خانه

 درباره ما
 ارتباط با ما
 راهنمای فروشگاه

 فروش آثار شما
 نمونه قراردادها
رزومه
 نمونه کارها
 
جهت اطمینان از نماد اعتماد فروشگاه به سمت راست صفحه اول سایت (خانه) مراجعه فرماييد       جزوات معماری       پاورپوینت های معماری       چند جمله از بزرگان : درنگ، بهترین درمان خشم است.        مناعت، بین خودستایی و خود هیچ انگاری است./ ارسطو       می‌توان حقیقتی را دوست نداشت، اما نمی‌توان منکر آن شد./ ژان ژاک روسو       زندگی مسئله در اختیار داشتن کارت‌های خوب نیست بلکه خوب بازی کردن با کارت‌های بد است./ گابریل گارسیا مارکز       جهان هر کس به اندازه ی وسعت فکر اوست. (محمد حجازی)       برای کسی که شگفت‌زده‌ی خود نیست معجزه‌ای وجود ندارد       علت هر شکستی، عمل کردن بدون فکر است. (الکس‌مکنزی)       بهتر است ثروتمند زندگی کنیم تا اینکه ثروتمند بمیریم. (جانسون)       از دیروز بیاموز. برای امروز زندگی کن و امید به فردا داشته باش. (آلبرت انیشتن)       کسی که جرات هدر دادن ساعتی از عمر خود را دارد، ارزش زندگی را نفهمیده .داروین        شما تنها زمانی به قدرت نیاز دارید که قصد انجام کار مضری را داشته باشید در غیر این صورت عشق برای انجام هر کاری کافی ست. چارلی_چاپلین       زیبایی غیر از اینکه نعمت خداست. دام شیطان نیز هست . فردریش نیچه       از زندگانیم گله دارد جوانیم ، شرمنده جوانی از این زندگانیم      
فروشگاه مقالات
 
فهرست مطالب: بررسی مسجد شیخ عبدالحسین تهران

   تعدادبرگ: 30 اسلاید .   قیمت: 18000 تومان   حجم فایل: 3958 kb  تعدادمشاهده  10


مقدمه
تاریخچه بنا
معماری بنا
نقشه بنا
تصاویر بنا

 

 


اشاره :
 
مسجد شیخ عبدالحسین، از دیگر مساجد تاریخی تهران است. این مسجد كه از ثلث اموال امیركبیر و توسط وصی او مرحوم شیخ عبدالحسین تهرانی ساخته شد، در ضلع جنوبی بازارچه و جلوخان سید ولی در محل قدیمی باغ و خرابه‌های پاچنار قرار دارد.
 
 
 
مقدمه
 
در جنوب و مغرب امامزاده زید ـ در اوایل دورة ناصرالدین شاه ـ خرابه‌هایی بود كه میرزا تقی خان امیرنظام، معروف به امیركبیر، به آبادانی آن همت گماشت، كه بازار ارسی دوزها، كاروانسرای امیر، بازار خیاطها، و مسجد و مدرسة شیخ عبدالحسین بناهایی هستند كه برخی در زمان خود او و برخی دیگر پس از فوتش تكمیل شد.1
 
 
 
نام مسجد
 
از آنجا كه این مسجد و مدرسه را وصی امیركبیر، مرحوم شیخ عبدالحسین تهرانی (شیخ العراقین) بعد از فوت امیركبیر ساخت، به اسم وی نامیده شد.
 
حال این سؤال پیش می‌آید كه چرا این مدرسه و مسجد به نام امیركبیر نامگذاری نشد؟ آقا سید محمد بهبهانی كه از ملازمان شیخ عبدالحسین بود، از قول شیخ عبدالحسین حكایت می‌كرد كه میرزا آقاخان نوری صدراعظم كه بعد از امیر بدین منصب رسیده بود، اصرار زیادی داشت كه شیخ عبدالحسین تهرانی این مسجد و مدرسه را به اسم او بكند یا لااقل اسم امیر را بر آنها نگذارد. او هم برای رضای خاطر صدراعظم، آنها را به اسم خود خواند. سپس، میرزا آقاخان نوری اصرار كرد مدرسه‌ای را كه در كربلای معلی جنب در سلطانی از ثلث میرزا تقی خان ساخته بود، به اسم او بكند. لذا برای اینكه از شر او خلاص شود، اسم آن را صدر نامید.3
 
مسجد آذربایجانیها نیز نام دیگر این مسجد است، زیرا آذربایجانیها در ایام محرم در آنجا عزاداری و روضه‌خوانی برپا می‌كنند. همچنین به آن، مسجد تركها نیز گفته می‌شود.4
 
 
 
شرح حال شیخ عبدالحسین
 
شیخ عبدالحسین تهرانی فرزند على، معروف به شیخ العراقین، از بزگان علما و مجتهدان امامیة اواخر قرن 13 هـ . ق است كه در تحقیق، دقت نظر، جودت فهم، سرعت انتقال، قدرت حافظه و آشنایی با فقه، حدیث، رجال و لغت، از نوادر و از شاگردان برجستة صاحب جواهر بود. او در زمان حیات خویش، به حمایت از دین و رفع شبهات ملحدان همت گماشت.5 از القاب او می‌توان به «وحید العصری» و «مجتهد الزمانی» اشاره كرد.6 شیخ عبدالحسین از صاحب جواهر. سید شفیع جاپلاقی و ملا رفیع رشتی اجازة اجتهاد داشت. اجازة او از ملا رفیع رشتى، در انتهای كتاب من لایحضره الفقیه در كتابخانة سید محمد كاظم یزدی در نجف نوشته شده است.7 فتاوای فقهی او لازم الاجرا و مورد احترام بود، «به طوری كه امیركبیر درصدد برآمد تا اراضی مجهولهًْ الحال ارك را به لحاظ انجام فرایض دینی و برای حلیت و اباحة نماز اجاره كند. شیخ عبدالحسین طهرانی نیز بیوتات و عمارات دیوانی ارك را كه مجهولهًْ الحال بود، كلاً برای حلیت نماز و اباحة مكان به امیركبیر اجازه شرعی داد كه خبر این اعلان فقهی در شماره‌های 259 و 261 روزنامة وقایع اتفاقیه آمده است».8
 
 
 
آشنایی امیركبیر با شیخ عبدالحسین
 
امیركبیر در دوران صدارتش دست به اصلاحاتی زد كه اصلاح نظام قضایی ایران، از جملة آنها بود. وی ریاست یكی از محضرها را به شیخ عبدالرحیم بروجردی ـ از فقیهان نامدار آن زمان ـ سپرد، و آن را نسبت به دیگر محضرهای شرع برتری داد.9 تا اینكه وی در یكی از مرافعه‌ها، به نفع یكی از مدعیان وابسته به میرزا تقی خان قضاوت كرد.10 امیر كبیر به محض شنیدن این خبر، سخت برآشفت و به او بی‌اعتقاد شد،11 و شیخ عبدالحسین تهرانی را به جای او گماشت. از این به بعد، همة دعاوی كه جنبة شرعی داشت و به دیوانخانه ارجاع می‌شد، به محضر شیخ عبدالحسین می‌رسید و داوری او قطعی بود.12
 
در باب آشنایی امیركبیر با شیخ، حاج نصرالله برادر شیخ نقل می‌كند:
 
