پاورپوینت بررسی مدرسه باهاوس و هانس مایر
معمار و طراح بلژیکی هنری ون دو ولده مجبور شد در سال 1915، درست پس از شروع جنگ جهانی اول، سمت خود را در مدرسه هنرهای کاربردی وایمار ترک کند و والتر گروپیوس را به عنوان جایگزین خود، یکی از مهمترین چهرههایی که شکل میداد، توصیه کرد. درک و آموزش هنر، طراحی، معماری و آموزش قرن 20. پایه های یکی از نهادهای مهم در حال پی ریزی بود: باهاوس.
در حالی که گروپیوس باهاوس را در سال 1919 با گردآوری آکادمی هنرهای زیبا و مدرسه هنرهای کاربردی در وایمار زیر یک سقف ایجاد کرد، او از چندین مکان مختلف الهام گرفت. معمار خود را "پیرو راسکین، موریس، هنری ون دو ولده و Deutscher Werkbund" توصیف کرد . راسکین و موریس چهره هایی بودند که با الهام گروپیوس در انگلستان، مرکز انقلاب صنعتی مرتبط بودند. راسکین با تولید صنعتی و همچنین با وسایل پیچیده گذشته مخالف بود. او در کارهای مرمتی که در نیمه دوم قرن نوزدهم در انگلستان انجام داد، به ویژه از نمونههای سبک گوتیک پیروی کرد و استدلال کرد که آثاری که عدالت را در مورد مواد رعایت میکنند، عاری از زیور آلات هستند، اما همچنان معنادار هستند. به گفته راسکین، آنچه ماشینها ساخته میشد نوعی «جایگزین» برای چیزی بود که دست انسان تولید میکرد و اینها چیزهای بی روح و مرده بودند. از سوی دیگر ویلیام موریس فکر میکرد که «هنر دیگر ریشه ندارد» و هنرمندان آن دوره را متهم میکرد که «در رویاهای یونانی و ایتالیایی غرق شدهاند» و «تولید چیزهایی جدا از زندگی روزمره و فقط تعداد کمی از مردم وانمود می کنند که می فهمند یا تحت تاثیر قرار می گیرند." موریس فکر میکرد که هنر باید قابل اشتراکگذاری باشد، و بر اساس سنت صنایع دستی گوتیک، هنر را به عنوان «بیان لذتی که فرد از کار کردن احساس میکند» تعریف کرد. اگرچه هنری ون دی ولده در رشته نقاشی تحصیل کرد، اما نقاشی را رها کرد و حرفه خود را به عنوان یک معمار و طراح دنبال کرد. او پیرو هنر و صنایع دستی بود و مسیری را که راسکین و موریس هموار کرده بودند دنبال می کرد. او فکر می کرد که هنر باید از طریق ارتباط با صنایع دستی در دسترس جامعه باشد. و...