پاورپوینت بررسی سقف بتني مجوف و بلوك سقفي
بخشی از مطلب
سقف بتني مجوف و بلوك سقفي حاصل از عناصري كه وزن هر متر مربع آن در مقايسه با سقفهاي توپر متداول نظير تير آهن ضربي كمتر است. عناصر متشكله آن عبارتند از:
الف: تيرچههاي پيشساخته( فلزي يا بتني) بعنوان عنصر كششي و باربر
ب: قطعات پركننده توخالي(مجوف) بعنوان قالب
ج: بتن به عنوان عنصر تركيبي، پوششي و فشاري
د: ميلگردهاي حرارتي و توزيع بار
عناصر فوقا لذكر با مشخصات مشروحه زير تهيه ميگردند.
الف- تيرچههاي پيشساخته
1- تيرچه تمام فولادي – كه قطعات نبشي، سپري، تسمه و يا ورق خم شده تهيه ميشود. تيرچه فلزي كه بطور معمول از ورق خم شده تهيه ميگردد از دو قسمت فوقاني و تحتاني تشكيل ميگردد. اتصال اين دو قسمت بوسيله تسمه و با ضمائمي كه بوسيله پرس در ورق ايجاد گشته با جوش الكتريكي صورت ميگيرد.
لازم به تذكر است كه بدليل مصرف زياد ورق آهن تيرچهها و سنگيني ناشي از آن، در حال حاضر اين تيرچهها متداول نميباشد.( شكل 1)
2- تيرچههاي تمام بتن مسطح- از بتن و ميلگرد( آجدار* )تهيه ميشوند( شكل 2). خرباي بعضي از انواع اين تيرچهها از ورق و يا تواماَ ارزاق و ميلگرد ميباشد.( شكل 3)
3- تيرچههاي با قالب سفالي- از قرار دادن ميلگرد آجدار و بتن ريزي در قالب سفالي تهيه ميگردند.
4- تيرچههاي بتني پيش تنيده- اين نوع تيرچه معمولاَ با يك سطح مقطع سپري شكل كه در قسمت تحتاني توسط سيم(تك رشتهاي) و يا كابل( چند رشتهاي) مسطح شده است تهيه ميگردد بدين صورت كه بمنظور ازه يادتاب كششي تيرچه و تقليل ابعاد آن و همچنين اقتصادي بودنش قبل از بتنريزي تيرچهها در كارخانه، ميلگردها با روش خاص و وسايل مخصوص كشيده شوند كه اصطلاحاَ به آنها تيرچههاي بتني پيشتنيده ميگويند.( شكل5)
ب- قطعات پركننده توخالي( مجوف)
اين قطعات كه در بين تيرچهها قرار ميگيرند جنبه قالب داشته و علاوه بر آن عايق حرارتي و صوتي نيز ميباشند. قطعات مذكور بصورت بلوكهاي سفالي يا بتني توليد ميگردند كه بسته به فواصل تيرچهها (كه در ضخامت سقف اثر ميگذارد) ابعاد آنها تغيير ميكنند و بهمين دليل با مشخصات گوناگون تهيه ميگردند.(شكل6)
ج- بتن
بتن بعنوان عنصر تركيبي و پوششي مقاومت فشاري را در سطح مقطع بالاي تير تحمل كرده و نهايتاَ به تيرچهها منتقل ميكند. بتن با تيرچه و جداره خارجي قالبها مقطع مركبي را تشكيل ميدهد كه اساس محاسبات اين نوع سقفها ميباشد. ابعاد اين مقطع مركب بستگي به دهانه سقف، بارهاي وارده و فواصل تيرچهها داشته و شكل ظاهري آن به طرح تيرچه و بلوك بستگي دارد(شكل 7)
د- ميلگردهاي حرارتي و توزيع بار
اين ميلگردها يكي از اعضاي مقطع مركب ميباشد كه پس از قرار دادن تيرچهها و سفالها ميبايستي نصب گردند و جهت تقسيم و توزيع تنشهاي ناشي از نيروي فشاري و انبساط حرارتي سطح بتن بكار ميروند. اين ميلگردها در جهت عمود بر تيرچههاي پيش ساخته بافصلههاي مشخص نصب ميگردند و اكثراَ در مورد تيرچههاي پيش فشرده ميايستي بصورت شبكه قرار گيرند.
