پاورپوینت بررسی تحول تیپولوژی ساختمان های مسکونی در ایران
بخشی از مطلب
زندگی در گذشته شهرهای کشور ما پیرامون حیاط¬های محصور صورت می¬گرفت که معرف یک زندگی، در اصطلاح آن زمان، اندرونی بوده و ایوانها و اتاق¬های وابسته به آن به دور این حیاط حلقه می¬زدند. در این نوع معماری نوعاً ساختمانها پشت به پشت، به یکدیگر متصل و تنها در ضلع کوچه¬های باریک شهر به صورت اجتماعی ظاهر می¬گردیدند و هر کدام با یک عنصر ساختمانی در حکم درب ورودی که در ضمن توصیف¬کننده شخصیت و معرف هر یک از واحدهای مسکونی بوده اند نمایان می¬شدند. شیوه معماری و ارتفاع اغلب این خانهها یکسان و هماهنگ بود و شهر نیز در کل دارای تراکم بالا، ولی کم ارتفاع بود وسائل حمل¬و¬نقل نیز نیازی به فضاهای بزرگ امروزی نداشت و در نتیجه به تراکم این بافت کمک بیشتری می¬نمود. حیاط با دیوارهای محصور شده و ایوان¬های اطراف تأمین کننده امنیت و رفاه خانوارها بود.
معماری وارداتی در اولین قدم به صورت خانه های تک عنصری مطرح شد که حیاط بعنوان فضای باز اختصاصی آن، درست در جهت مخالف به دور واحد مسکونی حلقه می¬زد و حریم این فضاهای باز بوسیله دیوارهای بلند محصور می¬گشت ¬و نوعی معماری برون¬گرا،¬جایگزین گردید. ¬با ¬افزایش¬ قیمت زمین بخصوص در مراکز جدید، قطعات اضافی کوچکتر شدند، بطوریکه ویلاهای مسکونی با مسکن نوین فضای اطراف خود را از دست داد و در اندک زمانی همانند زنجیر به یکدیگر پیوسته و به صورت خطی توسعه یافت. با پناه¬بردن به فضاهای بسته داخل خانه¬ها، اولین عنصری که جایگزین حیاط گردید، سرسرا یا هال ورودی ساختمان بود. که تنها نقطه عطف ارتباطات و حرکت¬های ساکنین این گروه از خانه¬های جدید به شمار می¬رفت (طبیبیان 1376،¬5).
رونق آپارتمان¬سازی در معماری مسکن شهری در ایران، عنصری را معرفی نمود که به صورت بالکنها ظاهر شدند و در واقع جانشین فضاهای باز اختصاصی می¬گردیدند معضلات اقتصادی و اجتماعی و شهری معاصر بتدریج برای کارگزاران جامعه این توهم را بوجود آورد که راه چاره، کاستن از سطح مفید شهری و افزودن به ارتفاع آنهاست. بدون توجه به این مهم که این چنین افزایش تراکم بی¬رویه¬ای چه نتایج نابهنجار اجتماعی و فرهنگی می تواند به دنبال داشته باشد. مخصوصاً طراحی مجتمعها و برج های اداری و تجاری با طراحی مجتمعها و برج¬های مسکونی که ضوابط و حریم¬های ویژه خود را می¬طلبد، یکسان پنداشته شد، و در طراحی و احداث ساختمانهای مسکونی، الگوها و استانداردهای بناهای دیگر مدنظر قرار¬داده¬شد. تراکم¬های زیاد در بخشهای مسکونی، فضاهای باز را هر روز محدودتر و تهدید می کرد. سرمایه گذاران خصوصی کار گسترش افقی و عمودی بی¬وقفه شهرها را در اختیار گرفتند و در فقدان سیستم برنامه¬ریزی جامع، چگونگی استقرار و روابط کاربری اراضی، و از همه مهم¬تر چگونگی پاسخگویی فضاهای باز در قالب¬های گوناگون اجتماعی، فرهنگی و تفریحی به کاربری مسکونی، مخدوش¬تر شد. تسهیلات گوناگون شهری با تعداد جمعیت ناهماهنگ شد و نظم درونی و بیرونی شهر و بناها، تقریباً به هم خورد (طبیبیان 1376،¬6).
و......