فهرست مطالب
مقدمه 5
مفهوم بینهایت 6
تاریخچه معماری باروک 7
در معماری باروک ماهیت اصلی آفریده ها عبارتند از : 8
از رنسانس تا باروک 10
یاکوب بورکهاردت 10
معماری 11
پیکره سازی 11
باغ سازی باروک 12
ویژگیهای باغسازی باروک 12
پیشگامان و شخصیت های معماری باروک 12
معماری باروک و استعار 12
معماری باروک فرانسه 13
باروک در ایتالیا 16
نمونه های موردی از باروک در ایتالیا 17
نخستين اثر معماری باروک : 17
نمونه های موردی از باروک در فرانسه 26
1- کليسای سوربن 26
2- کاخ ورسای 27
کليسای سن لویی 28
لوور 28
ویژگی ها: 29
کارلسروهه 30
شاخصه های اصلی باروک 33
هلند 33
مجارستان ورومان 34
روسیه 35
پرتقال وبرزیل 35
اسپانیا وبلژیک 37
آمریکا ، اسپانیا 39
ترکیه 41
معماری باروک در انگلستان 41
کلسیای سنت پل: 42
بناهای سبک باروک 42
برخی از بناهای سبک باروک عبارتند از: 42
کاخ ورسای 42
شونبرون 43
کارلسروهه 44
کلیسای جامع سنت پل 45
کلیسای ایل جزو 46
کلیسای سن پیترو 47
پلکان راهنما 48
کلیسای سن ایوو 48
معماران سبک باروک 49
فیشر فون ارلاخ 49
تراکوبپراندتور 49
جیان لورنزو برنینی 49
ویژگی های سبک باروک 49
دوره قاجار- باروک ایرانی 50
هویت معماری باروک ریشه در اصفهان دارد 54
ويژگيهاي هنر باروك: 55
ویژگی های معماری باروک: 56
هدف اصلی باروک : 56
خصوصیات بارز سبک باروک: 56
آثار معماری سبک باروک: 56
کاخهای الهام گرفته از ورسای : 57
دوره قاجار- باروک ایرانی: 57
نمونه هایی از سبک باروک در ایران: 57
تاریخ احداث تکیه دولت 57
نمای بیرونی تکیه دولت 60
سازه سقف تکیه دولت 62
باغ شاهزاده ماهان کرمان 63
شمس العماره 69
سبک 70
ساعت شمس العماره 71
یکی از اتاق های کاخ شمس العماره 73
ریشه ی واژه ی باروک 73
منابع 78
مقدمه
اروپا ازاواسط قرن شانزدهم به مدت صد سال بطور مداوم در جنگ غوطه ور بود چنان كه پروتستانها و كاتوليكها براي عقايدشان ملتها براي استقلال خود و طبقات كسب و بازرگان براي آزادي خود ميجنگيدند كليساي رومي كه به وسيلهي نهضت پروتستانها متلاطم شد در يك سختگيري مبارزه جويانه و بي رحمانهي ملهم از اسپانيا بر ضد اصلاحاتي كه براي عقب راندن موج پروتستانگرايي طراحي شده بود صفوف خود را آلوده كرد. در حدود 1625، اصلاح ستيزان مطمئن شدند كه پروتستان گرايي اگر هم شكست نخورده شد قابل كنترل است و روشهاي خشونت آميز را كنار گذاشتند و به تبليغات فريبنده روي آوردند يك سبك هنري و معماري براي تأمين نيازهاي اين روح جديد خود عفو كردن پديد آمد. اين سبك موسوم به باروك به شكلهاي گوناگون هر ناحيه از اروپا را كه از محروميتهاي ناشي از جنگ بهبود يافته بود، در نورديد. معماري كلاسيك تا اين زمان خود را در هر جا جلوهگر ميساخت و با اقتباس و پذيرش جهاني پاروك، تمام قاره براي نخستين مرتبه از قرن سيزدهم در يك نوع معماري با هم سهيم و مشترك شدند.
نخستين بناهايي كه در فرانسه بقاياي سنت گوتيك را كنار نهادند، از سبك سر سخت ايتاليا استفاده كردند كه موجب تولد باروك شد اين نخستين ابداع قسمت بهار شدهتري در فرانسه ايجاد كرد كه از وسوسه و انجام افراط در ايتاليا و اسپانيا جلوگيري كرد كليساي سوربن (b) كه بوسيلهي ژاك لومرسيه در 635 شروع شد يك از نخستين نمونههاي اين سبك ايتاليايي در فرانسه بود تزئينات غني اما استادانهاي كلاسيك، فاصله گذاري متنوع سطح متشكل از ستونهاي متمركز بر روي در ورودي مركزي، و قرار گرفتن يك گنبد جالب توجه سر بالاي آنها، ساختمانها و ابنيه بناهاي شصت سال پيش رم كرد.
