بخشی از مطلب
مرکز مطالعات نجوم و اخترشناسی کهیل
تام ماین در مصاحبه ای معماری خود را با معماری ریچارد مه یر مقایسه کرده و اظهار میکند که سبک معماری معمارانی همچون مه یر حول یک ایده مرکزی سامان می یابد. در حالیکه معماری نسل وی به چیزی کاملا متفاوت باورداشته و احساس قرابت عجیبی با زیست شناسی، اکولوژی و پیچیدگی های نظریه ی آشوب – به طور کلی سیستم های در هم تنیدگی و برهم کنش های چندگانه – دارد و در ادامه نتیجه میگیرد که در معماری وی مناسبات بین چیزها مهم بوده و خود چیزها و ذات آنها در اولویت بعدی قرار دارند.
پیچیدگی در هر یک از آثار تام ماین به شکلی خاص بروز کرده و مخاطب را درگیر اندیشه های طراح میکند. چه این اثر خانه ای ویلایی باشد و چه مرکزی برای مطالعات نجوم و اخترشناسی، مرکزی که رنگ سرخ جداره و شکست ها و خراش های جداره هایش در نگاه اول نظر مخاطب را به خود جلب می کند.
دفتر معماری مورفوسیس که در سال ۱۹۷۲ توسط تام ماین تأسیس شد سابقه ای درخشان در طراحی فضاهای آموزشی دارد. هرچند در تمامی این آثار فرم و ظاهر ساختمان به دلیل نوآوری در طراحی جداره ها جلب توجه می کند اما از نظر بسیاری از منتقدین این پیچیدگی در ذات ساختمان نفوذ کرده و بیش از هرکس بر مخاطبین اصلی پروژه تأثیر می گذارد.
به نظر می رسد در ورای ظاهر کالبدی این آثار سخن یا اندیشه هایی از معمار نهفته است که لزوما در خصوص معماری نمی باشند. آثار دفتر مورفوسیس نمایانگر تفکر نسلی از معماران و هنرمندان آمریکایی است که معماری را محدود به یافتن پاسخ هایی برای فرم یا عملکرد نمی دانند و همان طور که تام ماین ذکر می کند: معماری منتقدانه ی او درصدد است تا بر مساله خاصی؛ متفاوت و جدا از معماری رایج، هنجار و نرمال، متمرکز شود. نفس توسعه مرزهای معماری به تعاملات و هنجارهای اجتماعی است که موجب می شود معمارانی چون تام ماین، رم کولهاوس، هرزوگ و بسیاری دیگر از معماران نسل جوان خود را در قبال رخداد های فرهنگی و هنری و اجتماعی مسئول دانسته و نقش معماری را در ایجاد تحول در تمامی عرصه های ذکر شده پررنگ سازند.
با این وجود همواره سایه ی نقدهایی تند و تیز برآثار تام ماینن سایه انداخته و فراز و نشیب های حرفه ای وی زیر نظر منتقدین بوده است.