خانه

 درباره ما
 ارتباط با ما
 راهنمای فروشگاه

 فروش آثار شما
 نمونه قراردادها
رزومه
 نمونه کارها
 
جهت اطمینان از نماد اعتماد فروشگاه به سمت راست صفحه اول سایت (خانه) مراجعه فرماييد       جزوات معماری       پاورپوینت های معماری       چند جمله از بزرگان : درنگ، بهترین درمان خشم است.        مناعت، بین خودستایی و خود هیچ انگاری است./ ارسطو       می‌توان حقیقتی را دوست نداشت، اما نمی‌توان منکر آن شد./ ژان ژاک روسو       زندگی مسئله در اختیار داشتن کارت‌های خوب نیست بلکه خوب بازی کردن با کارت‌های بد است./ گابریل گارسیا مارکز       جهان هر کس به اندازه ی وسعت فکر اوست. (محمد حجازی)       برای کسی که شگفت‌زده‌ی خود نیست معجزه‌ای وجود ندارد       علت هر شکستی، عمل کردن بدون فکر است. (الکس‌مکنزی)       بهتر است ثروتمند زندگی کنیم تا اینکه ثروتمند بمیریم. (جانسون)       از دیروز بیاموز. برای امروز زندگی کن و امید به فردا داشته باش. (آلبرت انیشتن)       کسی که جرات هدر دادن ساعتی از عمر خود را دارد، ارزش زندگی را نفهمیده .داروین        شما تنها زمانی به قدرت نیاز دارید که قصد انجام کار مضری را داشته باشید در غیر این صورت عشق برای انجام هر کاری کافی ست. چارلی_چاپلین       زیبایی غیر از اینکه نعمت خداست. دام شیطان نیز هست . فردریش نیچه       از زندگانیم گله دارد جوانیم ، شرمنده جوانی از این زندگانیم      
فروشگاه مقالات
 
فهرست مطالب: تحقیق جامع بررسی ارتباط معماري و مجسمه سازي

   تعدادبرگ: 30 برگ ورد/   قیمت: 18000 تومان   حجم فایل: 10392 kb  تعدادمشاهده  20


 
تحقيقي كه پيش روي شماست ، نگاهي اجمالي است به دو هنر معماري و مجسمه سازي و رابطه و خويشاوندي كه بين اين دو هنر قديمي بشري وجود دارد . همانطور كه مي دانيم معماري و مجسمه سازي هنر هايي هستند كه بصورت تنگا تنگ با فضا و زمان ارتباط دارند. معماري هنر محصور كننده فضاست و مجسمه سازي هنر محصور شده در فضا كه البته ديد گاههاي بسياري وجود دارد كه يك كار معماري ما هم مي تواند يك مجسمه باشد كه در صفحات بعدي بصورت مفصل به آن پرداخته شده است . از اين رو ما اين تحقيق را در دو فصل ارايه كرده ايم كه فصل اول مربوط به پيكر تراسي و معماري دز دوران مختلف ، سبكهايگوناگون و در كشور هاي پيشگام در اين هنرها است و فصل دوم شامل فضا و زمان و ارتباط اين عناصر با معماري و مجسمه سازي و انسان مي باشد . در پايان اميد واريم كه مطالب منعكس شده در اين تحقيق براي خوانندگان آن سود واقع شود.
                                                                                                                                                                            
