پاورپوینت بررسی نظري بر باغهاي ايران در گذرگاه تاريخ
بخشی از مطلب
نظام مشخص، تركيبات ساده و موزون، خطوط مستقيم و عمود بر هم و خوانايي اجزا ويژگي كلي هندسه باغ ايراني است. باغ ايراني از جهت بستر استقرار يا در زمينهاي مسطح و كم شيب مكانيابي ميشود (مانند باغ فين كاشان، باغ دولت آباد يزد) و يا در زمينهاي باشيب زياد با كمك تراس بندي و ايجاد آبشار و ساير مناظر بديع (مانند باغ تخت شيراز، باغ شاهزاده ماهان).
توجه خاص به اشكال هندسي بويژه مربع به خاطر سادگي، خلوص و در عين حال زيبايياش و اينكه فاصله بين اجزا باغ را ساده و روشن نشان ميدهد از ويژگيهاي باغ ايراني است، تا جايي كه نظام مربع در كاشت درختان باغ و تعيين فواصل درختان از اطراف نيز مشاهده ميگردد.
بر پايه اعتقاد آريائيان دنيا به چهار قسمت تقسيم گرديده كه در وسط آن آبگيري است
و اطراف آن درخت زندگي كاشتهاند. (درخت زندگي درختي است كه در صحراي خشك و بي آب و علف كنار يك چشمه ميرويد). بر مبناي اين عقيده باغهاي فراوان احداث گرديد كه به چهار قسمت تقسيم شده و در اين قسمتها درخت ميوه كشت ميشده و در وسط اين چهار قسمت آبگير يا آبنمائي وجود داشته است. از اين آبگيرها چهار نهر يا جوي آب روان بوده كه براي آبياري و آبرساني از آنها استفاده ميشده است.
طرح اين باغها از زمان ساسانيان (٦٠٠-٢٠٠ ميلادي) به صورت الگوي كلي طرح باغهاي ايراني درآمد و به چهار باغ موسوم گشت.بعدها در روند تكاملي باغ ايراني،معمارانباغ ساز با استفاده از همين الگوي ثابت چهارباغ تنوع بي نظيري در طراحي باغ ايراني بوجود آوردند.
باغ ايراني عموما داراي دو محور اصلي و مهم است (يكي بلندتر و در جهت اصلي باغ و ديگري كوتاهتر و در جهت عمود بر محور قبلي) كه كل باغ را به چهار بخش تقسيم ميكند و انشعابات از آنها،راهها و خيابانهاي فرعي را بوجود ميآورد كه آنها هم به نوبه خود كرتهاي باغ را كه معمولا قطعه زمينهايي چهار گوش، صاف و مستوي هستند ايجاد مينمايند.
كوشك بعنوان عمدهترين بناي باغ در امتداد محور طولي و غالبا در محل تلاقي دو محور قرار ميگيرد (مانند باغ فين كاشان).
در اين حالت از داخل كوشك ديدي زيبا و مطلوب به تمام نقاط باغ وجود داشته و در بيرون نيز از تمام نقاط محورهاي اصلي و فرعي مشاهده و كشف گرديده و بعنوان قلب تپنده باغ مطرح است.گاه نيز باقرارگيري درانتهاي محوراصلي بعنوان نقطه پاياني برامتداد بصري فوق ايفاي نقش مينمايد. (مانند باغ شاهزاده ماهان). هماهنگي شكل هندسي فضاي برون با فضاي درون (كوشك) و درهم آميختگي رمزآلود فضاي باز و بسته و جريان روشن آب از ديگر ويژگيهاي كوشك است.
علاوه بر عمارت اصلي يا كوشك، بناهايي ديگر در باغ ايراني قابل رويت است. اين بناها عمدتا عبارتند از: بناي سر در، كه در حقيقت بيروني يا محل پذيرايي باغ محسوب شده و ضمنا مسدود كننده ديد از بيرون به داخل باغ بوده است. در غياب سردر خانه و به منظور مسدود كردن ديد از بيرون، بعد از در باغ پرس قرار داشته و آن ديواري مشبك بوده كه مانع ديد مستقيم ميشد.
