بخشی از مطلب
در طول تاريخ تلاشهاي بسياري براي استفاده از طبيعت در معماري انجام شده است و از جهات گوناگوني انسان سعي در تقليد و استفاده از آگاهي عميق طبيعت در كارهاي خود را داشته است در ميان تمام اين تلاشها يكي از مهمترين روشها رويكردهاي شبيه سازي و همانند سازي به محيط است .
براي موجودات زنده روند شبيه سازي برپايه تطبيق كاركردي و همانند سازي بر پايه تطبيق ساختاري در معماري بازتاب داشته اند و در روندهاي گونه شناسي ، رشد ساختارهاي مصنوعي و در مقياسي بزرگتر ، در زايش و رشد بافتهاي شهري ديده مي شوند .
براي موجودات زنده روند شبيه سازي بر پايه تطبيق كاركردي و همانند سازي برپايه تطبيق ساختاري در معماري بازتاب داشته اند و در روندهاي گونه شناسي ، رشد ساختارهاي مصنوعي و در مقياسي بزرگتر ، در زايش و رشد بافتهاي شهري ديده مي شوند .
به نظر مي رسد در جستجو براي يافتن حلقه گم شده بين طبيعت و معماري ، مطالعه روندهاي شبيه سازي و همانند سازي در طبيعت و معماري امري ضروري باشد .
بدن انسان
شكل بدن انسان منحصر به فرد بودن آن و هويت تشكيل يافته آن از بخشهاي متمايز ، به انسان اولين قانون تركيب را آموخته است وحدت در عين گوناگوني استفاده از بدن انسان در طراحي چه آگاهانه باشد يا نه ، بخشي اساسي از تمام تمدن هاي معماري ، بدون توجه به دوره و زمان آنها را تشكيل مي دهد .
استخوان بندي
ايده اسكلت به عنوان سازه باربر بدن ، حتي در ابتدايي ترين كلبه هاي ساخت بشر مشاهده مي شود ، كه با استفاده از شاخه هاي درختان ساخته و سپس با پوششي از پوست حيوانات و بوته هاي كوچك پوشانيده مي شدند . نه تنها سازه چوبي قابليت ايجاد اين رابطه بين دو گانه از زماني كه شروع به استفاده از فولاد و بتن مسلح در مصالح ساختماني شد معني تازه اي يافته است .
حيوانات
استفاده از خصوصيات بدن حيوانات در تعداد زيادي از تمدنهاي بشري ، اين قابليت را براي معماران ايجاد كرده است تا از تقليدي سمبليك براي ايجاد ارتباط بين ايده هاي خود و ايجاد ارزش هاي جامع استفاده كنتد صفات مشخصه هر حيوان و هر كدام از اعضاي بدن آنها ( بال ، پنجه ، منقار ، شاخ و پوست ، مانند پوست بدن ببر ) در ساخت بناها به منظور دست يابي به قدرت جادويي استفاده مي شده است از نمونه هاي استفاده شده فرمهاي بدن حيوانات در معماري مي توان از فرم دفاعي بدن لاك پشت ، فرم سيال و آزاد بدن پرندگان و فرمهاي محاطي حلزون نام برد .
كوهها
گفته مي شود . براي آنها كه روياهايشان برخاسته از طبيعت است ، حتي كوچكترين تپه منبعي از الهام است ستايش كوهها به عنوان نقاط عطف جهان ، الهام بخش تمايل سركوب ناپذير انسان براي ساخت كوههاي نمادين همانند زيگوراتها ، هرم ها و معابد و به همان شيوه در عصر امرزو ، آسمان خراش ها و سازه ساختمانهاي مسكوني كه از منظر اطراف خود تبعيت مي كنند ،شمرده مي شود .
شكل زمين
شكل زمين كه از آن به عنوان ژئومورفيسم ( geomorphism ) هم ياد مي شود بيان كننده گرايش هايي جديد در معماري است و اين حركت كاملاً آگاه از نقش خود در اصطاح سيستماتيك رويكرد به منظر در عصر انقلاب صنعتي است هر چند كه انسان گاهي از شكل زمين به صورتي نامناسب و يا بدون مراعات جنبه هاي طبيعي استفاده مي كند ولي بايد با آن به گونه اي برخورد كه پايداري آرام آن مورد خدشه قرار نگيرد .
خاك به عنوان يك ماده ساختماني گاهي فرمهايي با خطوط منحني ايجاد مي كند كه ظريف و تحسين برانگيزه هستند و با دست انسان آنچنان شكل مي گيرند كه تداعي گر جريان آب مي شوند .
و....