خانه

 درباره ما
 ارتباط با ما
 راهنمای فروشگاه

 فروش آثار شما
 نمونه قراردادها
رزومه
 نمونه کارها
 
جهت اطمینان از نماد اعتماد فروشگاه به سمت راست صفحه اول سایت (خانه) مراجعه فرماييد       جزوات معماری       پاورپوینت های معماری       چند جمله از بزرگان : درنگ، بهترین درمان خشم است.        مناعت، بین خودستایی و خود هیچ انگاری است./ ارسطو       می‌توان حقیقتی را دوست نداشت، اما نمی‌توان منکر آن شد./ ژان ژاک روسو       زندگی مسئله در اختیار داشتن کارت‌های خوب نیست بلکه خوب بازی کردن با کارت‌های بد است./ گابریل گارسیا مارکز       جهان هر کس به اندازه ی وسعت فکر اوست. (محمد حجازی)       برای کسی که شگفت‌زده‌ی خود نیست معجزه‌ای وجود ندارد       علت هر شکستی، عمل کردن بدون فکر است. (الکس‌مکنزی)       بهتر است ثروتمند زندگی کنیم تا اینکه ثروتمند بمیریم. (جانسون)       از دیروز بیاموز. برای امروز زندگی کن و امید به فردا داشته باش. (آلبرت انیشتن)       کسی که جرات هدر دادن ساعتی از عمر خود را دارد، ارزش زندگی را نفهمیده .داروین        شما تنها زمانی به قدرت نیاز دارید که قصد انجام کار مضری را داشته باشید در غیر این صورت عشق برای انجام هر کاری کافی ست. چارلی_چاپلین       زیبایی غیر از اینکه نعمت خداست. دام شیطان نیز هست . فردریش نیچه       از زندگانیم گله دارد جوانیم ، شرمنده جوانی از این زندگانیم      
نقش برتر پارس
 

دانلود تحقیق و مقاله، نقش برتر پارس

روش و توضيحات خريد
جهت اطمينان از عملکرد و تضمين تحويل محصول به بخش ارتباط با ما بخش مجوز ها مراجعه بفرماييد ، شما مي توانيد به صورت آنلاين از درگاه  پارسيان، ملت و سامان خريد و درهمان لحظه از روي سايت اکثر فايلها را دانلود کنيد براي اين منظور مي بايست کليد افزودن به سبد خريد را در انتهاي هر صفحه کليک نموده و براي خريد به سايت بانک ارجاع داده شويد . با وارد نمودن رمز دوم  خريد را انجام و بلا فاصله فايل مورد نظر را دانلود کنيد ، در معدودي موارد پس از خريد بدليل سنگيني فايل و يا نرسيدن نوبت آپلود و يا هزينه ناشی از نگهداری فايل روی سرور فايل را در ايميل خود دريافت نماييد -پشتيبانی و پاسخگويی در صورت وجود مشکل  در دانلود محصولات سايت فقط با پيامک sms يا پيامرسان  آيگپ همه روزه از ساعت  10صبح الی21 شب روزهاي معمول و ايام تعطيل

  


ورود کاربران
 


ثبت نام
فراموشی کلمه عبور؟


بنر سمت جپ
 

کمی ثواب ذخیره کنید

https://mahak-charity.org/wp-content/uploads/2020/04/500x500-%D9%BE%D8%B1%D8%AF%D8%A7%D8%AE%D8%AA.png

پشتيبانی آنلاين

واتساپ-پيامک

 


