پاورپوینت بررسی استانداردها و ابعاد و فضاهاي مورد نياز دانشکده معماری
بخشی ار مطلب
در بيشتر راه پلههاي معمولي رابطة ميان خيزپله و گام به عبارت است از G1 : R 2 در اين رابطه R نمايانگر خيز يا ارتفاع پله بوده و اندازة آن براي افراد عادي كمتر يا مساوي mm 190 است و براي افراد مسن و ناتوان قادر به حركت بيش از mm 170 نيست. براي پلههاي خارجي اندازه mm 145 بهتر است. در رابطه فوق G نمايانگر گام پله است (نبايد كمتر از mm240 باشد و براي افراد ناتوان قادر به حركت و مسن نبايد كمتر از mm250 باشد: براي پلههاي خارجي اندازه mm370 ترجيح داده ميشود.)
متوسط سرعت قدم زني در روي پلهها كمتر از كريدوريا سالن است: به طور كلي سرعت قدم زني موقع پايين آمدن از پلهها بيشتر از موقع بالا رفتن است. اما در صورت ازدحام بيشتر جمعيت سرعت پايين آمدن ممكن است كمتر باشد. تعداد پلههاي كاذب با افزايش اندازه گام پله، كاهش پيدا ميكند، احتمال حادثه موقع پايين رفتن از پلهها بيشتر از مواقع بالا رفتن است.
راهروها و مسيرهاي شيبدار
عوامل موثر بر سرعت قدم زني در مسيرهاي تراز (در درون يا بيرون ساختمان) عبارتند از : منظور از حركت
جنس و سن.
به صورت تنها يا گروهي.
دماي هوا (سريعتر در هواي سرد)
سطح كف
داشتن بار يا در حال بي باري؛
تراكم جمعيت
الگوي جريان رفت و آمد
سرعت قدم زني در توي جمعيت متراكم، ميان دو حد بيشينه و كمينه تغيير ميكند و ميتواند مساوي مقدار متوسط باشد.
حد شرايط رفت و آمد يا حركت آزاد در كريدورها، تقريباً معادل 2m (شخص) P 3/0 است؛ تراكم جمعيت توانايي افراد را براي قدم زني عادي و سبقت گرفتن از ديگران محدود ميكند.
در تراكم يا دانسيتة 2m/p4/1 (كه معمولاً به عنوان تراكم ماكزيمم طراحي است) بيشتر افراد با سرعتي كمتر از سرعت طبيعي خود راه رفته و اندكي احساس ناراحتي ميكنند.
طول كوتاه شيب در مسيرهاي شيبدار كوتاه در روي پياده روهاي مسطح به ندرت بر سرعت راه روي افراد تأثير ميگذارد؛ همين موضوع براي مسيرهاي شيب دار با شيب مساوي يا كمتر از 5% نيز صادق است. مسيرهاي با شيب تند ميتواند سرعت را به طور قابل توجهي كاهش دهد: به عنوان مثال مسيرهايي كه داراي شيب 10% است به اندازه 2% سرعت حركت افراد را كاهش ميدهد. مسيرهاي با شيب 15% ميزان سرعت را 40% كاهش ميدهد. به طور كلي براي كسب اطلاعات در مورد افراد پير. ناتوان.
در سراشيبي خيلي آهستهتر از سربالايي را ميروند (شيب كمتر يا مساوي8%)
دربها
در ترافيك سنگين، سرعت حركت افراد از دربها بستگي به وضعيت افراد (مانند پير يا جوان بودن و يا داشتن بار بر دوش) و تراكم رفت و آمد در طرفين درب دارد براي ترافيكها يا جريان رفت و آمد دو طرفه و سنگين، وجود دو درب مجزا مطلوب است.
كيفيت هوا
هواي تازه در يك دهكده عاري از آلودگي متشكل از مقدار زيادي نيتروژن، اكسيژن، بخار آب و مقادير كمي گازهاي ديگر ميباشد. مقدار بخار آب هوا پيوسته در حال تغيير است. هواي بيرون ممكن است به واسطة مواد آلاينده حاصل از فرايندهاي صنعتي، احتراق سوختهاي فسيلي در ماشينهاي گرمايش يا حمل و نقل، گرد و غبار و غير آلوده شود.
هواي دروني نيز ممكن است آلوده شود. نرخ توليد مواد آلاينده به طور نسبي برحسب فعاليتي كه انجام ميگيرد متغير است.
انواع بو، به ويژه بوي بد مواد حاصل از دود تنباكو، مشكلات بخصوصي را به وجود ميآورد: تعداد زيادي از مواد شيميايي به مقدار كم، اما با نسبتهاي متغير از اين طريق وارد هوا ميشوند. تلاشهاي انجام گرفته براي تعيين و اندازهگيري انواع بود به طور شيميايي، معمولاً ناموفق بوده است.
