فرهنگ مردم یونان بعد از فروپاشی تمدن میسنی بین سالهای 1100 الی 800 قبل از میلاد, از تداخل دو گروه مختلف انسانها شکل گرفت.
در قرن هشتم قبل از میلاد, اتحادی بین دورین ها و ایونین ها صورت گرفت که به آنان هلنی اطلاق شد.
پس از اين اتفاقات در يونان چند قرن رکود هنری حکمفرما بود و حتی خط اوليه يونانی ها نيز به فراموشی سپرده شد.
تداوم تمدن يونان در واقع با تولد «دولت شهرها» يا «پليس» ها آغاز گرديد.
شرايط خاص جغرافيايی يونان, هر طايفه از اقوام «دوری» را به گونه مستقلی تقسيم نمود, در سواحل اين کشورکه موانع طبيعی بزرگترين عامل استقلال دولت شهر ها بودند, رفته رفته تمدن باستانی يونان شکل گرفت. ارتباطات که صرفاً از طريق دريا امکان پذير بود, اين دولت شهرها را با فرهنگ و تمدن ديگر جزاير و کشورهای حاشيه مديترانه آشنا نمود, و از اين طريق زمينه های اقتصادی تجاری, ايجاد گرديد. در برخورد با اين تمدنها و رونق اقتصادی, زمينه های رشد هنر طبيعت گرايی يونان روح و قوت گرفت .
بطور کلی تمدن يونان در سه عنصر ثابت خلاصه می شود که عبارتند از : انسان, طبيعت, عقل. شناخت تمدن يونان, شناخت بخشی از تمدن جديد غرب است و شناخت اين تمدن بدون آشنايی با تمدن شرق مديترانه امکان پذير نيست. زيرا اين تمدن سهم بزرگی در ايجاد تمدن و هنر يونانی داشته است .
معبد رایجترین و بهترین نوع شناخته شده معماری عمومی یونان است . معبد عملکرد یکسانی مانند کلیسای مدرن نداشت. زیرا منبر زیر آسمان باز در اراضی شهری یا در معبدی مقدس و قبل از معبد قرار میگرفت. معابد به عنوان ذخیره کنجینههای مربوط به آیین چند خدایی قرار میگرفت. معابد به عنوان ذخیره گنجینههای مربوط به آیین چند خدایی قرار میگرفت یا به عنوان مکان باستان بتها بود ولی از زمان فیدیاس (Pheidias) به یک کار هنری بزرگ تبدیل شد. معبد جایی برای زاهدان خدا بود و در آنجا مجسمهها، کلاه خودها و ااصلحه ها را به عنون صدقه رها میکردند. فضای داخل معبد یا سلا (cella) به عنوان جا خزینه قرار میگرفت و معمولاً یک ردیف دیگر از ستون داشت.
از دیگر فرمهای به کار رفته توسط یونانیها تولوس (Tholos) یا معبد دوار است که بهترین نمونه آن تولوس تئودوریوس(Teodorios) در شهر دلفی است که برای پرستش آتنا (خدای فرزانگی و آموزش) اختصاص داده شده است؛ پروپولیا (propylon) که به منزله ورودی جایگاههای مقدس است.( که بهترین نمونه آن پروپولیا آکروپولیس آتن است.)؛ خانههای فوارهای که در آن زنان کوزههای خود را از یک فواره عمومی پر میکردند؛ و استوا (stoa) که یک فضای بلند و کشیده و یک ردیف ستون در یک سمت استکه این ردیف به عنوان مغازه در مراکز تجاری شهرهای یونانی بکار گرفته میشد. نمونه کامل یک استوا، استوای آتولوس در آتن وجود دارد. شهرهای یونانی با اندازههای قابل توجه یک ژیمناسیوم (gymnasium) یا پالاسترا ( palaestra)داشتند که یک مرکز اجتماعی برای شهروندان مرد بود. این فضاهای محصور شده به آسمان باز میشدند و فضایی برای مسابقات قهرمانی و ورزش بودند. شهرهای یونانی همچنین نیاز به یک بولتریون ( bouleterion) یا اتاق شورا بود؛ ساختمان بلند که بهعنوان دادگاه ومکانی برای اجتماع شورای شورای شهر استفاده میشد، زیرا یونانیها از طاق و گنبد استفاده نمیکردند زیرا نمیتوانستند با این روش ساختمان هایی با فضاها و دهانههای باز بسازندو بولترینها ردیف هایی از ستونهای داخلی بود که سقف را نگاه میداشتند. هیچ نمونهای از این ساختمانها بر جا نمانده است.بالاخره، هر شهر یونانی یک (theatre) داشت که هم برای اجتماعهای عمومی و هم اجراهای دراماتیک استفاده میشد. این نمایشها از مراسم مذهبی ریشه میگرفتند و آنها تا قرن 6 ق .م مجسمههای کلاسیک خود را بهترین نوع فرهنگ یونانی می پنداشتند. تئاترها عموماً در مکانهای تپهای ساخته میشدند و ردیفهای نشستن نیمه دایره به دور صحنه نمایش (orchestra) داشتند. پشت صحنه نمایش یک ساختمان کوتاه (skene) وجود داشت که به عنوان فضای ذخیره و فضای لباس پوشیدن و فضایی برای پشت صحنه سازی صحنه نمایش بود. تعدادی از تئاترهای یونانی تقریباً سالم مانده اند و مشهورترین آن تئاتر اپیداروس (epidaurus) نام دارد.