قدرت سياسي فرانسه در قرن هفدهم موجب ارائه و معرفي سبك جديد به همسايگان شمال آن شد وقتي كه جنگ داخلي در انگلستان به پايان رسيد و پادشاه از تبعيد فرانسه بازگشت، معماري باروك براي يك برنامهي فعال بازسازي الگو قرار گرفت به طوري كه شاه خلق بناهاي بزرگي مانند كاخ بلنهايم (c) هستيم كه به وسيلهي معماران وانبردوهاكسمور ساخته شد.
نمايش و ظاهر با ابهت باروك كمك بزرگ و ماندگاري به سمت كلاسيك بود اگرچه باروك براي دستيابي به آزادي و ابتكار خود بر گسستن همنوايي يا رنسانس و انحراف عمدي منريسم تاكيد داشت، معماري باروك در بسياري از جنبهها به آزادي موجود در معمار كلاسيك روم باستان نزديك تر بود.
باروک (به فرانسوی: Baroque) روشی است در هنرهای معماری، نقاشی، موسیقی و مجسمهسازی که از اواخر سده ۱۶ (میلادی) در ایتالیا آغاز شد و تا اواخر سده ۱۸ (میلادی) در اروپا رواج داشت و سپس در آمریکای مرکزی و جنوبی مورد توجه قرار گرفت. آزادی در طراحی، شمار زیاد شکلها و درآمیختگی آنها از ویژگیهای این سبک است. ریشه این کلمه احتمالا واژه بارُکو پرتغالی به معنی مروارید صیقلنیافته بوده است.گروهی نیز بر این عقیدهاند که معنای این واژه، پوچ، زشت، مضحک و عوضی است. این واژه در آغاز برای تمسخر این شیوه استفاده میشد. زیرا منتقدان معتقد بودند هرگز نباید بنایی ساخت که از اصول و عناصر بناهای یونیان و رومیان پیروی نکند؛ بناهای کلاسیک باید بر این اصول ساخته شوند و انحراف از آنرا «کژسلیقگی اسفانگیز» میدانستند. اما پس از آنکه این شیوه مورد توجه قرار گرفت، به معنای شکوهمند و پرتجمل استفاده شد. (استيران، هانري. ترجمه روزرخ، نادر. دائره المعارف معماري جهان، انتشارات فرهنگيان، چاپ اول، بهار ۱۳۸۱ )
در ابتدا بهتر است تعریفی از واژه باروک داشته باشیم . باروک در معنی اصلی خود عبارتست از نامنظم، مروارید ناصاف و پرپیچ و تاب و یا غیر عادی . از نظر منتقدین قرن نوزدهم، معماری باروک عبارت است از معماری کلاسیک منحط بی ساختار و دارای تزئینات نمایشی زیاد و عجیب و غریب.
این سبک که در ایتالیا پا گرفت و قسمت اعظم اروپا را هم به زیر پوشش خود درآورد. تقریبا از اوایل قرن 17 تا اواسط قرن 18 در بیشتر کشورهای لاتین گسترش یافت.
باروک نوعی هنر است که در آن قواعد تناسب رعایت نمی شود و همه چیز بنا به حواس هنرمند نمایانده می شود.
این سبک هنری دارای روحی از حرکت و جنبش است که نقطه مقابل سکون کلاسیک است.هنرمندان در باروک بر خلاف دوران کلاسیک با احساس خود حرکت می کنند و احساس را مقدم بر عقل می دانستند.
