پيشگفتار
آثار معماري كه تا كنون توسط باستانشناسان ايراني و خارجي در نقاط مختلف شناسايي شده مويد عظمت و شكوه معماري ايران در ادوار مختلف است. در فرهنگ معماري يك جامعه دو مسئله عمده همواره مورد نظر بوده: يكي بافت شهري و ديگري ساختمانهاي عمومي و شخصي، كه هر دو شديداً داراي جنبههاي قومي- اجتماعي هستند. از آنجا كه هنر معماري همواره مهمترين و ارزندهترين مظهر قدرت حكومتها بوده، ميتوان گفت يادگاري معماري اين سرزمين اسنادي گرانبها و پر ارزش است كه نشان دهنده قرنها تكامل و ذوق و انديشه هنري مردم اين سرزمين از دورترين ازمنه تاريخ ميباشد. معماري ايران در سير تكامل خود از تجارب گذشتگان بهرهمند شده و از تداومي بينظير برخوردار است. به دنبال اين تكامل و پيوستگي كه از ويژگيهاي معماري سنتي ما ايرانيان است، معماران چيرهدست ايراني بخوبي توانستهاند آثار بسيار ارزشمندي كه وابستگي كامل به زندگي دارد به وجود بياورند.
بدون شك يكي از راههاي شناسايي اينر هنر ارزنده ايران، مطالعه و تحقيق درگذشته اين هنر است. بيترديد تاريخ معماري ايران بدون در نظر گرفتن پيشينه معماري ايران قبل از اسلام و اوايل اسلام، تنها نشان دهنده از هم گسيختگي و بيتوجهي به هنر معماري اين سرزمين است. به همين دليل، با نگرشي كوتاه و اجمالي به معماري قبل از دوره سلجوقيان به موضوع اصلي ميپردازيم. در اين نگرش كوتاه، قصد وارد شدن در تحقيقات عميق را نداريم. زيرا در سرزمين ما آثار معماري فراواني از دوران باستان و اوايل اسلام به جاي مانده كه پرداختن به هر يك از اين آثار- كه مايه افتخار هنر معماري ما ايرانيان است- نياز به مطالعه و تحقيق فراوان دارد.
در اين بررسي، ويژگيهاي معماري، عناصر معماري و تكنيكي، تاثير معماري قبل از اسلام، بويژه دوره ساساني، نقشه و سبك و شيوه ساختماني آثار، نقش تزيينات و عناصر تزييني (كاشيكاري، آجركاري، خطوط، كتيبهها، گچبري، و فرسكوسازي)، مواد ساختماني، و ديگر جزئيات هنر معماري به تفصيل مورد بررسي و تجزيه و تحليل قرار گرفته است.
بررسي هنر معماري اين دوره، از معماري مساجد آغاز ميشود، زيرا مسجد كه اولين پايگاه و مركز تجمع مسلمانان بوده، در نظر مسلمان خانه خدا و محل عبادت است و، به همين دليل، در تمامي ادوار مختلف اسلامي و در تمام سرزمينهاي اسلامي بناي آن اهميت فراوان دارد. و سپس معماري منارهها، مدارس، كاروانسراها، برجهاي مقبرهاي يا آرامگاهها، و مختصري از شهرسازي مورد بررسي قرار ميگيرد. در بررسي هر يك از انواع اين معماري ضمن ذكر علل به وجود آمدن و كاربرد آنها، با ارائه شواهدي از آثار به جاي مانده از اين دوره، سعي شده تا شناخت كاملي از هنر معماري دوره سلجوقي به هنر دوستان و علاقهمندان به هنر معماري عرضه شود. آثار معماري مورد مطالعه اكثراً در داخل ايران قرار دارند؛ با توجه به محدوده ايران در زمان سلجوقيان- كه شامل ناحيه وسيعتري بود- چند نمونه از شاهكارهاي هنر معماري اين دوره اكنون در خارج از مرزهاي سياسي ايران واقع شدهاند. اميد است اين كتاب بتواند دورهاي از تاريخ هنر معماري اسلامي ميهن عزيزمان را به دوستاران هنر معماري ايران بشناساند.