مطالب مرتبط در این زمینه
معماری عمومی یونان
در ویکیانبار پروندههایی دربارهٔ معماری یونان باستان موجود است.
معبد رایجترین و بهترین نوع شناخته شده معماری عمومی یونان است . معبد عملکرد یکسانی مانند کلیسای مدرن نداشت. زیرا منبر زیر آسمان باز در اراضی شهری یا در معبدی مقدس و قبل از معبد قرار میگرفت. معابد به عنوان ذخیره کنجینههای مربوط به آیین چند خدایی قرار میگرفت. معابد به عنوان ذخیره گنجینههای مربوط به آیین چند خدایی قرار میگرفت یا به عنوان مکان باستان بتها بود ولی از زمان فیدیاس (Pheidias) به یک کار هنری بزرگ تبدیل شد. معبد جایی برای زاهدان خدا بود و در آنجا مجسمهها، کلاه خودها و ااصلحه ها را به عنون صدقه رها میکردند. فضای داخل معبد یا سلا (cella) به عنوان جا خزینه قرار میگرفت و معمولاً یک ردیف دیگر از ستون داشت.
از دیگر فرمهای به کار رفته توسط یونانیها تولوس (Tholos) یا معبد دوار است که بهترین نمونه آن تولوس تئودوریوس(Teodorios) در شهر دلفی است که برای پرستش آتنا (خدای فرزانگی و آموزش) اختصاص داده شده است؛ پروپولیا (propylon) که به منزله ورودی جایگاههای مقدس است.( که بهترین نمونه آن پروپولیا آکروپولیس آتن است.)؛ خانههای فوارهای که در آن زنان کوزههای خود را از یک فواره عمومی پر میکردند؛ و استوا (stoa) که یک فضای بلند و کشیده و یک ردیف ستون در یک سمت استکه این ردیف به عنوان مغازه در مراکز تجاری شهرهای یونانی بکار گرفته میشد. نمونه کامل یک استوا، استوای آتولوس در آتن وجود دارد. شهرهای یونانی با اندازههای قابل توجه یک ژیمناسیوم (gymnasium) یا پالاسترا ( palaestra)داشتند که یک مرکز اجتماعی برای شهروندان مرد بود. این فضاهای محصور شده به آسمان باز میشدند و فضایی برای مسابقات قهرمانی و ورزش بودند. شهرهای یونانی همچنین نیاز به یک بولتریون ( bouleterion) یا اتاق شورا بود؛ ساختمان بلند که بهعنوان دادگاه ومکانی برای اجتماع شورای شورای شهر استفاده میشد، زیرا یونانیها از طاق و گنبد استفاده نمیکردند زیرا نمیتوانستند با این روش ساختمان هایی با فضاها و دهانههای باز بسازندو بولترینها ردیف هایی از ستونهای داخلی بود که سقف را نگاه میداشتند. هیچ نمونهای از این ساختمانها بر جا نمانده است.بالاخره، هر شهر یونانی یک (theatre) داشت که هم برای اجتماعهای عمومی و هم اجراهای دراماتیک استفاده میشد. این نمایشها از مراسم مذهبی ریشه میگرفتند و آنها تا قرن 6 ق .م مجسمههای کلاسیک خود را بهترین نوع فرهنگ یونانی می پنداشتند. تئاترها عموماً در مکانهای تپهای ساخته میشدند و ردیفهای نشستن نیمه دایره به دور صحنه نمایش (orchestra) داشتند. پشت صحنه نمایش یک ساختمان کوتاه (skene) وجود داشت که به عنوان فضای ذخیره و فضای لباس پوشیدن و فضایی برای پشت صحنه سازی صحنه نمایش بود. تعدادی از تئاترهای یونانی تقریباً سالم مانده اند و مشهورترین آن تئاتر اپیداروس (epidaurus) نام دارد.