پاورپوینت بررسی ضوابط و استاندارد های معماری ساختمان های مسکونی
بخشی از مطلب
مسکن به عنوان پدیده ای ساده و همزمان پیچیده به عنوان فضایی فیزیکی(با توجه به کلیه عوامل تاثیرگذار بر آن) ونیز فضایی،فرهنگی،¬ اجتماعی، دفاعی و...؛
مسکن، فضایی چند ساحتی، حاصل کنش عوامل مختلف و اساسا پدیده ای فرهنگی است(فرهنگ در معنای وسیع آن). مسکن نه تنها پدیده ای است فرهنگی بلکه فضایی است که عامل فرهنگ در ایجاد و شکل دادن به آن تاثیر دارد. از میان عوامل مختلفی که هر یکبه طریقی در چگونگی شکل
دادن به آن نقش دارند، بعضی از عوامل دارای تاثیر شاخص تری هستند، به دلیل گفته میشود؛ دو گروه عامل در تعیین شکل مسکن موثر می باشند؛ عوامل تعیین کننده و عوامل تاثیر گذار.
عوامل فرهنگی و شکل خانه
برای بیان و توضیح شکلهای مختلفی که مسکن پیدا کرده و پدیده ای پیچیده می باشد، ارائه یک دلیل واحد کافی نیست. با وجود این کلیه توضیحات ممکن یا ارائه شده،وجوهی از یک اندیشه واحد میباشند؛ اقوام دارای رفتار و آرمان های بسیار متفاوت،محیط های متنوعی را به وجود می آورند. این پاسخ ها از نقطه ای به نقطه دیگر تغییر میکنند و علت این تغییر، دگرگونی ایجاد شده و نقش عوامل مختلف در بازی فاکتورهای اجتماعی،فرهنگی،آئینی،اقتصادی و فیزیکی می باشد.
مسکن نهادی است که در راستای یک رشته مقاصد پیچیده به وجود آمده و صرفا یک ساختار نمی باشد. از آنجا که ساختن یک مسکن،پدیده ای فرهنگی است،شکل مسکن و سازمان و نظم فضایی آن،شدیدا متاثر از محیط فرهنگی که مسکن به آن تعلق دارد است.
آنچه که در یک فرهنگ،دارای معنا و مفهوم می باشد غالبا چیزهایی هستند که فرهنگ فوق با ممنوع کردن صریح یا ضمنی آنها،انجام یا پرداختن به آنها را غیر ممکن می کند تا آنچه که آن فرهنگ تحقق آن را غیرقابل اجتناب می نماید.
در یک اقلیم معین با امکان دسترسی و تهیه بعضی مصالح ساختمانی وجود تنگناها و موانع و برخورداری از درجه ای از قابلیت فنی،آنچه که سرانجام شکل خانه را تعیین میکند و به فضا و روابط آنها شکل می دهد، بینشی است که یک قوم از زندگی آرمانی دارد. پس محیط مورد نظر(محیطی که در جستجوی آن هستیم) ترجمان نیروهای اجتماعی_فرهنگی می باشند؛نیروهایی که شامل اعتقادات مذهبی،ساختار خانواده و قبیله(قوم)،نظام اجتماعی،شیوه معیشت و روابط اجتماعی میان افراد می باشند. به این دلیل راه حل های موجود بسیار متنوع تر از نیازهای بیولوژیک و امکانات فنی و شرایط اقلیمی می باشند و نیز به این علت در یک فرهنگ یک عامل یا یک جنبه می تواند نسبت به فرهنگ های دیگر غالب گردد.
شکل بناهای ابتدایی و بومی بیشتر حاصل اهداف و خواسته های گروهی هستند تا اهداف و خواسته های فردی؛خواسته ها و اهداف گروهی وحدت یافته منسجمی که برای ایجاد محیطی آرمانی از آن استفاده می گردد. به این دلیل بناهای ابتدایی و بومی دارای ارزش نمادین هستند؛زیرا سمبول ها به یک فرهنگ امکان می دهند تا احساس ها و اندیشه های خود را ملموس،روشن و قابل دریافت بنماید.
