پلانهای اتوکد اجرایی دانشکده هنر و معماری شامل پلانهای اجرایی  با مبلمان کامل

پلانهای دانشکده هنر و معماری
اتوکد دانشکده هنر و معماری
اجرایی دانشکده هنر و معماری
طرح معماری دانشکده هنر و معماری

معماری از یک سو به موضوعات عینی و از سوی دیگر به ذهن و روح انسان بستگی دارد ، که مورد آخر عملکردی نامشخص است یا حداقل تاکنون شناخته نشده است.
معمار امروز ، مانند هر کس دیگری ، مردی با فرهنگ پراکنده ، دارای اخلاقی متزلزل با ترجیح غیر منطقی است - مردی از مصرف کننده ، و محصولاتی که او مصرف می کند به قدری متنوع است که ممکن است بسیاری از آنها زائد باشد. او فقط فکر می کند که خوشبختی و پیشرفت در رفاه بیشتر است و رفاه بیشتر از مصرف بیشتر حاصل می شود.
خوب ، امروز ما می خواهیم معمار آموزش دهیم. دانشکده های ما باید طبق قوانین جامعه حرکت کنند زیرا مربیان از جامعه خود ما هستند. قضیه تا اینجا پیش می رود. مردم ما را می سازند و ما مردم را.
جامعه ای که رشد سریعی دارد ، فوراً به ساختمان احتیاج دارد. دانشکده معماری باید سریعاً یک معمار آموزش دهد. خیر ، کنکور بلافاصله آموزش می بیند و بلافاصله 60 جای خالی وجود دارد. این یک انتخاب طبیعی نیست. نتیجه اینکه برخی از مutesسسات معیارهایی را آموزش می دهند و آنها را به تکنسین هایی با الگوهای فرهنگی تبدیل می کنند. آنها ادعا می کنند که معمار هستند ، ادعا می کنند که با متافیزیک فرهنگی و روابط اجتماعی روبرو هستند و آن را به فیزیک و عینیت مادی (ساختمان) تبدیل می کنند ، اما فقط کارگرانی هستند که برخی قوانین را می دانند.
واضح است که اگر به اطراف شهر نگاه کنیم و واکنش اینگونه را ببینیم ، هزاران مشکل و هزاران تناقض در یک قسمت از شهر وجود دارد. کل ساختمان از شیشه ساخته شده است ، اولی کاملاً آمریکایی است ، دوم بی شباهت به آثار ایتالیایی نیست و سومین خنده دارترین ساختمان مانند بناهای باستانی یونان است. این ترجیحات ریشه های فرهنگی دارند و معماری ترجیح می دهد اولی توسط فرهنگ دیگری پرورش می یابد ، و دومی توسط دیگری ، و همه دردهای ریشه های گل. چون خودمان را نمی شناسیم.
مشکل اساسی ما فرهنگ است. با توجه به تکنیک ، فرهنگ یا مغز ما ، اگر ما کار کنیم ، می توانیم از فناوری استفاده کنیم - در غیر این صورت ، تکنیک فقط یک شوخی است ، به نفع شخصی بلاتکلیف و بی فرهنگ و بدون آموزش های لازم و غیر منطقی نخواهد بود.