هنرهاي پيكر تراشي و معماري هنرهايي هستند كه با فضا سر و كار دارند، به همين دليل براي بررسي اين هنرها بايد كار را از تحليل نگرش هنرمند به چگونگي استفاده از فضا آغاز كنيم ، چون فضا را عموما گسترش در تمام جهات تعريف مي كنند . اين نگرش را در معماري و پيكر تراشي كه از لحاظ سنتي اجماي سه بعدي هستند و به وسيلة فضا محصور شده اند -مانند پيكره ها -يا آن را در خود محصور كرده اند -مانند معماري -بهتر و آسان تر مي توان مشاهده كرد. معماري را غالبا ”هنر محصور سازي فضا “ تعريف كرده اند و اهميت درجه اول را  در اين تعريف به فضاي دروني داده اند و به اين، تاصدة بيستم پيكره را شي سه بعدي مي دانستند كه در فضاي پيرامونش محصور شده است . بدين ترتيب مسائل صوري پيكر تراشي عبارت بوده اند از بهره گيري از ماده كار (مفرغ، رس وسنگ و خيز ) پيوند زدن عناصر پيكره با محيط و رابطة اين عناصر با فضاي پيرامون در ادوار گوناگون تاريخ پيكره تراشي -جهان باستان ، صده هاي ميانه رنسانس ،باروك- تكامل اين هنر از الگويي پيروي كرده است كه در آن نخست بر نماي تمام رخ يا روبرو و جسم پيكره تاكيد مي شد و بعدها بر گشادگي و وجود آن در فضا در صدة ببيستم پيكره تراش به نحوي از انحاء به بيشتر گرايشهاي پيكري -فضايي گذشته ادامه داده است . پيكر تراشان تجربي امروز  نيز مخصوصا در عرصه ي كاوش در پيكر تراشي به عنوان يك ساختمان يا اجزائي جفت و جور شده ، آزمايشگري با مصالح و مواد جديد ،‌و در خود پيكره به عنوان يك فضاي محصور كننده ، به نو آوريهاي بنيادين تازه اي دست زده اند .  عده اي نيز روشهاي تكامل يافته ي سازماندهي كامل فضايي را كنار نهاده اند و به نماي تمام رخ حاصل از اجسام ساده تر شده روي آؤرده اند . 
از صده ي هفدهم به بعد نخستين بار در صده ي بيستم بود كه پيكر تراشي به عنوان هنري مهم پا به ميدان نهاد. 
با آنكه در صده ي هجدهم تعداد سفارشهاي بزرگ عمومي در مقايسه با دورة رنسانس يا باروك به مراتب كمتر بود ، صده ي نوزدهم با كوهي از پيكره هاي يادبود روبرو شد كه يا در پاركها و ميدان هاي عمومي نصب مي شدند يا براي تزئين آثار بزرگ معماري اين دوره بر آنها افزوده مي شدند . 
موضوع بنيادي پيكر تراشي ، از آغاز تاريخ تاصده ي بيستم پيكره ي انسان بوده است ، پيكر تراشان همواره در عرصه ي پيكره ، اعم از پيكره تنها، يا گروهي، در تلاش و حركت يا در استراحت ، به كاوش در عناصر پيكر تراشي -فضا ، جسم ، حجم ، خط ، بافت ، نور و حركت  -پرداخته اند در ميان اين عناصر ، حجم و فضا و تاثير متقابل آن ها نسبتا بيش از بقيه عناصر توجه ايشان را به خود جلب كرده اند . شايد در مسير تكامل پيكر تراشي كلاسيك صده هاي ميانه يا رنسانس و باروك نيز بتوان پيشرفتهايي مشابهي از نماي رخ نمايي روزگار باستان تا راه محل هاي نهايي ديد كه پيكره را به صورت توده يا جسمي نسبتا همبسته تلقي مي كنند در فضاي پيرامون خويش مي چرخد و تا اندازه اي نيز محيط مزبور در آن نفوذ مي كند. مفهوم وجود فضا در پيكر تراشي هلنيستي گوتيك پسين ، يا باروك ضرورتا مستلزم افزايش حركت ضمن به اتكاي پيچش بدن دراز كردن دست يا غالبا بافت شكسته يا ناموزون سطح پيكره اي بود كه نقاط روشن و تاريكي احساس حركت يا تغيير را به تماشاگر القاء مي كردند . 
توجه هنرمندان دورة باروك به فضا و حركت بخشي از سنت پيكر تراشی صده ي نوزدهم بود. 
 