Text/HTML
 

فروشگاه مقالات
 
فهرست مطالب: پاورپوینت بررسی شهر ستيزي ايراني

   تعدادبرگ: 25 اسلاید   قیمت: 19900 تومان     تعدادمشاهده  0


چكيده
روند شهرسازي ايران بر اساس باورهاي ساده و نهادينه زندگي روزانه اجتماع ايراني از سويي و جبر اقليمي و جغرافيايي فلات ايران، در دوره اي طولاني،
از نخستين روزهاي شهرنشيني ايراني تا اوايل سده ي حاضر، تقريبا بدون تغيير و مشخصا ارگانيك، از جنس بافت حيواني و نه بافت سلولي تعريف شده
گياهي، باقي ماند.
همراه با افزايش جمعيت در دوره پهلوي، با تزريق پول و سرمايه به پيكره اجتماع و دسترسي يافتن بخش بيشتري از مردم به رسانه و آموزش در سايه
تكنوكراسي و نيز امكان گسترده تر انتخاب ابزار و مصالح، بافت هاي شهري به صورت كلوني وار - بر اساس طبقه اجتمايي ساكن و مالك - پديد آمدند. در
اين دوران است كه عملا شاهد نوعي معماري فردي، شخصي ولي هموژنيزه هستيم. با وقوع جنگ، به دليل آشفتگي حاصل از جنگ و سردرگمي مسوولان و
شهرنشينان و از طرفي كمبود مصالح، همراه با نبود عناصر محافظ و منتقل كننده ي ميراث معماري، و ظهور طبقه ي نوشهرنشين كه تجربه اي از تعاملات
مدني نيز نداشتند، شاهد پديد آمدن نقاط سرطاني حاصل از جايگزيني مالكان - كه به دليل عدم همگوني فضا و ساكنان منجر به جراحي هاي آلتراپلاستيك
فضاها شد – هستيم؛ شهرهايي فاقد فضاهاي شهري جهت ايجاد حس تعلق به شهر، بدون تعامل با ساكنان و نمايشگاهي از خود بزرگ بيني مالكاني با امكان
گزينش مصالح فراوان ولي بدون تخصص و اصولا متخصص گريز كه فارغ از عناصري هماهنگ كننده يا متشخص كننده و كنترل كننده، در توهم همه چيز
داني، با قدرت ناداني و بي خبري، شهروند كه نه، اتراق كنندگان در شهرواره ها هستند. اين نوشتار به توضيح چرايي شهرستيزي ايراني مي پردازد.
واژگان كليدي: شهرسازي ايران، اقتصاد، خانه هاي ايراني، هويت، ميراث معماري،تعاملات مدني، معماري فردي، شهرستيزي
مقدمه:
آنچه شهرهاي ما را به كهنه پاره هايي پروصله و چروك از لكه هاي تيره و عكس شهرهاي ديگران _ از آمريكا و اروپا گرفته تا
همسايگان شمالي و جنوبي _ را به كارت پستال هايي رويايي تبديل كرده است، تن ندادن به ضوابط شهروندي و تعاملات مدني و پيروي
نكردن از آداب و عرف هاي اجتماعي و به واقع ، نداشتن احساس تعلق ما به محله، خانه و شهرمان است. بايد براي تبديل شهر به خانه خود ،
خود را در قالب خانواده ي شهروندي قلمداد كرد و احترام متقابل با معماري را پذيرفت كه اين امر در سايه ي اعمال ضوابطي به جهت حركت
به سوي دستيابي به خانه _ شهر دلخواه تجلي مي يابد. عملكرد انتزاعي معماري _ فراتر از ايجاد پناهگاه _ آفرينش محيطي غني براي نشانه
ها، زبان و گفتمان و برقراري روابطي است كه يك اجتماع را همبند نگه مي دارد. نقش عمده ي مديران و طراحان، بازآفرينش چيزهايي است
كه براي آنها واژه وجود دارد و ديگري، ايجاد اركان تسلسل فرهنگ است. نقش فراتر آنها، مديريت ابهامات و چالش هايي است كه در سيستم
بروز مي كنند: انديشيدن درباره ي چيزهايي كه هنوز واژه اي ندارند و آفرينش ارجاعاتي براي واژه هايي كه هنوز چيزي ندارند.
خانواده ها يا قبايلي كه به يكديگر مي پيوندند و در باورهاي آييني، سازمان هاي اجتماعي، شيوه حكومت و روش هاي توليد همسان،
را پديد مي آورند _ اجتماعي كه الزاما به جا يا ساختگاه خاصي وابسته نيستند؛ اما، زماني كه چنين واحدي، جايي خاص را civitas ، سهيمند
ها به وجود مي آيد كه از اين پس civitas گزينش مي كند و شهري را بنا مي نهد تا در آن به تعامل اجتماعي روزانه بپردازد، زيستگاهي براي
ناميده مي شوند ( 1). بنابراين ، فضاي شهري ( 2)، حوزه ي باورها و داده هاي مدني ( 3) مي شود و اصول مدني، تعريف كننده ي شكل urb
