پاورپوینت بررسی مركز بين المللي فرهنگي اصفهان اثر فرهاد احمدی
بخشی از مطلب
فرهاد احمدی فارغالتحصیل رشته مهندسی معماری و شهرسازی از دانشکده هنرهای زیبای، دانشگاه تهران در سال ۱۳۵۶ میباشد
وی از جمله معماران معاصر ایران به شمار میرود که طرحهای خود را با گرایش آکادمیک و مبتنی بر اصول نظری تبیین شدهای طراحی مینماید و با تأکید بر زمین مداری و پیوند محیط با فضا، معماری خاصی را پدیدآوردهاست. به طور کلی فرهاد احمدی در طی دو دههٔ گذشته در کنار آموزش معماری و مسئولیتهای دیگر حدود سی طرح ارائه کردهاست، که اغلب آنها در حد ملی بوده و مضمون فرهنگی داشتهاند.
ایده های طراحی : در اين طرح که از لحاظ هندسي از تقارن قوي برخوردار است، تودهاي از مادّه در مرکز بنا با آسمان تهي شده و چون گردابي، آسمان را ابتدا به مرکز و سپس به قعر خودفرو برده، در حالي که از سوي ديگر ماده با ارتعاشات متواترِ فرارونده به صورت پلکاني به سوي آسمان سرکشيده است. اين حفره که در جهت خورشيدي از ميان به دو نيم گرديده ، اسطوره شکاف عالم را به ذهن ميآورد. سطح پلکاني که دربيرون بنا وبر بام آن امكان نمايش در فضاي باز را فراهم مي سازد، تالارهاي نمايش را در زير خود جاي داده است . در كانون تالارها، يک فضاي هشتضلعي به ارتفاع سه طبقه نهاده شده که لايه زيرين آن چون يک حوضخانه، فضاي چايخانه اي را به دور خود سازمان داده است. بر فراز آن تالار انتظار و بالاخره در سطح سوم فضايي با ديوارهاي کدر وسنگين و سقف شفاف قرار گرفته است. اين فضاي كشيده كه بر تارك نور دارد ودر بن آب،فضاي مقدس معابدِ آب و نور را به ذهن متبادر ميسازد. در دو سوي اين مركز تهي ،فضا هاي نيمه شفافي استقرار يافته که پلهاي معلق وشفاف از درون آن عبور و به وروديهاي جانبي متصل ميشوند. در زير اين پل ها و اضلاع شرقي و غربي، نگار خانه ها قرار گرفتهاند. اين دو فضاي نيمه شفاف که شبها با نور لاجوردي روشن ميشوند، در ترکيب با ساختمان توپر آجري مانند کاشيکاري، جدارههاي سبک و با تلألؤ ايجاد ميکنند. چهار برجک در چهار کنج و در ميان حياطهاي مرکزي در نگارخانه ها، تربيع کنجها (فرشتههاي نگهبان) را که امري کهنالگويي است، به نمايش ميگذارند. در جداره شمالي اين بنا يک آبنماي وسيع قرار دارد که جداره هاي آن با رواقها و بازارچه هنر تعريف شده است. مخاطبين پس از عبور از دروازهها، از طريق دو پل به يک جزيره مياني وارد شده ، سپس از روي سنگ ها، بر فراز آب، گذر كرده با انجام نمادين آيين وضو ، واردفضاي تهي مركزي ميشوند. اين در حالي است که ورودي فضا، از ميان کوشک و دروازه جداره شمالي که با پيادهروي شهر ترکيب شده است، در محور ديد قرار ميگيرد و همچون ديگر ابنيه سنتي دسترسي از اين دروازه به درون ، بدون گذر از مسير گفته شده مقدورنيست. در واقع اين طرح از دو بخش اندروني وبيروني تشكيل شده است كه بخش بيروني، كاركردهاي نمايشي وارائه كالا وآثار را در غالب فضاهاي گفته شده دربرمي گيرد و بخش اندروني اين بنا كه در سه سطح در حول سه حياط مرکزي ممتد که هر يک واجد هويت ويژهاند شکل گرفتهاست، مجموعه فضاهاي آموزشي، اطلاعاتي و مديريتي را در خود جاي داده است . در انتها مي توان گفت ؛در شکلگيري اين طرح، ارتباط با فرهنگ منطقهاي، از سه مسير گفته شده مفاهيم و معاني ،هندسه و اشكال و نوع مواد و مصالح به کار گرفته شده، صورت گرفته است. در حالي که فن آوري نوين ساختماني در سازه و تأسيسات و با کاربرد موادي مانند فولاد و شيشه و بتون در ترکيب وارد شدهاست ، براي ايجاد خلوص و سادگي در ساختار فضا از زبان هندسي روشن استفاده گرديده و بدين ترتيب تفکر منطقهاي و جهاني در هم آميختهاند تا هويت ويژهاي را آشکار سازند.