پاورپوینت بررسی معماری و تعمیر و بازسازی مهمانخانه قائلی
بخشی از مطلب
خانه از دو بخش در جهت شرقی- غربی تشکیل شده بود که توسط حیاطی در مرکز از یکدیگر جدا می شدند. دو طبقه در بخش غربی و یک طبقه در بخش شرقی. چهار اتاق خانه در بخش بلندتر بر روی هم قرار داشتند و دسترسی به آنها بعد از حیاط از طریق راهرو و پله ای مستقیم به طبقه بالا میسر می شد. ویژگی قابل تأمل اتاق ها، دیوار و دری بود که در میانه آنها قرار داشت و این امکان را فراهم می کرد که با گشودن درها هر دو اتاق تبدیل به فضایی پیوسته و وسیع تر گردد. در ادبیات معماری ایرانی، اتاق های بزرگ، به اصطلاح پنج دری هایی بودند که قابلیت تبدیل به اتاق های سه دری و دو دری کوچکتر را داشتند و بالعکس. به طور کلی وضعیت اتاق ها و بخش غربی خانه بد نبود. هندسه و الگو های فضایی چشم گیری داشت و رد پای تاریخ به خوبی در آن نمایان بود. اما جایی برای جمع شدن و گرد آمدن مهمانان به دور یکدیگر نداشت.
برگزاری جشن یا مهمانی در خانه کوچکِ خانواده ای در اصفهان را در نظر بیاورید. خانه ای کوچک اما موقر با حیاطی گشوده به آسمان که خانواده ای کوچک اوقات خود را در آن به خوشی و آرامی سپری می کنند و پذیرای گرم مسافرانی خواهند بود که بعد از ورود به خانه ایشان، “مهمان” خوانده می شوند.
همه چیز به آراستگی برپاست و همه در کارند تا مهمانان بیایند. نزد خانواده اصفهانی ما، مهمان را شأنی عظیم است، او را حبیب خدا می خوانند و قرار است ایام کوتاهی را نزد ما بگذراند؛ در تجربه مهمانی که به مبارکی حضور او برپا شده شرکت کند و خاطری خوش با خود به یادگار داشته باشد. از طعام و شراب و سفره های همه رنگ و جنب و جوش میزبان که لحظه ای آرام نمی نشیند مگر مهمان را در آرامی ببیند.
مهمانان این خانه همچون اعضای موقت خانواده ما هستند. اعضایی که با هم و نه فقط در کنار هم، سازندگان مشترک تجربه “بودن” هستند. خانواده اصفهانی ما “مهمان نوازی” را فضیلتی نیک می پندارد؛ چون خوشی خویش را در خوشی دیگری می یابد.
۲- خانه
هنگام مواجهه ما، از خانه مخروبه ای افسرده بیشتر باقی نمانده بود. خانه در محله ای تاریخی و در میانه کوچه تنگی قرار داشت که امکان عبور ماشین در آن نبود. عجیب بود چگونه این کوچه خوش طمع از دست ویرانی های افسار گسیخته زمان ما جان سالم به در برده بود. درب خانه در زیر ساباط و پنجره ای از بالا نظاره گرِ کوچه بود.
خانواده قائلی، پدر و دو پسر، این مخروبه را به پیشنهاد دوست خیر خواهی و به قیمت بسیار ناچیزی خریده بودند. به امید اینکه روزگاری با تخریب و نوسازی، هم سرمایه ای برای آینده فرزندان فراهم آورد و هم مکانی برای پذیرایی مهمانانی باشد که از دیگر شهر ها و شهرستان ها می آمدند و چند روزی مهمان خانواده قائلی بودند.
اما به لطف کوچه و همسایگانی که هنوز سرمایه های تاریخی خود را به باد نداده بودند، امکان تخریب و نوسازی نه تنها سودی نداشت بلکه همین مساحت اندک را به واسطه تعریض گذر و عقب نشینی و هزار و یک داستانِ شهرداری و آتش نشانی و … از دست می داد.
و …
۳- مهمانخانه
خانه از دو بخش در جهت شرقی- غربی تشکیل شده بود که توسط حیاطی در مرکز از یکدیگر جدا می شدند. دو طبقه در بخش غربی و یک طبقه در بخش شرقی.
چهار اتاق خانه در بخش بلندتر بر روی هم قرار داشتند و دسترسی به آنها بعد از حیاط از طریق راهرو و پله ای مستقیم به طبقه بالا میسرمی شد. ویژگی قابل تأمل اتاق ها، دیوار و دری بود که در میانه آنها قرار داشت و این امکان را فراهم می کرد که با گشودن درها هر دو اتاق تبدیل به فضایی پیوسته و وسیع تر گردد.
در ادبیات معماری ایرانی، اتاق های بزرگ، به اصطلاح پنج دری هایی بودند که قابلیت تبدیل به اتاق های سه دری و دو دری کوچکتر را داشتند و بالعکس. به طور کلی وضعیت اتاق ها و بخش غربی خانه بد نبود.
هندسه و الگو های فضایی چشم گیری داشت و رد پای تاریخ به خوبی در آن نمایان بود. اما جایی برای جمع شدن و گرد آمدن مهمانان به دور یکدیگر نداشت.
و …