«شنیدم كه چون شیخ عبدالحسین از عبتات عالیات پس از تحصیل علوم دینیه به طهران بازگشت، فرمود به درجه‌ای گرفتار ضیق معاش بود كه یك اطاق مستطیل واقع در طبقة فوقانی از خانة گذر بین‌الحرمین اجاره كرده و نصف آن را پرده كشید و عیال خود را پشت پردة منزل جا داده و مابقی اطاق را حصیری افكنده وخود می‌نشست. و بجز چند جلد كتاب، شیء زائد كه بهایی داشته باشد در آنجا دیده نمی‌شد. و متدرجاً مبلغی به اهالی بازار از بقال و عطار و امثالها مقروض شده و راه خرجی از هیچ طرفی برای او مرئی نبود،‌تا آنكه بعضی از دوستان موقع ملاقات و اطلاع به چگونگی حالات او، صلاح اندیشی نموده اظهار داشتند كه سبب عسرت و ضیق معاش شما از گوشه‌گیری و عدم مراودة با خلق است كه احدی مطلع بر مراتب علم و دانش شما نشده و از دیانت و امانت و زهد جناب عالی آگاهی نیافته‌اند. بهتر آن است كه با مردم، خاصه علما آمیزش نموه ومقداری از فضایل خویش را در مذاكرات علمیه بروز دهید. شیخ فرمود از معاضرت اهل علم ابا ندارم، لیكن با این زندگی و عسرتی كه مراست پذیرایی مردم كه از لوازم مراوده است، می‌بینید كه بی‌نهایت مشكل است. گفتند، عجالتاً ممكن است كه صبح پنجشنبه در منزل جناب شیخ محمد تقی قزوینی كه از اجلة علماست و مرثیه خوانی هست حاضر شوید، و چنانكه اغلب اوقات پس از استماع مصائب صحبت علمی می‌شود، خویشتن رامقداری معرفی نمایید. و شاید بعضی از طلاب كه واقعاً طالب علم و جویایی مدرس صحیح هستند، خواهش درس و استفاده نموده، اسباب گشایش و فتح بابی از این طریق فراهم آید. جناب شیخ سخن ایشان را پذیرفته، و یوم خمیس به مجلس مرثیة مرقومه برفت، و در محلی پست‌تر از مقام خود بنشست. و پس از ختم روضه، فضلای آن محضر شروع به ذكر مسائل علمیه نموده و شیخ استماع می‌نمود تا كلام ایشان زمینه پیدا كرد كه شیخ تكلم خود را در گفتگو بجا و بموقع دید. و چون مقداری از افادات وی گوشزد ایشان شد و فضل سرشار او را مقداری ملتفت شدند، به لسان واحد از او معذرت خواسته و درصدر مجلسش جای دادند.
 
و چون بازگشت، عصر آن روز به او خبر داند كه شخصی بر در، شما را می‌خواهد . شیخ از اطاق خود پایین آمده، در را باز كرد. آن شخص كه در زی و لباس فراش بود، عرض كرد كه فردا اول صبح امیر نظام به دیدن شما تشریف می‌آورند. فرمود: گویا اشتباه كرده باشید، زیرا كه من با امیر سابقه و مراوده ندارم تا به دیدن من آید. گفت: مگر شما شیخ عبدالحسین طهرانی نیستنید. فرمود: بلی هستم، لیكن ممكن است كه شیخ عبدالحسین دیگری باشد. فراش گفت: شما امروز در خانة شیخ محمد تقی قزوینی نبوده‌اید؟ فرمود: بوده‌ام. گفت پس اشتباهی نشده و مهیای آمدن امیر باشید. فرمود: من منزلی كه امیر در آنجا بیاید ندارم. گفت: مگر همین جا منزل شما نیست. فرمود: منزلم همین است اما بیایید و ترتیب آن را معاینه كنید كه بدانید اینجا نمی‌آید. و او را به اطاق بالاخانه برد و وضع آنجا را بدید، و گفت: مخصوصاً همین جا خواهد آمد و برفت. و صبح خود امیر بیامد و شیخ به قدری كه تیسر یافته بود، پذیرایی نمود. آنگاه، امیر نظام اظهار داشت كه این منزل شایستة شما نیست و خانة مختصری با لوازم و اثاث البیت در عباس آباد تهیه شده به آنجا نقل مكان فرمایید و یكصد اشرفی زر مسكوك به شیخ نیاز نمود و فرمود قروض شما را در بازار مطلعم، این وجه را به وامخواهان خود داده تا باز شما را زیارت كنم و برخاسته برفت. و از آن پس، همواره در ترویج شیخ اقدامات كافی نموده، روز به روز در عقاید او نسبت به شیخ می‌افزود، تا آنكه محل وثوق امیر شد و طرف مشاوره در بعضی ازامور مشكله گردید».13
 
بدین لحاظ، امیركبیر شیخ را وصی خود كرد تا از ثلث اموالش مسجدی را احداث نماید و سفر حجی برای او انجام دهد. سواد رسیدی كه شیخ عبدالحسین در خصوص ثلث امیر به ورثه او داده، چنین است:
 
«بسم الله تعالی ـ مبلغ یكصد تومان وجه نقد رایج از بابت حوالة فخر الحاج والمعمرین و المعتمدین حاجی محمد ابراهیم بر عالی شأن عزت نشان آقا سیف الله برحسب قرار داد و نوشتة عالی جاه عبدالكریم بیك، مباشر املاك مرحوم امیر نظام، به تاریخ ذیل واصل اقل العلماء گردید. ان‌شاء‌الله در محاسبة ثلث املاك مزبور محسوب خواهد شد. و چون فخر الحاج مزبور برات مخصوص ننوشته بودند، این چند كلمه از بابت تذكره نظام به قبض تنخواه، مرقوم شد. فی 23 شهر ربیع الاول 1269 . محل مهر، الراجی عفوربه، عبدالحسین بن علی».
 
همچنین، شیخ عبدالحسین تهرانى، شیخ عیسی نجفی را برای انجام دادن حجی از طرف مرحوم امیر، به خویشان آن مرحوم معرفی كرد. آنان نیز توسط عبدالكریم بیك مباشر، پولی را برای این كار به شیخ عیسی دادند. سواد این رسید به قرار زیر است:
 
«بسم الله تعالی ـ اقول و انا الاقل المذنب عیسی الزاهد النجفى، انه قدوصلنی من الاعز الامجد عبدالكریم بجغلى14 و كان ذلك بأمر قدوهًْ المجتهدین الابرار و عمدهًْ الفضلاء و الاخیار الشیخ عبدالحسین الطهرانی ـ ادام الله وجوده ـ و كان ذلك الاجل نیابهًْ الحج عن الامیر المرحوم و كان ذلك فی شهر شعبان سنهًْ الف و مأتین و تسعهًْ و ستین من الهجرهًْ النبویهًْ. محل مهر، عیسی الزاهد».15
 
ارج و منزلت شیخ تنها در نزد مردم و امیر نبود، بلكه در نزد ناصرالدین شاه نیز منزلتی داشت، به طوری كه وقتی شیخ ازمسافرت و زیارت مشهد مقدس برگشت، ناصر الدین شاه به منزل وی رفت.16
 
 
 
بازسازی عتبات
 
در سال 1274 هـ.ق شیخ عبدالحسین تهرانى براي نظارت بر تعمير عتبات، بویژه صحن مقدس امام حسین(ع) كه در هجوم وهابیها آسیب دیده بود، به عراق اعزام شد.17 شیخ در نزد دولت عثمانی نیز اعتبار ویژه‌ای داشت، و والیان و حكام عراق به وی بسیار احترام می‌كردند.18 در شمارة 365 روزنامة وقایع اتفاقیه، اعلام موافقت دولت عثمانی با طرح تعمیر عتبات آمده است، و از مأمور شدن  عمر پاشا، ولی بغداد، برای همكاری با شیخ عبدالحسین، خبر داده شده است.19
 
