پاورپوینت بررسی معماری مدرسه ترکها اصفهان
آموختن همواره يکی از نيازها و خواستههای فطری بشر بوده است. نيازی که انسان، همواره جهت تامين آن، متناسب با سطح فرهنگ و تمدن زيستگاه خود، فضايی خاص آن، پديد آورد و يا بدون نيازمندی و تعلق به مکانی ويژه، به واسطهی عوامل رفتاری در اجتماع و آموزش غيررسمی و عملی، پاسخگوی اين نياز بود. در جامعهی مورد مبحث اين نوشتار يعنی اقوام ايرانی نيز، اين مهم، جايگاهی بس ديرينه دارد. نهاد خانواده، نخستين خاستگاه مقولهی آموزش و پرورش به شمار میآمد. در دوران باستان به مرور زمان در سير تحولات تاريخی، علاوه بر اين مکان، نهادهايی مستقل جهت اين مقوله، شکلگيری نخستين خود را آغاز نمود. اين نهادهای مستقل، در جوامع نخستين، با عواملی چند از جمله خواستههای جامعه، طبيعت و سن نيروها، عوامل سياسی و اجتماعی و... در ارتباط بود. لذا اغلب در کنار نهادهای اداری، مذهبی، بازرگانی و... شکل میگرفت تا هدف تعليم و تعلم افراد و نيروهای مورد نياز اين دستگاهها را تامين نمايد. بنا بر مطالب مندرج در متون تاريخی، اين امر يعنی آموزش، متعلق به اقشار مرفه جامعه بود و در حيطهی وظايف قشر مغان قرار میگرفت، گرچه پارهای از مردمان عادی نيز از اين امتياز بهرهمند گشتند به گونهای که در دورهی فرمانروايی ديااکو، شکايتهای خويش را کتبا به دربار شاه عرضه میداشتند.
اينگونه آموزش که بيشتر اختصاص به دوران حکومت مادها داشت پس از چند قرن – در دوران تسلط دولت قدرتمند هخامنشی ( 559-330ق.م. ) – به يک باره متحول گشت. ديگر نيروهای محدود آموزش ديده در سيستم قبلی، به هيچ عنوان، پاسخگوی نيازهای امور اداری و کشوری دولت جديد، نبود. لذا آموزش جنبهی عموميت بيشتری يافت و علاوه بر حفظ نقش آموزشی خانواده، به عنوان نهادهای آموزشی ابتدايی، مدارسی نيز در نزديکی کاخهای سلطنتی، نهادهای دولتی و آتشکدهها و به دور از مراکز پر سر و صدا همچون بازارها، جهت تعليم مفاهيم راستی و درستی، پارسايی، امانتداری و... به اطفال پارسی ِمتعلق به قشر مرفه يا نيمه مرفه، بنا گرديد. حکيم ابوالقاسم فردوسی نيز در اشاره به نهادهای آموزشی در مجاورت آتشکدهها چنين آورده است: