پاورپوینت بررسی مبانی طراحی و معماری محیط های آموزشی کودکان
بخشی از مطلب
کودک از همان روز تولد شروع به یادگیری می کند آنچه او در این دوران می آموزد مبنای تمام یادگیری های آینده ی اوست. البته این آموزش بستگی شرایطی دارد که در آن زندگی می کند بسیاری از افراد در پیدایش این شرایط نقش دارند . صرفنظر از هم بازی های کودک می توان از مادر ،پدرو مربیان نام برد. همگی این افراد در ایجاد شرایطی که باعث یا مانع یادگیری کودک می شود و او را به استفاده خلاقانه از ذهن وجسم برمی انگیزد نقش دارند. آموزش کودکان را می توان در دو دسته مستقیم و غیر مستقیم دسته بندی کرد .
الف) آموزش مستقیم
آموزش مستقیم:آموزش با هدفی خاص و محدود که در آن کودک باید مفهومی معین را یاد بگیرد و آن را با مفاهیم قبلی ذهن خود مربوط کند و از آموخته های خود در مسایلی که برایش پیش می آید بهره بگیرد. مثلا آموزگار حرف (ن) را به کودک می آموزد ،او باید آن را یاد بگیرد و کلمه هایی را که در آنها حرف،(ن) به کار رفته است بخواند و بنویسد و در کتاب ها آنرا باز شناسد. یا از راه مشاهده های گوناگون در یابد که گیاه از دانه می روید و بخواهد دانه را بشناسد، آن را بکارد و اهمیت دانه را از نظر گیاهی دریابد.
در نتیجه در آموزش مستقیم از کودک می خواهند که از راه های مختلف دانسته های خود را بازگو کند ،در واقع بدین گونه او را به طور مستقیم امتحهن می کنند و با نمره دادن میزان دانسته های او را می سنجند . در آموزش مستقیم کودک مقید و محدود است . و باید بنشیند ، گوش کند ، یاد بگیرد،تمرین کند و در چهار چوب معینی فعالیت داشته باشد.
ب)آموزش غیر مستقیم
در آموزش غیر مستقیم هدف وسعت پیدا می کند. و مفاهیم متعدد و گوناگون می شوند . هر کودکی هر قدر که بخواهد و بتواند ،کشف می کند و یاد می گیرد . محدوده ای برای او معین نمی شود . کودک در فعالیت های بیشتر آزادی دارد . آموزش برایش جنبه ی سر گرمی و بازی پیدا می کند . می تواند خود برنامه اش را تنظیم کند.
ویرایش های گوناگون در زمینه ی آنچه فهمیده و کشف کرده است مطرح کند .ارزش یابی از دانسته های او نیر غیر مستقیم انجام می شود . آنچه در گفت و گو با فعالیت های انفرادی یا گروهی از او دیده می شود کافی است و امتحان و نمره ای در کار نیست.
آموزش پیش از دبستان را بیشتر درکشورهای جهان سومی آموزش غیرمستقیم می دانند.حتی دربسیاری ازکشورها کوشش دارند آموزش دبستانی راهم به طور کامل،یا دست کم قسمتی از آن را غیر مستقیم کنند.
آموزش غیرمستقیم با روحیه ی کنجکاو و فعال کودک سازگارتر است و او را برای اکتشاف و یادگیری بیشتر برمی انگیزد. این آموزش با رشد بدنی او نیز مناسب تر است زیرا نشستن زیاد از اندازه جلوگیری می کند و او را به حرکت و فعالیت وا می دارد. با یاد گرفتن به معنای واقعی نیز هماهنگی بیشتر دارد.
چه، تنها توانایی درک عتاقه مندی کودک سبب می شود که میزان یادگیری افزایش یابد. لحظه ای را تصور کنید که گربه ای را برای مشاهده به کودکستان آورده اید بی درنگ کودکان به دور گربه جمع می شوند دست وپا وبدن او را لمس می کنند، صورت و چشمها وگوش های او کنجکاوی انها را بر می انگیزد. آنها می خواهند بدانند که گربه چه می خورد ؟ کجا می خوابد؟ چگونه از درخت بالا و پایین می رود؟ چرا همیشه با پا به زمین می افتد؟ چرا شکل چشمش در شب و روز تغییر می کند ؟ سیبیل هایش برای چیست؟ چرا وقتی به پشتش دست می کشیم خرخر میکند؟ چرا خودش را می لیسد؟ و…..
در آموزش غیر مستقیم به همه ی این سوال ها می توان جواب داد. برای این گونه آموزش می توان برنامه مشاهده وفعالیت تنظیم کرد. وبچه ها را به تفکر ومشاهده دقیق وا داشت.
بدین ترتیب، به سادگی می توان دید که چگونه در آموزش غیر مستقیم مشاهده یک حیوان، فرستی برای یادگیری وسیع تر غنی تر و همه جانبه ایجاد می کند و از همان ابتدا ارتباط کودک را با محیط اطرافش برقرار می کند همان گربه سبب می شود که کودک به حیوان ها علاقه مند شود و به مشاهده وکشف چگونگی زندگی آنها بپردازد. و طرز رفتار با حیوان ها را بیاموزد .
جز در موارد معین آنهم مثلا در یادگیری یک ترانه، تمرین بعضی از عادت های بهداشتی، نباید از آموزش مستقیم در کودکان بهره جست. حتی اینها را هم تا حدامکان باید به شکل آموزش غیرمستقیم یعنی به صورت بازی وفعالیت اجتماعی، به کودکان عرضه کرد تا با اشتیاق بدان روی بیاورند دفتر سرمشق، آموزش خواندن و نوشتن، نمره و تکلیف شب، تشویق و تنبیه، گرفتن دست بچه و کمک کردن به او برای نوشتن یا پرسیدن آموخته ها به صورت سوال و جواب در کودکستان از اشتباهات بزرگ است که نتیجه ای منفی دارد و کودک را از یادگیری واقعی و حتی کودکان فعال و جستجوگر را افسرده و خسته می کند
و.....