اقدامات شیخ در كربلا عبارت بود از: توسعة صحن مبارك به قدر هزار ذرع، با خرید خانه‌های نزدیك به صحن و منضم كردن آن به صحن. همچنین، در اطراف آن حجرات تحتانی فوقانی ساخته شد تا زائران آن حضرت، محل  سكنی و توقفی داشته باشند. همچنین، گنبد حرم نیز كه علامت خرابی و انطماس در آن ظاهر شده بود، مجدداً در كمال استحكام بنا شد.20 از دیگر اقدامات شیخ می‌توان به مرمت بقعة حضرت ابوالفضل، مباشرت در تعمیرات ایوان، طارمی و دیگر قسمتهای بقعة حضرت مسلم، احداث بقعة هانیهًْ بن عروهًْ ـ كه در خارج از مسجد كوفه و در سمت باب الفیل واقع است ـ21 و همچنین ساخت مناره در 2 طرف حرم مطهر حضرت علی(ع) در نجف اشاره كرد.22
 
مجموع مخارج تعمیرات و بازسازی عتبات از طرف ناصرالدین شاه، بالغ بر 20 هزار تومان شد.23 پس از بازگشت، در روز پنجشنبه 23 ربیع الثانی 1277 هـ.ق ، شیخ عبدالحسین تهرانى به حضور شاه رسيد و نقشة تعميرات روضات مباركه را به نظر شاه رسانيد.24 شیخ به شاه متذكر شد كه برخی از تعمیرات عتبة علیة كربلای معلی باقی مانده است، و روضات مقدسه، و عتبات عالیة نجف اشرف، حضرت عباس و حرمین كاظمین، به تعمیر و مرمت نیاز دارند. شاه نیز به لحاظ امانتداری و دیانت شیخ، مجدداً وی را برای تعمیرات به همراه وجه نقد لازم، روانة عتبات عالیات كرد.25 دراوایل سال 1283 هـ.ق برای تذهیب قبة عسكریین، خشتهاي طلايي بدين منظور از طرف ناصرالدين شاه براي شیخ عبدالحسین تهرانى توسط علیرضا عضدالملك، به عتبات فرستاده شد. وی گزارش این كار را به نحو روزنامه نگارش داد و به عرض شاه رسانید.26 ناصرالدین شاه در طی سفری كه در سال 1287 هـ . ق به عتبات داشت، از اقدامات و كارهای شیخ عبدالحسین بازدید نمود، و در سفرنامه‌اش از اقدامات شیخ عبدالحسین تهرانى تمجيد كرد:
 
«شیخ عبدالحسین طهرانی مرحوم كه از جانب من به مرمت اماكن مشرفه مأمور بود، دو طرف گنبد مطهر و ایوان و ستون و سقف را خوب ساخته و كاشیكاری خیلی اعلی شده [است]».27
 
از همكاران شیخ در تعمیر عتبات و اماكن متبركه، می توان به میرزا محمد شیرازى، ملقب به میرزا آقا، اشاره كرد. وی از علمای دارالعلم شیراز و از منتسبان امام جمعه بود. اوایل در محكمة شیخ الاسلام فارس به تحریر مكاتبات شرعیه مشغول بود، ولی به لحاظ اشتباهی كه برای مرحوم شیخ ابوالقاسم، شیخ الاسلام وقت، روی داد، وی مجبور شد قهراً شیراز را ترك كند. از اقبال خوب وی ملاقاتش با شیخ عبدالحسین بود، و توانست در نزد شیخ متصدی امور تحریری و اجرایی وی شود و بدان سبب نیز به میرزا اقا شهرت یافت. بعد از فوت شیخ نیز مخارج تعزیه‌داری كه از طرف دولت ایران فرستاده می‌شد، بر عهدة او بود.28
 
شیخ عبدالحسین بعد از اتمام مأموریتش در كاظمین بیمار شد، و سرانجام در 67 سالگی و در ماه مبارك رمضان سال 1286 هـ . ق ، به بیماری ذات الریه دارفانی را وداع گفت.29
 
جنازه او را با احترام خاص به كربلا بردند و در حجرة متصل به درب سلطانی صحن مقدس دفن كردند.30 میرزا محمد همدانی كاظمینى، معروف به امام الحرمین و یكی از شاگردان شیخ، سال وفات وی را با ماده تاریخ «غفور» در این شعر چنین به نظم آورده است:
 
منذ (عبدالحسین ) مولی البریا                              فاض من ربه علیه النور
 
طار شوقاً الی البنان سریعـــاً                                و دعاء الیه أرخ «غفور»31
 
بعد از فوت وى، ناصرالدین شاه برادرش شیخ محمد را برای ادامة بازسازی حرمین كاظمین منصوب كرد، و به وی دستور داد تا مقدار هزینة بازسازی و تعمیر این اماكن را برآورد كند.32
 
شیخ عبدالحسین علاوه بر منزلت اجتماعی در نزد عامه، از مقام و درجة علمی بالایی برخوردار بود. وی شاگردان مبرزی را تربیت كرد كه جاج میرزا حسین نوری صاحب كتاب مستدرك الوسائل، از آن جمله است. وی در خاتمة این كتاب با تجلیل از تمام از شیخ نام می‌برد.33
 
از دیگر شاگردان وى، شیخ هادی تهرانی از استادان مسلم حوزة علمیه نجف اشرف در اوایل قرن 14 هـ.ق است. شیخ هادی تهرانی مقامی ارمند در نزد علما داشت و آثار بدیعی از خود به یادگار گذاشت كه از آن جمله می‌توان به كتابهای ذیل اشاره كرد: محجهًْ العلماء ـ در 2 مجلد مباحث عقلیه و 2 مجلد مباحث الفاظ ـ ودائع النبوهًْ در فقه، كتاب الصلوهًْ، ذخائر النبوهًْ در خیارات، تفسیر آیه نور، الرضوان در صلح، منظومه‌ای در نحو، رساله‌ای در ماهیت وجود و مقتل دربارة واقعة طف.34
 
شیخ نیز آثار ارزنده‌ای دارد كه از آن جمله ترجمة كتاب نجاهًْ العباد است. این ترجمه توسط آیت الله خراسی و با حواشی سودمندى، در سال 1322 هـ . ق چاپ شد.35 همچنین كتاب كوچكی در شرح احوال روات از وی باقی مانده است.36 در كتابخانة ارزشمند شیخ در كربلا، نسخه‌های خطی نفیسی و مشهوری وجود داشت. شیخ این كتابخانه را قبل از مرگش بر طالب وقف كرد.37
 
در این كتابخانه نوادر مخطوطات كه اكثر به خط مؤلفان آن كتب بود، وجود داشت. مرحوم شیخ آقا بزرگ تهرانى، معرفی تعداد زیادی از این كتب را در الذریعهًْ آورده است. شیخ مهدى و برادرش شیخ على، مقدمات وقف شدن كتابخانة پدرشان را به سال 1288 هـ . ق فراهم كردند.38 بعد، بخشی از این كتاب در قاهره فروخته شد.39
 
