معماری رنسانس به معماری اروپا در سدههای ۱۵ و ۱۶ میلادی (دورهٔ رنسانس) اطلاق میشود که از مشخصههای آن، نوزایی عناصر فرهنگی روم و یونان باستان بود.
رنسانس (به انگلیسی: Renaissance) یا نوزایی، جنبش فرهنگی مهمی بود که آغازگر دورانی از انقلاب علمی و اصلاحات مذهبی و پیشرفت هنری در اروپا شد. عصر نوزایش، دوران گذار بین سدههای میانه و دوران جدید است. در میان موافقان با آن در دوره رنسانس، به معنای بازگشت به سوی سنتهای کلاسیک هنر روم و یونان بود.
برخي مورخان معتقدند که سال 1453 يعني سال پيروزي سلطان محمد فاتح خليفه عثماني بر دولت بيزانس و استيلاي وي بر ناحيه شرقي درياي مديترانه و بستن تنگه سويز به روي کشتي هاي تجاري اروپاييان و نيز پايان جنگ هاي صد ساله ميان فرانسه و انگلستان و همراه با فروپاشي نظام اشراقي اروپا وهمچنين زمان پايان بيماري طاعون در سراسر اروپا.
برخي نيز معتقدند که چهار واقعه بزرگ مقدمه شروع قرون جديد محسوب ميشوند :اکتشافات –رنسانس-اصلاحات و تشکيل يک سياست اروپايي –رستاخيز و تجديد حيات علمي و ادبي يونان و روم در قرن چهاردهم در ايتاليا.
1-رنسانس اغازين(1400-1200)م
2-رنسانس ميانه (1400-1500)م
3-رنسانس پيشرفته(1500-1600)م
هنرمندان ايتاليايي که همواره تحت تاثير روم و يونان بودند براي همين با حمايت بازرگانان ايتاليايي سجاياي کلاسيک هنر رومي را دوباره احيا کردند.
رنسانس اغازين در ايتاليا در زمينه پيکر تراشي و نقاشي رشد قابل ملاحظه اي يافت و پيکره ها با دوره هاي رومانسک و گوتيک تفاوت داشت.
در معماري هم رنسانس از ايتاليا اغاز شد .
در اين دوره هنرمندان بسياري پديد امدند مانند فيليپو برونسکي دونالتو ميلکو تسو.
در رنسانس ميانه طرح بناها بر اساس تقارن مرکزي يعني متقارن بودن تمام اجزا بنا نسبت به يک مرکز مرسوم گرديد .
ويزگي اين دوره استفاده از عناصر افقي مانند طره يا هره چيني و سنتوري ها و هره هاي افقي براي تاکيد به خطوط افقيو استفاده از تاق نما ها از خصوصيات اين دوره است.
با اغاز قرن شانزدهم رنسانس وارد مرحله تکامل يافته اي شد و اين به دليل نوعي تعالي طلبي و ارمان گرايي نوين در زهن هنر افرينان اين دوره بود.
معماري در اين زمان بر اساس ساختمان متمرکز به يک نقطه بود به روشي بسيار زيبا ترقي کرد و از بدن انسان در طرح بنا ها تقليد شد.
نما سازي کاخ ها با چند نوع سنگ چين روستايي (سنگ تيشه خورده ناصاف)روسازي مي شد و هر طبقه به طره اي تزييني که تقسيم بندي افقي بنا را موکد ميساخت از طبقه بععد جدا ميکرد
اين گنبد بر روي کليساي فلورانس که يک اثر
گوتيک است .در يک مسابقه معماري توسط
برونلسکي طراحي و ساخته شد.
فضاي زير گنبد 42متر پهنا دارد و با نبوغي
استسنايي فرم ايجاد گنبد را حل کرد و مرکز
گنبد را بالا برد وان را به گرد يک مقطع تيز
دار طراحي کرد و براي به حد اقل رساندن وزن
يک گنبد دو پوسته نازک به گرد تويزه هاي
بيست و چهار گانه ان که هشت تويزه ان از
بيرون قابل مشاهده است طراحي کرد و نوک
گنبد را با يک فانوس بزرگ مهار کرد.
برامانته بعد از ورودش به روم در سال 1499
بنايي ساخت که بعد ها به عنوان معماري
کلاسيک و گنبد دار براي رنسانس و دوره هاي
بعد شناخته شد اين بنا تمپيه تو ناميده شد
وجه تسميه اش ان بود که ظاهرا يک معبد
کوچک دوران پيش از مسيحيت شباهت دارد.