بررسی تأثیرات و تبعات اجتمای انقلاب صنعتی بر جامعه و هنر
فهرست
مقدمه3
رمانتیكِ خردگرا4
اشاره7
امواج تجددي كه تأثير فراواني در عرصههاي مختلف اروپا گذاشته بود را در سه موج ميتوان بيان كرد... 7
انقلاب صنعتی8
نیروی بخار10
راه آهن10
ماشین بخار11
پول برای سرمایه گذاری11
انقلاب کشاورزی11
ملت قدرتمند12
شرایط کار در کارخانه10
قوانین کار در کارخانه ها12
حقایق ثبت شده13
پیامدهای انقلاب صنعتی در انگلستان13
خصوصیات انقلاب صنعتی14
اثرات انقلاب صنعتی15
منابع 17
درست به همانگونه كه از نام رخدادهای اصلی مشهود است، فاصلهی زمانی بین سالهای ۱۷۰۰ تا ۱۸۳۵ دورهی تغییرات انقلابی در ساختمان اجتماعی و سیاسی جهان غرب بود: انقلاب آمریكا، انقلاب فرانسه و انقلاب صنعتی. باتوجه به جنگهای داخلی و انقلابی از قرن گذشته، این سده یعنی قرن هجدهم در زیر سیطرهی قدرتهای دیرآشنای شاه و اشرافیت آغاز گشته و در حدود سال ۱۸۳۵ تمامی نهادهای جهان مدرن بوجود آمده بودند. اروپا توسط دولتهای نظامی و به سرپرستی بورژوازی اداره می شد. این دولتها بر بانكداران خصوصی و دلالان بورس متكی بودند. یك ارباب البته هنوز هم یك ارباب بود، اما سخن بورژوازی نفوذ و قدرت بیشتری كسب نموده و هنرها در مقیاس بیشتری در اختیار او قرار گرفته بودند.چنین تغییرات حادی وضع و موقعیت هنرمندان را نیز دگرگون نمود، بطوریكه مخاطبین جدید، آنهم در پهنهی گسترده تری پیدا شدند كه اهـداف و تمایـلاتشـان با خـواسـت اشـراف مـتفاوت بود. رنسـانس موقعیـت هنرمـندان را به مـاوراء جایگاه صنعتگر قرون وسطی ارتقاء داده بود، اما جدا از هنر مذهبی كلیساها، مخاطبین هنرمندان به دایرهی تنگ نجبا محدود بودند و آنها بودند كه به جمع آوری آثار هنری میپرداختند.
و آنهائی كه میتوانستند چنین مجموعههایی را تماشا كنند، كسانی نبودند جز خود هنرمندان و نجبای حامی آنها. از اواسط قرن هجدهم به بعد امكانات رو به گسترش طبقهی نوظهور بورژوازی برای انسانهایی كه وابستگی به ذائقه هنری خاصی نداشتند و متمایل به جاه طلبیهای فردی بودند راهی باز نمود تا از نردبان پیشرفتهای اجتماعی بالا روند. آنها سلیقه و عادات اشراف را تقلید میكردند و آثار هنری مورد نظر خود را میطلبیدند. تمایلات بورژوازی بر سبك و موضوعات هنر اثر گذارد و هنر را از سبك مبتذل، میان تهی و قشنگ رُكوكو كه در آغاز سده به عنوان چارچوب تملق گویی اشراف اختراع شده بود به سوی نمایش صحنههای آموزنده از نجابت و فروتنی بورژوازی در محدودهی هنركلاسیسیم به آن شكلی كه در آن سده مورد علاقهی مردم بود هدایت كرد. در اواخر سدهی هجدهم تمایلات بوژوازی، یعنی سیاست لیبرالی و ستایش فزاینده از طبیعت به نهضت رُمانتیسم تغییر مسیر پیدا نمود كه در آن تمامی هنرها به گرد آئینی اعتقادی فلسفی متحد