كنت دو گوبینو در سفرنامة خویش، ازمرحوم شیخ عبدالحسین به نیكی یاد می‌كند. وی در میان علمای دینی ایران، آیت الله علی اكبر كنی را به عنوان مجتهد جامع الشرائط و آیت الله شیخ عبدالحسین را فقیهی بلندپایه ، پاكدامن، خونسرد و بافراست می‌شناسد.40
 
وی 5 فرزند به نامهای شیخ على، شیخ مهدى، شیخ احمد ، شیخ شریف و شیخ عیسی داشت.41
 
طبق كتاب آمار دارالخلافه، شیخ 2 منزل داشت؛ «یكی در گذر مسجد جامع كه مشتمل بر 2 دست و یك باب منزل بود»، و دیگری « در محلةهفت تن كه پاتوق حاجی اسماعیل نایب بود».42‑
 
 
 
ساختار و جلوه‌های معماری مسجد و مدرسه
 
این مسجد كه از قدمت ویژه‌ای در میان مساجد تهران برخوردار است، در تاریخ 11 بهمن 1334 ذیل شمارة 413 در فهرست آثار تاریخی ایران به ثبت رسید.43 از لحاظ موقعیت جغرافیایى، مسجد و مدرسه در ضلع جنوبی بازارچه و جلوخان سید ولی در محل قدیمی باغ و خرابه‌های پاچنار ساخته شده است.
 
بر بالای سردر ورودی مسجد، كتیبة قرآنی شامل آیة مباركه: «انما یعمر مساجد الله  …» به خط ثلث غیراستادانه بر خشت كاشی الجوردی نگاشته شده است، و در انتهای كتیبة مزبور این عبارت خوانده می‌شود : « .. رقم حسین قولری آقاسی و ثلث مرحوم میرزا تقی خان امیرنظام و به سعی مرحوم آشیخ عبدالحسین اتمام پذیرفت، سنة 1270».
 
این مسجد مشتمل بر مقصوره، گنبد، 2 منارة كوچك در ضلع جنوبى، طاقنماهای متناسب كوچك در جوانب دیگر و شبستانی در ضلع شرقی است. مسجد از كاشیكاریهای عالی دورة ناصرالدین شاه بهرة بسیار دارد، و از آثار برجستة عصر قاجاریه در تهران به شمار می‌رود. این مسجد دارای 2 شبستان است؛ یكی شبستان گرمخانه و دیگری شبستان پشت قبله. این شبستانها، بویژه شبستان گرمخانه كه در ضلع شرقی قرار دارد، مزین به معقلیهای كاشی و آجر و از طرحهای ممتاز هنرمندان دوران قاجاریه است.
 
حاشیة زیلوهای آن در شبستان زمستانی مورخ به سال 1278 هـ . ق، و كتیبة شبستان بزرگ جنوبی و محراب آن مورخ به سال 1285 هـ.ق است. بدین قرار، بنای این مسجد بیش از 15 سال به طول انجامید.
 
ناگفته نماند در جنوب مسجد، شاهزاده علی قلی میرزا اعتضاد السلطنه، پسر فتحعلی شاه (د. 1298 هـ.ق) ، منزل داشت. شاهزادة مزبور طبق نظر مرحوم شیخ عبدالحسین و سایران، قسمتی از خمخانة خود را برای توسعة شبستان به مسجد واگذار كرد، و این بیت را پیغام داد:
 
ببین سعادت میخانة مرا زاهد                    كه چون خراب شود خانة خدا گردد
 
منزل شاهزاده اعتضادالسلطنه دری به شبستان مسجد شیخ عبدالحسین داشت، و بعد نیز به شاهزاده عبدالصمد میرزا عزالدوله، برادر ناصرالدین شاه، تعلق گرفت. اخیراً، آنجا خراب، و تیمچه‌های سه گانة رحیمیه به جای آن ساخته شد كه مركز فروش فرش گردید. در مغرب مسجد، مدرسة شیخ عبدالحسین واقع است كه در منبتكاری عالی آن، از آثار ممتاز دورة قاجاریه به شمار می‌رود، و روبروی در اصلی و در مدخل جنوبی سید ولی قرار دارد. مطابق كتیبه‌هایی كه با خط نستعلیق و به طور برجتسه نوشته شده است، این در به سال 1279 هـ.ق به فرمایش آقا یوسف و به وسیلة استاد نوروز تهرانی ساخته شده است. و بر قسمت بالای چارچوب آن، این دو بیتی خوانده می‌شود: «
 
الهی تا در رحمت گشوده ز آسمان باشد                 گشاده این در عالی بر این عالی مكان باشد
 
شده چون حجهًْ الاسلام شیخ عبدالحسین بانى         جزای این عمل وی را بهشت جاودان باشد
 
كتبه العبد المذنب عبدالله الطهرانی»
 
صحن این مدرسه، به شیوة چهار ایوانی است. اتاقها غرفه‌های محل سكونت طلاب را در اطراف صحن ترتیب داده‌اند. كاشیكاریهای خشتی هفت رنگ خوش طرح و زیبای سردر مدرسه، از آثار هنری قابل توجه این مدرسه است.44
 
تا چندی پیش مدرسه و مسجد از طریق حیاطی كه در اطراف آن حجرات و مدرس قرار داشت، به هم مرتبط بودند. متأسفانه، این حیاط در حال حاضر به لحاظ ساختن پاساژی توسط متولی اخیر مدرسه، كاملاً از بن رفته است. این اقدام متولی در خرابی امكنة قدیمی و میراث فرهنگى، و تبدیل موقوفه، جای بسی تأمل دارد.45
 
این مسجد و حوالی آن بر طبق آماری كه در دورة ناصری از تهران گرفته شده است، به نایب رجب علی سپرده شده بود.46
 
 
 
وقفنامة مسجد
 
این مسجد 2 وقفنامه به تاریخهای 1276 هـ . ق و 1325 هـ . ق دارد. وقفنامة مورخ 1276 اشاره دارد به اینكه 13 باب دكان واقع در راستة بازار جدید دارالخلافة تهران را امیر نظام در زمان خود بنا كرده، و گفته بود تا در سهم والده مقرر شود. امیر وصیت كرد كه درآمدهای دكانهای مادرش نیز به صورت مصالحه نامه، به شیخ عبدالحسین تهرانى انتقال يابد. شیخ عبدالحسین نیز آنها را بر كافة شیعیان وقف كرد تا ثواب آن به روح والدة امیر نظام برسد. طبق این وقفنامه، درآمد این دكانها بایستی به صورت زیر خرج شود: 1 عشر حق التولیه، 1 عشر به جهت خادم، 2 عشر چراغچی مسجد، 2 عشر جهت روشنایی و بوریایی همین مسجد؛ 2 عشر برای روضه خوانی تمام سال، روزها، شبهای جمعه، دهة عاشورا، ماه صفر و ایام مبارك رمضان، 3 عشر برای خرید قرآن، كتب حدیث و ادعیة كتب روضه، 1 عشر برای برادر والدة مرحوم مسمی به دالی ملك و بعد از دایی مشارالیه به اولاد ذكور او نسلا بعد از نسل.
 