فرهنگ؛عبارت است از مجموعه اندیشه ها،نهادها و فعالیت هایی که برای یک ملت یا قوم به شکل یا عنوان قدرتی قراردادی در آمده است.
هنگامی که در جستجوی علل شکل خانه و مجموعه های زیستی هستیم یا به بیانی دیگر زمانی که می خواهیم به دلایل وجودی شکل خانه و مجموعه های زیستی پی ببریم،بی فایده نخواهد بود اگر تصور کنیم که این شکل ها تحقق مادی محیطی آرمانی می باشند. این موضوع از یک سو به وسیله تاریخ طولانی ارمان شهر و از سوی دیگر از طریق این موضوع که به عنوان مثال اقوام ایروکوائی که از((خانه های دراز)) به عنوان سمبول استفاده می کرده اند خود را قوم((خانه های دراز))
می نامند.
وضعیت فرهنگ ما
به دنیای غرب بازگردیم و ببینیم آیا طرح پایه(الگوی)پیشنهادی به نوعی در درک شکل خانه مردمی به ما کمک می کند.
روش و معیار کلی در برنامه ریزی و معماری در آمریکا، به عنوان نٌرم یا معیار،خانواده سفیدپوست را در نظر گرفته است- خانواده مرکب از والدین و دو فرزند- یعنی الگوی خانواده که از طریق اگهی های تجارتی تبلیغ می شود. این نگاه و شیوه برخورد،میلیون ها انسان دیگر را که ارزش های متفاوتی از سفیدپوستان دارند و با این الگوی تیپ هماهنگی ندارند،حتی اگر تفاوت فرهنگی میان آنها زیاد نباشد را نادیده می گیرد. به عنوان مثال طبقات زحمتکشی را در نظر بگیریم که از بخشی از بافت یا مجتمع زیستی- مانند واحد همسایگی- استفاده می کنند و نحوه استفاده آنها- یعنی شیوه زندگی شان- بسیار به سنت مدیترانه ای نزدیک تر است تا سنت و شیوه زندگی انگلیسی- آمریکایی. این موضوع اثرات عمیقی به نحوه ارائه و بیان خانه و شکل آن و مجتمع زیستی خواهد داشت و خود وجه تمایزی است که قبلا درباره انگلستان از آن صحبت کردم.
در ایالات متحده نوع رفتار و شیوه برخورد نسبت به حمام تا حدودی متاثر از فرهنگ می باشد.
یک مطالعه جدید و مهم که به این موضوع می پردازد، به وضوح نشان می دهد که شکل و طرح حمام تابع بینش هایی است که افراد از بدن خود،محرومیت،رفع خستگی و... دارند. غالبا خارجی ها دقتو مشاهده کرده اند که آگهی های تجارتی در مورد خانه های آمریکایی در رابطه با تعداد حمام هایی که خانه دارد انجام می گیرد، تعداد حمام هایی که غالبا از تعداد اتاق های خواب زیادتر می باشند. این موضوع ما را به مسئله نیاز های اساسی باز می گرداند. مسائل اساسی بهداشتی همیشه وجود داشته اند ولی اهمیتی که به آنها داده می شود و شکل ها و طرح های مختلفی که در حمام ها مورد استفاده قرار گرفته اند بسیار متفاوت بوده و بیشتر به اعتقادات،نگرانی ها و ارزش ها بستگی دارند تا ملاحظات یا جنبه های کاربردی مثلا برای عده زیادی، انتخاب میان وان و دوش یک مسئله بینشی و انیشه ای است تا مسئله شکل ظاهری و یا نمایشی.
مفهوم محرمیت همیشه بیشتر یا کاملا به وسیله فرهنگ تعیین می شود و اثر زیادی بر شکل خانه دارد.
این مفاهیم نه تنها در آلمان و ایالات متحده و حتی در انگلستان و ایالات متحده با یکدیگر و از یکدیگر متفاوت هستند؛ بلکه در ایالات متحده نیز از یک زیر فرهنگ یا شبه فرهنگ زیر فرهنگ دیگر تفاوت دارند. شاید دلیل آنکه ((طرح باز)) که از نظر آرشیتکت ها دارای اهمیت زیادی است واقعا هرگز از سوی عموم مردم پذیرفته نشده است،همین موضوع باشد.
و........