ديگر بناهاي باغ عبارتند از: آب انبار، حمام و ساير بناها مثل خلوتها (به عنوان حريمي خصوصي براي حاكمان و فرمانروايان) و... در بعضي از باغها، علاوه بر باغ اصلي يك باغ بيروني هم وجود داشته كه عموميتر بوده و پـس از عبور از آن وارد باغاصلي ميشدهاند. (مانند باغ دولت آباد يزد).
ايجاد چشم اندازي باز و كشيده به شكل مستطيل در مقابل بناي اصلي موسوم به ميان
كرت، ويژگي ديگر هندسه باغ ايراني است. اين چشم انداز منطبق بر اصليترين محور باغ و در قلب باغ قرار دارد. در اين فضا درختان بلند وجود ندارد و معمولا گياهاني كاشته ميشوند كه ارتفاع زيادي نداشته و سد نظر ننمايند. گياه زمينه معمولا اسبست (نوعي يونجه) بوده كه در حال حاضر از چمن استفاده ميشود.بخشي از ميان كرت كه در مقابل كوشك يا بناي اصلي قرار دارد اختصاص به حوض، گلستان يا استخر دارد. تركيب گلستان و حوض و ميان كرت بر روي محور اصلي از ويژگيهاي منحصر به فرد باغ ايراني است.كاشت دو رديف درختان بلند در دو طرف اين چشمانداز و ايجاد دالاني سبز در تركيب با آب و استخر و ديگر اجزا چشمانداز باغ، منظرهاي بسيار بديع را رو يا روي كوشك قرار ميدهد.
بطور خلاصه عناصر اصلي و مهم تشكيل دهنده باغ ايراني به شرح زير است:
- عمارت سردر
- ميان كرت كه به صورت فضائي باز و كشيده در دو طرف داراي خيابان با درختان سايه دار بلند بوده و در زمينه وسط عناصري از قبيل حوض، استخر، گلستان به چشم ميخورد.
- عمارت اصلي باغ يا كوشك كه به كرت ديد دارد.
- عمارات فرعي(خدماتي) شامل:حمام،آب انبار،اصطبل و...كه در حاشيه باغ قرار ميگيرند.
- قطعات درختكاري شده (كرت) كه معمولا به شكل مربع و با ترتيبي خاص، انواع درختان سايه دار و درختان ميوه در آنها كاشته ميشود.
آب و باغ ايراني
به لحاظ شرايط خاص و دشوار اين سرزمين، آب از روزگاران كهن بعنوان گوهري گرانمايه و موهبتي خدايي قلمداد شده است معبد آناهيتا (الهه آب) در كنگاور و پرستشگاه آب در نيشابور گواهي بر اين مدعا و بيانگر جايگاه ويژه آن در فرهنگ ايران باستان است. فن و تكنيك ايرانيان در دستيابي به آب، هدايت و نگهداري و مصرف آن در نهايت دقت و صرفه جويي زبانزد و شهره جهان بوده چنانكه ميدانيم، قنات، كاريز، آب انبار و... همه از ابتكارات خاص ايرانيان است. در باغ ايراني آب حياتيترين عنصر است. چه در شكل ساكن و چه در شكل جاري خود، و نه تنها بهگياهان حيات ميبخشد بلكه آرامش، خنكي و طراوت را در باغ سبب ميشود.
