بخشی از مطلب
مجموعه فرهنگی تاریخی شیخ شهاب الدین اهری به عنوان تنها موزه ادب و عرفان کشور، یکی از جاذبه های تاریخی اهر در استان آذربایجان شرقی است که در جنوب شهرستان اهر واقع شده است این بنا خانقاه و مدفن شیخ شهاب الدین، عارف قرن 7 هجری قمری است مقبره و موزه ادب و عرفان در داخل بوستانی به همین نام برای بازدید گردشگران داخلی و خارجی آماده شده است.
این مجموعه در دوره صفویه و به احتمال زیاد در روزگار شاه عباس اول بر مزار شیخ شهاب الدین اهری، در شهر اهر ساخته شده اما آثاری از دوره های قبل (دوره ایلخانی) در آن وجود دارد شامل قسمت های مختفلی چون خانقاه، چینی خانه ها، صحن، ایوانی بلند، مناره ها و غرفه های متعدد و همچنین در این بنا از الحاقات دوره صفوی (کاشی کاری ایوان ها) به چشم می خورد.
موزه شیخ شهابالدین اهری :
موزه منحصربه فرد «ادب و عرفان» در جوار مزار شیخ شهابالدین اهری برپاست این موزه در سال 1374 شمسی در تالار اصلی بنای تاریخی بقعه شیخ شهابالدین اهری تاسیس شد و بخشی از آثار فرهنگی مربوط به ادب و عرفان کشور و آذربایجان در آن گردآوری شده است.
موزه ادب و عرفان از موزههای تخصصی ایران در نوع خود محسوب میشود و از این حیث برای محققان این عرصه بدیع و در نوع خود جالب و دیدنی است.در این موزه آثار ادبی و عرفانی جالبی از دورههای تاریخی صفوی تا قاجاریه گردآوری و برای بازدید عرضه شده است.
در بخش ادبی موزه آثار نفیسی از کتب خطی دوران صفوی تا قاجار از قبیل قرآنهای خطی با جلدهای تذهیب شده لاکی و دیوان شعرا و عرفا مانند دیوان جلالالدین مولوی و گلستان سعدی وجود دارد.
همچنین قطعه خطهایی به صورت شکسته و نستعلیق از آثار «استادعبدالمجید طالقانی» از خوشنویسان قاجاریه و زیارتنامه حضرت سیدالشهدا به قلم «میرآقای اهری» و آثاری از استاد درویش از صاحبنامان اهالی عرفان در آن به نمایش گذاشته شده است.
از آثار بسیار ارزنده این بخش طوماری است پارچهای متعلق به دوره صفویه به طول 360 سانتیمتر و به عرض 50 سانتیمتر که به سورههای کلامالله مجید با خط نسخ، ثلث مزین شده است.این سورهها در داخل نقوش اسلیمی و ترنجی به طرز بسیار زیبایی جای گرفتهاند.
در بخش عرفان این موزه نیز تابلوهای نقاشی از دوره قاجاریه و مجموعه جالبی از انواع کشکولهای دراویش از جنس چوب، سفال، چینی و برنز که دارای کتیبهها و نقوشی از مجالس درویشان است مشاهده میشود.
علاوه براین در این موزه انواع کلاههای مخصوص دراویش در دو دوره صفویه و قاجاریه به همراه تبرزینهای مرصع طلاکوب و نقره کوب، فراهم شده است.از دیگر اشیای این بخش، یک در چوبی پاشنهگردان است.این در تماما کندهکاری و منبتکاری شده، دارای کتیبهای متعلق به قرن هفتم هجری قمری است.
بنای این موزه را که متشکل از یک ایوان بزرگ، 2 مناره بلند، 2 ایوان کوچک و یک مسجد بزرگ و خانقاه معروف به قوشخانه (لانه پرندگان) و اتاقهای متعدد است، به شاه عباس صفوی نسبت میدهند.
برخی از دیوارهای مجموعه شیخ شهابالدین اهری در شهر اهر با نقاشیهای به یادگار مانده از گذشتههای دور بهعنوان دفتر خاطرات یا صفحهای ویژه برای ثبت خاطرات عارفان و علاقهمندان و مریدان شیخالعارفین شهابالدین که از مسافتهای دور به دیدار شیخ آمده و در مجموعه مزبور بیتوته میکردند، اختصاص داده شده بود. آثار بخشی از این دیوارها توسط اساتید میراث فرهنگی مرمت و اشعاری از شعرای معروفی چون «ابوالقاسم نباتی»، «شیخ بهایی» و چند شاعر بزرگ دیگر در خطوط احیا شده از گذشته در بین نوشتههای موجود شناسایی شده است.
این دیوار به تنهایی یک اثر فرهنگی و تاریخی باارزش محسوب میشود و گویای ذوق عرفانی و ادبی ساکنان گذشتههای دور این سرزمین است. در کتیبه موجود در مجموعه شیخ شهابالدین اهری نیز آمده است : مسجد این مجموعه در دوره قاجاریه تـوسط مصطفی قلی خان امیرکبیر، حاکم قراجهداغ بازسازی شده است.
