واقعيت محوري چون همراستا با پذيرش انديشه فردي است محصول دوران جديد است و به تناظر با آن سبک و گرايش هاي معماري نيز حاصل اين دوران است. در واقعيت محوري مي توان انديشه را چون داراي عدم قطعيت و آزمايش پذير است، نقد و اصلاح کرد. لذا داراي جنبه اي از علم است. انديشه ورزي و نظريه پردازي در آن قابل بحث است.
پساواقعيت محوري، اشاره بر امور و ويژگي هايي از جهان دارد که در آن، انسان شاهد است و شنواي موضوع، نه سازنده و گوينده. لذا نقدپذير نيست و علمي محسوب نمي شود. گرايشي در آن به وجود نمي آيد مگر در تاييد گذشته.
معماري اوليه پساواقعيت محور
در تاريخ معماري، معماري اوليه پساواقعيت محور و با رشد و تقويت علم در برابر موضوعات و گفتمان غيرعلمي، واقعيت محوري نيز مسلط مي شود. با اين حال در دوراني مانند دوران يونان هلني و اوايل دوران امپراطوري روم، مي توان دوران کوتاهي از واقعيت محوري را ديد.
انديشه در معماري مانند ساير عناصر معماري تکامل، و تغييراتي در جهت خود داشته است.
نوع توجه به عناصر معماري، نوع کاربري مواد و فضاها، تعريف کاربري هاي جديد، چگونه ديدن يک ابژه معماري، نوع رابطه بين ساخت معماري، نقش انسان، نقش معمار، نقش طبيعت، ميزان ورود عناصر نرم و زيرساختي مانند فرهنگ، ايدئولوژي، دين و مانند آن در روند ساخت، در رشد، تغيير شکل و اعتلاي انديشه معماري موثر بوده است.
مي توان از نظر تکامل انديشه براي معماري ساختارهاي مختلف ايجاد نمود و در همان ساختارها، سير انديشه را بررسي نمود.
سير انديشه در معماري
چکيده
ماهيت پديده
تعريف معروف لوکوربوزيه
انديشه هاي غالب در معماري آينده
واقعيت محوري
معماري اوليه پساواقعيت محور
نشانه شناسي Semiotics/Semiology
نشانهشناسي با بررسي نشانهها در معماري:
نشانه جنسيت
نشانه معمارانه
نشانه شناسي فضاي پر و خالي
نشانه شناسي آلودگي - ميشل لريس Michel Leiris
برونو زوي
معماري تعامل گرا
کنش در قلمرو عمومي
کنش متقابل نمادين»
اندیشه معماری معماران صاخب نام
فيليپ جانسون
لوكوربوزيه::
لويي كان:
پيترآيزنمن
برنارد چومي
ميس ون در روهه:
تادائوآندو:
نورمن فاستر
تادائوآندو
آلوارآلتو
هانس هولاين:
رابرت ونتوري:
اتوواگنر
هانس هولاين:
رنزوپيانو:
برونوزوي:
زيگفريدگيديون:
ويليام موريس
كاتسوهيروكوبامايشي
اسوالد ماتياس اونگرس:
رم كولهاس
كلوتز:
ژاك دريدا:
يورگ گروتر
آنتونيوگائودي
زيگفريدگيديون
منابع