راندمان ديد
عمل ديدن بستگي به درك كلي فضا دارد؛ كه شامل كيفيت نور و كل مقدار آن ميشود در شاخصهايي براي نمايش جوانب گوناگون روشنايي تعريف شده است. اين شاخصها تفاوت ميان روشنايي روز و نور مصنوعي را مشخص ميكند.
روشنايي مصنوعي
مقدار نور (الومينانس) و درخشش و همچنين بازتابهاي حاصل از سطوح در معرض نور، عوامل مهمي هستند. نوع كار و اهميت نسبي آن در مقابل روشن سازي زمينه و كل فضا، مقدار روشنايي لازم را تعيين ميكند. روشنايي طراحي، به عبارت ديگر، متوسط روشنايي لازم براي كارهاي عادل در جدول نشان داده شده است.
قابليت ديده شدن جسم يا كار مورد نظر بستگي به جهت و مقدار نور تابيده به آن دارد. سايههاي تند و زننده، و درخشش منابع نور و روشن و بسيار روشن و بازتاب آن نامطلوب است. درخشش ميتواند موجب اختلال در ديد گردد. اما اندكي سايه، به درك بافتها و شكل اشياء كمك ميكند.
درخشش نامطلوب، كه از يك نورافكن يا هر منبع نور ديگري كه نسبت به زمينة كلي بسيار روشن است، حاصل ميشود. درجه نامطلوبي درخشش به واسطة انديس درخشش مشخص ميشود، مقادير پيشينة پيشنهاد شده توسط نوع كار مورد نظر تعيين شده است. هر قدر كار مورد نظر خسته كننده تر باشد به همان نسبت مقدار كمتري براي درخشش قابل قبول خواهد بود.
روشنايي روز
پنجرهها در ساختمان دو نقش مهم بصري را به عهده دارند؛ كه عبارت از عبور دادن نور حاصل از روشنايي روز به داخل ساختمان و ايجاد امكان براي ديدن بيرون و درون ساختمان، پنجرهها باعث ورود انرژي خورشيدي به داخل ساختمان ميشود : اين انرژي به طور مستقيم، توسط جذب و بازتاب اتمسفر و به واسطة انعكاس سطوحي كه در معرض نور خورشيد قرار گرفتهاند، كسب ميشود. پنجرهها منبع اتلاف گرما نيز هستند. انتخاب پنجرههاي مناسب در طراحي معماري اهميت اساسي دارد.
روشنايي روز، به عنوان منبع نور، داراي كميتهاي جهتي متعددي است. مقدار آن برحسب شرايط بيرون تغيير ميكند و بر حسب DF (نسبت سطوح روشنايي روز در داخل و خارج ساختمان) مشخص ميشود. براي تامين روشنايي جهت كارهاي مختلف حداقل DF تعريف ميشود. اين مقدار بر اساس درصدهاي مربوط به يكسال كاري معمولي كه در آن روشنايي موجود از ميزان لازمه براي كار مورد نظر تجاور ميكند، تعيين ميگردد.
رنگ
رنگ در ساختمان هم كمكي براي ديدن و هم وسيلهاي براي معمار جهت آفريدن ظاهري خوشايند و محرك ميباشد رنگ خوب و روشنايي خوب دو موضوع وابسته به هم هستند.
روش معمولي براي توصيف رنگها به واسطة اسامي قراردادي مورد نارضايتي قرار گرفته است. چندين سيستم براي طبقه بندي رنگها وجود دارد. يكي از اين سيستمها به واسطة CLF استاندارد شده است كه بر اساس 3 عامل فيزكي (طول، موج، درجة خلوص، لومينانس) بوده و به طور وسيعي در آزمايشگاههاي رنگ مورد استفاده است. اما اين سيستم در مقايسه با سيستم مانسل آمريكا براي طراحي معماري، چندان مناسب نيست. سيستم مانسل آمريكا بر اساس مقدار (ميزان روشنايي)، كرما (اشباع رنگ يا ميزان تيرگي آن) و نوع رنگ ميباشد.
مقياس رنگ در سيستم مانسيل شامل 10 ناحية رنگي بوده و هر كدام از اين نواحي داراي زير تقسيماتي است نواحي رنگ اصلي به وسيله حروف اول اسم رنگها، و موقعيت آنها در ناحية مربوط توسط اعداد مشخص ميشود؛ مانند RP 7.5 كه نمايانگر رنگ قرمز مايل به ارغواني ميباشد. در روش بريتانيا (UK) عامل درجه خاكستري به جاي عامل مقدار يا ميزان روشنايي جايگزين شده است. 5 گروه مشخص عبارتند از خاكستري تقريباً خاكستري، خاكستري روشن؛ تقريباً روشن، روشن :
براي استفاده در طراحي روشنايي، از روي مقدار مانسيل ميتوان ضريب انعكاس معادل و تقريبي را به طور مستقل از رنگ يا كروما تعيين كرد.