این اثر بزرگ معماری و فرهنگی متعلق به قرن هفتم هجری است و براساس شواهد تاریخی در زمان حیات «شیخ شهابالدین اهری» دارای ساختمان و تشکیلات منحصربهفردی در منطقه بوده است. طبق برخی مستندات تاریخی تکمیل و تعمیرات اولیه «بقعه شیخ شهابالدین اهری» به عصر شاه عباس اول صفوی نسبت داده شده است.
گفته میشود در اوایل قرن یازدهم هجری شاه عباس اول به هنگام مسافرت به آذربایجان و منطقه ارسباران در این بقعه که مجموعهای در یک باغ 12 هکتاری بود و به «باغ شیخ» نیز موسوم بود بیتوته کرده و به تعمیر و تکمیل آن همت گماشته است.این مجموعه در ادوار زندیه و قاجاریه نیز به دفعات مرمت شده است.
شیخ همچنین به درجات مختلف علمی از جمله قطب نـایل شده و از سال 642 تا 665 بهعنوان رهبر تمام فرقههای عرفانی ایران در اهر به تدریس و تربیت عرفا و علما میپرداخت. وی همچنین مرشد سه فرقه عرفانی «خلوتی، بیرامی و مولوی» نیز بوده است.
شیخ شهابالدین محمود اهری بعد از عمری زندگی پربار در شهرستان اهر وفات یافته و در خانقاه خویش در این شهر دفن شده است.مدفن شیخ با نام بقعه شیخ شهابالدین زیارتگاه پیروان مشرب عرفانی وی که «شهابیه» نامیده میشوند، است.
درباره شیخ شهاب الدین اهری :
شیخ شهاب الدین محمود اهری فرزند احمد اهری در نیمه شعبان ۵۸۰ هجری قمری در شهر اهر چشم به جهان گشود و در زادگاه خود رشته های صرف، نحو، فقه، اصول و اخلق را در محضر ملاحسن اهری فرا گرفت.
سپس در سن ۲۵ سالگی برای تکمیل مراحل علمی و عرفانی خود راهی بغداد شد و در محضر شیخ رکن الدین سجاسی به کسب فیض و کمالات معنوی پرداخت. وی پس از رسیدن به درجه قطب و با دستور استادش برای ارشاد و راهنمایی مردم به موطن خود بازگشت و به ارشاد و تعلیم پرداخت.
اثر مکتوبی نیز از این عارف اندیشمند بنام عشق نامه بجای مانده که متضمن عقاید و آرای عرفانی اوست. این عارف بزرگ در سال ۶۶۵ هجری قمری چشم از جهان فروبست و در صحن خانقاه خود به خاک سپرده شد و از آن به بعد خانقاه وی بعنوان مقبره شیخ شهاب الدین معروف شده است.
از مریدان معروف وی میتوان از شیخ جمال الدین تبریزی، شیخ زاهد گیلانی، شیخ صفی الدین اردبیلی، باله حسن بنیسی و بابا فرج وایقانی نامبرده اند.
شیخ شهاب الدین اهری در کودکی با توجهات خاص مادر پرهیزکارش “معصومه سلطان” تربیت یافت و پدرش “میرزااحمد” درهمان سنین کودکی قرآن را به وی آموخت، بطوریکه وی درسن ۱۰ ساگی قرآن را ازحفظ داشتو در زادگاه خود رشته های صرف، نحو، فقه و اصول را در محضر “ملاحسن اهری” فرا گرفت.
وی تا ۱۴ سالگی در محضر این عالم بزرگواربه تحصیل قواعد عربی و سایر علوم پرداخت و برای تکمیل معلومات خویش در۲۵ سالگی رهسپار تبریز شد و در “مدرسه وحدتیه سرخاب تبریز” به تکمیل تحصیلات پرداختودرهمان مدرسه سه چله ریاضت کشید.
شیخ شهاب الدین گویا در دوران تحصیل خویش در تبریز به مناسبت حال و هوای ایام جوانی به کشتی گیری و پهلوانی نیز دست می زده است و آنچنانکه در کتاب روضه اطهار آمده است، وی پهلوانی صاحب نام و زورمند بوده است.
به گفته تاریخ، شیخ شهاب الدین اهری برای ریاضتها ومجاهدات خویش معبدی نیز درمسجد جامع تبریز داشته است. مولف “روضات الجنان” با ذکر نام شیخ شهاب الدین اهری با عنوان مرشد المکملین “شیخ شهاب الدین محمود تبریزی” از این معبد نام برده است.
شیخ شهاب الدین اهری درسنین جوانی به حضور عارف بزرگ “شیخ المشایخ ابوالغنایم رکن الدین سجاسی” رسیده و در حلقه مریدان وی درآمده و در نهایت خلیفه او شده است. وی بعد از ترتیب خانقاه در محل کنونی بقعه ی شیخ ، به هدایت و ارشاد طالبان حق و شریعت و طریقت پرداخت و به درجه قطب نایل آمد.
شیخ، مانند بسیاری ازعرفا به گمنامی علاقه داشته وهمچنانکه اثردقیقی ازخویش برجای ننهاده درمورد نسب وخاندانش نیز اطلاعی درهیچ جا یافت نمی شود.
این خانقاه از سال ۱۳۷۴ به موزه ادب و عرفان تبدیل شده است که تنها موزه عرفان در ایران است.