هنگامی که یونانیان شروع به ساختن معابد سنگی کردن تبعاً سنت کهنسال (پیکر تراشی ساختمانی ) را نیز به ارث بردند مصریان از دوره پادشاهی کهن وش دیوارها و حتی ستونهای ساختمانی خود را به نقوش برجسته مزین می کردند.  نقوش برجسته یا کنده کاریها , چه مصریها و چه آشوری و بابلی و ایرانی از خود وزن و حجمی نداشتند ودربرابرزمینه ساختمانی بی اثر تلقی می شد .  اما در خاور نزدیک باستانی نوع دیگری از پیکره سازی  ساختمانی  وجود  داشت که ظاهراً زاده نبوغ هنری حتیان وعبارت بود از پیکره های جسیم غولان نگهبان که درتوده های بزگ سنگ کنده کاری می شد دودیواره جانبی دروازه های قلاع ویا قصرها را بوجود می آورد.کنده کاری( دروازه شیران )در میسن علامت بارز شیران نگهبان میسنی را از پیشقد مانشان بکلی متمایز می دارد . در هنگام  بنای این دروازه  معمار میسنی بر بالای  سنگ نعل درگاه فضای سه گوش شکل  را خالی گذارده تا مبادا آن  سنگ حمال  در زیر فشار دیواره  بالاپیش خرد    شودوسپس آن فضای خالی را با لوح سبکی از نقش برجسته پرکرده است  پس دراینجا ما با نوع تازه ای ازپیکرتراشی ساختمانی روبرومی شویم یعنی عنصری که به ساختمان منظم وموجب تکامل آن شده ودرعین حال ماهیت متمایزخود  را محفوظ نگاه داشته است .                                                                                                                                     در نظر یونانیان به جز سنتوری بالای سردر ورودی قسمتهای دیگر بنا برای پیکرتراشی مناسب نبود .گاهی ایشان پیکره های ایستاده حقیقی  را که عموماً گل پخته ساخته می شد بر بالای دوانتهای خالی و در راس سه گوش سنتوری نصب   می کردند تا جبران خشکی و یکنواختی شکل آن را کرده باشد یا در معبد آرتیمس در کورفو هاشیه تزئینی از تناوب تعدادی  سه ترکی ( مستطیلهایی با سه شیار عمودی ) و چهارگوشهای تزئینی دراصل همان فواصل خالی واقع در میان سرتیرهای سقف بوده است  و بنابراین ممکن  بوده که آنها را نیز مانند سنتوری با تزئینات نقش برجسته پر کرده باشند    درشیوه معماری ایونیایی سه ترکیها حذف شده وحاشیه تزیینی زیرسقف یا کتیبه به همان معنایی که عموما ازاصطلاح فوق بر می آید یعنی حاشیه ای زینت یافته با پیکر تراشیها یا رنگ آمیزیهای پیوسته به هم تعبیه گردید .                                                                                  ایونیاییان همچنین ؛ ستونهای برخی از رواقها را به شکل پیکره زنی ایستاده می ساختند . در میان پیکرتراشیهای فراوانی که در تزیین این گنج خانه به کاررفته , کتیبه سازی ممتاز واقع در زیر سنتوری بیش ازهمه  جلب توجه می کند .                                                                       
توفیق بزرگ یونانیان در عالم هنر ساختمانی از زمان امپراتوری باستانی روم به بعد در آفرینش یه شیوه عمدهً معماری کلاسیک خلاصه شده است که عبارتند ازشیوه های دوریسی وایونیایی وقرنتی در واقع باید آنها را فقط دو شیوه اصیل ایونیایی به شمار آورد زیرا شیوه قرنتی ضمیمه ای بوده است برشیوه اصیل ایونیایی. شیوه درویسی (که نام خود را از سرزمین مرکرزی یونان گرفته است)را میتوان  اصیلترین شیوه معماری یونان دانست زیرا هم قدیمیتر وهم مشخصتروهم منظبط ترازشیوه ایونیایی است که در جزایر اژه و ساحل آسیای صغیر نشو نما یافته و در نتیجه با عناصری مختلط آمیخته شده بود. در این جا باید تصریح کرد که اصطلاح شیوه  یا نظام معماری به طور کلی تنها در مورد معماری یونان باستانی (ودنباله های  آن) به کار می رود مانند (معبد مصری یا کلیسای گوتیک) 
                                                                                                                                                              