مسائل فني
مسائل فني كه ميبايستي در سقفهاي تيرچه و بلوك در نظر گرفته شود شامل موارد زير است:
1- مرحله توليد در كارخانه
الف- تيرچه پيش ساخته معمولي
ب- بلوك
2- مسائل حمل و نقل به محل كارگاه و دپوكردن آنها
3- مرحله نصب و اجراء در محل
1- مرحله توليد در كارخانه
الف- تيرچه پيش ساخته معمولي- اين نوع تيرچهها براساس مشخصات فني كارخانجات مختلف محاسبه و در ابعاد گوناگون تهيه ميگردند ليكن نبايد عرض آنها از 10 سانتيمتر و ضخامت بتن تيرچه از 4 سانتيمتر كمتر باشد و بايد طوري طرح و محاسبه گردند كه وزن خود را نيز تحمل كنند.
مسئله مهم نحوه اجراي خرپاي داخل تيرچه ميباشد كه يكي از موارد با اهميت آن خم كردن ميلگردهاي مهاري و اتصال آن به ميلگردهاي تحتاني و فوقاني است كه سطح مقطع فولاد تيرچه را تشكيل ميدهند، اين خمها معمولاَ بوسيله ماشين آلات مخصوصي انجام ميگردد، براي اتصال آنها حتيالامكان بايد از جوش برق(نقطه جوش – داغ جوش) استفاده شود. (عدم رعايت اين نكته و انجام غير فني عمليات جوشكاري باعث ميشود ميلگرد ضعيف و سطح آن نيز كم شود.). ميلگردهاي كششي خرپا در طول تيرچه ميبايستي يكسره و بدون استفاده از تكه ميلگردهاي جوش شده باشند.
ارتفاع خرپا بستگي به ابعاد دهانهاي كه تيرچه براي آن استفاده ميگردد دارد بهر صورت اندازه آن بهتر است طوري انتخاب گردد كه بتوان از ميلگرد قسمت بالايي خرپا بعنوان ميلگرد حرارتي نيز استفاده نمود.
قطر ميلگردهاي طولي نبايد از 8 ميليمتر و قطر ميلگردهاي مهاري از 6 ميليمتر كمتر باشد و نيز در قسمت كششي حداقل بايد 2 ميلگرد بكار برده شود. (شكل 8)
ب- بلوك- بلوكها ميبايستي طوري طرح شوند كه بتوانند براي هر نوع سقفي با دهانههاي مختلف اجرا گردند و در نوع مصالح مصرفي آنها دقت كافي مبذول گردد.
معمولاَ در سطح خارجي بلوكهاي سفالي شيارهائي در نظر گرفته ميشود تا ميزان چسبندگي آنها را با بتن بيشتر گرداند.
2- مسائل حمل و نقل به محل كارگاه و دپو كردن آنها:
حمل و نقل و انباركردن تيرچهها از اهميت خاصي برخوردار است زيرا كوچكترين بياحتياطي و عدم رعايت مسائل فني در جابهجايي باعث شكستن و يا ترك خوردن آنها ميگردد وچه بسا در هنگام نصب نيز بر اثر عدم كنترل دقيق تركها مشاهده نشوند و در نتيجه بعدها حوادث غيرقابل جبراني رخ دهد.
جهت بارگيري و خالي كردن و انبار كردن تيرچهها و همچنين در موقع نصب در كارگاههاي بزرگ ميتوان از جرثقيل استفاده نمود. بدين ترتيب در مدت زمان اجرا نيز صرفهجويي ميگردد.