مفهوم بینهایت
در اواخر قرن هفدهم مشاهده میشود که جهان بینی دوران باروک در رشته ریاضی متوجه بینهایت به عنوان پایهای برای محاسبات علمی میشود. در نقاشی و معماری بینهایت به معنی ترسیمی و هندسی آن در پرسپکتیو مورد استفاده قرار میگیرد تا تاثیری هنرمندانه بیافریند. کاربرد هنرمندانه بینهایت در طبیعت که با معماران منظره ساز فرانسوی اواخر قرن هفدهم آشکار گشت برای نخستین بار در باغها جادههای عریضی دیده میشود که به عنوان عوامل اصلی معماری بکار رفتهاند و این باغها را آشکار ا به فضاهای بی پایان، هدایت میکنند. ورسای با جاده خیره کننده اش که راه به پاریس میبرد مثالی باعظمت، از آفرینش این معماران فرانسوی است. این باغ با اثری که بر بیننده ایجاد میکند نمونهای از دنیای باروک است و تصور هنری بینهایت را در این دوره باقی نگاه میدارد
تاریخچه معماری باروک
به وجود آمدن شیوه باروک در اروپا را میتوان به سه دلیل عمده نسبت داد: اول، جنبش دینپیرایی، رهبران کلیسای کاتولیک را واداشت تا از جذابیتهای هنری برای تبلیغ دین استفاده کنند و به این ترتیب، موقعیت متزلزل خود را بهبود بخشند. به همین دلیل از هنرمندان میخواستند کلیساها را مجلل و باشکوه بسازند. دوم، شاهان اروپا، درپی استقلال یافتن و ثبات قدرتشان، میخواستند با قصرهای باشکوه خود، قدرت خود را به همگان نشان دهند و سوم اینکه، هنرمندان نسبت به شیوه هنری رنسانس و نظم و ثبات آن، معترض بودند و میخواستند در آفرینش هنری آزاد باشند. بررسی سبک باروک با در نظر گرفتن کشفهای علمی سده هفدهم نیز ثمربخش است. دستآوردهای گالیله و نیوتن نمایانگر گرایشی نو به علم بود؛ گرایشی مبتنی بر یگانگی ریاضیات و تجربه. این دو قوانین ریاضی حاکم بر اجسام متحرک را کشف کردند. این کشفها راهگشای اختراعهای نو و پیشرفت تدریجی پزشکی، استخراج معادن، دریانوردی و صنعت در دوره باروک شد. شیوه باروک آمیزه خردگرایی و نفسپرستی، آمیزهای از مادهگرایی و معنویت است.
باروك به دوره ای اطلاق می شود كه در آن جریانی نوین در ادبیات، معماری، هنرهای تجسمی و موسیقی پدید آمد كه بر عنصر حركت تأكید ویژه ای داشت.
در این دوره هنری توجه به جزئیات و اغراق بیش از حد در ریزه كاری ها و تزئینات، ذهن هنرمند را درگیر خود می ساخت باروك در حدود سال ۱۶۰۰ در رم متولد شد و خیلی زود در تمام اروپا گسترش یافت و تا قرن هجدهم نیز به حیات خودش ادامه داد. در این دوره به هر چیز غیركلاسیك و خلاف عادات رایج، باروك گفته می شد، كه در واقع قطب مخالف ادبیات و هنر كلاسیك بود. هنرمندان این جریان می كوشیدند تا آثاری را خلق كنند كه نظر اشراف زادگان و دهقانان را به خود معطوف دارد و در اصطلاح با آنها سخن بگوید. لازم به ذكر است كه باروك هرگز به عنوان یك «مكتب» مطرح نبوده است بلكه یك )جریان( یا )گرایش( ادبی و هنری بود كه به مكان و زمان خاصی هم محدود نمی شد.
از این رو می توان باروك را به عنوان یك نگرش فكری مورد بررسی قرار داد. پیروان سبك باروك معتقد بودند كه بین حقیقت و خیال، ظاهر و باطن، مرز مشخصی وجود ندارد و كاملاً از هم قابل تفكیك نیستند. شاید آنچه را كه خیالی می دانیم، عین واقعیت باشد و شاید هم برعكس، تمام واقعیتهای ذهنی ما همه خیالی بیش نباشد. ایشان بر این باور بودند كه زندگی، تئاتری توأم با خواب و بیداری، عشق و عقل، جنون و شیفتگی، خیال و واقعیت است. انسان باید در این نمایش با نقابی بر چهره نقش بازی كند. یعنی باید بازیگر صحنه زندگی خود باشد و بازیگر این صحنه، انسان، باید با گذاشتن نقاب، واقعیت را پنهان كند كه این كتمان و بازیگری نوعی خودسازی است، زیرا با تظاهر به خوب و شریف بودن، واقعاً می توان خوب و شریف شد. این نوع تفكر سبب شد تا هنرمندان این جریان دیگر از قدما تقلید و پیروی نكنند، بلكه بیشتر به دنبال چیزهای نو و جدید و خلاف روال معمول باشند.