دیگر وقفیات مسجد طبق این وقفنامه عبارت است از: 6 دانگ یك حجر طاحونه كه مرحوم میرزا رحیم خان از جناب آقا شیخ محمد، برادر شیخ عبدالحسین، از بابت 3 هزار تومانی كه والدة معظمه از شیخ عبدالحسین طلب داشت، ابتیاع نموده بد، تا بعد از انتقال آن به عقد صلح شرعی قطعی از والدة معظمه به جناب شیخ معظم الیه و پس از استقرار در ملك جناب ایشان تمام 6 دانگ را بر والدة معظمه مادام الحیات وقف كردند و بعد از فوت بر كافة شیعیان اثنی عشریه و برادر مذكور در فوق درآمدهای آن را به تفصیل ذیل به مصرف برساند:
 
افطار فقرا در ماه مبارك رمضان 2 عشر، فقرای سادات در روز عید غدیر [اطعام] 2 عشر ، سهم برادر والده دایی ملك و اولاد ذكور او 1 عشر، نائب الزیارة كربلا هر ساله 1 عشر، نائب الزیارة مشهد هر ساله 1 عشر ، حق التولیه 1 عشر و تعزیه داری 2 عشر. در ابتدا، تولیت با والده، بعد از آن با شیخ عبدالحسین، و بعد از شیخ عبدالحسین با ولد ذكور ایشان با نظارت برادرش آقا شیخ محمد. تاریخ این وقفنامه سال 1276 هـ.ق است.
 
واقف وقفنامة دوم به تاریخ 15 شهر شوال 1325 هـ . ق، میرزا آقا خان صدراعظم است. این موقوفه شامل یك حفره آب انبار و مسجد كوچكی است كه بر روی آن احداث شده بود. دیگر اماكن متعلق به این آب انبار و مسجد، عبارت است از : 4 باب دكان؛ دكان عطاری با متعلقات 1 باب، دكان تنباكو فروشی متصل به عطاری 1 باب ، دكان چای پزخانه عقب آن، و دكان كوچك متصل به چای پزخانه، و نصف مشاع از طاقهای فوق شارع واقع در محلة پاچنار.
 
طبق این وقفنامه، درآمد این دكانها می‌بایستی صرف موارد ذیل می‌شد: تنقیه و تعمیرات آب انبار، روشنایی مسجد، بوریایی مسجد، و خادم مسجد كه به خدمت و اذان اعلامی مشغول بود. همچنین ، مقرر شد معلمی برای تعلیم اطفال ایتام و اطفال اشخاصی كه قوه و استطاعت تربیت اطفال خود را ندارند، به كار گرفته شود و به طور مستمر 20 طفل را تعلیم دهد، و در ازای هر طفل ماهی هزار دینار حق التعلیم بگیرد. و هرگاه چیزی از منافع موقوفه زیاد آید، متولی برای افراد مزبور كالم الله، متب حدیث و رساله بگیرد و وقف كند.47
 
علاوه بر این موقوفات ، 12 باب دكان دیگر نیز در بازار حراج، موقوفة مسجد شیخ عبدالحسین بود.48
 
 
 
واعظان مسجد
 
از جمله وعاظ این مسجد می‌توان به سید جمال واعظ اصفهانی اشاره كرد، كه معمولاً در ماههای صفر و محرم در این مسجد وعظ می‌كرد.49 سخنرانیهای وی دربارة وضعیت مالیات، حكومت و آزادی بود. جمعیت زیادی برای شنیدن سخنان او جمع می‌شدند، به طوری كه متن سخنرانیهای وی نیز روزانه به صورت روزنامه‌ای تحت عنوان الجمال به چاپ می‌رسید.
 
از آنجا كه منزل سدی جمال واعظ نزدیك به مسجد بود، لذا این مسجد در واقع مركز عملیات سید و محل اصلی نطق و موعظة او شده بود. سید در مسجد شاه نیز به وعظ می‌پرداخت، ولی به لحاظ وضعیت سیاسی زمان و حضور امام جمعه كه از محمد علی شاه طرفداری می‌نمود، سید بیشتر سخنرانیهای خود را در این مسجد بیان می‌كرد.
 
از دیگر وعاظ این مسجد، سید علی یزدی بود. برخلاف سیدجمال واعظ، وی نسبت به مشروطیت و مشروطه طلبی میانة خوبی نداشت، و در سخنرانیهایش از آن بد می‌گفت.50 میرزا اسدالله تبریزی نیز از دیگر وعاظ این مسجد بود.51
 
از دیگر روضه‌خوانهای معروف مسجد، حاج شیخ لطف الله معروف به دسته بنفشه بود.52 سید محمد شیرازی معروف به سلطان الواعظین و حاج سلطان ـ از وعاظ قدیمی و معروف تهران ـ در این مسجد به وعظ می‌پرداخت. كتابهای شبهای پیشاور و صد مقالة سلطانى، از آثار اوست. وی در 15 تیر 1328 و در این مسجد، علیه رضاخان سخنرانی كرد، و به همین دلیل از طرف مأموران شهربانی تعقیب و دستگیر شد.53 از وعاظ دهه‌های اخیر این مسجد می‌توان از حجج اسلام مرحوم شیخ حسینعلی راشد، مرحوم شیخ عباسعلی اسلامى، آقای محمد تقی فلسفی و علامه محمد تقی جعفری نام برد.54
 
 
 
بزرگداشتها
 
مهمترین بزرگداشتی كه در این مسجد برگزار شد، مراسم ختم ستارخان، سردار ملى، است.55 از دیگر بزرگداشتهایی كه در این مسجد برگزار شد، گرامیداشت مردم مسلمان لبنان به مناسبت حملة وحشیانه اسرائیل به جنوب این كشور بود، كه مقارن با بزرگداشت شهدای قم و تبریز، در روز پنجشنبه 10/1/57 در این مسجد برگزار شد.56
 
 
 
رویدادهای تاریخى
 
1. وقایع محرم سال 1325 هـ . ق : سید جمال واعظ اصفهانی همه ساله ماههای محرم در این مسجد به وعظ می‌پرداخت، و علیه دولت سخنرانی می‌كرد. حاجی عبدالرزاق اسكویى، یكی از تجار و متولیان مسجد، با فعالیت سید مخالفت كرد و گفت: قصد ما روضه خوانی است. حالا كه این عبارات ناصحیح در سر منبر گفته می‌شود، بهتر این است كه روضه خوانی را متوقف كنیم. لذا، چادری كه به مناسبت ایام محرم برپا كرده بودند، برچیدند. به اعتقاد برخى، این كار برحسب دستور دلتمردان بود. همان روز كه چادر برچیده شد، جمعی حاجی عبدالرزاق را تهدید كردند و مجدداً چادرها را برپا كردند.57  حتی برخی جوانان با برپا كردن چادرها به حاجی عبدالرزاق فحش می‌دادند كه اگر پول نمی‌دهد، مگر ما مرده‌ایم. ما هزینه را میان خودمان تقسیم می‌كنیم، و روضه را سرپا نگاه می‌داریم. 58
 
2. وقایع جمادی الاول 1325 هـ . ق: به دلیل اقدامهای شیخ فضل الله نوری و مخالفتش با برخی مشروطه طلبان، در روز چهارشنبه 21 جمادی الاول 1325 ، حدود 100 نفر به اتفاق مشهدی محمد آقا كه تماماً مسلح بودند، در امامزاده زید جمع شدند و به مسجد شیخ عبدالحسین آمدند. سپس، ملك المتكلمین و پس از وی سید جمال واعظ به منبر رفتند، و علیه شیخ فضل الله سخن گفتند.59
 
3. اولتیماتوم روسیه: در پی قبول اولتیماتوم روسها مبنی بر بركناری مورگان شوستر، چند روز تهران تعطیل بود. مخالفان به تظاهرات و اظهار تنفر نسبت به روسها و دولت پرداختند، و مسجد شیخ عبدالحسین را مركز تجمع و عملیات خود قرار دادند. سخنرانان با خطابه‌های پرشور و آتشین خود، مردم را به مقاومت و از میان بردن دولت غیرقانونی تحریك و تشویق می‌كردند.60
 
