پاورپوینت بررسی طراحی انسانگرا و پایدار در معماری
بخشی از مطلب
در طراحی پایدار ، حیات بنا نه به ضرورت یک فرایند خطی محدود بلکه نظیر فراینده هایی که در سامانه های طبیعی اتفاق می افتد یک فرایند چرخه ای در نظر گرفته که از محیط مادر (طبیعت) آغاز وبدان ختم می شود. از این جایگاه نمی توان برای حیات یک محصول طراحی طراحی نقطه پایانی تصور نمودبلکه محصول طراحی صرفا از یک شکل حیات سودمند به شکل یا اشکال دیگری از سودمندی در طول حیات خود تغییر می کند ودر نهایت به محیط مادر باز خواهد گشت. بر این اساس اصل سوم در طراحی پایدار بررویکردی در طراحی اشاره دارد که در آن تصمیمات طراحی با مد نظر قرار دادن تمام مراحل چرخه بنا وبا هدف تداوم پذیری وسودمندی محصول طراحی ویا اجزاء وعناصر ومواد ومصالح آن می بایست قابل استفاده مجدد ، باز یافت پذیر ونهایتا پس از طی چرخه های متعدد حیات برگشت پذیر به طبیعت باشد.
طراحی انسانگرا
این اصل بر مبنای تعریف طراحی پایدار ، بر تعامل میان انسان ودیگر عناصر وارکان طبیعت تمرکز دارد، در حالی که دیگر اصول عنوان شده با هدف بهره برداری وتعادل مصرفی در منابع وارتقای کارکرد محیطی محصول طراحی دنبال می شوند. در طراحی انسانی مساله طراحی ، از منظر اخلاق زیست محیطی نگریسته می شود ودر آن به قابلیت زیست تمام اجزای تشکیل دهنده بوم سامانه جهانی ، شامل انسان ، گیاهان وحیات وحش وسایر ارگانیزم های زنده وبسترهای طبیعی تاکید می گردد.
در طراحی انسانی به کیفیت زیستی انسان در فضای خلق شده اهمیت ویژه ای داده می شود واین به دلیل تاکید ویژه ای است که در تفکر پایداری انسان نسبت به دیگر ارکان نظام زیست جهانی وجود دارد ونیز نقش ضروری والزامی یک فضای معماری پایدار در تعامل با انسان وپاسخگویی به کاربران آن ، چراکه محیط فضاهای داخلی بر سلامت روانی وفیزیکی کاربران تاثیر قابل توجهی دارد. هدف ، خلق محیطی است که امنیت ، سلامت ، آسایش فیزیکی ورونشناختی ونیازهای کارکردی ساکنان آن را تامین نموده ، تداوم بخشد وبه تبع آن سطح مقبولی از رضایت مندی از فضا را در کاربران در طول زمان ایجاد نماید. ارزش و اهمیت این مسائله تا حدی است که نیل به سطوح بالای رضایتمندی وایجاد محیط داخلی با کیفیت بهینه در اولویت بالاتری از صرفه جویی در مصرف ماده وانرژی ( طراحی پیشگیرانه ) قرار می گیرد. طراحی پایدار نباید آسایش انسانی را مخدوش کند بلکه باید کیفیت فضاهای خلق شده (برای کار وسکونت) به واسطه آن ارتقاء یابد براین اساس مبنا طراحی انسانی را می توان مهمترین اصل طراحی پایدار به حساب آورد.
بنابراین بخش مهمی از کیفیت فضایی به چگونگی تجربه فضا توسط کاربران وابسته است. در طراحی پایدار به استانداردهای فضایی اکتفا نمی شود چراکه استانداردها صرفا بر مبنای فعالیت ها وحداقل هایی از اندازه ها ومقادیر تنظیم شده اند که در یک شرایط کلی می تواند قابل قبول باشد. در حالی که رفتارها برحسب شرایط محیطی طرح شکل می گیرند، براین اساس در طراحی پایدار در کنار توجه به خصوصیات محسوس محیط (نظیر ابعتد ، نسبت ها، روابط فضایی ، رنگ ، جنسیت و...) به نقش الگوها وعادات رفتاری ناشی از آن در تعریف کیفیت فضا توجه ویژه ای می گردد.
برای نیل به کارکرد بهینه طرح معماری ، شناخت دقیق تر وکاملتری از رابطه متقابل بنا ومحیط فراگیر ، ضروری به نظر می رسد، پیچیدگی این رابطه ودامنه وسیع وفراگیر آن ولزوم دستیابی به یک بیان مشترک در تبین وانتقال مفاهیم مرتبط نگرش تمام سیستمی را مطرح می سازد.
در نگرش تمامی سیستمی بیش از آن که برتقسیم وتبدیل یک ساختار به اجزای آن تاکید باشد، برشناخت روابط میان اجزاء با یکدیگر وبا کل سیستم محیط تاکید می گردد. براین اساس مسیر شناخت در رویکرد تمام سیستمی ، توامان از کل به جزء واز جزء به کل می باشدکه نهایتا به شناخت عوامل پایه ای و ریشه های یک ساله وبه تبع آن راه حل های با دوام تر جامع نگر وعادلانه منجر می گردد.(گودرزی، 1390ص19)
و.....