بناهاي دوره سلجوقي
بناهاي تاريخي زمان سلجوقيان كه تاكنون به جاي مانده اغلب جنبه مذهبي دارند و از آثار موجود اين دوره چنين استنباط ميشود كه سلجوقيان ساختن مساجد، مدارس و مقبرهها را بر ديگر بناها ترجيح دادهاند. زيرا از بناي خاكها، خانهها، و ديگر آثار معماري اين دوره اطلاع زيادي در دست نيست. تنها در سالهاي اخير در اثر كاوشهاي علمي كه در بعضي از نواحي ايران به عمل آمده چند نمونه از اين نوع معماري سلجوقي كشف شده است كه از بقاياي مختصر آن ميتوان تصويري از اين نوع معماري در ذهن ايجاد كرد. با نگرشي كوتاه به آثار معماري اين دوره ايران، ميتوان به اين نتيجه رسيد كه كوشش سلجوقيان بيشتر در به وجود آوردن بناي ساختمانهاي از نوع مسجد متمركز گرديده است و براي رسيدن به اين هدف با استفاده از عناصر معماري ساساني (گنبد، ايوان، حياط) و اسلوب ساختمانهاي طاقدار و ديگر روشهاي مختلف توانستهاند خاصيت و كيفيت دقيقي به معماري اين دوره ايران ببخشند و در نتيجه معماري شكل مشخص ايراني به خود گرفته، طرح حياط چهار ايواني با رواقهاي اطراف آن اساس معماري سلجوقيان را در بناهاي مذهبي و غيرمذهبي تشكيل داده است.
الف) بناهاي مذهبي
1- مساجد
در نيمه دوم قرن پنجم هجري، هنر معماري ايران به درجه كمال و شكوفايي خود رسيد و صفات خاص اين دوره با قدرت سياسي و شور مذهبي آن در معماري و بناي مساجد كه درانگيزترين آثار معماري اسلامي به شمار ميرود تجلي يافت، و معماران زمان سلجوقي با استفاده از فرمهاي زمان ساساني و مهارت در به كار بردن آنها به عوامل و عناصري كه بتوان با آن مساجد بزرگ را بنا كرد دست يافتند، و سبك معماري چهار ايواني در بناهاي مذهبي، بخصوص در مساجد اين زمان متداول شد و بيشتر ابنيه ايران بر محور معماري چهارايواني ساخته شدند. اين سبك معماري نه تنها در ايران بلكه در بيشتر سرزمينهاي اسلامي تحت سلطه سلجوقيان رواج يافت و، در نتيجه، مساجد بزرگي با اين طرز معماري در كشورهاي اسلامي ساخته شد. با يك نظر اجمالي به مساجد مهم ايران كه بعد از دوره سلجوقيان احداث شده است، بخوبي ميتوان ديد كه طرح مزبور تا چه اندازه سرمشق و نمونه عمومي مساجد در ادوار بعدي گرديده است، به طوري كه هم اكنون نيز پيروي از شيوه مزبور ادامه دارد. با در نظر گرفتن اينكه ادامه اين شيوه معماري، بعد از دوره سلجوقيان بيانگر همان ويژگي معماري ايران است كه از تداوم بينظيري برخوردار ميباشد. ميتوان گفت معماري ايران در سير تحولي خود در هر دوره، از تجارب گذشتگان سود جسته و با تكامل آن توانسته است آثار با ارزشي خلق كند كه امروزه مايه مباهات ما ايرانيان است. نقشه و طرح كلي مساجد، در شكل كامل خود، در اين دوره داراي خصوصيات ذيل است:
«در ابتداي محور طولي بنا، سر در ايوان قرار دارد كه در جلو آن صحن باز واقع است. طاقنماهاي دور صحن به چهار ايوان ختم ميشوند كه دو ايوان در محور طولي و دو ايوان در محور عرضي قرار دارند و شبستانها در پشت طاقنماها واقعند؛ ايوان اصلي در محور طولي مسجد و روبروي ايوان ورودي، كه سوي ديگر صحن است قرار دارد، و به شبستان مربع شكلي باز ميشود كه گنبد دارد و در ديوار جنوبي آن، در انتهاي محور طولي مسجد، محراب واقع است.» مهمترين مساجد دوره سلجوقي كه همه اين عوامل را دارند عبارتند از: مسجد جامع اصفهان، مسجد جامع زواره، مسجد جامع اردستان، مسجد جامع برسيان، مسجد جامع گلپايگان، و مسجد جامع قزوين.