شهر هستند. زماني كه باورهاي مدني _ در جنبه تعاملات اجتماعي و مدني _ ساده و نهادينه شده باشند، تعريف فيزيكي _ زيستي آن، يعني
شهر نيز، تعريفي صريح، ساده و مشخص خواهد داشت.
روند شهر سازي ايران نيز بر اساس باورهاي ساده و نهادينه زندگي روزانه اجتماع ايراني از سويي و جبر اقليمي و جغرافيايي فلات ايران _
در دوره اي طولاني از نخستين روزهاي شهرنشيني ايراني تا اوايل سده حاضر – تقريبا بدون تغيير و مشخصا ارگانيك – از جنس بافت
حيواني و نه بافت سلولي تعريف شده گياهي _ باقي ماند. وجود ابزارآلات ساختماني بدون بلوغ عصر صنعتي، همراه با مصالح بوم آورد كه
عملا در تمام فلات داخلي يك شكل و يك جنس بود ( 4) و عدم پا گرفتن اقتصاد فراگير و قدرتمند سراسري، مانع از امكان بازرگاني و جابجايي مصالح و ابزار مي شد؛ از طرفي، رو به درون بودن سلول هاي خانوادگي ايراني، شهرها را به مجموعه اي از سلول هاي همزيست
بدل كرد كه نقش شهر با باروهايش را، عملا به سان بافتي همبند يا واضح تر، انكوباتور تنزل داد.
يك فضا زماني به خانه تبديل مي شود كه احساس خانه بودن را القا كند. امروزه، بيشتر زمان زندگي نه در ساختمان خانه كه در فضاي
.( شهري مي گذرد. شهري كه فاقد فضاي محيطي مناسب براي ايجاد احساس خانه باشد، احساس تعلق خاطر را در فرد ايجاد نمي كند ( 5
عناصر فيزيكي شهر و فضاهاي شهري، زنده كننده ي خاطرات در حافظه ي شخصي، جمعي و تاريخي هستند. هر آنچه كه ديده مي
شود، شنيده مي شود، بوييده مي شود يا لمس مي شود، ممكن است يادآور موضوعي خاص باشد. هرعنصري از محيط پيرامون، ممكن است به
عنوان لينكي به رخدادهاي گذشته و مكان هايي در دوردست، سخناني كه شنيده شده و چيزهايي كه تجربه شده، عمل كند ( 6). اين لينك ها
( ممكن است بر اثر رفلكس هاي غير ارادي ( 7) برانگيزاننده باشند يا از راه همساني ( 8)، استعاره بصري ( 9)، دگرنامي ( 10 ) يا تبادر مفهوم ( 11
عمل كنند. آنها به عنوان ميزانسني مجازي در زيرساخت يك مفهوم فيزيكي، ايفاي نقش مي كنند ( 12 ). توان فضاي شهري _ به عنوان
حافظه ي جمع و مكاني تعيين كننده به عنوان مرجع فرهنگ مشترك – به توان شهر در برآوردن اين ويژگي مجازي در كنار چيدمان
فيزيكي، جهت برقراري تعامل ميان ساكنان آن، بستگي دارد.
آنچه كه در پس ذهن تك تك شهرنشينان ايراني وجود دارد توهمي است نوعا زاده ي هزاردستان علي حاتمي از هشتي هاي قديمي،
كوچه هاي سنگ فرش، كوچه باغ ها، گپ زدن با همسايگان، آب پاشي حياط و كوچه، روشن نگه داشتن چراغ سردر خانه و آب دادن درختان
و گلدان هاي لب پنجره؛ خاطراتي رنگ پريده كه به دليل ندانم كاري هاي مديران و آشنايي نداشتن ساكنان شهر با روابط مدني و پيچيده تر
شدن ارتباطات اجتماعي شهري در نوعي جديد از خانه سازي و صد البته آپارتمان نشيني، منجر به از ميان رفتن احساس تعلق خاطر شهرنشين
يا « همسايه محترم در اينجا آشغال نريزيد » نسبت به آنچه محله و شهر خوانده مي شود، شد ( 13 ) كه نماد هرروزه آن، ديوارنوشته هاي
باغچه هاي پرزباله ي خالي از گل و گياه است يا به سادگي پارك كردن خودرو در پياده روها با تصور آنكه حريم مالكيت خانه تا كوچه ادامه
مي يابد؛ شايد اگر تصور گسترش حريم خانه تا كوچه منجر به پيروي از اصولي خانگي همانند تميز نگه داشتن آن يا نگهداري از فضاي سبز
آن حريم مي شد، جاي بحثي نبود ( 14 ). در عين حال، به دليل نبودن الگو، ساختار و ادب خاص معماري، درك و شعور مدني در زمينه طراحي
جداره هاي خارجي خانه وجود ندارد. تا حدوده شصت سال پيش، خانه هايمان نمايي از بيرون نداشتند و كوچه ها با ديوارهايي در دو سو احاطه
