پاورپوینت بررسی مرمت قلعه سالار محتشم خمین
مقدمه:
پیشینه تاریخی قلعه سازی در ایران:
قلعه ها را از نظر محل استقرار می توانم به دو دسته بیشتر تقسیم می کنم:
الف- قلعه های کوهستانی
ب- قلعه های دشتی یا جلگه ای
در اینجا به بررسی قلعه های کوهستانی می پردازیم:
انسان در طول زندگی خویش بر کره زمین ، از هر مامنی برعنوان آشیانه استفاده شده است. در گستره این سرزمین پهناور ، رشته کوههای بلند و سربه فلک کشیده دیده می شود که گویی باد و ابر و رود و دشتهای سر سبز را به دامن گرفته و بر رخدادهای طبیعت سرکش نظریه می کند. بر شانه این کوههای بلند ، دست انسان آشیانه چیزهایی ساخته شده است که ((قلعه های کوهستانی)) نام گرفته و نمونه هایی چند از آن ، در لابلای صخره ها ، کوهها و درها به یادگار مانده است. از دیرینه ترین ایام کسانی که بر دامان سبز طبیعت ، سایه امنی نمی یابند ، به آغوش خلوت و امنیت کوه پناه برده و بر فراز صخره های آن مامنی می ساخت که استواری این طبیعت سرسخت را دوچندان می کرد تا دشمن مهاجم به آن دست نیابد و پای غیر از آن نرسد ، چرا که جان ، مال ، ایمان و اعتقاد خویش را در آن پاس می دادم و به این منظور به دیوار و برجسته و در دروازه اس می آراستند.
هرچه توشه عزیزتر دست تجاوز درازتر و هرچه دست تجاوز درازتر قامت قلعه استوارتر.
در ساخت این نوع قلعه ها ، اصل آن بود که مکان موافق باشد و مناسب باشد. مکان موافق را در شکل طبیعی پستی و بلندیهای صخره ای که به آنها غیرممکن دسترسی داشتید ویا بسیار دشوار بود می یافتند و بنای مناسب آن بود که با حملات سخت و محاصره های اخیر از پای در نیاید.
در طرح این قلعه هیچ الگو و نظم هندسی وجود ندارد از این رو تنوع قلعه در منطقه کوهستانی چنین است که می توان گفت ، هیچ قلعه ای را نمی توان یافت که طرحی همسان قلعه را داشته باشد. به بیان دیگر تنوع طرح این قلعه ها به تعداد خود آنها است.
در جنوب غربی ماکو در منطقه (داوز) یکی از کهنترین دژهای کوهستانی قرار دارد. این دژ پنج هزار ساله دیرپا که اینک فرسوده و فرتوت ، اما راست و پابرجا ایستاده است ، نمونه اولین دژهای کوهستانی این سرزمین را به نمایش گذاشته است.
به فاصله نزدیک از قلعه داوز ، روددی بر سینه در خرم و سرسبز جریان دارد که از پای صخره های بلند می گذرد و به میان کشتزارها و مراتع گسترده جلگه بسطام می خزد.
بر بلندای یکی از صخره های مشرف بر این دره ، قلعه کوهستانی دیگر آرمیده که به قلعه بسطام معروف است و نمونه پیشرفته و منسجم تری از قلعه های کوهستانی به شمار می رود. سه هزار سال پیش ، لاشه سنگهای کوچک و بزرگ را بدون هیچ ملاتی بر هم چیده و انبوهی از پی ها ، باروها ، ورودیها و اتاقها را پدید آورده اند. هرچند امروز ار آن همه عظمت ، شکوه و جلال جزء توده های پراکنده سنگ چیزی باقی مانده نمانده است ، اما در همین حال پراکندگی وبه هم آمیختگی ، هنوز هم هیچ گونه متازن خطوط و اشکال هندسی ، بر سطح طبیعی نامنظم صخره خودنمایی می کند.