مسجد جامع اصفهان
مسجد جامع اصفهان، نمونه كاملترين مسجد چهار ايواني دوره سلجوقي و يكي از زيباترين بناهايي است كه مجموعه كاملي از تزيينات دوران اسلامي ايران را داراست. «اين مسجد در عهد سلجوقي و به دستور ملكشاه سلجوقي در محل مسجد قديمي ساخته شد كه در دورههاي بعد بارها تغييراتي در ان دادهاند و مسجد توسعه يافته، ملحقاتي چند نيز به آن افزوده شده است. از مسجد قديمي اثري به جا نمانده است اما به گفته مورخين و سياحاني چون ابن حوقل، مقدسي، مافروخي، و ناصر خسرو كه آن را ديده و در كتابهايشان ذكر كردهاند مسجد داراي فرمي ساده و شامل صحن بزرگ و رواقهاي متعدد بوده است». با بررسيها و خاكبرداريهايي كه در سالهاي اخير در بعضي از قسمتهاي اين مسجد جامع كنوني كه در حقيقت مجموعهاي از شيوههاي معماري و آثار هنري دورههاي بعد از اسلام تاريخ ايران است شامل قسمتهايي ميباشد كه بررسي و مطالعه آن گوياي تحولات معماري دورههاي اسلامي ايران در مدت هزار سال اخير است. لذا سعي ميشود اجمالاً به بررسي بعضي از قسمتهاي اين مجموعه نفيس پرداخته شود.
كلياتي درباره معماري دوره سلجوقيان
در اين فصل، كوشش شده تا ويژگيهاي عمده معماري و عناصر تشكيل دهنده آن در دوره سلجوقي مورد بحث و تجزيه و تحليل نهايي قرار گيرد. بدين منظور با همكاري آقاي پرفسور يلمازانگه، استاد دانشگاه هنر و معماري قونيه تركيه، اين بررسي را در تقسيمات زير انجام ميدهيم.
1- معماري ويژگيهاي بناهاي چهار ايواني.
2- تزيينات، شامل: كاربرد آجر، كاشيكاري، گچبري، و مقرنسكاري.
3- خصوصيات معماري مقبرهها و آرامگاهها.
در آخر اين بحث، عوامل و عناصر به وجود آورنده بناي مقبرهها و تزيينات آنها جداگانه مورد بحث و گفتگو قرار ميگيرد. علت جدايي اين فصل از ديگر فصول، وجود سبكها و طرحهاي مختلفي است كه در ساخت بناي اين مقبرهها به كار برده شده است، در نتيجه هر كدام ويژگي خاصي را عرضه ميدارند. به علاوه پراكندگي اين مقبرهها در مناطق مختلف كشورمان و وجود چند نمونه از آنها در خارج از مرزهاي كنوني ايران موجب اين بررسي جداگانه شد، زيرا نوآوري در معماري هر كدام از اين مقبرهها نشاندهنده تحول عظيم معماري اين دوره از تاريخ هنر معماري اسلامي ايران نيز ميباشد.
الف- معماري و ويژگيهاي بناهاي چهار ايواني
تركان سلجوقي قومي بيابانگرد بودند كه ميراث فرهنگي ناچيزي داشتند، اما زماني كه در ايران جايگزين شدند، سركردههاي سرسخت و خشن آن قوم به حمايت از ادب و هنر ايران برخاستند و هنرمندان و صاحبان حرف را در مقر حكومت خود يعني در مرو، هرات، اصفهان، و نيشابور گردآوردند. سلجوقيان اگر چه ترك بودند اما بزودي تحت تاثير فرهنگ و تمدن ايراني قرار گرفتند. كارهاي سياسي، اداري، و فرهنگي بكلي در دست ايرانيان بودن و در ميان ايشان وزير بزرگ، نظامالملك طوسي، در تاريخ ايران نامي بسيار بزرگ و مقامي ارجمند دارد. او يكي از معروفترين وزرا و سياستمداران شرق به شمار ميرود و براي عدالت و حسن تدبيري كه در اداره امور مملكت به كار ميبرد و نيز علاقه زيادي كه به صنايع، مخصوصاً ساختن بناهاي مهم داشت، شهرت به سزايي دارد. در اين عصر اقدامات زيادي جهت توسعه و تكامل زندگي شهري و رونق تجارت و صنعت صورت گرفت و بناهاي بزرگي كه تعدادي از آنها تا كنون باقي مانده است، ايجاد شد. شهرهاي بزرگ با باروهاي بلند آجري برپا و انتقال مركز زندگي از شهرهاي كوچك قديمي به شهرهاي بزرگ باعث تاسيس شهرستانهاي بزرگي شد. در اثر توسعه تجارت و صنعت، و رفت و آمد كاروانيان در داخل و خارج ايران، كاروانها داراي سازمان و تشكيلات منظمي شدند و در بين راهها براي استراحت و اترقا اين كاروانها، رباطها و كاروانسراها ايجاد شد. بر اثر اين تحولات شهرها گسترش يافت و در نتيجه آثار هنري و تزيينات در امر شهرسازي و معماري راه پيدا كرد و موقعيت خاصي كسب كرد. بناي مساجد، مدارس، و مقبرهها در شهرها رواج يافت و بازارهاي بزرگي به وجود آمد.