4. مخالفت با اخذ وام خارجی : در پی اخذ وام خارجی از دولتهای روس و انگلیس در اواخر سال 1288 هـ . ش، نسبت به وام و شرایط اعلام شده مخالفتهایی ابراز شد. بیش از همه، عده‌ای از بازرگانان تهران با آن به مخالفت برخاستند و پیشنهاد كردند كه همة دارایی خود را فدای میهن می‌كنند، و علیه وام خارجی به مجلس اعتراض كردند. در مسجد شیخ عبدالحسین، میرزا اسدالله تبریزی زیان وام پیشنهادی روسیه و انگلیس را برشمرد.61
 
5.مخالفت با قرار داد 1919 م: در پی امضای قرارداد 1919 م (9 اوت/17 مرداد 1298/12 ذیقعدة 1337 هـ . ق) میان دولتهای ایران و انگلیس به وسیلة وثوق الدوله، مخالفتهایی با عقد این قرارداد از طرف روحانیان، بازرگانان و مدكراتها ابراز شد. رهبری مخالفان را شهید سید حسن مدرس بر عهده داشت. مجالس پرهیجانی نیز توسط سران «جمعیت و دادیون» ـ كه عبارت بودند از : محتشم السلطنه، ممتاز الدوله، مستشار الدوله و ممتاز الملك ـ در مسجد شیخ عبدالحسین برپا شد. از جمله كسانی كه در این مسجد دربارة این قرارداد سخن گفت، مرحوم ابوالحسن میرزا «شیخ الرئیس» قاجار بود. وی مكرر در مجالس و منابر، در مخالفت با این قرارداد و عواقب آن بحث می‌كرد. روزی شیخ الرئیس در مسجد شیخ عبدالحسین و در حضور جمع بسیاری از مخالفان قرارداد سخنرانی می‌كرد، كه میرزا علی اكبر ساعت ساز ـ كه از پادوهای سیاسی آن زمان بود ـ به سوی شیخ تیراندازی كرد. ضارب عمداً منبر را هدف قرار داد، زیرا فقط قصدش ارعاب شیخ بود. شیخ از منبر پایین آمد و همین كه از جلوی میرزا علی اكبر گذشت، گفت: «ای عقربك خاردار! می‌دانم از كجا كوكت كرده‌اند».62
 
6.رضاخان و جلب افكار عمومى: رضاخان قبل از به سلطنت رسیدنش و برای جلب رضایت مردم، در مراسم و هیئتهای مذهبی حضور می‌یافت. وی در یكی از شبهای محرم به همراه دستة قزاق برای انجام مراسم مذهبى، به مسجد شیخ عبدالحسین رفت.63
 
رضاخان پس از به قدرت رسیدن، تمامی اموال و موقوفة این مسجد را تصرف كرد. این موضوع از سخنان سید محمد شیرازى، سلطان الواعظین، بخوبی مشهود است. وی در این‌باره، ضمن موعظة مذهبی اظهار كرد: «مساجد محل تبلیغات مذهب اسلام است و باید همواره مرتب و منظم بوده، در انظار خارجیان ابهت و عظمت داشته باشد. ولى، متأسفانه مساجد ما كه رجال سابق با زحمات زیاد بنا كرده‌اند، متدرجاً رو به ویرانی گذاشته و كسی هم در فكر تعمیر و مرمت آنها نمی‌باشد. مثلاً همین مسجد كه یادگار نیاكان ما است، خراب شده و چراغهای آن سوخته و فاقد روشنایی می‌باشد. این مسجد محتاج كمك مردم نبوده و موقوفات زیادی داشت، ولى افسوس كه شاه سابق موقوفات آن را از بین برد و در بحران ظلم و تعدیات خود آنها را تصرف كرده، به مردم فروخت و این مسجد را بلاموقوفه گذاشت و محتاج مردم نمود. بنابراین، بر شما مسلمین واجب است كه در تعمیر و مرمت و حفظ نگهداری این مسجد و تأمین روشنایی آن اقدام نمایید، كه شعائر مذهبی ما مسلمانان در انظار خارجیان حفظ شود».64
 
7.عاشورای 1342 هـ . ش: در شب عاشورای 13 خرداد 1342 ، خطیب و واعظ معروف حجت الاسلام والمسلمین فلسفی در این مسجد علیه حكومت وقت افشاگری نمود، و كشتار طلاب مدرسة فیضیة قم (2 فروردین 1342) را بشدت محكوم كرد. این سخنرانى، تأثیر بسزایی در حركت مردمی 15 خرداد به وجود آورد. 65
 
8.سخنرانی مقام معظم رهبرى: در 12 آذر 1348 ، مقام معظم رهبری حضرت آیت الله خامنه‌ای به طور مبسوط دربارة حاكم و حكومت سخنرانی كردند. یكی از مأموران ساواك ضمن گزارشى، گوشه‌اي از این سخنرانى را چنين نوشت: نامبرده در سخنانش ابراز داشته كه در اجتماع عقاید آزاد است، و هر كس می‌تواند راهی را برای خود انتخاب كند. دیگر لزومی ندارد كه اصول و عقاید اجتماع را دیگران بیاورند، و بگویند انقلاب را به وجود آورده‌ایم. وی در ادامه می‌نویسد: نامبرده دربارة برابری صحبت كرده و می‌گوید: رهبر باید آنچه را كه برای ملت می‌گوید، خودش هم عمل كند. حاكم آن نیست كه خود را فقط رهبر ملت بداند و خوش باشد، بلكه باید در گرفتاریها و بدبختیها نیز خود را از آن ملت بداند.66
 
 
 
امامان جماعات، و متولیان مسجد، مدرسه و هیئتهای مذهبى
 
از امامان جماعات این مسجد می‌توان به حاج شیخ ابراهیم امامزاده زیدى67 ، حاج شیخ محمد حسین خراسانی معروف به تربت، پسرش مرحوم آیت الله حاج شیخ ابوالفضل خراسانى، و در حال حاضر فرزند وی حجت الاسلام حاج شیخ محسن خراسانی نام برد.68
 
از متولیان قدیمی مسجد و مدرسه می‌توان به مرحوم احتشام الشریعه اشاره كرد.69 از دیگر متولیان مدرسه، مرحوم شیخ عباسعلی اسلامى و مرحوم محسني بودند. هم اكنون، آقای سیدهادی خسرو شاهی و فرزندشان متولی امور مدرسه‌اند.
 
از مدرسان قبلی این مسجد می‌توان به مرحوم حاج میرزا مهدی انگجی و مرحوم شهرستانی اشاره كرد. در دهة پیش، زنده‌یادانی همچون اسكوئى، اتفاق‌ها (حاج فرج آقا، حاج عبدالكریم و حاج كریم)، حاج آقا بزرگ ابوحسین، حاج آقا بزرگ ناظم تبریزى، حاج عباسقلی بازرگان، حاج محمد آقا سرابچى، حاج حسن شالیستر، رفیع زاده، حاج علی قناد، حاج محمد حسن خاله اوغلى، حاج سید احمد زعفرانچی و فتوت‌ها، امور جاری مسجد را اداره می‌كردند. در حال حاضر، حاج سید حسن قدسی حسینی متولی امور جاری این مسجد است. این مسجد دارای «مجمع همفكری مصلحت و شور» است كه حدود 25 نفر عضو دارد، كه از میان آنان 7 نفر برای انجام دادن كارهای مسجد انتخاب می‌شوند.
 
