پاورپوینت نگرش معنا گرا
بخشی از مطلب
سید حسین نصر [معماریان ص435]
"هدف غایی هنر مقدس ، فراخوانی و یاد آوری احساسات یا انتقال تأثرات نیست . بلکه هنر مقدس ، رمز است و به این علت جز وسایل ساده و اولین واصلی ، از هر دست آویزیب مستغنی است ...
ریشه به اصل آسمانی دارد زیرا الگوهایش بازتاب واقعیت ماوراء عالم صور اند ...
هنر مقدس نمودگار سرشت رمزی عالم است و بدین گونه روح انسان را از قید متعلق به واقعیان
معنا گرایی در هنر های دینی گوناگونی در جهان مورد توجه محققین بوده می باشد . هنر هند و مسیح ت به ت اسلام ، تائو و بودایی به صورت منفرد ومقایسه ای مطالعه و معرفی و تحلیل گردیده است . [بورکهات“هنر مقدس ص10]
معماری و جهان اندیشه دینی
معماری معنا گرا معماری معنا گرا وجهان اندیشه دینی
منابع تغذیه هنر اگر متصل به خدا و آیات او باشد هنر دینی خوانده می شود .
معماری معنا گرا و دنیای عرفاندینی اصلی ، عرفان سهروردی
معماری معنا گرا و دنیای اشراق ، اشراق سهروردی
هنر معنایی پیوندی دو سویه بین دو جهان برقرار می کنند این جهان و آنچه در آن است را به جهانی دیگر پیوند می دهد .
رابطه ی بین قالب و – در هنر دینی :هنر دینی را هر قالبی قابل انتقال است .
هنر دینی قالب خاص خود را دارد . [بورکهات“ روح هنراسلامی ص82]
بورکهارت در تحلیل خود بر این اعتقاد است که هنر دینی نمی تواند از هر قالبی بهره گیرد و هم معنا و هم صورت باید از یک سرچشمه سیراب شود تا بتوان با آن هنر دینی نام دارد .
هنر دینی مرزهای خود را با مشخصه های درونی از دیگر هنر ها می نماید . افزون بر رابطه ی صورت دو معنا در هنر دینی ، نحوه ی انتقال آن بین هنرمندان ، منشاء آسمانی این هنر ، ویژگی این هنر دینی ، ذات او ساخت جاودانه ی آن و موارد بسیار دیگر در این مرز بندی نقش اساسی دارد.[بورکهات“ روح هنر اسلامی ص86-81]
ذات رمزی هنر دینی : الف : هنر دینی با تهدید و تکرار آفرینش به صورت مجمل در قالب تمسیلات نشان دهنده ی ذات رمزی و نمادی جهان
ب: رهایی بخشیدن روح انسان از قید وابستگی و وقایع مادی
اصل آسمانی : هنر دینی اصلی آسمانی و ملکوتی دارد زیرا نمونه هایی هنر دینی جلوه حقایق
ابزار انتقال : معانی و قواعد هنر دینی بوسیله سنت دارای نیرویی مرموز و پنهانی است که سراسر یک تمدن را تحت تأثیر قرار می دهد و حتی تعیین کننده هنر ها و حرفه هایی می شود که بی واسطه و بلافاصله هدف خاصی دینی ندارند . هیچ اثر سنتی یعنی وابسته به اصول تغییر ناپذیر وجود ندارد که ظاهرش رساننده و نوعی شادی خلاق روح نباشد .
ظرف مفهومی : سنت
بورکهارت می گوید : " هر صورتی با توجه به محدودیتش بالضروره محکوم به زمان است و مانند تمام پدیدارهای تاریخی ، صور به وجود آمده و توسعه می یابد و سپس انحطاط یافته و می میرد . بنابراین علم تاریخ هنر به اجبار یک علم تاریخ است .
نصر : تعریف سنت امروزه هیچ چیز به هنگام تراز آن حقیقت ازلی ،از آن پیام نیست که از سنت می آید و مقتضای حال است چرا که همیشه مقتضی بوده است . چنین پیامی تعلق به اکنون دارد که همیشه بوده ، هست و خواهد بود . سخن از سنت ، سخن از اصول تبدیل ناپذیری است با منشاء آسمانی و سخن از کاربردشان در مقاطع مختلفی از زمان و مکان
در عین حال سخن از تداوم آموزه های خاص و صوری قدیمی است که محمل هایی هستند برای انتقال این آموزه ها به انسان و به فعالیت در آمدن تعالیم سنت در درون انسان . سنت ، در حدی که اینجا به تعریف آمد ، به خلق و خوی و به عادت است . به شیوه گذاری یک عصر مستعجل سنت که ضروری ترین عنصرش مذهب به معنای عام آن است ، مادام که تمدن نشأت گرفته از آن قومی که این سنت حکم اصل رهنمون را برن دارد پایدارند بقاأ و دوام خواهد داشت و حتی هنگامی که بقای ظاهری اش متوقف می شود به تمامی تسلیم مرگ نخواهد شد در این حال سایه زمین اش ناپدید می شود و خود سنت در واقعیت ذاتی و روحانی اش به مبدأ آسمانی خود باز می گردد. [اردلان“حس وحدت ]
سنت ویژگی های زیر را دارا است :
اصول تبدیل ناپذیر
منشاء آسمانی
تعلیم پذیری
قابل بهره گیری کار در زمانها و مکانهای مختلف
مذهب به عنوان عنصری از سنت
دارای ثنای ظاهری و باطنی [معماریان ص443]
نصر :
هرجاست حکم براند ، خواه در جوامع سنتی ، خواه در تمدنهایی که بر بخش عمده ای از تاریخ سلطه دانسته اند هر وجهی از حیات و نه فقط مصنوعات بشر ( هنر ها ) ، با اصول روحانی سنت مرتبط خواهد بود در حقیقت هنرها یکی از مهمترین و سر راست ترین تجلیات اصول سنت اند چرا که انسان در میان صور زندگی می کند و برای گرایش سوی متعالی باید به صوری احاطه شود که مثل متعالی را پژواک می دهد . [اردلان ”حس وحدت ص71]
و...