
بحث درباره معماری گذشته و خصوصیات معماری آن چیزی نیست که بتوان در مقوله¬ای کوتاه به آن پرداخت و این مختصر تنها به آن دلیل گفته شد که آشنائی مقدماتی و کوتاهی با روش آموزش و طرز عمل معماران در گذشته حاصل شود تا در نتیجه اختلافات آن با سیستم آموزشی فعلی به صورت ملموس تر درک شده و از سوی دیگر یک جنبه بسیار مثبت و مهم این روش، یعنی اختلاط نظر و عمل در آموزش معماری مورد یادآوری و تأکید قرار گیرد نادر طراحی دانشکده معماری و طرح فضاهای آموزش عملی آن تا آنجا که در محدوده اختیارات و  چهارچوبهای تعیین شده از سوی وزارت علوم است به این گروه از فضاهای بیشتری داده شود.
و اما در مورد رشوهای آموزش معماری در عصر حاضر باید گفت که فاحشترین اختلاف روشهای امروز با شیوه های سنتی در این است که بعد از همه گیر شدن انقلاب صنعتی در جهان آموزش دانشگاهی و کلاً در آموزش نیز مانند بیشتر ابعاد زندگی معاصر در جهت تحقق مسئله تولید انبوه گام برداشت و بنابراین روشهای امروزی تدریس در مدارس و دانشگاهها با هدف آموزش یکسان و استاندارد به تعداد زیادی از افراد در آن واحد و زمان بندی محدود به کار خود ادامه می¬دهد. حال آنکه در روشهای سنتی تعداد شاگردان همواره محدود و زمان آموزش باز و نامحدود بوده و هر شاگرد یا طلبه به مقتضای قابلیتهای شخصی¬اش میتوانست از دیگران متمایز گردیده و در نحوه آموزش خود دخیل کرده. گذشته از روش کلی تولید انبوه که در همه مکانهای آموزشی امروزی مورد نظر و متداول است. در مورد نحوه عمل و چگونگی تدریس دروس استاندارد و پذیرفته شده در عصر حاضر روشهای مختلفی در کشورهای گوناگون اعمال می¬گردد.
در کشور ما نیز روشهای خاصی برای تدریس معماری موجود است که وزارت علوم و آموزش عالی وظیفه تهیه دستورالعملها و تدوین برنامه¬های خاص برای شیوه¬های انتخابی خود را بعهده گرفته است.
و....


کلمات کلیدی مرتبط:
پاورپوینت بررسی ,مبانی نظری آموزش در معماری , ,
مقالات مرتبط در این دسته
پاورپوینت بررسی تناسبات طلایی در 7 بنای تاریخی
پاورپوینت بررسی هنر و نقد در لبه مدرنیته
پاورپوینت بررسی از بازنمایی تا شبیه سازیتأثیر مدل سازی اطلاعات ساختمان (SEM) در معماری
پاورپوینت فانوس کمونیست
پاورپوینت بررسی زیبایی شناسی معاصر / هنر معاصر چیست
پاورپوینت بررسی هنر معاصر و نابودی زیبایی شناسی
پاورپوینت بررسی زیبایی شناسی ابزار و جیم داین
پاورپوینت بررسی طراحی و نسبت طلایی در معماری یونان باستان
پاورپوینت بررسی هنر کلاژ مکس ارنست
پاورپوینت بررسی معماری و قوم نگاری ، چرا قوم نگاری در فضای معماری مهم است؟
پاورپوینت بررسی گره و کاربندی
پاورپوینت بررسی معماری سیال تئوری مارکوس نواک
پاورپوینت بررسی مبانی نظری مبحث زیبایی شناسی
پاورپوینت بررسی نقش رنگ در طبیعت و معماری
پاورپوینت بررسی مبانی فضا و مكان در معماری و شهرسازی
پاورپوینت بررسی مبانی نظریه در معماری از منظر تاریخی
پاورپوینت بررسی نقش رنگ در معماری جلوه های بصری و محرک های روانی
پاورپوینت بررسی مبانی روانشناسی رنگ در معماری
پاورپوینت بررسی ارگونومی و نقش آن در محیط های آزمایشگاهی
پاورپوینت بررسی مبانی زیبایی شناسی در هنر و معماری

Text/HTML
 
شما باید در حالت ویرایش باشید تا بتوانید متن را ویرایش کنید.

 


کليه حقوق اين وب سايت محفوظ و متعلق به نقش برتر پارس مي باشد
هرگونه کپی برداری منجر به پیگیری قضایی خواهد شد
Copyright © 2013-2025 - All rights reserved
طراحی سایت مشهد