چگونگی نحوۀ تامین فضاهای آموزشی در ایران از آغاز تا امروز روند يكنواختي و مدونی نداشته است، دليل آن را ميتوان در تغيیر روند رشد جمعيت در قبل و بعد از انقلاب دانست. تأمين فضاهاي آموزشي در بخش دولتي از طريق بخشي از بودجهاي كه هر ساله در اختيار وزارت مربوطه قرار ميگيرد، تامين ميشود. اما اين مقدار بهویژه در دو دهۀ اخير نتوانسته است به گونهاي رضايتبخش و مطلوب نيازهاي فضاي آموزشي را براي دانش آموزان كشورمان تامين کند. اگر مدارس غیردولتي را نماد بخش خصوصی در حوزۀ آموزش ایران بدانیم، این نوع مدارس حدود ۱۰ % از سهم آموزش را بر عهده دارند. بررسی شرایط مدارس در استانهای مختلف نشان میدهد موسسان مدارس غیردولتی با هر ساختاری، به ندرت توانستهاند مالک فضای مدرسه خود باشند و یا فضایی رایگان در اختیار داشته باشند. بالا بودن هزینه تهیه فضا باعث میشود، مدیران مدارس نتوانند به فکر تدوین روشهای جدی آموزشی باشند، زیرا در روشهای جدید فضای آموزشی خصوصیات ویژهای دارد و برای تهیه و تدارک فضایی که واجد این خصوصیات باشد باید هزینههای بالایی پرداخت شود که این امر مسیر را برای مدیران مدارس غیردولتی دشوار میکند و حتی اگر بتوانند چنین هزینه ای را به هر شکلی متقبل شوند با افزایش شهریه مدرسه را به مدارسی خاص که تنها قشر خاصی توانایی استفاده از چنین فضایی را خواهند داشت تبدیل میکنند.چند سال پيش سازمان نوسازي و تجهيز مدارس از بچهها خواست مدرسهاي را كه دوست دارند، نقاشي كنند. در اكثر نقاشيها دخترها يك شاخه گل روي ميز معلمها گذاشتند و پسرها زمين فوتبال كشيدند.
واقعيت اين است كه ديوارهاي زخمي و كثيف، رنگهاي بيروح، نيمكتهاي چوبي با يك عالم كندهكاري روي ميزهايش و يا نيمكتهاي فلزي كه گوشههايشان فرو رفتهاند، دستشوييهاي كثيف، شيرهاي آب خراب، حياطهاي كوچك بدون فضاي سبز يا بدون امكان ورزش و بازي شكل غالب مدارس ما است و خاطرات بسياري از ما را هم از واژه مدرسه تشكيل ميدهد.
تغيير فضاهاي آموزشي همپاي تحول نظامهاي آموزشي
مدتي است گسترش علم روانشناسي و جامعهشناسي به اين نتيجه منتهي شده كه كودكان و نوجوانان نيازمند فضاهاي آموزشي شاد هستند. به ويژه اين كه با گسترش شهرنشيني خانهها بيش از پيش كوچك شده، شكل آپارتماني پيدا كردهاند و امكان حركت و بازي را از بچهها گرفتهاند. در نتيجه كمبودهاي آنها را با شاد كردن فضاي مدارس و ايجاد امكان براي ورزش و بازي، استفاده از فضاي سبز و يا رنگهاي شاد ميتون جبران كرد.
علاوه بر آن فضاهاي آموزش و پرورش بر كارايي برنامههاي آموزشي اثر ميگذارد.
مدتهاست در جهان برنامههاي آموزشي و به دنبال آن فضاهاي آموزشي تغيير زيادي كردهاند. به عنوان مثال امروزه از هر فضايي در مدرسه براي آموزش دانشآموزان به بهترين وجه بهرهبرداري ميشود. به طوري كه فضاي كلاسها و حتي حياط مدرسه انباشته از وسايل و تصاوير كمكآموزشي است. بچههاي امروزي ديگر محكوم نيستند ساعتها ثابت در نيمكتها بنشينند. بلكه در صندليهاي تك نفرهاي مينشينند كه سطح ميز آنها براي استفاده از وسايل آزمايشگاهي و كمكآموزشي صاف است. با وجود اين صندليها معلمان ميتوانند متناسب با هر فعاليتي نحوه آرايش كلاس را تغيير دهند.
به عبارتي در عصر جديد فضاهاي آموزشي خودشان مانند كتاب درسي، معلم و شيوه ارزشيابي يكي از اصول برنامهريزي درسي به شمار ميآيند تا حدي كه متناسب با برنامههاي درسي فضاي آموزشي مناسب آن به وجود ميآيد.
در روشهاي سنتي آموزش، معلمان گوينده و دانشآموزان شنونده بودند. به عبارتي آموزش بر مبناي سخنراني بود و در نتيجه معلم بر دانشآموزان احاطه داشت. در نتيجه نيمكتهاي دو يا سه نفره پشت هم چيده ميشدند و امكان حركت و مانور دانشآموزان و معلم كم بود. اما با مطالعه بر روي شيوههاي مختلف آموزش مشخص شده يكي از بهترين شيوههاي آموزشي كه ميتواند به نحو مؤثري بين آموزگار، دانشآموز و مباحث درسي رابطه ايجاد كند، آموزشي گروهي است.
از جمله مزاياي آموزش گروهي نيز طرح ايدههاي نو و ترغيب دانشآموزان به صحبت كردن است. اين روش كه اينك در جهان به طور گسترده به كار گرفته ميشود، اقتضا ميكند كه فضاي آموزشي متناسب با آن تدارك ديده شود. همچنين در شيوههاي آموزشي سنتي و چيده شدن نيمكتها پشت سر هم بسياري از بچههايي كه قد بلندي دارند به ناچار به ته كلاس رانده ميشوند و از ناحيه معلم به آنها توجه نميشود. در حالي كه اگر بچهها به جاي اين كه پشت هم بنشينند به شكل دايرهاي بنشينند به طور يكسان مورد توجه معلمان قرار ميگيرند........................................