همان‌طور كه در ابتدای مقاله نیز اشاره شد، به لحاظ عزاداری آذربایجانیها در این مسجد كه براساس اجازة آیات عظام در عتبات بود، این مسجد به مسجد آذربایجانیها معروف شد. دسته‌های عزادار آذربایجانی از روز اول تا 7 محرم، از صبح زود تا 7 بعدازظهر  به عزاداری می‌پردازند، و از 7 محرم تا 12 محرم عزاداری آنان تا 9 شب ادامه پیدا می‌كند.70
 
 
 
پانوشتها:
 
1.خان ملك ساسانى، ساستگزاران دورة قاجار، انتشارات كتابخانة طهورى، چ1، 1338، ج1، ص42.
 
2.اعتماد السلطنه، محمد حسن خان، المآثر و الآثار، به كوشش ایرج افشار، چ1، 1364، ص117؛ آدمیت، فریدون، امیركبیر و ایران، انتشارات خوارزمى، چ7، 1362، ص343.
 
3.ساستگزاران دورة قاجار، ص43.
 
4.بامداد، مهدى، شرح حال رجال ایران، چ4، 1371، ج1، ص220.
 
5.نورى، حسین، مستدرك الوسائل، چاپ سنگى، 1321 هـ . ق، ج3، ص877؛ سید محمد مهدى، احسن الودیعهًْ فی تراجم مشاهیر مجتهدی الشیعهًْ، بغداد، 1348 هـ . ق، ج1، ص75.
 
6.روزنامة وقایع اتفاقیه، پنجشنبه، غرة ماه جمادی الاول، مطابق با توشقان ئیل 1272، نمرة 258، از انتشارات كتابخانة ملی ایران، با مقدمة محمد اسماعیل رضوانى، چ1، 1371، ج2، ص1635.
 
7.شیخ آقا بزرگ تهرانى، اعلام الشیعهًْ، چ1، نجف، 1958، ج2، صص714ـ715.
 
8.روزنامة وقایع اتفاقیه، سال 1272، نمره‌های 259 و 261، ج3، ص1657.
 
9.امیركبیر و ایران، ص308.
 
10.الگار، حامد، دین و دولت در ایران، ترجمة ابوالقاسم سرى، انتشارات توس، چ1، 1369، صص207 ـ 208.
 
11.المآثر و الآثار، ج1، ص214.
 
12.امیركبیر و ایران، ص308.
 
13.رسالة نوادر الامیر [به انضمام نامه‌های امیركبیر]، تصحیح و تدوین سید علی آل داود، انتشارات نشر تاریخ ایران، چ1، 1371، صص314 ـ 316.
 
14.بجغلی یا باجاقلى، سكه طلای روسی است كه مدتی در آذربایجان معمول و متداول بود.
 
15.اقبال، عباس، میرزا تقی خان امیركبیر، به كوشش ایرج افشار، انتشارات دانشگاه تهران، چ1، 1340، صص 368 ـ 369.
 
16.روزنامة وقایع اتفاقیه، پنجشنبه، هشتم جمادی الاول، مطابق با توشقان ئیل 1272، نمرة 259، ج2، ص1641.
 
17.تبریزی خیابانى، محمد على، ریحانهًْ الادب، بی‌جا، چ1، 1327، ج3، ص329.
 
18.المآثر و الآثار، ج1، صص188 ـ 189.
 
19.روزنامة وقایع اتفاقیه، 12 شهر جمادی الثانى، سنة ئیلان ئیل 1274، نمرة 365، ج3، ص2435.
 
20.روزنامة دولت علیه، پنجشنبه هشتم جمادی الاول مطابق با ئیچی ئیل سال 1277، شمارة 478، چاپ افست كتابخانة ملی جمهوری اسلامی ایران، با مقدمة محمد اسماعیل رضوانى، چپ، 1370، ج1، ص64؛ المآثر و الآثار، ج1، ص107.
 
21.عضدالملك، علیرضا، سفرنامة عضدالملك به عتبات، به كوشش حسن مرسلوند، مؤسسة پژوهش و مطالعات فرهنگى، چپ، 1370، ص132؛ المآثر و الآثار، ج1، ص99.
 
22.سفرنامة عضدالملك به عتبات، ص194.
 
23.المآثر و الآثار، ج1، صص83ـ97؛ روزنامة وقایع اتفاقیه خبری راجع به فتح هرات است كه شاه به مناسبت این خبر، دستور داد مبلغ 10 هزار تومان علاوه بر 10 هزار تومان قبلی برای شیخ عبدالحسین ارسال كنند. ر. ك: روزنامة وقایع اتفاقیه، پنجشنبه، چهاردهم شهر ربیع الاول لوی ئیل 1273، شمارة 302.ژ
 
24.روزنامة دولت علیة ایران، پنجشنبه، هشتم جمادی الاول مطابق با ئیچی ئیل 1277، شمارة 478، ج1، ص67؛ در این شماره خبر اقدامهای شیخ در عتبات نیز مندرج است.
 
25.روزنامة دولت علیه ایران، بیستم شهر ذی حجهًْ الحرام تخافوی ئیل 1277، شمارة 493، ج1، ص187.
 
26.سفرنامة عضدالملك به عتبات، صص 20 ـ 21.
 
27.نارالدین شاه قاجار، سفرنامة عتبات، به كوشش ایرج افشار، انتشارات فردوسی و عطار، چ1، 1363، ص97.
 
28.دیوان بیگی شیرازى، سیداحمد، حدیقهًْ الشعراء به تصحیح عبدالحسین نوایى، انتشارات زرین، چ1، 1366، ج3، صص 1559 ـ 1560.
 
29.روزنامة دولت علیة ایران، پنجشنبه، دوم ذی قعدهًْ الحرام ئیلان ئیل 1286، شمارة 639 ، ج2، ص1203؛ اعتماد السلطنه، محمد حسن خان، تاریخ منتظم ناصرى، ج3، ص1910.
 
30.المآثر و الآثار، ج1، ص244.
 
31.اعلام الشیعهًْ، ج2، ص714؛ ریحانهًْ الادب، چ1، 1327، ج2، ص401.
 
32.اعتماد السلطنه، محمد حسن خان، مرآهًْ البلدان، به تصحیح عبدالحسین نوایی و میرهاشم محدث، انتشارات دانشگاه تهران، چ1، 1367، ج1، ص399.
 
33.میرزا تقی خان امیركبیر، ص169.
 
34.حائرى، عبدالحسین، فهرست كتابخانة مجلس شورای ملى، بخش اول، انتشارات كتابخانة مجلس شورای ملى، چ1، 1346، ج9، صص 17 ـ 18 .
 
35.شیخ آقا بزرگ طهرانى، الذریعهًْ الی تصانیف الشیعهًْ ، دارالاضواء، بیوت، بی‌تا، ج4، ص142.
 
36.میرزا تقی خان امیركبیر، صص 168 ـ 169.
 
37.المآثر و الآثار، ج1، ص715.
 
38.اعلام الشیعهًْ، ج2، ص715.
 
39.الذریعهًْ الی تصانیف الشیعهًْ، ج24، ص368؛ همو، طبقات اعلام الشیعهًْ (الكواكب المنتشرهًْ فی القرن الثانی بعد العشرهًْ)، تحقیق علی نقی منزوى، انتشارات دانشگاه تهران، چ1، 1372، ص570.
 