در كارگاههاي كوچك اغلب جابجايي و نصب بدون استفاده از جرثقيل انجام ميگيرد. بهرحال بايد دقت نمود. در اثر جابجايي تنشهاي اضافي به تيرچه وارد نگردد و براي جلوگيري از تنشهاي فوق حمل تيرچه بايستي بوسيله دو نفر و بصورت افقي انجام گيرد و از نقاط متناسبي گرفته شود كه توازن تيرچه بهم نخورد.(شكل9)
ميلگرد بالايي تيرچه دستگيره خوبي جهت جابجا كردن آن ميباشد مشروط برآنكه از نقاط اتصال ميلگرد بالايي به ميلگردهاي مهاري گرفته شود.( شكل 10)
* * * براي انبار نمودن تيرچهها ميبايست نكات زير رعايت گردد.
* رديف اول تيرچهها بايد برروي زميني مسطح و تراز قرار بگيرد تا براثر وزن رديفهاي بالائي هيچيك از تيرچهها صدمه نبيند.
* بفاصله حداكثر يك متر از هم در طول تيرچه تختههايي كه ضخامتهاي مساوي ندارند و حدوداَ ضخامت آنها 5/3 سانتيمتر است عمود بر تيرچه گذاشته شود. ( شكل 11)
* دقت شود تختههاي فوقالذكر در نقاط اتصال بالائي به ميلگردهاي مهاري تيرچه قرار داده شود. ( شكل 12)
* كليه تختهها بايد در يك خط قائم قرار گيرند. بدين ترتيب بار تيرچههاي بالائي در محور مشتركي متمركز و منتقل ميگردد.
* فاصله تختههاي كناري تا لبه تيرچه بايد بين 30 تا 50 سانتيمتر باشد.
* حداكثر ميتوان 5تا6 رديف و تا ارتفاع يك متر آنها را رويهم بطريق فوق انبار نمود.
* تيرچههاي همطول ميبايست با هم انبار گردند تا انتخاب آنها در مرحله نصب سهلتر گردد و از جابجائي تيرچههاي مختلف خودداري شود.
روش فوق جهت انبار كردن دركارگاههاي كوچك كه از نظر جا در مضيقه ميباشند مورد استفاده قرار ميگيرد ليكن جهت كارگاههاي بزرگ نيز ميتوان تيرچههاي همطول را بدون استفاده از تخته حداكثر 5تا 6 رديف رويهم و عمود بر هم انبار نمود.( شكل13)
بلوكهاي سفالي يا بتني را ميتوان متناسب با سطحي كه انبار ميگردند بين 3تا4 متر رويهم انبار نمود مشروط برآنكه تكيهگاه آنها از قسمت سوراخها باشد كه تحمل بيشتري براي بار قسمتهاي بالا دارند.
3- مرحله نصب و اجرا در محل
براي پوشش سقف ابتدا تيرچهها را برروي تيرهاي اصلي و يا ديوار بار بركه جزئيات آن مشخص ميگردد( بعد از تأمين تكيهگاههاي موقت كه شرح آن از نظر خواهد گذشت) كار ميگذارند سپس فاصلهها بين آنها را با بلوكهاي مجوف پركرده و آهنهاي حرارتي برروي تيرچهها و عمود بر آنها بسته ميشود.پس از آمادگي شناژهاي عرضي و تيكهگاهي، بتنريزي انحام ميگيرد. چون تيرچهها به تنهايي قادر به تحمل وزن مردة سقف قبل از بتنريزي باشند لذا همراه با قرار دادن تيرچهها لازم است تكيهگاههاي موقت تأمين گردند. اين تكيهگاه بنا به موقعيت فعلي و بزرگي دهانة تيرچهها پس از اينكه بتن مقاومت كافي خود را بدست آورد برداشته ميشوند. به اين ترتيب قسمتهاي بتنريزي شده در محل و تيرچهها مجموعاَ بصورت مقاطع مركب عمل ميكنند و اتصال اين دو قسمت بيكديگر توسط چسبندگي بتن صورت ميگيرد.