مي شدند. پس از آن بود كه به دليل تغييرات اجتماعي و در نتيجه، پيچيده تر شدن شهرنشيني، خانه ها داراي نماي رو به شهر شدند و
همچون مسووليت هر شخص در قبال نوع پوشيدن لباس و رفتار اجتماعي، مسووليتي جديد و بي سابقه در رابطه با نوع نماي ملك هر
شهرنشين، براي وي به وجود آمد. از آنجا كه خانه هاي ايراني فاقد نماي خارجي طراحي شده بودند _ مگر در حدي محدود در آستانه ي
درگاه ها _ مالك ايراني هيچگاه با اتفاقي به نام نماي شهري ملك خود روبرو نبود. با تعريف عناصر جديد شهري _ در اوايل دوره ي پهلوي
_ همچون پارك، خيابان و هويت منحصر به فرد اشخاص در قالب نام و نام خانوادگي، مالك شهرنشين ايراني در جهت كسب هويت فردي،
در چهار چوب الگوي روشن، صريح و واضح مدرنيته دولتي، با احتياط فراوان به طراحي نماي ساختمان خود در چهار چوب نخبه سالاري
ديوانسالاري حاكم پرداخت ( 15 ). در اين دوران، نما ها بر اساس الگوي مشترك طراحي و به وسيله ي كارگران غربي محدود حرفه اي و با
استفاده از باز شوهاي مدولار _ حاصل از سرعت ساخت و ساز و مديريت الگوي برداري هاي غربي توسط مراجع ساخت _ اجرا مي شدند. در
شيراز، بخش هاي نوين شهري، بر اساس الگوي مشخص حكومتي و به دليل وسعت كم و جمعيت اندك به صورتي هموژن در جاهايي مثل
خيابان احمدي كهنه، زند، وصال، خيام، فرح، منوچهري، قاآني و داريوش شكل گرفتند: معماري به جرات ايراني، فرهيخته و در مقياس شهري.
همراه با افزايش جمعيت، با تزريق پول و سرمايه به پيكر اجتماع و دسترسي بخش وسيع تر مردم به رسانه و آموزش، در سايه تكنوكراسي
فراگير و امكان گسترده تر انتخاب ابزار و مصالح، بافت هاي شهري به صورت كلوني وار بر پايه طبقه اجتماعي ساكن و مالك آن پديد آمدند؛
كوي استادان دانشگاه در زرگري، باغ ناري و باغ ارم، كوي اميران ارتش در باغتخت، منازل مسكوني پانصد دستگاه، كوي هاي طبقه متوسط و
روشنفكر در گوشه و كنار و به ويژه پيرامون بلوار زند از خيابان انوري تا باغشاه، به مدد نوع تفكر و وابستگي داشتن به طبقه خاص اجتماع
ساكنان، از همساني، تعامل و درك متقابل معماري و فضاهاي شهري برخوردار بودند. در اين دوران است كه شاهد نوعي معماري فردي،
شخصي، منحصر به فرد و در عين حال هموژنيزه هستيم. عملا داروي سوسپانيسوني از ذرات مجزا كه مخلوطي همگن و شفا بخش براي
ماهيت شهر است. اوج اين هموژنيزه بودن را در شهرك هاي ساخته شده به دست مشاوران و شركت هاي خصوصي در حجم هاي بزرگ مي
بينيم: شهرك معالي آباد شيراز يا شهرك غرب تهران كه تحت نظارت مشاوري ارشد به دست مشاوران ديگر و حتي تك مالكان ساخته شدند.
به جرات مي توان بافت هاي شهري اين دوران را با بهترين نمونه هاي مشابه خود در غرب مقايسه كرد؛ بافت هاي شهري كه خود مولود
پذيرش مسووليت مدني سازندگان و از سويي مولد مدنيت ساكنان خود بودند: رابطه ي ميان مولف و اثر ( 16 ). از دهه شصت، با جابجايي و
مهاجرت جمعيت شهري و روستايي در ابعاد بسيار بزرگ، بافت مدني شهر ها دچار تغييرات جدي شد. با وقوع جنگ، به دليل آشفتگي حاصل از جنگ و سردرگمي مسوولان و شهرنشينان و از طرفي كمبود مصالح و قطع ارتباطات با جهان خارج ، همراه با نبود عناصر محافظ و منتقل
كننده ي ميراث معماري مدني و ظهور طبقه اي نو شهر نشين شبه بورژوا كه تجربه اي از تعاملات مدني نيز نداشتند، شاهد پديد آمدن نقاط
سرطاني بالقوه، حاصل از جاي گزيني مالكان با متصرفان _ كه آنچنان كه بعدا ديده شد، به دليل عدم همگوني فضا با ساكنان، منجر به
جراحي هاي عجيب آلترا پلاستيك فضا ها و تبديل آن ها به چيزي مشابه اتوبوس هاي اروپايي ساز آراسته شده ي افغاني / پاكستاني شد _
يا كلوني هاي بيمار حاصل از همنشيني نقاط بيمار مسكوني بوديم.
