کتابخانه ملی
دید کلی
کتابخانه ملی ایران با نام فعلی رسما در شهریور 1316 هجری شمسی در محل فعلی آن گشایش یافت. پایه اصلی مجموعه آن، کتابهای کتابخانه دارالفنون است که در سال 1280 ه.ق. تاسیس شده بودت. این کتابخانه اکنون (1364) دارای 219000 جلد کتاب (شامل کتاب فارسی و عربی و 114 هزار کتاب به زبانهای خارجی) چاپی و 12 هزار جلد نفیس خطی و 700 عنوان مجله فارسی و 366 عنوان مجله لاتین و تعدادی نقشه، پوستر و عکس و اسلاید و اسناد و مدارک است. در سال 1361، مرکز خدمات کتابداری خود به کتابخانه ملی ایران پیوست. طبق قانون واسپاری باید از هرکتاب و نشریه چاپی که داخل مرزهای جغرافیایی ایران منتشر می شود دو نسخه به کتابخانه ملی سپرده شود. رده بندی کتابخانه از سال 1362 به بعد بر مبنای نظام رده بندی کنگره است. قبل از آن رده بندی بر اساس شماره ثبت بوده است. کتابخانه ملی، مادر کتابخانههای یک کشور است و در راس همه آنها قرار دارد و به پیشرفت نظام کتابخانه ای کشور، بخصوص شبکه کتابخانههای عمومی کمک می کند. کتابخانه ملی معمولا یک یا چند نسخه از کلیه آثار مکتوب و غیر مکتوب کشور مربوطه را برای ثبت، نگهداری و برگه نویسی دریافت می دارد. به همین دلیل کتابخانه ثبت آثار (Copyright Labrary) هست. بودجه کتابخانه ملی از طریق دولت تامین می شود و اداره آن با هیات امناست.
ویژگیهای قرن 19، برای رشد کتابخانههای ملی مساعد بود و این مساله مورد تایید است که قرن 19 دوران کاشتن بذر کتابخانه ملی با ارزش جهان می باشد. احتمالا پارهای از این کتابخانهها پیشتر پایه گذاری شده اند اما بیشترین تاکید بر ملی بودن آنها و مورد پذیرش و شناسایی قرار گرفتن آنها در قرن 19 میلادی است.
تعریف کتابخانه ملی
این نوع کتابخانه همه نوشتهها را در سطح ملی گر می آورد و منظم می کند و خدماتش نه تنها جغرافیایی کشور گسترده است بلکه امروزه، به سبب ایجاد شبکههای جهانی، با جوامع خارج از کشور نیز در ارتباط است. اجتماعی که با این گونه کتابخانه همبستگی دارد یک ملت است.
وضایف کتابخانه ملی
• کتابخانه ملی باید از هر کتابی که داخل مرزهای جغرافیایی یک کشور منتشر می شود یک یا چند نسخه را داشته باشد؛
• از کتابهایی که در خارج از کشور درباره کشور متبوع کتابخانه ملی چاپ می شود یک یا چند نسخه را داشته باشد؛
• تهیه کتابشناسی ملی؛
• تهیه فهرست مشترک (Union Cataloug)؛
• وضع قوانین مربوط به کتابخانه ها؛
• تهیه میکروفیلم، چاپ عکس (افست) از کتاب و تشکیل کلاسهای کار آموزی و برگزاری نمایشگاههای کتاب.
آندره گدار، معمار نخستين ساختمان کتابخانه ملي ايران
جمال آباد، نام روستايي در دامنه جنوبي ارتفاعات البرز است. اين روستا به مانند ديگر ارتفاعات شمال تهران، خوش آب و هواست و تابستان هايي خنک را براي شهروندان تهراني نويد مي داده است. منازل يا به عبارت بهتر، باغچه هاي سبز و خرمي داشت که درختان ميوه و چنار، سرو و سپيدار، زينت بخش آن بود. در يکي از اين خانه ها و در حدود شصت سال پيش، مردي فرانسوي زندگي مي کرد که اهالي بومي جمال آباد، وي را به نام مسيو مي شناختند. پيرمرد موقر و آراسته اي که گهگاه برخي از رجال و صاحب منصبان شهري به ديدارش مي آمدند و ساعت ها با او گفت وگو مي کردند. روستاييان زحمتکش و ساده دل از جايگاه بلند اين پيرمرد خبر نداشتند ولي با اين غريبه خوش برخورد احساس بيگانگي هم نمي کردند.
مسيو آن چنان با اهالي روستا انس گرفته بود که با همشهريان پاريسي خود هم نمي توانست (يا نمي خواست) چنين ارتباطي برقرار کند. او زندگي مجلل و آپارتمان هاي پر زرق و برق پاريس را رها کرده بود و در مکاني سکني گزيده بود که نه آب لوله کشي داشت و نه برق و تلفن. او درخلوت اين روستا به گوشه اي از ذوق و هنر ايراني پي برده بود که آن را اين گونه بيان مي کند:
"فرشته ذوق و الهام، همان طور که مي دانيم، به هر جا اراده کند، روح و معنا مي دهد؛ ولي به نظر مي رسد که به جمال آباد، بيشتر از هر جاي ديگر دميده است. به همين سبب، اين خانه را براي معرفي معماري متواضع و آشناي ايراني انتخاب کرده ام. خانه بر بلندي قرار گرفته و آفتابگير است و همين از علاقه خاص ايراني به فضا حکايت مي کند."
آندره گدارANDRE GODARD در سال 1881 ميلادي در پاريس به دنيا آمد. تحصيلات خود را در دانشکده هنرهاي زيباي پاريس به پايان برد. در سال 1307 شمسي مطابق با 1929 ميلادي به دعوت دولت وقت ايران، براي سازماندهي و راه اندازي اداره کل باستان شناسي وارد ايران شد. به موجب قراردادي رسمي که به امضاي وزير وقت معارف رسيده بود، اداره موزه وزارت معارف را تا سال 1312 عهده دار بود. از ابتداي سال 1313 با حفظ سمت، به رياست کتابخانه وزارت معارف و با تأسيس موزه ايران باستان به سمت مدير کل موزه منصوب شد.
خدمات فرهنگي
آندره گدار در مدت 32 سال اقامت در ايران، علاوه بر آنکه در مسووليت هاي متعددي همچون مدير کل عتيقات (عتيقه جات) و رييس دانشکده هنرهاي زيباي دانشگاه تهران، خدمت مي نمود از بسياري آثار تاريخي و باستاني در سراسر ايران بازديد کرد. کوشش هاي او تنها به تحقيق و کاوش در باره اين آثار محدود نمي شد. او با همتي مثال زدني و با کوشش فراوان، حفاظت و نگهداري از اين آثار را جزو اهداف خود قرار داد. نامه نگاري ها و مذاکرات بسيار او با دست اندرکاران و مقامات دولتي شاهدي بر اين مدعاست. از آن جمله مي توان به يکي از آخرين مکاتبات وي با نخست وزير وقت ايران در سال 1337 اشاره کرد که بيانگر گوشه اي از علاقه او به فرهنگ ايران زمين است:
..."اگر چه کليه طرح هاي مورد نظر خود را نتوانستم در ايران محقق سازم ولي توانستم کارهاي مفيدي براي ايران انجام دهم: بنيان گذاري اداره خدمات باستان شناسي، تاسيس موزه باستان شناسي [ايران شناسي]، بازسازي ارزشمندترين ابنيه تاريخي، تهيه طرح هاي کلي دانشگاه تهران، ايجاد