نكات مهم در اجراي سقف فوق بشرح زير ميباشد:
1- كارگذاشتن تيرچهها
2-تأمين تكيهگاههاي موقت
3-كارگذاشتن ميلگردهاي شناژ رابط بين دو تيرچه جهت ايجاد كانالها و مجاري تأسيساتي در سقف
4- كارگذاشتن ميلگردهاي شناژ جهت ديوارهاي باربر
5- نصب بلوكها
6- كارگذاشتن ميلگردهاي سقف كاذب در صورت لزوم
7- كارگذاشتن ميلگردهاي كلاف(Tie Beam )
8- كارگذاشتن ميلگردهاي حرارتي و توزيع بار
9- كارگذاشتن ميلگردهاي ممان منفي جهت اتصالات گيردار ياطرهها( كنسولها)
10- قالب بنديهاي مورد لزوم و بتنريزي نهايي
3-1- كارگذاشتن تيرچهها:
در موقع جاگذاري تيرچهها روي ديوار يا تيرآهن باربر ميبايست آنها را بدقت كنترل نمود كه ترك خوردگي و يا شكستگي نداشته باشند. در صورت مشاهده بايد تير در همان محل بريده شود و در قسمتهائي كه نياز به قطعات كوچكتري است مصرف گردد. ابعاد و تعداد ميلگردهاي تيرچهها ميبايست طبق محاسبات قبلاَ مشخص گشته و در كارخانه تيرچهها بهمان اندازه مورد نياز تهيه گردند ولي اگر موردي در كارگاه پيش بيآيد كه احتياج به كوچك كردن طول تيرچه باشد ميبايستي با ابزار برشي( مانند فرز) اقدام نمود و بهيچوجه نبايد با خردكردن و يا ضربهزدن قسمتي از آنرا قطع نمود. در محل اتصال تيرچه به تيرآهن بايد قسمتي از ميلگردهاي تيرچهها بصورت نمايان( لخت شده) بيرون باشد كه با توجه به قالببندي زير تيرچهها در بتنريزي نهايي پوشيده خواهند شد.( شكل15)
اندازههاي مجاز ميلگرد نمايان سر تيرچهها با توجه به اتصال آنها به تير اصلي با ديوار باربر بين 15-10 سانتيمتر ميباشد . بهيچوجه نبايد ميلگردهاي تيرچه به پلهاي فلزي چوش شوند زيرا ميلگردهاي تيرچهها در محل اتصال به پل اصلي بعلت حرارت ناشي از جوشدادن ضعيف ميگردند. لذا ميبايست بصورت اتصال ساده رها شوتد و فقط در بتن پوششي غرق گردند . معمولاَ در موقع قرار دادن تيرچهها در ابتدا و انتهاي آنها يكعدد بلوك قرار ميدهند تا همواره فاصله تيرچهها از هم براي بلوكهاي بعدي تنظيم گردد.( شكل16).
3-2- تأمين تكيهگاههاي موقت:
از جمله كارهاي مهم در ابتداي اجراي اين نوع سقفها، تأمين تكيهگاههاي موقت است كه تعداد آنها براي هر دهانه از سقف ميبايستي توسط شركتهاي اجراكننده محاسبه و تعيين گردد. براي تيرچههاي پيشساخته( معمولي) تكيهگاهها بايد بفاصله 2/1 متر از يكديگر قرار داده شوند. در موقع اجرا بايد خيز متاسبي به طرف بالا( توسط تكيهگاههاي موقت) در تيرچهها ايجاد گردد. مقدار اين خيز بسته به طول دهانه طوري اتنخاب ميگردد كه پس ازتكميل سقف و بر اثر بارهاي وارده تقريباَ حذف شود
تختههاي تكيهگاه تيرچه توسط چوبهاي چهار تراش نگهداري ميگردند. شمعهاي مصرفي معمولاَ از جك يا چوب گرد با قطر حداقل 12 تا14 سانتيمتر ميباشد در هر حالت شمع بكاررفته براي تكيهگاههاي موقت ميباست كاملاَ مشتقيم باشد پاي آنها در محل مطمئن قرار گيرد.بهتر است در زير شمعهاي چوبي كه روي خاك كوبيده شده و يا زمين سفت زده ميشوند از گوههاي چوبي كه ارتفاع را قابل تنظيم مينمايد استفاده گردد بدين .وسيله ميتوان خيز لازم تيرچهها در دقيقاَ اعمال نمود.(شكل17)
3-3- كارگذاشتن ميلگردهاي شناژ رابط بين دو تيرچه جهت ايجاد سوراخهاي تأسيساتي در سقف:
معمولاَ در ساختمانها جهت عبور كانالهاي كولر همچنين لولههاي تأسيسات و مشابه آن ايجاد كانالهاي عمودي ضروري به نظر ميرسد و بر اين اساس تقاطع آنها با سقف مسائلي را بهمراه دارد كه ميبايست با راهحلهاي فني و دقيق در اجراي آنها
اقدام نمود. اگر اين حفرهها در سقف بر حسب مورد از مجموع سطح دو سفال بيشتر باشند بايد يك قاب آهني به تيرهاي حمال كناري متصل گردد ولي عموماَ در ساختمانهاي معمولي سطح مقطع اين كانالها بيشتر از مجموع سطح دو سفال نيست كه جزئيات اجراي آن در شكل 18 مشخص گرديده است.
ميلگردهاي شناژ رابط پس از تعيين محل كانال همزمان با تيرچههاي اطراف آن قسمت كارگذارده ميشون قالببندي ميگردند نكته حائز اهميت اينكه چون شناژ رابط بار تيرچه قطع شده را به دو تيرچه طرفين منتقل مينمايد لذا سطح مقطع فولاد مصرفي سناژ محاسبه گرديد و همچنين تيرچههاي طرفين را بعلت اضافه بار در بعضي موارد بايد به صورت دوبل گرفت.
3-4- كارگذاشتن ميلگردهاي شناژ جهت ديوارهاي باربر:
در ساختمانهايي كه اسكلت آنها از ديوارهاي باربر آجري و يا سنگي تشكيل ميشود، چون تكبهگاههاي تيرچه همزمان با شناژهاي سرتاسري ديوارهاي باربر قالببندي ميگردند بايد پس از گذاشتن تيرچهها روي ديوار اقدام به نصب ميلگردهاي شناژ نمود تا نهايتاَ سقف ساخته شده در محل تكيهگاهها از گيرداري مناسب برخوردار گردد.
(شكل19)
3-5- نصب بلوكها
دقت كافي در حمل و نصب بلوكها از شكسته شدن آنها جلوگيري ميكند. مهمترين مسئله در قسمتهاي كناري است كه بايد فاصله بلوكها تا لبه تير حمال تير مهاري و يا ديوار آجري رعايت گردد. براي اينكار بهتر است پس از نصب يك رديف بلوك در بين دو تيرچه فاصله مجاز بلوك در دو انتهاي تيرچه را تنظبم و در بقيه تيرچهها اعمال نمود. در مورد بلوكهايي كه درمجاورت تيرچههاي مهاري قرار ميگيرند بايد دقت شود كه حتيالمكان از بلوك كامل استفاده گردد ولي در مواردي اجتناب ناپذير ميتوان اقدام به شكستن سفال طبق جزئيات شماره 4 كرد. نكته حائز اهميت اينكه بلوك و تيرچه را جهت جلوگيري از تركهاي طولي سقف ناشي از تغييرات حرارتي ميبايست از يك جنس انتخاب كرد. مثلاَ براي تيرچههاي با قالب سفالي بلوك سفالي انتخاب نمود و نيز براي تيرچهؤهاي تمام بتن مسلح، بلوك بتني.
