بخشی از مطلب
بحران هويت در شهر¬هاي امروز ما نتیجه عدم توجه به معنا، حس و روح در برآوردهاي مادی توسعه است. برآوردهايي كه باعث شده¬اند راه¬هاي ارتباطي بيشتر، ارتباطات كمتر و بي¬كيفيت تر توليد كنند. شهرهاي بزرگتر، انسانهايي با خاطرات و تجربيات حسي محدودتر بيافرينند. فقدان حس و معنا علاوه بر نمايش تغييرات اساسي در فرم شهر، مؤيد دگرگوني شيوه ادراك انسانها از پيوستگي با مكان نيز هست. اگر از رويكردهاي انتقادي در پژوهش¬هاي مكان محور عبور كنيم، مطالعات درحوزه مكان، در يك دسته¬بندي كلي و فارغ از ارتباطات با نظامهاي متعدد علمي، به رويكردهاي پديدارشناسانه و اثبات-گرا دستهبند¬ي شده¬اند. بر اين اساس، پژوهش¬¬هاي انساني-مكاني، دچار¬عدم تطابق در برخي مباني هستند. واقعيتي كه تاثيرات مستقيمي برناهمگوني ساختارهاي ارزيابي و تعاريف مفاهيم پايه¬اي آنها دارد. اين عدم توافق كه گاهي ناشي از تفاوت در تعاريف مبنايي و تنوع در روش شناسي¬ها مهمترين تأثير خود را بر ناپيوستگي نظری اين مطالعات گذاشته است .گاهي مطالعات در رويكردهايي عمدتاً ذهني، مبناي ارزيابيهايي غالباً كيفي شده¬¬¬اند كه كمتر داراي قابليت آزمون در بافت¬هاي مختلف را فراهم مي-كنند. برای درک و شناخت این عوامل که به بخشی از هویت امروز ایلام تبدیل شده است منازل مسکونی برای بررسی و تحقیق انتخاب شد. چرا که در این مقیاس از زیست، فرد آزادانه محیط را شکل می¬دهد و ظرف زندگی خود را تا حد امکان متناسب با شیوه زیستن و هویتش شکل می¬دهد. بررسی جنبه¬های حوزه زیست حومه از این جهت دارای اهمیت است که بخش بزرگی از ساخت و سازها را در کشور به خود اختصاص داده است. لذا عدم توجه به موضوع فرهنگ و هویت این افراد، ایجاد حس تعلق و امکان توسعه روابط بین فردی می¬تواند مشکلات زیادی را ایجاد کند و می¬تواند باعث ناهنجاری گوناگونی در شهر شود. در این پژوهش ما به دنبال ثابت¬های ذهنی هستیم، ثابت¬هایی که در همه¬ی انسان¬ها یکسان است. ما به دنبال طراحی یک خانه مسکونی برای افرادی هستیم که دارای هویت باشند و مطابق با نیازهای امروز طراحی گردد.
و.....