صرف نظر از اين بحران وخيم، ساده انگاشتن ناگوار ماهيت انسان خواهد بود اگر معتقد باشيم كه گزينه ي زيبايي شناختي در ميان افراد
جامعه كه پايين تر از سطح مشخصي از درآمد و استاندارد هاي زندگي به سر مي برند، ناپديد مي شود و يا معنايش را از دست مي دهد و
جايش را استيصال مي گيرد. آنچه از نگاه بيروني، فقر ابزار ها و تنازع بقاست، هميشه فرآيندي از ارزش گذاري زيبايي شناختي را در خود جا
مي دهد؛ اين نكته، درباره ي كساني كه در فرهنگ متعالي آموزش ديده اند، صدق مي كند؛ كساني كه سليقه هايشان بر اساس توصيفي دقيق
و استدلالي انتقادي پرورش يافته است. اين نكته، در جايي كه سليقه از طريق مصرفه توده اي تصاوير و اشياي پيش ساخته شكل گرفته است
نيز مي تواند مصداق داشته باشد. اين امر، در باره ي فرهنگ هاي پيش از مدرن نيز كه روابط و سليقه هاي ايشان بر اساس سنت هاي دير پا
استوار است نيز درست است. در جايي كه اين سنت ها،گسسسته شده و هيچ الگوي فرهنگي واضحي وجود ندارد نيز، درست است. هيچ
اهميت ندارد كه شرايط چه باشد؛ گزينه ي زيبايي شناختي را مي توان در همه ي شرايط زندگي انسان به عنوان بخشي مهم از ادراك واكنش
مشاهده كرد. آنچه اهميت دارد ، سمت و سو دادن به آن در قالب هاي مدني و شهري در جهت دستيابي به بافتي فرهيخته، دموكراتيك و
هماهنگ با متن ( 17 ) است. چيستي و چگونگي اين كنترل، نياز به بحث هاي بنيادين و از ابتدا ندارد . نگاهي به كشور هاي اروپايي و حتي
همسانان خود در پيرامون مديترانه، از مراكش گرفته تا تركيه و حتي كشور هاي خليج فارس، چگونگي اين كنترل و راه يابي را به وضوح نشان
مي دهد.
شهر ما نخستين شهر اين جهان نيست كه با مساله اي به نام ساخت و ساز لجام گسيخته و توده اي از سلول هاي همزيست رو به روست،
ولي عدم وجود تسلسل و تداوم فرهنگ مدني معماري، عدم وجود كنترل بر غايت آرزوي خود نمايي مالكان، عدم احساس مسووليت يا عدم
توانايي در صيانت از حريم طراحان از جانب مديران، عدم سواد طراحان، عدم مبادلات فرهنگي با جهان، اقتصاد تعريف نشده ي ساخت و ساز،
عدم تخصص و توان مسوولان شهري و عدم وجود فرهنگ تعاملات مدني و احساس مدنيت و شهروندي _ به دليل نبود آموزش و قوانين _
سبب شده است كه شهر هاي ما، امروزه، به چند پاره هايي از وصله هاي چرك تبديل شوند؛ شهر هايي فاقد فضاهاي شهري جهت ايجاد
احساس تعلق ، بدون تعامل با ساكنان و نمايشگاهي از خود بزرگ بيني مالكاني با امكان گزينش مصالح فراوان، ولي بدون تخصص و
متخصص گريز كه فارغ از عنصري هماهنگ كننده، يا متشخص كننده و كنترل كننده و متخصص، در توهم همه چيز داني با قدرت ناداني و
بودنشان نيز تنها دليلي اكولوژيك دارد و در محيطي ارگانيك با توليد سموم خود، بستر را آلوده مي civitas نيستند كه urb بي خبري، نه تنها
كنند و در جهت ارضاي اميال پيش پا افتاده ي خود، ابائي از گسترش عفونتي محتوم و حاصل، ندارند. در اين ميان مديران ساخت و ساز سعي
.( دارند تا با نشان دادن " پيپ " بگويند: " اين يك پيپ نيست " ( 18
مراجع:
1. Fustel De Coulange, N.D; La Cite Antique;
2. L.Hachette Publications; 3rd edition; Paris; 1870
3. Urban space
civic 4. مدني در معناي
5. معماريان، غلام حسين؛ آشنايي با معماري مسكوني ايران ( گونه شنا سي درون گرا )؛ دانشگاه علم و صنعت ايران؛ چاپ نخست؛ تهران؛ فروردين
1373
6. مجتبي پور، رسول؛ سرشت معماري؛ نقش خورشيد – پلشير؛ چاپ اول؛ تهران؛ اسفند 1378 ؛ ص 57
7. " بوق كارخانه ريسندگي " و اشاره ي ظريف مهرداد ايروانيان به آن در بازسازي سايت فرهنگي شيراز، نمونه اي از درك عميق اين موضوع از سوي
طراح است.
Pavlov 8. همانند سگ هاي آزمايش