هنر باروك به دلیل استفاده زیاد از جزئیات و گردش چشم بر آثار آن، هنری پویا و متحرك است.باروك همچنین، هنر تظاهر و تلألو است و بر پایه شباهت و قرینه سازی بنا شده است. این جریان ابتدا در هنر معماری ظاهر شد و به تدریج در ادبیات، هنرهای تجسمی و موسیقی رسوخ كرد.در معماری سبك باروك به نمای ظاهری، دكور و تزئینات بسیار اهمیت داده می شد. همه چیز برپایه شباهت، قرینه سازی، مقایسه و مقابله ساخته می شد. در این شیوه به دلیل استفاده از انحنا، قوس ها و خطوط مدور و حلزونی، به نظر می رسد كه همه چیز در حال پرواز، سقوط یا از دست دادن تعادل است. همه چیز در معماری سبك باروك نشان از حركت و عدم توقف و سكون دارد و این چنین بیننده را نیز به حركت تشویق می كند. بیننده هرگز نگاهش به یك نقطه ثابت نمی شود. طرح نما چنان است كه او را به حركت وا می دارد تا برای تماشای كل نما به دور آن بچرخد.
در معماری باروک ماهیت اصلی آفریده ها عبارتند از :
ایجاد هماهنگی وهنجار در میان عناصر ومضامینی گوناگون ودرهم آمیخته ، طرحی فراخ ودر مقیاس بزرگ در فضای شکوهمند وابهت انگیز ، واز طرفی هدف اصلی باروک تعبیه فضایی کلی در مرکز ومنظم کردن فضاهای فرعی ونمای ورودی . اصلی بنا را سرانجام بخدمت گرفتن عناصر اصلی پیکرتراشی ونقاشی وسایر هنرهای تزیینی برای ایجاد اثری کامل . معماری باروک دارای صلابت ساختمانی وجسامت و ابهتی خاص خود بود، که بعدها شیوه «روکوکو» از آنها کاست وبر خاصیت سبکی ، ریز نقشی وشادی انگیزی وزینت تزیینی سطحی می افزود و عدم تقارن در تزیینات را پیشه کرد
سبک باروک اگرچه باشکوه بود ولی اولین سبک اروپایی بود که به یک اتاق، واقعا به عنوان مکانی برای زندگی نگریست. همچنین در این سبک برای اولین بار وسایل و اثاثیه ی مختلف، به جای اینکه جزئی از معماری یا یک یادگاری تاریخی باشد برای هماهنگی با یکدیگر ساخته شده بودند.
معماری باروک، دراوایل قرن هفهم در ایتایلا شروع شد، لغت روم انسان گرایی (humanist Roman) معماری رنسانس رابه خود گرفت و آن را و آن رابه سبک جدید بیانی ، تئاتری ، مجسمه سازی مورد استفاده قرار داد.
که بیانگر پیروزی کلیسای ودولت معتقد به قوای نامحدود الهی بود. اهتمامات معماری جدید برای رنگ، نور و سایه ارزش های مجسمه سازی سبک معماری باروک را مشصخه گذاری می کند. اما وقتی که رنسانس روی ثروت و قدرت محکمه های ایتالیا حاکم شد و ترکیب از نیروهای سکولار و مذهبی گردید، معماری باروک حداقل به طور مستقیم به حرکت ضد اصطلاحات ،حرکت که در کلیسای کاتولیک برای اصلاح کردن خودش درپاسخ به اصلاحات پروتستان بود مرتبط می شد.معمولاًشورای ترنت(trent )( 1563-1545) بعنوان آغازگر ضد اصلاحات مطرح شد. (کیهان فرهنگی، سبک باروک در ادبیات غنایی اروپا، محمدرضا امینی، شماره ۱۲۲، ۱۳۷۴ )
باروک به یک نیاز برای معماری تبدیل شد که از یک طرف در احساسات عواطف قابل دسترس تربود و از طرف دیگرنمود هویدای ثروت و قدرت کلیسا بود. سبک جدیدخود رابه طورخاص در بافت ترکیبات مذهبی جدید مانند تیتنیز ( Teatines) و سیوعیون (sesuits) نشان داد که هدف آن بهبود دادن پارسایی و پرهیز کاری مردم بود.تا اواسط قرن هفدهم سبک معماری باروک تجلی سکولار خود را به صورت کاخ های بزرگ بدست آورد که اولین آنها در فراسنه به نام ( Chateau de maisons) (سال 1647) نزدیک پاریس از فرانیس من استار بود و پس در سراسر اروپا گسترش داشت.