از قلعه های مهم دیگر کوهستانی ، قلعه دختر قافلانکوه میانه است. این دژ بلند کوهستانی روزگاری بر یکی از راهها و پلهای مهم ارتباطی تسلط داشته و به حفاظت از آن پرداخته است .جز صخره ها ، پرتگاهها و محل صعب العبور ، هرجا که شکاف طبیعی صخره هشدارنفوذی می داد ، بارویی بپا خاسته و یابیم که حریم است. قلعه را ایمن می کرد ، آن گونه ای که حتی یک سبز طبیعت نیز نمی خواند جزء چند ، به آن نزدیک شود.
تنها مسیر ممکن است برای صعود به قلعه راه بزرو و صعب العبوری بود که از فراز و نشیب آن سفر کرده بود ، حتی برای مشتاقان نیز تحت درمان قرار گرفته بود كه سازوبرگ و اسلحه هم همتی درخور كوه می طلبد. این گونه بود که این سنگ و ساروجها و این برجسته و باروها خواب آرام حاکمان و فرمانروایان را به کابوس وحشتناک بدل می کردند.
دژهای کوهستانی شامل بخشهای ویژه و تعدادی می شوند که در این نوشتار به دسته ای از آنهایی که دارای عمومیت و اعتبار قوی هستند ، اشاره می شود. قسمت اول دژهای کوهستانی ، حصا ، بارو یا دیوار خارجی آن است که در فوضلی مناسب برجسته شده است برای نگاهبانی داشته است. باروها در قلعه های سهل الوصول تمام محیط قلعه را در بر می گرفتم و برجها نیز در فوصل معین و منظم تعبیه می شد. اما در قلعه هایی که در بالای صخره های سخت و غیر قابل صعود قرار گرفته اند ، تنها در محل ایجاد شده است که امکان عبور و دسترسی به قلعه وجود داشته است.
در این گونه قلعه ها برجسته شد در مکانهای شاخته شد که نتوانید منطقه وسیعی را در میدان دیدید بود و بر روی جلو مهاجمان را سد کرد ، قطر این باروها در موارد مختلف و قلعه های گوناگون متفاوت بود و به طور متوسط حدود 3 متر قطر داشت اند. برجها عموما مدور یا چند ضلعی و دو یا سه طبقه بوده اند. بر بالای برجها و دیوارها کنگره هایی ساخته شده اند تا مدافعان قلعه مورد نیاز در پس از آن پناه گرفته و از روزنه ها و دیدگاه ها به سوی مهاجمان ، تیراندازی خواست.
در بیرون برجسته و بارو ، گاه برای امنیت بیشتر ، راه سخت و پیچیده در پیچ صخره را با دیوارها و دروازه های دیگر سد می کنید و دروازه اصلی را پشتیبان این استحکامات و در نقطه ای بلندتر منظور می خواهم. (در قلعه گردکوه دامغان ، این حصارها و باروها در پنچ ردیف ساخته شده اند که دوتای آن در پایین صخره و سه تای دیگر ، کوه را به سه طبقه تقسیم کرده اند و قلعه اصلی بر بلندترین نقطه کوه قرار دارد).
اگر اجازه دهید اجازه دهید داد ، متناسب با مقدار قلعه ، فاصله بین دروازه اصلی و فضای داخلی دژ به مسافرتگاهی تنگ ، باریک و پیش از آن تبدیل شد که گاهی چند پیچ می خورد و از دروازه های چند می گذشت. به این موانع و معبر ، گاه سایه هول انگیز پرتگاهی بلند نیز اضافه شد.
تنها با عبور از این همه در وند بود که انسان می تواند به محوطه داخلی دژ که مامان و جایگاه استراحت و سکونت دژ نشینان و محل تاسیساتی چون انبارهای آب و غذا ، اسلحه خانه و نیایشگاه بود راه اندازی کرد.
در برخی از قلعه های کوهستانی ، دسترسی به محوطه اصلی دژ و.....