بخشی از مطلب
اهمیت و ضرورت حمام و موقعیت آن در شهر، نقش حمام در روابط اجتماعی، ارتباط قوی آن با سنت های مذهبی و بومی و لباس، ارتباط قابل توجه آن با روش های پزشکی و روان پزشکی و حضور آن در بیشتر مراحل مهم زندگی نمونه هایی از ویژگی هایی است که حمام را در جایگاهی بالا در فرهنگ ایرانی قرار می دهند. الزامات سنتی و روابط مربوط به سلامتی، شستن و حمام کردن را به عنوان یکی از آداب ایرانیان از زمان تولد و حتی پس از مرگ قرار داده است. بدیهی است که این پدیده گسترده و ظریف در تمام جنبه های مختلف زندگی اجتماعی مردم ایران مشهود است. بر این اساس، محل حمام ها در شهر براساس روابط اجتماعی و الزامات زیست محیطی و محل سیستم تامین آب تعیین شده است. این مطالعه به این پرسش ها پاسخ می دهد: نقش و وضعیت حمام های تاریخی ایران در شهرها و زندگی مردم چیست؟ و بر اساس آن توزیع و جایگزینی حمام ها چگونه است؟ نتایج نشان می دهد که حمام نقش مهمتری نسبت به دیگر ساختمان های عمومی داشت و حتی در بسیاری از موارد دستیار آنها بود. پدیده ها و عوامل معماری که در دوران بعد از اسلام به خدمت گرفته شده اند به اعتباری تمامی آن ها در دوران قبل از اسلام بوجود آمده و در طی دوران بعد از اسلام با تجربیاتی که بد روی کاربرد آگاهانه تر آن ها صورت گرفته و به گونه ای جالبتر، موفق تر و هنرمندانه تر مورد استفاده واقع شده است. در این باره می توان موارد مختلف را بیان داشت.
مثلاً گنبد را در نظر بگیرید که دست کم از دوره اشکانی نشانه هایی از آن در دست داریم این پدیده در دوران بعد از اسلام با اتکا بر تجربیاتی که درباره نحوه برپا کردن آن طی چند قرن بدست آمده بود. چه از نظر جنبه های فنی و چه از نظر فرم و زیبایی به جالبترین و شکوهمندترین شکل ممکت برپا گردیده و به اوج ترقی رسید. با انجام یک بررسی علمی مشاهده می کنیم که شکل ها و طرح های مختلفی که در مسجد ها عرضه شده است همگی به شدت متأثر از فرم ها و طرح های معماری قبل از اسلام ایران است.
- مهندس پرویز نیلوفری در مقاله ای با عنوان نظری اجمالی به معماری ایران در عهد باستان آ ورده اند : پس از اسلام فرهنگ و هنرهای ایران با عوامل تازه ای ترکیب یافت.
برخورد و آمیزش عنصر ایرانی با جریان های فرهنگ و هنر و اندیشه اسلامی سینای تازه ای به هنر ایرانی داد بی آنکه هویت و روح آن را تغییر دهد.
معماری ایران پس از اسلام از رنگارنگی پرباروبرو طراحی و ظرافت و دقت نظر کمنظیری برخوردار شد و اوج این بازآفرینی دو عصر هنر و ران صفوی شکفت و ... پس از آنکه اسلام ایران را فراگرفت معماری ملت ها خود را با لوازم آیین جدید سازگار ساخت.
چننی است که پاره ای از باستان شناسان و مورخان عقیده دارند که برج های آتش ساسانی ساختن مناره را که برای دعوت مسلمانان به نماز بکار می رفت، الهام داده است. عوامل معماری ساسانی با اختلاف کم و بیش – اما به وضوح – در دوره های اسلامی خود را تحمیل کرد. تزئینات رایج در معماری کهن ایرانی با همه ویژگی های خود از گچ بری و آرایش با کاشی لعابدار و غیره به معماری اسلامی ایران انتقال یافته است.
نقش اسلیمی های مساجد ایرانی همان پیچک های ساسانی است که نمونه آن را در طاق بستان می یابیم ولی در هر حال این نقوش و عوامل در اثر پدیدار شدن یک امپراطوری اسلامی و ورود تمدن های گوناگون در سوای یک آیین واحد، بهره گیری های مقابلی را سبب شده و تغییر شکل یافته است که در خور مطالعه است.
از آغاز گرویدن به اسلام بسیاری از سنت های ایرانی و از جمله سنت معماری همگام با تأثیرات بیزانس میان حکمرانان ایرانی متداول گشت.
- پروفسور آرتورپوپ در کتاب معماری ایران آورده اند :
نیروی پیروز اسلام معماری خاصی را تحمیل نکرد زیرا از داشتن چنین تجربه و تخصصی بلکی محروم بود...
ما این معماری را صرف نظر از اینکه اسلام چه سهمی در این میان دارد و صرف نظر از ابعاد گوناگون موضوع، معماری اسلامی می نامیم و سعی می کنیم برای شناخت بهتر آن ویژگی هایش را مورد بررسی قرار دهیم.در سایه شناخت است که می توانیم سهم اسلام را مشخص کنیم و به سؤالات گوناگون پاسخ دهیم.
و......