زمزمه آب و نغمه پرندگان موسيقي جاودانه باغ ايراني است. و از اينروست گرايش و تاكيد باغسازان ايراني بر نمايش آب و ايجاد بازيهاي نغز با آن. روايتگر بي همتاي معماري ايران، استاد فقيد دكتر محمد كريم پيرنيا در اين باره چنين ميگويد:
" يكي از مشخصههاي مهم باغ ايراني تمايل زياد به نمايش آب بود چون آب معمولا خيلي كم و بسيار عزيز بود. معمار باغ ساز بازيهاي غريبي با آن ميكرد مثلا در باغ دولت آباد يزد كه بنايي در بالاي باغ با يك بادگير، بعد از آن يك هشتي و سه اتاق در بالا و طرفين آن، و يك بنا در سمت راست و يك بنا در سمت چپ و يك سر در دارد، معمار با بازي وصف ناپذيري بارها آب را در درون زمين برده و بيرون آورده است.
ابتدا آب را در زير حوض بادگير در يك حوض يكپارچه مرمر برده كه ميجوشد و در آن بالا ميآيد. بعد آب وارد حوضي در وسط هشتي ميشود. از وسط هشتي به سه حوض كشيده دراز در سه شاه نشين ميرود. در مقابل ارسي اتاقها سه سينه كبكي است از سنگ مرمر كه آنرا به شكلي تراشيدهاند تا موج ايجاد كند و آب را وقتي كم است بيشتر نشان دهد. آب از هر سينه كبكي وارد يك حوض كلگي ميشود و از آنجا در جويهايي در دو طرف ميان كرت جاري ميشود و به سر در ميرسد، گاه آب در اين مرحله وارد آبگردان بسيار زيبايي ميشده كه در باغ دولت آباد يزد به كلي از بين رفته است. بعد از آن از زير عمارت سر در بيرون ميرفت و به يك استخر بزرگ ١٢ ضلعي ميرسيد و به سه استخر ديگر در سه طرفشان، آب از اين استخرها به خيابانها و آباديها ميرفت و سرانجام به مصرف كشت و زرع ميرسيد."
در باغ فين كاشان هم با آب بازيها شده است، با آب چشمهاي خيلي قديمي كه بخشاب فوق العاده زيبايي دارد. مقدار اعظم آب اين چشمه وارد باغ فين ميشده و سپس از آنجا بيرون ميرفته است. آب البته از يك اشترگلو بيرون ميآمد. (اشتر گلو در معماري به مفهوم راه آبي زير زميني است كه با لوله يا تنبوشه متصل به دو چاه تعبيه ميشده تا آب از يك سمت فرو رود و از سمت ديگر بالا بيايد) و از آنجا در حوضهايي در دو طرف پخش ميشد و بعد به آب نماها و جويهايي ميرسيد كه فوارههاي متعدد داشته و بعد از گردش در باغ خارج ميشد و به سمت كشتزارها ميرفت. حتي در جايي مثل بهشهر هم كه آب فراوان بود با آن بازيهاي زيبايي كردهاند. در باغ فين و در باغ چهلستون بهشهر، خيابان وسيعي با يك آبنما در وسط آن جاي ميان كرت نشسته است. گاهي هم به جاي آبنما يك استخر بزرگ ميساختند ،مثل چهلستون اصفهان ...
اگر باغ مسطح بود آبنماها خيلي كم شيب بودند مثل باغ فين كاشان، و اگر شيبدار بودند بصورت آبشار در ميآمدند مثل باغ شاهزاده يا باغ تاج نطنز، در اين موارد از سينه كبكي استفاده ميكردند كه آب را بيشتر نشان ميداد. تراش سنگ در سينه كبكي مثل موج طبيعي آب بود. در باغ چهلستون بهشهر و در قدمگاه نيشابور و در دولت آباد يزد هنوز ميتوان سينه كبكيها را ديد...
تناسب نما و استخر در باغهاي مختلف فرق ميكرد مثلا اگر جلوي كوشك استخر بود، استخرها را معمولا به اندازهاي ميساختند كه محوطهاي در اطراف آن براي نشستن باقي ميماند. اندازه استخر معمولا ١٥*١٥ متر بود. مثل استخر ميدان بهارستان كه از بين رفته است. اگر استخر مستطيل بود مستطيلي خيلي نزديك به مربع مثلا در ابعاد ١٢*١٠ يا ١٥*١٢ متر بود. در باغ دلگشا كه بسيار قديمي است، حوض كلگي تمام جلو تالار را فراگرفته بود و حاشيه دور حوض قابل نشستن بود.
گياهان باغ ايراني
وجود حكمت در كاشت باغ، مهمترين اصل است. توجه به گل و گياه نه فقط براي زيبايي كه براي بهره دهي (ميوه، مصارف دارويي، تهيه رنگ و...) نيز بوده است.مثل يونجه بعنوان گياه زمينه كه به جاي چمن استفاده شده است. در حقيقت باغ ايراني مجموعهاي است شگفتانگيز، از پيوند زيبايي و سودمندي.
توجه به نوع خاك و شرايط اقليمي ديگر پارامتر تعيين كننده گياهان باغ بوده است.
كاشت گياه در مكانهاي مختلف باغ نيز قانونمندي خود را داشته است: در ميان كرت
گياهاني كه زياد بلند نشوند و هميشه سبز باشند ولي در خيابانهاي دو طرف آن گياهان
بلندي كه دالاني سبز و محصوريت فضايي ايجاد نمايند. مثل كاج ، سرو ، نارون ، چنار ،
و كاشت اين درختان تابع ريتم خاصي بوده بطوريكه يك كاج، يك سرو و يك چنار به ترتيب كاشته ميشدهاند تا بر زيبايي و جذابيت دالان سبز بيافزايند.
- اطراف خيابانهاي فرعي باغ معمولا توت برگي ميكاشتهاند. بخاطر استفاده مكرر از برگ آن و اينكه مرتبا هرس ميشده و خيابان باغ را اشغال نميكرده است.
- كاشت درخت بيد در مظهرگاه آب به خاطر نياز فراوانش به آب
- كاشت درختان چهار فصل نزديك خيابانهاي اصلي و درختان برگ ريز در فواصلآنها
- ايجاد داربستهاي انگور رو به طرف شرق و...
درختان باغ ايراني به دو دسته درختان بارور و درختان بي بار تقسيم بندي ميشوند.
جايگاه گلها در باغ ايراني، پاي درختان بوده است. در باغ ايراني گلهايي كاشته ميشده كه علاوه بر زيبايي فوائدي مثل عطر وخوشبويي (براي تهيه عطر و گلاب) و خاصيت طبي داشته باشند و نيز گلهايي كه بتوان از گلبرگهايشان در تهيه حلوا و مربا و... استفاده نمود. در بعضي از باغها قسمتي از محوطه باغ با نام گلزار يا گلستان اختصاص به كاشت انواع گلها داشته است.
در باغ ايراني مكاني را با ايجاد باغچه بندي به كشت سبزي اختصاص ميدادهاند.
باغ ايراني و تاثير آن بر ديگر هنرها
هنر باغسازي و باغ آرايي ايراني تاثيري عميق بر ساير هنرهاي اين مرز و بوم داشته است. شكل گل و نقشهاي اسليمي برگرفته از پيچ و خم درختان در اكثر زمينههاي هنري مانند كاشي، قالي، گليم، پارچه، سفالكاري، گچبري ، حجاري و... ديده ميشود و فرشهاي بسياري وجود دارد كه طرح باغ بر روي آنها نقش بسته است. نقش باغ و استخر و تك درختها بر روي سفالهاي بدست آمده از شوش و تخت جمشيد و نقش برجستههاي سنگي درختان سرو و كاج و نخل بر روي ديوارهاي تخت جمشيد بيانگر ميزان اين تاثير و عمق علاقه وارتباط مردم آن روزگاران به باغ و باغسازي است.
تاثير باغ در زمينه ادبيات هم چشمگير است. در ادبيات اين مرز و بوم بزرگان بسياري
به توصيف باغ و زيبائيهاي آن پرداختهاند و برخي مجموعههاي ادبي از باغ نام
گرفتهاند مانند:گلستان و بوستان سعدي،گلشن راز محمد شبستري،بهارستان جامي و...