3-6- كارگذاشتن ميلگردهاي سقف كاذب در صورت لزوم
براي نصب ميلگردهاي سقف كاذب با توجه به موقعيت دقيق محل مورد نظر كه سقف كاذب ميبايست اجرا گردد همزمان با نصب بلوكها ميلگردها بين آنها آويزان ميشوند. ارتفاع آنها بر اساس ارتفاع سقف كاذب و ميزاني كه بايد داخل بتنت قرار گيرد محاسبه و مشخص ميگردد. ميلگردها معمولاَ بايد از نمره 6 باسند استفاده از ميلگرد 6 براي جلوگيري از هدررفتن و ريختن بتن از بين بلوكها ميباشند. به نقشه جزئيات تيپ شمارة 15 مراجعه شود.
3-7- كارگذاشن ميلگردهاي كلاف(Tie Beam)
دهانه كمتر از 20/4 متر اجتياجي به كلاف عرضي عمود بر تيرچهها ندارد ولي در دهانههاي بين 20/4 تا 6 متر بعلت كمانش جانبي تيرچهها وجود كلاف ضروري خواهد بود و سطح ميلگردهاي داخل آنها بر اساس آئيننامه بتن بمقدار حداقل تعيين ميگردد. طبق آئيننامه مجموع سطح مقطع اين ميلگردها سطح مقطع بتن است كه ميبايست بر اساس آن محاسبه و اجرا گردد. براي دهانههاي بيش از 6 متر دو كلاف عرضي باتقسيمات متساوي نسبت به دهانه بايد در نظر گرفته شود. ميلگردهاي داخل كلاف بايد حتيالامكان سعي شود در منطقه كششي قرار گيرند.( معمولاَ روي تيرچهها) و براي نگهداشتن اين ميلگردها ميتوان آنها را به ميلگردهاي تيرچهها وصل نمود. در صورتيكه ميلگردهاي معمولي استفاده گردد مطابق آئيننامه ميبايستي خم گردند. نحوه اجراء در نقشه تيپ شماره 2 مشخص گشته است.
3-8- كارگذاشتن ميلگردهاي حرارتي و توزيع بار
آخرين مرحله قبل از بتنريزي در سقفهاي معمولي، نصب ميلگردهاي حرارتي ميباشد. اين ميلگردها معمولاَ از نمره 6 ميباشند كه در مورد تيرچههاي پيشساخته معمولي در صورتيكه ميلگرد بالايي تيرچه مساوي و يا بلندتر از ارتفاع بلوك قرار گيرد. فقط در جهت عمود بر تيرچهها گذاشته ميشوند كه فاصله آنهااز يكديگر طبق آئيننامه نبايد از 30 سانتيمتر بيشتر باشد. براي نصب ميلگردها بايد سعي شود كه آنها را صاف و بدون انحناء كه ناشي از زياد نمودن كلاف است( ميلگرد نمره 6 بصورت كلاف عرضه ميگردد) استفاده كرد. فاصله آنها از بلوكها ميبايست حفظ گردد( اين فاصله تقريباَ در وسط بتن روي بلوك است.)از اين ميلگردها همانطور كه قبلاَ شرح داده شد بمنظور توزيع بارو جلوگيري از ترك خوردن رويه سقف در اثر تغييرات حجم ناشي از تغييرات درجه حرارت و عوامل ديگر استفاده ميگردد.
3-9- كارگذاشتن ميلگردهاي ممان منفي جهت اتصالات گيردار ياطرهها( كنسولها)
ميلگردهاي ممان منفي جهت اتصالات گيردار نيز استفاده ميگردند كه در اينصورت ميبايست سطح مقطع مورد نياز فولاد را در تكيهگاهها( قسمت بالاي مقاطع مركب) طبق محاسبات لازم تعيين كرد. طول اين ميلگردها معمولاَ دهانه است. بايد در نظر داشت كه حتماَ تيرچهها در امتداد يكديگر باشند( شكل20).