شهر مرو كه زماني پايتخت سلطان سنجر بود، در زمان سلجوقيان موقعيت خوبي داشت. اين شهر در اين زمان در اوج شهرت و شكوفايي بود. در آن زمان شهر مرو داراي دو خيابان - از شمال به جنوب و از شرق به غرب- بود كه بازار شهر در تقاطع اين خيابانها قرار داشت. بنا به منابع و اطلاعات قديمي كه وضع شهر را شرح ميدهند، سقف اين بازار- واقع در مركز شهر- با قبه پوشيده شده بود. صاحبان حرف و هنر هر كدام از سازمان و تشكيلات قابل ملاحظهاي برخوردار بودند. دكانهاي زرگرها، ريختهگرها، فلزكاران، و سفالگران به صورت گروهي، در محلهايي مخصوص قرار داشتند. كاخهاي سلجوقي و مساجد و مدارس در قسمتهاي مركزي شهر قرار گرفته بود و مقبره سلطان سنجر در كنار مسجد ساخته شده بود كه به قول ياقوت در معجمالبلدان، گنبد آبي رنگ اين مقبره از مسافت دو روز راه به خوبي ديده ميشد. از افتخارات اين شهر سلجوقي وجود كتابخانه بسيار غني آن بوده است. در موقع استيلاي مغول، جمعيت اين شهر در حدود هفتصد هزار نفر و حتي به رواياتي در حدود يك ميليون و سيصد هزار نفر بوده است. از ديگر شهرهاي اين دوره، ميتوان شهر جرجان را ذكر كرد. خرابههاي اين شهر كه در چهار كيلومتري شرق شهر جديد گنبد قابوس در جنوبشرقي درياي مازندران واقع شده، در دوره اسلامي اهميت خاصي داشته است. با كاوشهايي كه در سال 1350 توسط مركز باستانشناسي ايران در ويرانههاي اين شهر اسلامي شروع شد آثار و شواهد زيادي از شهرسازي و معماري عهد سلجوقيان كشف شده است. وجود خيابانهاي آجرفرش با پيادهروهاي دو طرف آن و همچنين كانال انشعابي در وسط خيابان و تنبوشههاي اطراف آن كه آب مورد نياز را به خانهها ميرسانده، همگي دليل بر اهميت شهرسازي در اين دوره است. طرحهاي به كار برده شده در تزيين اين خيابانها بسيار زيبا و جالب توجه است، زيرا نظير اين طرحها را در تزيينات ديواري اين دوره از معماري ايران ميبينيم. طرح اين آجرچينيها به فرمهاي جناغي، افقي، عمودي، و شكسته است و براي استحكام بيشتر خيابان آجرها را عمودي چيدهاند. در دو طرف اين خيابانها آثار ساختماني متعددي مانند ستونها، ديوار خانهها، دكانها، چاههاي متعدد، كانال، و حوضهايي كه همگي با آجر ساخته شده، از زير خاك بيرون كشيده شدهاند. كاوش در اين شهر هنوز تمام نشده، بنابراين نميتوان اطلاعات كاملي را ارائه داد. اميد است اين مطالب مختصر راهگشاي كساني باشد كه در زمينه شهرسازي