کلمات کلیدی مرتبط:
چكيده ,روند شهرسازي ايران بر اساس باورهاي ساده و نهادينه زندگي روزانه اجتماع ايراني از سويي و جبر اقليمي و جغرافيايي فلات ايران، در دوره اي طولاني، ,از نخستين روزهاي شهرنشيني ايراني تا اوايل سده ي حاضر، تقريبا بدون تغيير و مشخصا ارگانيك، از جنس بافت حيواني و نه بافت سلولي تعريف شده ,گياهي، باقي ماند,
مقالات مرتبط در این دسته
پاورپوینت نوسازی و بهسازی بافت فرسوده ی نصرآباد در اصفهان
پاورپوینت تحلیل و بررسی نحوه طراحي ورودي شهرها
پاورپوینت توسعه شهر نشيني و پيامد هاي آن
بررسي نظري مفهوم محله و بازتعريف آن با تأكيد بر شرايط محله
دانلود پاورپوینت طرح راهبردی مناسب سازی فضای شهری شهرستان همدان
دانلود پاورپوینت طراحی و مناسب سازی تجهیزات شهری برای معلولین و جانبازان
دانلود پاورپوینت الگوهاي طراحي و مناسب سازي مبلمان شهري
پاورپوینت تمدن اسلام ؛ شناسه زيبايي سيماي نصف جهان
دانلود پاورپوینت الگوهاي طراحي منظر در امتداد مسيلهاي درون شهري
دانلود پاورپوینت مشارکت مردمی در ساماندهی بافت فرسوده نمونه ی موردی محله چهار باغ

 


کليه حقوق اين وب سايت محفوظ و متعلق به نقش برتر پارس مي باشد
هرگونه کپی برداری منجر به پیگیری قضایی خواهد شد
Copyright © 2013-2025 - All rights reserved
طراحی سایت مشهد