در مورد طرهها( كنسولها) بهتر است كه مقدار نسبت پيشآمدگي تيرچههاي پيشساخته معمولي به دهانه قبلي خود از 1به4 فراتر نرود. بهرصورت در اين مورد ميبايست مشخصات كامل، اندازهها و سطح مقطع فولاد مورد نياز كنسولها بر اساس محاسبات شركتهاي اجراكننده قبلاَ تهيه گردد. زيرا بار كنسولها فقط بوسيله ميلگردهاي ممان منفي تحمل ميگردد كه بايد يكسره باشند و دقيقاَ محاسبه گردند.(شكل21)
اصولاَ بعلت مسائل خاصي كه كنسولها در اجرا دارند بهتر است بارهاي وارده به قسمت كنسولها توسط قاب آهني به تيرها و سپس به ستونها و يا ديوارهاي كناري منتقل گردد و داخل آن بوسيله تيرچه بلوك برگردد.( شكل 22)
3-10- قالب بنديهاي مورد لزوم و بتنريزي نهايي
اين قالببندي معمولاَ در قسمتهاي كناري بلوك تيرآهن و يا ديوار آجري و در بعضي موارد جهت كنسولها و كلافهاي وسطي دهانه مورد نياز است كه قبل از بتنريزي انجام ميگيرد. بعد از اين مرحله بتنريزي نهايي شروع ميگردد. ابتدا روي بلوكها را آب ميپاشند تا مقداري از آب بتن بوسيله آنها جذب گردد. بتنريزي معمولاَ با پمپ انجام ميگيرد و چنانچه از طريق ساختن بتن در محل اقدام گردد رعايت نكات فني در ساخت آن الزامي است. در هر صورت بتن ساخته شده ميبايست كاملاَ مشخصات بتن( از نظر مقدار سيمان در متر مكعب- دانهبندي شن و ماسه – ميزان آب) را داشته باشد و زياد و يبره نشود كه تعادل بتن بهم بخورد ضخامت اين بتن از روي بلوكها نبايد از فاضلة لب به لب بين تيرچهها و نيز در هيچ حالتي از 5 سانتيمتر كمتر باشد. عيار بتن طبق محاسبه ولي حداقل از نوع 300 كيلوگرم سيمان در هر متر مكعب و با مقاومت حداقل 250 كيلوگرم بر سانتيمتر مربع ميباشد. بايستي بتنريزي سقف يكجا انجام گيرد و در موارد خاص روي بلوكها قطع گردد( تيرچه بطور كامل بتنريزي شود). روي بتن ريخته شده را معمولاَ با تخته ماله بزرگ صاف مينمايند بطوريكه در همه نقاط حداقل 5 سانتيمتر حفظ گردد. پس از پايان بتنريزي در هواي گرم و آفتابي مانند تابستان، 6 ساعت پس از بتنريزي و حداقل تا سه روز روزي سه بار به بتن آب داد. در هواي سرد مانند زمستان 24 ساعت پس از بتنريزي و تا سه روز روزي دو بار اين عمل انجام ميگيرد. بعد از گذشت حداقل يك هفته از بتنريزي ميتوان روي همان سقف شمعبندي سقف طبقه بعد را انجام داد.
( دستورالعمل فوق فقط براي شرايط آب و هوائي معتدل مناسب است).
اساساَ مسائل مربوط به بتنريزي در فصول مختلف و استفاده ار مواد شيميائي با موادي كه روي بتن پاشيده ميشود ميبايست توسط شركتهاي اجراكننده نسبت به شرايط اقليمي و منطقهاي مشخص و رعايت گردد.
بازم به تذكر است برداشتن قالبها ميبايست طبق آئيننامهها و طرح بتن انجام گيرد تا بتن مقاومت كافي را بدست آورده باشد و نيز در فصلهاي مختلف فرق ميكند ليكن قالبهاي وسط دهانه تا پايان كار باقي ميمانند. نكته حائز اهميت اينكه بهيچ وجه نبابد سقفها تا قبل ار مقاومت نهايي بتن( 28روز) بارگذاري شوند زيرا اكثراَ ديده شده كه چون اغلب اجراكندگان اطلاعي از سربار ندارند به مقدار زيادي ماسه با آجر و مصالح ديگر روي سقف انبار مينمايند كه در نتيجه باعث شكستن تيرچهها درتكيهگاهها و يا صدمه ديدن بتن خواهد شد.
و....