40.دو گوبینو، كنت، سه سال در آسیا (سفرنامة كنت دوگوبینو 1855 ـ 1858) ترجمة عبدالرضا هوشنگ مهدوى، انتشارات كتابسرا، چ1، 1367، ص427 ؛ همو، مذاهب و فلسفه در آسیای وسطى، ترجمة مترجم همایون فره‌وشی ، تهران، چ1، 1339، ص128.
 
41.اعلام الشیعهًْ، ج2، ص715.
 
42.آمار دارالخلافه، به كوشش منصورة اتحادیه (نظام مافی) و سیروس سعدوندیان، انتشارات نشر تاریخ ایران، چ1، 1368، صص 167 و 519.
 
43.مصطفوى، سید محمد تقى، آثار تاریخی تهران، به كوشش میرهاشم محدث، انتشارات انجمن آثار ملى، چ1، 1361، ص96.
 
44.همان، صص 66 ـ 67، 97 و 414 ـ 415؛ نیز تحقیقات میدانى.
 
45.تحقیقات میدانى؛ لازم به ذكر است كه متأسفانه بر روی كاشیكاریها و كتیبه‌های قدیمی مسجد، تابلوهای نئون قرار داده شده و چهرة زیبای معماری مسجد را مخدوش كرده است.
 
46.آمار دارالخلافه، ص512.
 
47.اصل این وقفنامه‌ها در سازمان اوقاف و امور خیریه نگهداری می‌شود. با تشكر از محقق گرامی آقای عماد الدین شیخ الحكمایی كه بخشی از تحقیقات خویش را قبل از چاپ، برای تكمیل این مقاله در اختیار نگارندة این سطور قرار داد.
 
48.آمار دارالخلافه، ص341.
 
49.یغمایى، اقبال، شهید راه آزادی (سید جمال واعظ اصفهانی) انتشارات توس، چ1، 1357، ص192.
 
50.هدایت (مخبرالسلطنه)، مهدى قلى، خاطرات و خطرات، انتشارات زوار، چ3، 1361، ص160.
 
51.كتاب نارنجی (اسناد سیاسی وزارت خارجه روسیه تزاری دربارة رویدادهای انقلاب مشروطة ایران)، ترجمة پروین منزوى، انتشارات پرواز، چ1، 1368، ج4، ص47.
 
52.اعتصام الوزارة قدسى، خاطرات من، چاپخانة حیدرى، چپ، تهران، 1342، ج1، ص22.
 
53.گزارشهای محرمانة شهربانی (1327 ـ 1328)، به كوشش مجید تفرشی و محمود طاهر احمدى، انتشارات سازمان اسناد ملی ایران، چ1، 1371، ج2، ص217.
 
54.تحقیقات میدانى.
 
55.شریف كاشانى، محمد مهدى، واقعات اتفاقیه در روزگار، انتشارات نشر تاریخ ایران، چ1، 1361، ج3، ص842.
 
56.اسناد نهضت آزادی ایران، انتشارات نهضت آزادی ایران، چ1، 1362، ج9، ص221.
 
57.نظام السطنة مافى، حسین قلى، خاطرات و اسناد نظام السلطنة مافى، به كوشش معصومة مافی و منصورة اتحادیه (نظام مافی) و دیگران، چ2، 1362، باب سوم، صص 779 ـ 780.
 
58.شهید راه آزادى، ص249.
 
59.همان، صص 278 ـ 279.
 
60.ملك زاده، مهدى، تاریخ انقلاب مشروطیت ایران، انتشارات علمى، چ3، 1371، ج7، صص 1478 ـ 1479.
 
61.كتاب نارنجى، ج4، ص47.
 
62.ملك الشعراء بهار، تاریخ احزاب سیاسی ایران (انقراض قاجاریه)، انتشارات امیر كبیر، چ1، ج2، ص93.
 
63.ملك الشعراء بهار، تاریخ احزاب سیاسی ایران (انقراض قاجاریه9، انتشارات امیركبیر، چ1، 1363، ج2، ص93.
 
64.گزارشهای محرمانة شهربانى، ج2، ص217.
 
65.تحقیقات میدانى.
 
66.هفت هزار روز تاریخ ایران و انقلاب، به كوشش غلامرضا كرباسچى، بنیاد تاریخ انقلاب اسلامى، چ1، ج1، ص382.
 
67.تحقیقات میدانى.
 
68.رازى، محمد، گنجینة دانشمندان، انتشارات اسلامیه، چ1، 1352، ج4، ص431.
 
69.ناظم الاسلام كرمانى، تاریخ بیداری ایرانیان، به اهتمام علی اكبر سعیدی سیرجانى، انتشارات لوح، چ2، 1357، ج2، ص292.
 
70.تحقیقات میدانى.


کلمات کلیدی مرتبط:
مقدمه ,تاریخچه بنا ,معماری بنا ,نقشه بنا ,تصاویر بنا , , , ,این مسجد دو وقف‌نامه به تاریخ‌های 1276 ق و 1325 ق دارد. وقف‌نامه مورخ 1276 ق اشاره دارد به اینکه 13 باب دکان واقع در راسته بازار جدید دارالخلافه تهران را، امیرنظام در زمان خود بنا کرده و گفته بود تا در سهم والده‌اش مقرر شود. امیر وصیت کرد ,
مقالات مرتبط در این دسته
پاورپوینت تحلیل بررسی معماری مدرسه ابراهیم خان کرمان
پاورپوینت تحلیل بررسی معماری مجموعه ابراهیم خان کرمان
پاورپوینت بررسی معماری مدرسه حسکی Haseki در استانبول
پاورپوینت بررسی معماری مدرسه علمیه ملا عبدلله اصفهان
پاورپوینت بررسی معماری مدرسه چهار باغ واقع در اصفهان
پاورپوینت بررسی معماری مسجد مدرسه شهید مطهری تهران مدرسه سپهسالار
پاورپوینت تحلیل بررسی معماری خانه شفاهی آمل
پاورپوینت تحلیل بررسی معماری مدارس تاریخی مشهد
پاورپوینت بررسی معماری مدرسه چهار باغ سلطانی مادرشاه اصفهان
پاورپوینت تحلیل معماری مدرسه غیاثیه خرگرد
پاورپوینت بررسی معماری مدرسه فخریه ی مروی تهران
پاورپوینت بررسی معماری مدرسه چهار باغ اصفهان
پاورپوینت بررسی معماری مدرسه خان شیراز
پاورپوینت بررسی معماری مسجد و مدرسه ی خازن الملک امام زاده سید ولی
پاورپوینت بررسی معماری مدرسه جهانگيرخان قم
پاورپوینت بررسی معماری مدارس دوره صفویه
پاورپوینت بررسی معماری مدرسه صنعتی فارس (هنرستان طالقانی شیراز)
پاورپوینت بررسی معماری دبیرستان نمازی شیراز
پاورپوینت بررسی معماری مسجد و مدرسه معیر الممالک بهمراه نقشه های اتوکد
پاورپوینت مسجد و مدرسه حکیم باشی تهران ، مسجد مدرسه آقا محمود تهران

 


کليه حقوق اين وب سايت محفوظ و متعلق به نقش برتر پارس مي باشد
هرگونه کپی برداری منجر به پیگیری قضایی خواهد شد
Copyright © 2013-2025 - All rights reserved
طراحی سایت مشهد