تحلیل تعاریف حصری از معماری
بخشی از مطالب:
گستردگي و تنوعي كه در آثار معماري معاصر به وجود آمده و تناقضي كه گاه ميان آنها ديده مي شود نشان از گم شدن تعريف بديهي معماري در طي ۱۰۰سال گذشته دارد .در اينجا هم مشكل اصلي تعاريف يكجانبه و حصري ) (exclusiveاست . معماري تنها به يك بعد خود خلاصه شده است. تعريف كلّي “ساختمان سازي در تركيب صنعت و هنر” چندان گره گشا نيست، چرا كه تنها سه ركن معماري را بدون بيان ارتباط آنها بيان نموده است . تعريف معروف” سازماندهي فضا” تعريف بهتري است كه بسياري از آثار بي توجه به فضا را از معماري خارج مي كند. ولي انسان گرايي و كمال گرايي در اين تعريف نيست و همچنين جايگاه مباحث فني و اقليمي و… در آن مشخّص نشده است. به اين ترتيب مي توان تعريف زير را پيشنهاد نمود كه”معماري ، بازآفريني و ساماندهي فضا به عنوان بخشي از محيط طبيعي، تاريخي و… با استفاده ازعوامل مادي و قوانين علمي حاكم بر آنها وصورتي متناسب با نيازهاي مادي و روحي انسان و در جهت كمال آنها” اين تعريف داراي ۷جزء مهم است كه با مطرح كردن هر جزء گروهي از آثار معماري يك جانبه ازتعريف خارج مي شوند.