 
نامگذاریهای دقیق به هرجزئی از ساختمان درنظر آنها تخصصی فنی ندارد و حال آنکه عده زیادی از اصطلاحات بخشی از مجموعه لغات معماری امروز را بوجود می آورد و در نتیجه  مارا بر این حقیقت واقف می سازد که اندیشه تحلیلی چه در عالم معماری و چه در بسیاری از دیگر زمینه های فکری از ابتکارات ذهن یونانی بوده است ( تصویر 139)                                                                    سه قسمت اصلی از ساختمان معبد یونانی که عبارتند از صفحه پله دار و ستون و اسپر و پیشانی که شامل است بر آنچه از بالای سـرستونها تا زیر بام قرار دارد . ستون دوریسـی مشتمل است بر میله یا بدنه ستون که سطحش با شیارهای کم عمق عمودی به نام قاشقیها کنده کاری شده است سر ستون که از بالشتکی و تاوهٌ چهارگوش واقع بر روی آن تشکیل یافته است .  اسپر از دو قسمت اصلی دیگر مختلط تر و اجزای آن عبارت است از فرسب (یا ردیف ) قالب سنگهای افقی که مستقیماً بر روی سرستونها تکیه دارد .                                                                                                                          
وافریو با سه ترکیها و چهار گوشهای تزئینی اش وطره یا لبه بیرونی جسته بام (تصویر 138) در دو وجبهه طولی ویاجانبی معید طره یا قرنیز اصلی است و حال آنکه در دو جبهه عرضی یا دو نمای طره به صورت مثلثی درمی آید و با لبه بیرون جسه خود سطح سنتوری را احاطه میکند همه قسمتهای بنا از قالبهسنگهایی که بدون ملاط بر هم سوار شده به وجود می آید و بدیهی است که در برش وصافکاری آن قالبسنگها نهایت استادی به کار میرفته ایت تا خوب به هم جفت شوند در صورت لزوم قالبسنگها به وسیله میخها یا گیره های زانویی شکل فلزی به یکدیگر ملحق میشده است .ستونها به جز برخی از موارد استثنائی از قطعه سنگهای استوانه ای شکل جدا از هم ساخته میشده است.                                                  چوب بستی پوشیده شده از خشت های سفالین بام بنا را به وجود می آورده سقف با تیرههایی چوبی نگاهداری میشده است و از این رو آتش سوزی خطر دائمی بوده است نقشه های ساختمانی معابد یونان با آنچه که شیوه یا نظام معماری خوانده شد رابطه مستقیم ندارد (در واقع چنانچه قبلاٌ اشاره شد کلمه شیوه صرفاٌ در مورد ستونکاری و نقشه نمای بنا به کار می رود) این نقشه بنا بر حجم بنا و یا به تبعیّت از و.....


کلمات کلیدی مرتبط:
,تحقيقي كه پيش روي شماست ، نگاهي اجمالي است به دو هنر معماري و مجسمه سازي و رابطه و خويشاوندي كه بين اين دو هنر قديمي بشري وجود دارد . همانطور كه مي دانيم معماري و مجسمه سازي هنر هايي هستند كه بصورت تنگا تنگ با فضا و زمان ارتباط دارند. معماري هنر محصور كننده فضاست و مجسمه سازي هنر محصور شده در فضا ,
مقالات مرتبط در این دسته
پاورپوینت بررسی مبانی کامپیوتر و برنامه سازی
پاورپوینت تعریف معماری
بررسی مفاهیم بنیادی معماری ایران (تحقیق معماری اسلامی)/word
دانلود جادوی معماری بافت قدیم بوشهر، سمفونی رنگ ها/word
دانلود تحقیق معماری و مرمت درباره چوب/word
دانلود تحقيق معماري در كوير
دانلود مقاله ام دي اف (MDF)
پروژه upvc
آتش سوزي و انواع خاموش كننده هاي آن
موزه لوور پاریس
گورستان پرلاشز پاریس - pere Lachaise paris
سوالات مصاحبه استخدامی و گزینش
آموزش طراحی نمای کلاسیک در تری دی مکس – قسمت اول ( آموزش مکس در معماری )
ساختمانهای عمومی
طراحی کل مجموعه شهر
مبانی جهت یابی و نقشه خوانی
پروژه پاورپوینت حمل و نقل کالاهای خطرناک
کلیسای جامع سانتاماریا دلفیوره
حمام کاراکالا Caracalla
معماری یخچال ، شاهکاری در دل کویر

 


کليه حقوق اين وب سايت محفوظ و متعلق به نقش برتر پارس مي باشد
هرگونه کپی برداری منجر به پیگیری قضایی خواهد شد
Copyright © 2013-2025 - All rights reserved
طراحی سایت مشهد