خانه
پاورپوینت بررسی سرشت معماری بخشی از مطلب «ترولو» در « آلبروبلو» ( Alberobello) جنوب ایتالیا بهترین نمونه ی زنده از این نوع است. این اتاق های تاق قوسی سنگی، ممکن است به صورت دوتایی، سه تایی یا چهارتایی وجود داشته باشد که سرانجام مجموعه یی دقیق و تماشایی را به دست می دهد. سیستم تجمع چادرهای عرب های بادیه نشین نیز مشابه همین حالت است. این حالت بویژه در « اسکارا برا» ( Skara Brae) در « ارکنی» ( Orkney) تماشایی ست. در سال 1850 طوفان بسیار شدیدی، اثر طوفان دیگری را در سه هزار سال پیش خنثی کرد و دهکده یی مربوط به عصر حجر، با خانه های سنگی که توسط دالان هایی به همه ارتباط داشت، سر از خاک برآورد. پیشکردگی دیوار این خانه ها به طرف داخل بود؛ طوی که در انتها روزنه ی خروج دود را تشکیل می داده است. این روزنه ها احتمالاً با خار و خاشاک پوشانده می شده است. این خانه ها دارای اجاق های سنگی، تخت خواب های سنگی و حتا اشکاف سنگی بود. دومین راه، یا انتخاب، آن بود که مردم می توانستند یک خانه ی جمع و جور بسازند و تمام اتاق های زیر یک سقف باشد. این معماری بنیادی همان چیزی بود که در قرن نوزدهم، [به عنوان] معماری محلی ( Vernacular architecture) گروه بندی شد. کلمه Verna در زبان لاتین به معنای « برده ی خانه زاد» است و از همین رو معماری محلی ( Vernacular architecture)نیز مانند، هنر یا موسیقی محلی، کار عامه ی مردم، یعنی مردم کوچه و بازار است. اکنون این بحث باید دقیق تر بررسی شود. اگر کلید معماری محلی خانه ی معمولی ست. کلید معماری عالی ( Great architecture) آرامگاه و معبد است. هیچ مکانی این پیشرفت را نمی تواند بهتر از « هلال حاصلخیز» خاورمیانه- مهد اولین تمدن ها- نشان دهد. در مصر باستان آرامگاههایی به شکل اهرام، و نیز معابدی در بین النهرین وجود داشت.به دلیل همین بومی بودن، ریشه ی این معابد را می توان به صورت پاسخی به چالش و تقاضا دید؛ اما از همان آغاز، معماری عالی آرامگاه و معبد، مفهوم یا بعدی انضمامی هم در بر داشت. دیگر نیاز مردم فقط پناهگاه صرف نبود؛ بلکه به چیزی دائمی تر، جاویدتر و ستایش برانگیزتر نیاز بود. از این جنبه، داستان معماری عالی را می توان به صورت داستانی شگلفت آور دید. داستان این که چطور افراد و قبائل به ساختارها، اجتماع ها، طرح ها، شیوه ها دست یافتند؛ و اصولاً چگونه سازمان های خدماتی به عاملی در جهت تأمین نیازهای ضروری بشر متحول شد و آنها را به یکی از بزرگترین مظاهر روح بشری تبدیل کرد. * Vernacular architecture : معماری اجرا شده با مصالح موجود در محل و بر حسب نیازمندی های محلی، بدون پیروی از شیوه ای خاص یا اصول حساب شده ی فنی ( فرهنگ هنرهای تجسمی- مرزبان/ معروف). خلاصه کلام آن که، هدف معماری جاندار کردن فضا- و جذاب و به یادماندنی کردن مجموعه یی از فضاها- است. از این نظر، معماری متمایز ترین و بنیادی ترین هنرهاست. اما چگونه هنری؟ شاید بتوان آن را هنر مهارت به حساب آورد؛ مانند برداشتی که یونانی ها از آن داشتند. شاید بتوان آن را نمود قدرت و اعتبار دانست؛ مانند هنر در رم و دوره ی رنسانس. یا هنری که مفهومی معنوی داشته باشد؛ مثلاً معماری روحانی دوره ی گوتیک قرون وسطی. یا هنری که بیانگر چیزی شاعرانه یا رمانتیک باشد؛ مانند هنر قرن نوزدهم.[ با این همه] چیزی که آشکار است آن است که « معماری» همواره توان ساخت چیزی فراتر از بیان ساده ی کاربردش را دارد. معماری بیش از هر هنر دیگر مستعد بیان است. زیرا هم بسیار بنیادی و ابتدایی ست، و هم بسیار پیچیده. در سال های اول قرن بیستم،« بندیتو کروچه» ( Bendedetto Croce) فیلسوف ایتالیایی، معماری را « بیان هنری» توصیف کرد. بی آنکه وارد جزئیات این نظریه شویم، آشکار است که معماری تا کنون غنی ترین و کامل ترین شیوه ی ارائه چنین بیانی بوده است. معماری بیانگر نیازهای انسانی ست و با بررسی تاریخ تجارب انسانها این نیازها را می یابد. معماری خالق فضاهایی ست که نه تنها تزیینی، بلکه مستعد استفاده است. از این رو معماری را می توان« بیان تجربه ی انسانی در قالب فضاهای قابل استفاده» تعریف کرد. معماری بیش از هر هنر دیگری با انسان ها سر و کار دارد. معماری با طراح، استفاده کننده و مشاهده کننده سرو کار دارد و احتیاج های آن بیش از تمام هنرهای دیگر است. معماری باید هم کارآ باشد و هم خوب به نظر رسد. تما این نقش ها و تمام این عامل ها هر از گاهی دچار تحول می گردد. امروزه از هیچ ساختمان با عظمتی آن طور که هدف ابتدایی آن بوده است استفاده نمی شود؛ چه خانه ،چه معبد، چه آرامگاه و چه قصر. داستان تغییر در هر نوع معماری پایانی ندارد و همین طور بررسی مفهوم آن پایان ناپذیر است. و......