پاورپوینت بررسی مبانی طراحی موزه و انواع آن
بخشی از مطلب
مجموعه سازی برای انسان امری فطری است و ذوقو سلیقه در گرد آوری آن بی شک همواره همراه او بوده است. در دوران نوسنگی ،انسان مجموعه هایی از صدف ،گوش ماهی ،سنگریزه و استخوان جانواران را گرد آوری و از ان برای تزئینات استفاده می نمود.در مراحل بعدی تمدن ،این مجموعه ها بیانگر شیوه های اعتقادات دینی و آیینی اقوام مختلف گردید.مجموعه های تزیینی و تجملی ای که خصوصا،در قبرستان های تمدنهای باستان بین النهرین و فلات ایران یافت شد اعتقاد به زندگی پس از مرگ را نشان داد. در عهد باستان اشیا گرانبها و نفیس که کلاً جنبه نذری داشت برای بر آوردن نیازهای در درون زیارتگاهها و معابد گرد آوری می شد.این امر در تمام جوامع تمدنهای باستانی فراوان یافت می شود. در جامعه امروزی مت موزه نایانگر نهادی شدن این گزارش همگانی به گرداوری است.
موزه به شکل امروزی خود در اواخر قرن سوم پیش از میلاد توسط بطلیموس در اسکندریه تأسیس شد. این موزه را شخصی بنام دمتریوس که از آمجا به اسکندریه تبعید شده بود . او که از کوشش های ارسطو در گرد آوردن و طبقه بندی کتابها و معلومات بشری و انواع حیوانات و گیاهان و انواع حکومتها الهام گرفته بود. توصیه کرد تعدادی بنا تحت عنوان اتاق برای آموزش ، حیاط، رواق ، باغ ، رصد خانه و کتابخانه بزرگی ساخته شود که چهار گروه محقق در آن زندگی می کردند. منجمان ، نویسندگان ، ریاضی دانان و پزشکان که وظیفه آنها تحقیق در علوم تجربی و جمع آوری اسناد علمی در رشته های مختلف بود.
بعد از بطلیموس اول ، کلود ، یکی از امپراطوران رم موزه یا کتابخانه اسکندریه را بوجود آورد که مرکز تحقیقات علمی آن زمان به شمار می رفت .
استفاده از آثار هنری در روم باستان به نحو دیگری بود.سردارن رومی نخبه غنایمی را که طی جنگهابه دست می آوردند،در شهر روم در پارکها و حمامها و سایر اماکن عمومی به نمایش می گذاردند و عامه مردم می توانستند از آنها دیدن کنند.
در قرون وسطی به دلیل حاکمیت کلیسا و تفتیش عقاید ، نقش آمنوزشی موزه ها تقریباً متوقف شد و آثار هنزی معاصر یا گذشتگان در گنجینه های کلیسا و صومعه ها جمع آوری و نگهداری می شدند و تنها توجه به زهد و تقوا و نیز رعایت شکوه و جلال مراسم مذهبی در این مجموعه ها مد نظر بوده است و در مواردی در قصرهای خود جمع آوری و نگهداری می شدند.
با آغاز رنسانس و شکوفایی علم و دانش در اروپا پس از قرن پانزدهم میلادی ، موزه ها هم به موازات رشد و توسعه علوم مختلف فعالیت خود را آغاز کردند و در رشد و توسعه جوامع اروپایی نقش مهمی را ایفا نمودند. در عصر رنسانس که انسان به علم و دنیوی شدن توجه کرده بود به موزه ها نیز توجه کرد. چون تنها محصول مادی علم که برای انسان محسوس است ، موزه است . در اواخر قرن ١٨ موزه در مفهوم امروزی آن شکل گرفت و پیشرفت علوم ، گسترش دامنه کنجکاوی مردم ، کشش به سوی یافته های باستانشناسی و پیدایش اولین جوامع دانشگاهی به این امر کمک کرد و موزه ها به عنوان یک آزمایشگاه و مرکزی که رابطه تنگاتنگی با مراکز دانشگاهی داشتند فعال شدند.
در قرن ١٩ در صدد بر آمدند تا از موزه ها برای آموزش و پرورش جوانان سود جویند. کشورهای آمریکا ، انگلستان ، سوئد و بلژیک در رأس این حرکت قرار گرفتند و حتی تسهیلاتی فراهم آوردند تا جوانان در سنین پایین از طریق بازدید موزه ها و ایجاد موزه در مدارس با آثار هنری آشنا شوند.
در قرن بیستم موزه ها رسالت مهمتری به عهده گرفتند و آن نقش تربیتی و آموزشی است که هدف اصلی موزه هاست .
هر چند که در دوره های قبل نیز موزه ها نقش آموزشی خود را ایفا می نمودند ولی در این دوره نقش آموزشی برای موزه ها تثبیت گردید و برای آمادگی بیشتر و تکمیل تحصیلات نظری ، متوالیان تعلیم و تربیت تصمیم گرفتند تا در کنار آموزش و پرورش و دانشگاهها ، موزه ها را به گونه ای برنامه ریزی نمایند تا علوم مختلف را به ساده ترین شکل از طریق ایجاد آموزشگاههایی که بتوانند ساختمان اشیاء و ترکیب پدیده ها را چه بصورت طبیعی و چه به صورت مصنوعی برای جوانان و نوجوانان تشریح نمایند.
و.....