فهرست:
*اهمیت باغ................................3
*عناصرباغ ایرانی........................4
*انواع باغ.................................5
*کوشک...................................8
*عناصراب..............................10
*تقسیم بندی اب..........................11
*حوض...................................15
*فضای سبزودرختان....................16
*اسپست...................................17
*عملکرددرختان درباغ......................20
*محل قرارگیری درختان....................22
*باغ هشت بهشت.............................28
*باغ اکبریه بیرجند.......................41
ایرانیان از قدیمالایام به ساختن باغها و باغچه در حیاط واطراف بناها علاقهٔ خاصی داشتند، در نوشتههای مورخان یونانی نزدیک به ۳۰۰۰ سال پیش، پیرامون خانههای بیشتر ایرانیان را باغها احاطه کرده و باغچههایی را که در اطراف بنا میساختند په اره دئسه مینامیدند که به معنای پیرامون دژ یا دیس بود.دیس به معنی بنا و کسی را که دیس میساخت ،دیسا یعنی بنّا میخواندند. نمونهای از این باغها، پردیس تخت جمشید است که خشایار شاه در هنگام شمردن بناهایی که ساخته از آن نام برده. واژه پردیس به معنای بهشت، در زبان عربی فردوس و در زبانای دیگر به پارادایز (به معنی محوطه محصور و مدور باغ) نامیده میشود. بهشت یا وهشت به معنای بهترین زندگی است و این بهشت به شکل باغی سبز، خرم و زیبا مجسم میشده است. ما برای این مفهوم واژه جنت، فردوس، بهشت یا رضوان را بکار میبریم. در فارسی قدیم واژه پالیز نیز همین معنا را داشته ولی امروز فقط به مزرعه خربزه اطلاق می شود. چنانکه فردوسی حکیم گوید: "وز آنجا به پالیز بنهاد روی" بعدها واژه باغ سرای در ادبیات ایران جای پردیس را گرفت. پالیز که احتمالاً تغییر یافته همان پردیس باشد بیشتربه مزرعه خربزه اطلاق شد.
امروزه این واژه در زبان یونانی به صورت paradeisos به معنی باغ، و در زبان فرانسه به صورت paradis و در زبان انگلیسی به صورت paradise به معنی بهشت به کار برده میشود. بنابراین ایرانیان تصور ذهنیشان را از بهشت که به پاداش اعمال نیک به آنها می بخشیدهاند، در باغهایی سرسبز و خرم تجسم بخشیدهاند. در بهشت کوثر هست و درختان و گلها و جویبارها، و در باغ نیز آب روان خوش و گلهای زیبا و درختهایی که میتوان در سایهٔ آنها آرمید و این محصور در دیواری است که مانع ورود جهنمیان به آن میشود.
برای یافتن مفاهیم موجود در فرم چلیپایی باغ و درک بهتر ریشههای آن لازم است که نخست علل ساخت اولین چهار باغ را بررسی کنیم. طبق یافتههای باستان شناسی اولین باغی که با فرم چهار باغ در ایران شکل گرفته، باغ پاسارگاد است که توسط کوروش کبیر ساخته شد.
الف- علل ساخت باغهای بینالنهرین
تاریخ دقیق شروع باغ سازی یا کشاورزی در بینالنهرین معلوم نیست. مدارکی در عراق- در نزدیکی مرز ایران، عراق و غربی ترین کوهپایههای زاگرسمرکزی- مربوط به نیمهٔ هزارهٔ ششم ق. م به دست آمده، که بیانگر پیشینهٔ آبیاری مزارع کشاورزی در کوههای زاگرس است.
ب- مفاهیم موجود در پاسارگاد
۱- نظمی که نشان از عالم هستی دارد برای بیان قدرت شاه
مطالب مرتبط در این زمینه
در ادبیات ایران به باغ ایرانی "باغ سرا" و یا پردیس یا فردوس گفته می شده است. واژه باغ ایرانی جدید و ترجمه پرشن گاردن است. باغ ایرانی سه ساختار و طراحی منحصر به فرد دارد: اول در مسیر عبور جوی آب قرار دارد . دوم : محصور است با دیوارهای بلند سوم در داخل باغ عمارت تابستانی و استخر آب قرار دارد. این سه مشخصه باغ های ایرانی را متمایز می کند. در واقع این باغ سراهای ایرانی را جهانگردان اروپائی که مشاهده کردند آنرا با مشخصه و نام "پرشن گاردن" وصف کردند.باغ ایرانی یا"باغ سرای" به ساختار و طراحی منحصر به فرد آن اشاره دارد. باغ ایرانی با تاریخ پیدایش قنات پیوند دارد اولین باغهای ایرانی در مسیر خروجی قناتها شکل گرفته است. نمونه اینگونه باغها را میتوان در طبس، یزد، گناباد، و بیرجند و اکثر مناطق کویری دید. یکی از مشخصههای باغ ایرانی عبور جوی آب در داخل باغ هست که معمولاً در این باغ سراها در وسط باغ استخر و یک عمارت و یا ساختمان تابستانی وجود داشته است. بعضی باغها بصورت چار باغ بوده و آب را در ۴ مسیر عبور میدادهاند.[۱]
باغ ایرانی پاسارگاد را ریشهٔ معماری این باغها دانستهاند. کوروش کبیر شخصاً دستور داده بود که باغ پاسارگاد چگونه ایجاد شود و درختها نیز به چه شکل کاشته شوند و در واقع هندسیسازی باغ و شکل و شمایل آن از دیدگاه کوروش به باغ ایرانی گرفته شدهاست. در دورهٔ ساسانیان نیز باغها در جلوی کاخها و معابد شکل گرفتند و این موضوع در دورهٔ اسلامی نیز ادامه یافت.[۲]
قدیمی ترین سند تصویری که نظم باغ ایرانی را به تصویر میکشد به دوره ساسانیان باز میگردد. در نقش برجسته طاق بستان، صحنه شکار خسرو پرویز، طرح باغ-شکار او را در طاق بستان نشان میدهد. این نقش برجسته تا حدود زیادی هندسه باغ و عملکرد آن را هویدا میکند.[۳]
این باغها عنوان یک ساختار کامل، بیانگر رابطهٔ تنگاتنگ میان بستر فرهنگی و طبیعی است و نشانهای از سازگار نمودن و همسو کردن نیازهای انسان و طبیعت است. در گذشته باغ ایرانی بروز توان نهفتهٔ محیط و ادراک پیچیدگیهای آن بود. خالق باغ با اتکا به دانش تجربی خود فضایی را ایجاد میکرد که باعث بقاء و پویایی بستر طبیعی میشد.[۴]